در کارهایم انگیزه ندارم زود ناامید میشوم ونمی توانم در کارهایم بیشترین تلاش را داشته باشم وخیلی خودم را با دیگران مقایسه میکنم که باعث کاهش اعتماد به نفسم می شود
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
گرچه كمال جويي در نهاد همگان نهفته شده است و هر كس دوست دارد كه براي خوب انجام گرفتن كار، دقت لازم را به كار گيرد، ليكن كمال گرايي وسواس گونه، كه هر چه را انجام مي دهد، ناكافي و ناصواب مي بيند، راه مناسبي براي بالا بردن كيفيت نيست؛ چرا كه هميشه برآيند وسواس، جز اضطراب، عقب نشيني در انجام كار، نيمه رها كردن و به پايان نرساندن، چيز ديگري نيست؛ چون در انديشه كمال هر چيزي بودن، قدرت انجام كار را از انسان مي گيرد. اما توجه داشته باشيد كه اگر اين حالت كمال گرايي منفي و وسواس گونه را در خود از بين نبريد، هر چقدر هم كه پيشرفت كنيد، آن را كم مي دانيد، و هميشه در اضطراب و ناراحتي به سر خواهيد برد.
مطمئن باشيد كه اكثر افراد، كارهايي را كه انجام مي دهند، نمره كامل را نمي گيرند، و خودشان هم اين را مي دانند، و اين اشكالي هم ندارد؛ چون آن چيزي كه مهم است اين است كه نمره قابل قبولي بگيرند. اين روحيه كمال گرايي منفي باعث بالا رفتن سطح اضطراب شما مي شود، چون هر كاري كه مي كنيد، آن را كافي نمي دانيد، و در اين ناكافي بودن هم، خودتان را مقصر مي دانيد. اين باعث مي شود كه ميزان اعتماد به نفس شما پايين بيايد؛ و خود همين اعتماد به نفس پايين، براضطراب شما خواهد افزود، لذا روز به روز وضعتان بدتر مي شود. اين در حالي است كه شما كارهاي خوبي هم در كارنامه خود داريد، اما اصلا آنها را نمي بينيد، يا آنها را ناكافي مي بينيد. بايد با حفظ همين داشته ها، به فكر كامل كردن آنها باشيد، نه آنكه اصلا آنها را نبينيد.
كمال گرايي منفي باعث عدم رضايت از زندگي مي شود، باعث احساس ناكامي و عدم موفقيت مي شود، چنين فردي احساس مي كند كه هيچ يك از برنامه هايش، به سرانجام نمي رسد و در رسيدن به اهدافش ناكام است. اين موجب ايجاد سردرگمي مي شود. كمال گرايي منفي باعث مي شود كه آن شخص در هنگام انجام دادن كارها، سست شود و در انجام آن كار تلاش كافي را نكند. علتش هم اين است كه او بيش از اندازه آن كار را بزرگ مي بيند، و چون انجام دادن آن كار را در توان خود نمي بيند، لذا در انجام آن سستي مي كند، و اين باعث شكست در آن كار و در نتيجه آشفتگي و پايين آمدن اعتماد به نفس مي شود.
يكي از علت هاي سردرگمي، مي تواند عدم اعتماد به نفس باشد، كه خود اين هم مي تواند در اثر كمال گرايي منفي باشد، چون وقتي كه شخصي كمال گراست، هيچ وقت از كارهايش راضي نيست، لذا سطح اعتماد به نفسش پايين مي آيد. در هر صورت ترك اين كمال گرايي منفي، خودش يكي از قوي ترين ابزارهاي بالا بردن اعتماد به نفس شماست.
سردرگمي و آشفتگي مي تواند معلول بي برنامگي و بي هدفي باشد، منظور از برنامه داشتن، برنامه هاي خشك و غير قابل انعطاف نيست، بلكه منظور اين است كه هر فردي بايد بداند كه بالاخره چيكار مي خواهد بكند، در آينده چه كاري مي خواهد انجام دهد، و سعي كند كه كارهايش را در آن راستا برنامه ريزي كند.
باتوجه به مطالب ذكر شده، بعضي نكات را به شما توصيه مي كنيم:
1. خود آگاهي خويش را تصحيح كنيد و هرگز افكار منفي در مورد خودتان را تكرار نكنيد و بر زبان نيآوريد كه من نمي توانم، نمي شود، بد است و ... بلكه هميشه به خود تلقين كنيد كه مي توانم، خوب است و... .
2. هرگز شكست ها و آسيب هاي گذشته را مرور نكنيد و يا اگر مرور كرديد، بزرگ نمايي نكنيد، بلكه كوچك و كم اهميت جلوه دهيد و به خود بگوييد كه هر كسي ممكن است شكست بخورد.
3. سعي كنيد كه اين را باور كنيد كه همه انسانها ( به جز معدودي از افرادخاص) به صورت تدريجي رشد مي كنند، و انتظار رسيدن و كامل شدن را در مدت كوتاه ندارند. شما هم همين طور رفتار كنيد و توقع غير معقول و فراتر از توان خود نداشته باشيد. آنچه كه مهم است خود حركت به سمت كمال است. اگر اين نكته را رعايت نكنيد، هميشه در ناراحتي و ياس به سر مي بريد، حتي اگر واقعا پيشرفت كنيد.
