هو التواب
با سلام و خسته نباشید
ی مشکل خیلی مهمی داشتم امیدوارم شما به لطف خدا بتونید کمکم کنید،مشکلی که سالهای سال هست که از اون رنج میبرم،امانم رو بریده و خستم کرده
ببینید من از توضیح دادنش هم اکراه دارم اما بلطف خدا بلاخره تصمیم گرفتم به این شکل با کسی در میون بزارم و مشورت بگیرم که انشاالله مشکلم حل شه
ببینید من ی مسلمانم،شیعه ام،اعتقادات و باورهای خودم دارم در کل ادم مذهبی هستم
خدا و پیغمبر سرم میشه پیامبر و اهل بیت علیهم السلام رو قبول دارم به عصمت و ولایتشون ایمان دارم و دوستشون دارم
اما ی مشکلی دارم ی مشکل روحی اصلا نمی دونم چه کوفتیه که کلا ازارم می ده مثلا در توی لحظاتی که من باید از عبادت خودم لذت ببرم به من هجوم میاره به اعتقاداتم به کسانی که باورشون دارم و به کسانی که نزد من حرمت و ارزش دارند توهین میکنه خلاصه آشوب و بلوای ذهنی عجیبی برایم ایجاد کرده و من که باید در نماز در لحظات مطالعه و در زندگیم با لذت و تمرکز کار کنم... بد عذابی دارم در موضوعات مختلف
مشکلات زیادی برایم ایجاد کرده باعث شرمندگی روسیاهی من و انگار مانعی در راه تقرب بندگی
احساس میکنم در این سالهای طولانی باعث افسردگی و پیری من میشه،من یک پسر جوان 21 ساله ام
کلا این افکار و تشوش های ذهنی مزاحم من در زمینه های مختلف و در ابعاد مختلف هست وبخصوص در جاهایی که من حساس ترم و حساسیت بیشتری نشان میدم مثلا اعتقاداتم
افکارهایی نه این که فکر کنید سوالات دینی بی پاسخی هست که در من شکی ایجاد کرده باشه و عامل این باشه نه مسائل مزخرفی و گاهی بچه گانه که ربطی به شک و اینجور چیزا نداره
میدانم انچنان که بایدو شاید درباره انچه میخواستم توضیح ندادم و شاید هم خودمم کامل ندونم
با خودم فکر کردم،بخشی از فشارهای ذهنی اخیر میتواند برای مجرد بودن باشد که خودم میدانم و انشااالله برایش فکرهایی دارم اما احتمالا همه اش همین نیست همانطور که گفتم این ی درد دیرینه است و مال امسال و پارسال نیست و دغدغه ازدواج بطور جدی برای چند سال اخیر هست که ی چیز طبیعیه
همانطور که گفتم انچنان خوب توضیح ندادم امیدوارم با همین توضیحات متوجه منظورم شده باشید بتوانید بلطف خدا کمکم کنید
و بدانید مشکلم جدی بود که لب بسخن گشودم
یا علی

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خيلي واضح است كه شما دچار وسواس فكري شده ايد. حتما شما اضطراب هم داريد، چون كه وسواس از اختلالاتي است كه زيربناي اضطرابي دارد. خوشبختانه وسواس درمان پذير است و خيلي افراد موفق به درمان آن شده اند، اما لازم است كه اين مطلب را به شما متذكر شوم كه توقع خود را از درمان صرفاً اينترنتي پايين آوريد، چرا كه درمان دقيق اين گونه مشكلات نيازمند مراجعه حضوري نزد روانشناس و روان پزشك مي باشد. ما در اينجا فقط مي توانيم به يك بيان كلي و اجمالي بپردازيم، اما درمان كامل اين بيماري و نظائر آن، بايد به صورت حضوري و تحت نظر متخصصين روان شناس و روان پزشك صورت بگيرد.
«وسواس» يك نوع اختلالى است كه انسان، بدون اختيار و از روى اجبار، عملى را مكرراً انجام مى‏ دهد و يا مطلب و موضوعى را در فكر و ذهن خود تكرار مى ‏كند. اولى را «وسواس عملى» و دومى را «وسواس فكرى» گويند. در واقع در ذهن فرد وسواسى، اختلالى به وجود مى ‏آيد كه توقف قطعى آن فكر يا آن عمل حاصل نمى ‏شود. اغلب مبتلايان به وسواس فكرى نيز، افكار بيهوده و شرم آور يا وحشتناكى در ذهن خود به وجود مى ‏آورند كه اين افكار در چرخه ‏اى بى ‏پايان، مرتب تكرار مى ‏شود. فرد مبتلا به آن عليرغم كوشش فراوان خود قادر نيست آن را از ذهن خويش خارج سازد. اين افكار مزاحم كه بدون اختيار فرد به سراغ وى مى ‏روند گاهي او را به تكرار برخي كارها و اعمال بى‏فائده وا مى‏دارد. هر چند وي به بيهودگي و عدم ضرورت و غيرمنطقي بودن آن عمل واقف است. ولي نمى ‏تواند از انجام آنها خوددارى كند و زندگى عادى و عملكرد فرد را مختل مى ‏كند و بسيار وقت‏گير است. و گاهى بخاطر تمسخر يا مخالفت علنى يا ترحّم ديگران، عمل تكرارى خود را مخفى مى ‏كند.
