به نام خدا
سلام علیکم
در جایی خواندم که پیغمبر فرموده اگر مردی دخترش را به آدم بی دینی بدهد هر روز هزار لعنت بر او نازل میشود. پیش خودم گفتم معیار دقیق دین داری چیست؟ مسایلی به ذهنم آمد که با در نظر گرفتن آن مسایل خیلی ها نمره قبولی نمیگرفتند مانند کسانی که هم نماز میخونند و هم روزه میگیرند و هم ماهواره دارند و به فیلم های لختی ماهواره نگاه میکنند و هم برای سید الشهدا عزا داری میکنند و هم در مجالس عروسی شان بزن و برقص میکنند و هم موهای دخترانشان بیرون است و هم قرآن میخوانند و هم غیبت میکنند و هم به مسولین کشوری توهین میکنند و هم ولایت مداری را مسخره میکنند و هم به پابوس شاه طوس میروند در حالی که ولایت مداری که شاه طوس گفته انا من شروطها را رعایت نمیکنند و هم روزه دار را افطاری میدهند و هم در ماه روزه ماهواره نگاه میکنند و قص علی هذا . به نوعی جمع نقیضین هستند. پیش خودم گفتم که با این معیار که خیلی ها مردود میشوند لابد دارم خیلی سخت گیری میکنم. لابد باید اسان گرفت. به قول قدیمی ها باید گفت ایشالا گربه بوده. از آن جایی که در شرف انتخاب همسر هستم و برای شناسایی میزان ایمان این جور افراد ناچار به سنجش هستم میخواهم بدانم آیا باید خیلی سخت گرفت و یا هی بگیم ایشالا گربه بوده؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي به سه نكته مهم توجه كنيد:
نكته اول: پاسخ قسمت اول پرسش تان با ذكر دو حديث از حضرت امام محمد باقر(ع) داده مي شود.
حديث اول: لَا تَذْهَبْ بِكُمُ الْمَذَاهِبُ فَوَ اللَّهِ مَا شِيعَتُنَا إِلَّا مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ (1) راه و روش ها و مذاهب مختلف شما را به سوي خود نكشاند و فريب تان ندهد. به خدا شيعه ما نيست جز كسى كه اطاعت خدا عز و جل كند.
حديث دوم: جابر گويد: امام باقر(ع) بمن فرمود: اى جابر! آيا (بعضي) مردم خيال مي كنند كه ادعاي تشيع كنند، و از محبت ما اهل بيت دم زنند، كافي است؟ به خدا سوگند كه شيعه ما نيست، جز آن كسي كه از خدا پروا كند و او را اطاعت نمايد، اى جابر! شيعه ما شناخته نشوند، جز كساني كه اهل تواضع و فروتنى باشند و به خشوع و تسليم در برابر فرمان خدا و امانت داري و بسيارى ياد خدا و روزه و نماز و نيكى به پدر و مادر و مراعات همسايگان فقير و مستمند و كمك و ياري كردن بدهكاران و يتيمان و به راستى در گفتار و تلاوت قرآن و بازداشتن زبان از غيبت و تهمت و بدگويي به مردم شناخته شوند. كساني كه به نيكوكاري و امانتداري در ميان قوم و قبيله خود شهرت دارند.
جابر گويد عرض كردم: يا ابن رسول اللَّه! ما امروز كسى را داراى اين صفات نمي شناسيم، فرمود: اى جابر! به راههاى مختلف مرو، حرف هاي مردم گول تان نزند، آيا خيال مي كنند همين كافى است كه فقط بگويند، من على را دوست دارم و از او پيروى مي كنم، و با وجود اين ادعا ، به دستورات دين عمل نكنند؟! پس اگر اين طور است كسي بگويد: من رسول خدا(ص) را دوست دارم- رسول خدا(ص) كه بهتر از على(ع) است- سپس از رفتار او پيروى نكند و به سنتش عمل ننمايد، بايد اهل بهشت باشد، در حالي كه اين گونه محبت به پيغمبر هيچ سودى به حال او ندارد. پس از خدا پروا كنيد، و براى آنچه نزد خداست عمل كنيد، خدا با هيچ كس خويشى ندارد، دوست ترين بندگان خداى عز و جل [و گرامي ترين شان نزد او] با تقواترين و مطيع ترين آن هاست.
اى جابر! به خدا جز با اطاعت، نمي توان به خداى تبارك و تعالى تقرب جست. همراه ما خاندان اهل بيت برات آزادى از دوزخ نيست، و هيچ كس بر خدا حجت ندارد، بدانيد: هر كه مطيع خدا باشد، دوست ما اهل بيت است، و هر كه نافرمانى خدا كند، با ما دشمن است. ولايت ما خاندان رسول الله(ص) جز با عمل كردن به ورع و تقوا به دست نيايد.(2)
نكته دوم: معيارها و ملاك هايي كه در انتخاب همسر بايد در نظر گرفته شود دو نوع است:
الف. آنهايي كه ركن و اساس اند و براي يك زندگي سعادتمندانه حتما" لازم اند.
ب. آنهايي كه شرط كمال هستند و براي بهتر و كاملتر شدن زندگي اند و بيشتر به سليقه و موقعيت افراد بستگي دارد.
ملاك هاي دسته اول عبارتند از:
1- تدين و دين دار بودن فرد: زيرا انساني كه دين ندارد هيچ ندارد. انسان بي دين در حقيقت مرده ي متحرك است و كسي كه پاي بند به دين (كه اصلي ترين مسأله زندگي است) نباشد هيچ تضميني وجود ندارد كه پاي بند به رعايت حقوق همسر و زندگي مشترك باشد. انسان ديندار هرگز نمي تواند با همسر بي دين كنار بيايد و با هم زندگي سعادتمندانه اي داشته باشند.