4. سعي كنيد كه برنامه اي ولو كلي براي خودتان تنظيم كنيد و كارهايتان را طبق آن و در راستاي آن انجام دهيد. هدفهاي كوچك و قابل وصول براي خودتان تعيين كنيد، و براي رسيدن به آنها تلاش كنيد. اينكه حتما در هر كاري موفقيت 100 درصد كسب كنيد، فكر درستي نيست، و ميزان رضايت شما از كارها و زندگي اتان را پايين مي آورد، لذا مثل افراد ديگر به موفقيت نسبي هم راضي و اميدوار باشيد.
5. اگر شما در رفتار خويش، از خود توقع بيش از توان داشته باشيد، هرگز نمي توانيد به موقع و به صورت مطلوب كارهايتان را به سامان برسانيد. تلاش خود را هم اگر بكنيد، هيچ وقت از نتايج كار راضي نمي شويد، و به آرزوهايتان نمي رسيد. البته دقت در انجام دادن كارها لازم است، اما تندروي در اين زمينه، نوعي آرمان گرايي است كه منجر به شكست مي شود. حضرت علي (ع) مي فرمايند: زيان كارترين مردم و نااميدترين آنها در تلاش و كوشش، كسي است كه تن خويش را در راه به دست آوردن آرزوهاي خود فرسوده كرده و به خواسته هاي خود نرسيده است.
6. در يك زماني كه فرصت كافي داريد، در يك جاي خلوت، كه كسي مزاحم شما نشود، بنشينيد و با خود فكر كنيد كه علت اين آشفتگي ذهني شما چيست. همه آن چيزهايي كه ذهن شما را مشغول كرده است را بنويسيد. همه كارهايي كه انجام آنها را در ذهن داريد و هم چنين كارهايي كه انجام آنها به تاخير افتاده است را بنويسيد. اين نوشتن ها باعث مي شود كه ذهن شما از آشفتگي و به هم ريختگي خارج شود، و مطالب مختلف، يك نظم و ترتيبي به خود بگيرند. بعد از اينكه در فرصت كافي و بدون عجله اين كار را انجام داديد, و همه مشغوليت هاي ذهني خودتان را روي كاغذ آورديد، سعي كنيد كه يك برنامه ساده و آسان و انعطاف پذير براي آنها ترسيم كنيد و به دور از كمال گرايي منفي آن كارها را انجام دهيد. هم چنين تكليف چيزهايي كه ذهنتان را مشغول كرده اند، مشخص كنيد. اگر فكر مي كنيد كه چيزهاي درستي هستند و بايد انجام شوند، در همان برنامه اي كه ذكر شد، آنها را هم بگنجانيد و به آنها عمل كنيد، اما اگر به اين نتيجه رسيديد كه چيزهاي بيهوده و نادرستي هستند، آنها را رها كنيد و از ذهن خودتان خارج كنيد. با اين كار مي توانيد آشفتگي ذهني و عملي خودتان را از بين ببريد.
7. از انجام دادن چند كار با هم( به صورتي كه از عهده انجام همه آنها برنياييد) خود داري كنيد. چون باعث مي شود كه در اثر انجام ندادن كارها دچار اضطراب مي شويد و اعتماد به نفس خود را از دست مي دهيد.
8. در هيچ مسئله اي، خود را با ديگر ان مقايسه نكنيد. مثلا اينكه دوستان شما در مقطع تحصيلي بالاتر قبول شده اند، يا در فلان كار موفق شده اند نبايد باعث شود كه شما احساس عقب ماندن كنيد. اين مقايسه ها باعث اضطراب و سرخوردگي مي شود. شما هم مي توانيد كه به راحتي اين كارها را انجام دهيد و دير هم نشده است.
9. از اهمال كاري پرهيز كنيد. يعني وقتي كه كاري را مي خواهيد انجام دهيد، تعلل نكنيد و آن را به تأخير نيندازيد. دلايل زيادي براي عدم موفقيت افراد در زندگي وجود داد. اهمال كاري ميتواند مهمترين دليل باشد. اهمال كاران فرصتهاي خودشان را از دست ميدهند، آنها در مسير خود موانعي ميگذارند. در واقع مسيرهايي را انتخاب ميكنند كه به عملكرد و موفقيت شان آسيب ميرسانند. تسلط بر اهمالكاري زمان و تلاش زيادي ميطلبد و هميشه ساده نيست. اگر دانشآموز به اندازه كافي براي چيره شدن بر عادتهاي مطالعه و برنامه ريزي خود انگيزه كافي نداشته باشد، مديريت زمان و ديگر تكنيكهاي ضد اهمال كاري، مفيد نخواهد بود. انتخاب اهداف كوچك، قابل دستيابي، و با توجه به موجودي و توانايي خود، بهترين روش براي تغيير عادتهاي اهمال كاري و چيره شدن بر آنها است.
10. اهداف معقول را برگزينيد. اهداف بزرگ و غيرمعقول احتمالاً بيشتر به شكست و نااميدي ميانجامد.
11. براي پيدا كردن انگيزه براي انجام كاري، بايد در مورد اصل آن كار فكر كنيد، اصل درستي يا نادرستي آن را بررسي كنيد، ضرورت آن را براي خودتان در نظر بگيريد، فوائد انجام آن كار، و هم چنين مضرات عدم انجام آن كار را بررسي كنيد. خود سهل الوصول بودن و آسان بودن انجام آن كار هم به شما انگيزه انجام آن را مي دهد، اگر انجام كاري، خيلي دور از دسترس باشد معمولا انگيزه اي براي انجام آن پيدا نمي كنيد، لذا انتخاب يك هدف معقول و ممكن هم براي ايجاد انگيزه لازم مهم است.
موفق باشید.