علت ايجاد بيماري وسواسي جبري
ژنها: بيماري وسواسي جبري ( OCD ) گاهي اوقات ‌‌‌‌ارثي است بنابراين مي تواند در نسل هاي مختلف يك خانواده ديده شود.
استرس: اتفاقات استرس زاي زندگي عامل حدود يك سوم موارد هستند.
تغييرات زندگي: مواردي كه فرد بطور ناگهاني مجبور به افزايش مسئوليتش مي شود مانند بلوغ،‌ تولد بچه يا شغل جديد.
تغييرات مغزي: محققان معتقدند اگر شما علائم وسواس را بيشتر از يك زمان كوتاه داشته باشيد، عدم تعادل يك ماده شيميايي به نام سروتونين (همچنين به نام SHT) در مغز ايجاد مي شود. آنها در حال حاضر بخشهاي خاصي از مغز را كه به نظر در بيماري وسواسي جبري دخيل به نظر مي رسند مورد مطالعه قرار داده اند.
شخصيت: اگر شما فردي منظم، دقيق، برنامه ريز و با استانداردهاي بالا هستيد، بيشتر در معرض ابتلا به وسواس هستيد. اين صفات بطور طبيعي مفيدند اما چنانچه افراطي شوند ممكن است به سمت وسواس سوق يابند.
روشهاي تفكر: تقريباً همه ما گاهي افكار بسيار مضطرب كننده داريم، كه اين افكار در افراد مختلف، صورتهاي مختلف دارد، مثلا در مورد شما افكاري كه مخالف اعتقاداتتان است به ذهنتان مي آيند. چنانچه شما استانداردهاي بالاي اخلاقي و مذهبي داشته باشيد ممكن است احساس كنيد حتي داشتن اين افكار وحشتناك است، بنابراين احتمال بالاتري وجود دارد كه منتظر بازگشت آنها باشيد كه اين به نوبه خود بازگشت آنها را محتمل تر مي كند.
جواني شايد با همين حالي كه شما داريد آمد خدمت امام صادق (ع) و همين حرفهاي شما را عرض كرد كه من فكراي بدي مياد تو ذهنم در حالي كه از آنها بيزارم. آقا با يك طمأنينه و شايد يه لبخند مهربانانه فرمودند اين نشانۀ ايمان است. اگه مؤمن نبودي كه آزار دهنده نبود. در حديث ديگري از امام صادق (ع‏) مى‏خوانيم: «ما من مؤمن الا و لقلبه اذنان فى جوفه: اذن ينفث فيها الوسواس الخناس و اذن ينفث فيها الملك فيؤيد الله المؤمن بالملك ، فذلك قوله و ايدهم بروح منه»: هر مؤمنى قلبش دو گوش دارد، گوشى كه در آن وسواس خناس (شيطان) مي دمد، و گوشى كه فرشته در آن مى‏دمد، خداوند مؤمن را به وسيله فرشته تقويت مى‏كند، و اين همان است كه مى‏فرمايد: و ايدهم بروح منه.
براي درمان به موارد زير دقت كنيد:
* خود را در معرض افكار مشكل زا قرار دهيد، ممكن است به نظر عجيب برسد. اما اين يك راه كنترل بيشتر اين افكار است. آنها را ضبط كرده ودوباره به آن گوش دهيد، يا از آنها يادداشت برداريد و دوباره آنها را بخوانيد. لازم است اين كار را بطور منظم و روزانه نيم ساعت انجام دهيد تا وقتي كه اضطرابتان كاهش يابد. در اين روش فرد مبتلا، با اختيار خود آن قدر خود را در معرض همان موضوعى كه از آن رنج مى ‏برد قرار دهد تا از آن فكر خسته و متنفّر شود. بنابراين هر روز، بايد زمانى را به فكر كردن درباره موضوع وسواس فكرى خود اختصاص دهيد و آن چنان و آن قدر درباره آن فكر كنيد كه از آن متنفّر شويد. مثلا شما به اعتقاداتتان كه فكر مي كنيد اگر فكر بد يا توهيني هم به ذهنتان آمد، نسبت به آن بي خيال و بي توجه باشيد تا حساسيت شما و اضطراب شما از بين برود.