توضيح: البته توجه داريد كه «ايمان» يك صفت قلبي است ، تنها راه شناخت و پي بردن به آن، دقت در اعمال و رفتار طرف مقابل است. مثل" شجاعت يك صفت نفساني و دروني است. كسي نيست كه ادعاي شجاعت نكند. ولي راه تشخيص فرد شجاع از ترسو، دقت در رفتارهاي وي است. مثلا" كسي كه شب از بيرون رفتن و يا واقع شدن در تاريكي امتناع مي ورزد، و با مشاهده يك صحنه پراضطراب، رنگ رخساره اش را مي بازد، نمي تواند شجاع باشد. حال براي پي بردن به ايمان ادعايي يا واقعي افراد نيز بايد او را در عرصه عمل و اخلاق شناخت." شخص با ايمان به سهولت غيبت نمي كند، تهمت نمي زند، از انجام واجبات غفلت نمي ورزد، و نمازهاي واجب را در اول وقت و با حضور قلب و كيفيت برتر به جا مي آورد. وقتي به مال حرام و شبه ناك مي رسد، توقف مي كند. در رعايت حساب مالي (خمس و زكات ) دقت دارد. و... بنابراين به صرف ادعا نمي توان كسي را با ايمان دانست. چون مدعيان ايمان كم نيستند
2- خوش اخلاقي: اخلاق نيك داشتن كه منظور داشتن صفات و خلق و خوهاي پسنديده در نظر عقل و شرع است . در واقع اخلاق و دين دو ملاك و معيار اصل در ازدواج و انتخاب همسر است.
اگر بخواهيم نمونه هايي از اخلاق خوب و بد را اشاره كنيم مي توان موارد زير را ذكر كرد.
الف - خوش زباني و بدزباني: زبان ترجمان و بيانگر احوال درون است. زبان دريچه اي است از محتويات درون فرد. زبان انسان آينده ي دل اوست.
ب - بزرگواري، و حسادت
ج - خوش خلقي، و كج خلقي
د- حق پذيري ، و لجاجت و يكدنگي
3- شرافت و اصالت خانوادگي: كه منظور نجابت و پاكي خانواده است ازدواج دختر و پسر تنها پيوند و تركيب دو فرد نيست، بلكه پيوند دو خانواده است. نمي توان گفت من مي خواهم با خود اين فرد ازدواج كنم و كاري به خانواده و فاميلش ندارم. زيرا اين فرد شاخه اي است از درخت خانواده، و از ريشه هاي همان درخت خانواده تغذيه كرده است، و صفات اخلاقي , روحي عقل و جسمي آن خانواده را از راه وراثت و محيط و عادات به اين فرد منتقل كرده است.
4- عقل و درايت: يعني همان نور افكني كه جاده زندگي را روشن مي كند. پس لازم است زن و شوهر براي اداره ي زندگي و تربيت فرزندان از نيروي عقل و فهم مجهز برخوردار باشند، و رشد عقلي كافي پيدا كرده باشند. همان طور كه ائمه اطهارعليهم السلام ما را از ازدواج با افراد احمق و كم عقل نهي فرموده اند.
ملاك هاي دسته دوم: بيشتر ملاك هاي دسته دوم را مي توان تحت عنوان « تناسب و همتايي » مطرح كرد.
تناسب, همتايي و كفو همديگر بودن اگر چه در دسته بندي معيارها در مرحله دوم قرار مي گيرد، ليكن گاهي بي توجهي به آن ها « زندگي » را به « مُردگي » يا مرگ تدريجي تبديل مي كند. از حساس ترين نكاتي كه در اين دسته از معيارها بايد مورد توجه قرار گيرد، عبارت است از تناسب و همتايي در:
الف . تدين و ميزان پاي بندي به دستورات شرع
ب . همتايي و هماهنگي فرهنگي و فكري
ج . همتايي اخلاقي و پاي بندي به آداب اخلاقي
د. كفو همديگر بودن از نظر تحصيلات علمي
ه. تناسب در زيبايي
و. تناسب سني
ز. تناسب مالي و سطح اقتصادي و...
البته نبايد انتظار داشته باشيد شخص مورد نظر شما از بالاترين حد معيارهاي ذكر شده برخوردار باشد. زيرا مگر من و شما از اين معيارها در حد عالي برخورداريم تا انتظارش را در همسر آينده مان داشته باشيم. پس بايد به اين معيارها با توجه به موقعيت خودمان، و در مقايسه با افراد و گزينه هاي ديگر جهت همسرينگاه كنيم. و معيارها را به صورت نسبي در نظر بگيريم.
نكته سوم: تحقيق براي شناسايي ملاك هاي فوق از راه هاي زير امكان پذير است:
1- تحقيق و بررسي از خانواده و چگونگي روابط خانوادگي و فاميلي. چون هر فردي تحت تأثير محيط خانواده به دنيا آمده و رشد كرده است و از آن فضاي فرهنگي و اجتماعي تأثير پذير بوده و هست.
2- تحقيق و شناسايي دوستان و نزديكان و رفقاي صميمي در محل زندگي و سكونت، محل درس و محل كار.
3- گفتگوي مستقيم (ولي تحت نظارت خانواده هاي دو طرف) با يكديگر و اطلاع يافتن از نقطه نظرات همديگر درباره مسائل مختلف و آنچه در آينده مي تواند در زندگي مشترك تان تأثيرگذار باشد و كسب اطلاع از ميزان اهتمام وي نسبت به ملاك ها و معيارهاي معرفي شده.
پي نوشت ها:
1. الكافي، شيخ كليني، ج 2، ص 73، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ش 1365.
2. همان.
موفق باشید.