سلام من دوسال وسواس شديد داشتم ومادر ليسانس وسيد خود را مريض كردم واكنون خيلي عذاب وجدان دارم و فقط گريه ميكنم و دوست دارم گذشته را جبران كنم ولي نميشود ومادرم قرص اعصاب ميخورد..خدا من را لعنت كند ان شا الله
كمكم كنيد من چه كنم؟
من كربلا رفتم وهر جه دعا كردم مادرم شفا نيافت و الان خيلي عذاب وجدان دارم...
من خودم الان مريضي روحي دارم وتحت درمانم ولي دلم براي مادرم ميسوزد و جگرم كبااب است

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي! مادران خزانه عشق و محبت و مهرباني و دلسوزي نسبت به فرزندان هستند، دردي كه جسم فرزندان را به درد مي آورد، صدها برابرش روح و جان مادران را به رنج و تعب مي اندازد، و در نتيجه افزون بر جان مبارك شان، جسم نازنين شان نيز بيمار مي گردد. ليكن بيماري و وسواسي شما كه تحت اختيار شما نبود. شما كه خود را به تمارض يا همان بيماري تصنعي و ساختگي نزديد، و بهانه نگرفتيد، تا در بيماري مادرتان مقصر باشيد. عذاب وجدان آن جايي هست كه قدرت انجام يا ترك كاري براي انسان وجود داشته باشد، ولي ازقدرت اختيار و انتخاب خود درست استفاده نكرده باشد. بنا بر اين اولا – ناراحتي وجدان تان به خاطر تصور نادرست موضوع است. چون شما در بيمار ساختن مادرتان نقش عمدي و مقصرانه نداشتيد. ثانيا- از اين كه خود را مورد لعنت قرار مي دهيد، نشان نا آشنايي يا كم اطلاعي شما از آموزه هاي ديني است. زيرا حتي اگر شما مقصر هم بوديد و عمدا كاري كرده بوديد كه مادرتان مريض بشود، باز مي بايست از خداوند تقاضاي عفو و رحمت و مغفرت مي كرديد نه لعنت، در حالي كه شما اصلا مقصر نبوديد. بنا بر اين لازم است. بيشتر مطالعه كنيد و با معارف اسلامي و آموزه هاي ديني بيشتر آشنا شويد، تا از روي دلسوزي خطا نرويد، و گناه نكنيد. و بابت لعن و نفرين كردن خود توبه و استغفار كنيد، و از خداي مهربان عفو و آمرزش طلب كنيد. ثالثا- سر چشمه ناراحتي و بيماري مادرتان حرص و جوش، غم و غصه هاي شما و زندگي است. بنا بر اين گريه هاي فعلي شما، و در نتيجه ابراز ناراحتي روحي و رواني و تحت درمان قرار گرفتن تان، باعث تشديد بيماري و ناراحتي مادرتان مي شود. اگر مي خواهيد به مادرتان محبت و مهرباني بورزيد، و اگر دلت براي مادرت مي سوزد، كاري كنيد كه دلش شاد شود، اسباب غم و غصه و ناراحتي را از او دور كنيد، لا اقل خود را پيش او سالم، بي درد و غم نشان دهيد. بگوييد: « مامان جان ! الحمد لله با دعاي شما من كاملا خوب شدم، الان ديگر هيچ مشكلي ندارم، قرص و دارو ها را هم كنار گذاشتم. شما هم ان شاء الله خوب مي شويد. اين كمترين خدمت و محبتي است كه مي توانيد به مادرتان ابراز كنيد تا دلش شاد شود. نكته پاياني ما اين است كه توصيه مي كنيم: هر چيزي و هر كاري و هر گونه سر و صدايي كه مادرتان را آزار مي دهد، از او دور كنيد، هر خبري كه باعث ناراحتي او مي شود، به اطلاع او نرسانيد. شما و مادرتان با جمعي كه بودن آن ها با شما سبب مسرت و خوشحالي تان مي گردد به پارك، مهماني، مجلس جشن و شادي، مسافرت و هر جايي كه براي شما شادي و نشاط مي آورد برويد. هر جا كه مي رويد مواظب باشيد كه در آنجا گناه و معصيت خدا نباشد. ديدن و نظاره كردن آب دريا، آب رودخانه، سبزارها، دشت و جنگل و كوه، هم چنين داشتن گل و گياه در منزل و هر روز نگاه كردن به آن سبب آرامش روان مي گردد. به جاي استفاده كردن از قرص و داروهاي شيميايي، از گل و گياهان آرام بخش استفاده كنيد. مثل دمكرده گل سرخ، گل محمدي، بهار نارنج و يا عصاره آن ها را به صورت شربت استفاده كنيد. سعي كنيد از داروهاي شيمايي زماني استفاده كنيد كه ضرورت داشته باشد، و را ه ديگري براي درمان به نظر نرسد.
موفق باشید.