* در مقابل رفتار جبري مقاومت كنيد، نه افكار وسواسي. بايد توجه داشته باشيد كه همگي ما گاهي افكار عجيب داريم، اما اينها فقط افكار هستند، آنها به اين معني نيست كه شما فرد بدي هستيد يا اينكه اتفاقات ناگواري در پيش هستند. سعي در خلاصي از اين افكار، فايده اي نخواهند داشت. بايد در حضور آنها راحت باشيد و با آنها فقط با كنجكاوي مختصري برخورد كنيد. اگر افكار بيشتري به مغزتان هجوم آوردند مقاومت نكنيد و اجازه دهيد كه باشند و در مورد آنها هم مثل افكار موجود قبلي رفتار كنيد. واقعيت اين است كه تلاش براي بيرون راندن اين افكار از ذهنتان، نتيجه عكس مي دهد، يعني باعث مي شود كه اين افكار با شدت بيشتري به ذهنتان هجوم بياورند، لذا اصلا در برابر اين افكار مقاومت نكنيد، بلكه اجازه دهيد كه آنها به ذهنتان بيايند، و اصلا از آنها ناراحت نباشيد و عكس العملي نشان ندهيد. اين در واقع همان عدم حساسيت در مقابل اين افكار است. وقتي كه حساسيتي در مقابل اين افكار نشان ندهيد به تدريج اين افكار، ديگر به ذهنتان نخواهند آمد. همه افراد اين حالت ها را دارند و گاهي ا ين افكار به ذهنشان مي آيند، اما چون حساسيت به خرج نمي دهند و به آنها اعتنايي نمي كنند، اين افكار در ذهنشان باقي نمي مانند و تكرار نمي شوند. لذا از افكار نگران كننده نترسيد و در مورد آنها حساسيت نشان ندهيد و به آنها اعتنايي نكنيد، آنها فقط فكر هستند و اگر حساس نباشيد هيچ ضرري ندارند.
* مطالعه كتاب‏هايى كه در اين زمينه نوشته شده است؛ مانند كتاب "وسواس، پيدايش، رشد، علاج" تأليف مرحوم مصطفى زمانى، انتشارات "مهدي يار"، قم
كتاب "چهل حديث" امام خميني، قسمت وسواس آن.
كتاب "اخلاق در خانه" آيت الله مظاهري، قسمت وسواس آن.
كتاب" وسواس شناخت و راههاي درمان" نوشته علي محمد حيدري نراقي، انتشارات"ميثم تمار"
كتاب "شفاي وسواس" نوشته علي اسلامي نسب و فرحناز قربان پور، انتشارات "شفا بخش"
* با خريد نوار و يا كتاب تن آرامي (ريكلسيشن) تمارين تن آرامي را روزي يكي دوبار انجام دهيد. اين گونه كتابها را مي توانيد از طريق اينترنت خريداري كنيد. به عنوان مثال بخش وسواس كتاب دو جلدي رفتار درماني شناختي ترجمه حبيب الله قاسم زاده يا كتاب وقتي اضطراب حمله مي كند ،نوشته ديويد برنز ترجمه مهدي قرچه داغي را تهيه و طبق آن عمل كنيد.
* ورزش را فراموش نكنيد، چون ورزش باعث مي شود كه سطح اضطراب شما پايين بيايد و اين به درمان وسواس شما كمك مي كند.
* به اين نكته مهم نيز توجه داشته باشيد كه اين گونه افكار و كارهاي مزاحم، يك بيماري تلقي مي شود، و شما هرگز مؤاخذه نخواهيد شد، به عبارت ديگر گناه نيست و از اين نظر مطمئن باشيد. دليل آن هم غير اختياري بودن آن است، اما بايد به دنبال درمان آن باشيد. لذا خود را گناه كار ندانيد. اين بيماري باعث منافق شدن يا ظالم شدن شما نمي شود، بلكه يك بيماري است كه بايد درمان شود. خدا هم به خاطر اين افكار،‌ شما را بازخواست نخواهد كرد،‌ لذا از اين جهت نگران نباشيد.
روانشناسان و روانپزشكان هم از درمان دارويى براى مقابله با وسواس فكرى يا وسواس عملى استفاده مى‏ كنند و هم از درمان غيردارويى. براي درمان وسواس هاي متوسط يا شديد، بايد حتما درمان دارويي نيز صورت بگيرد. لذا شما حتما در اولين فرصت به يك روان شناس مراجعه كنيد. اگر به اجراي دستورات روان شناس اهتمام داشته باشيد، مطمئن باشيد كه وسواس شما درمان خواهد شد، اگر روان شناس لازم بداند شما را براي گرفتن دارو به روان پزشك ارجاع مي دهد.
موفق باشید.