چرا لابستر را حرام می شمرند در صورتی که از لحاظ تغذیه ایی و ساختاری شبیه میگواست
چرا گوشت داخل صدف حرام است با توجه به مرغوبیت آن
چرا مار ماهی با توجه به فلس دار بودنش حرام است و در یکی از روایات به نقل از معصوم حلال است
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در احكام شرعي آنچه به طور عام از آن آگاهي داريم، اين است كه احكام از طرف خداوند فرستاده شده و به وسيله پيامبر يا معصومان بيان شده است، در آنها مصلحت هايي براي انسانها در جهت سعادت و كمال قرار دارد، يا مفاسد واقعي كه به خاطر آن ها خداوند نهي كرده است، اگر چه از آن مصالح و مفاسد واقعي آگاهي كامل نداريم، اما اين امور به حقيقت سعادت انسان بر مي گردد و ضرورتا در مورد صحت جسماني نيست، هرچند مي تواند در اين خصوص هم باشد كه مواردي از آن كشف شده و يا به مرور زمان و در اثر پيشرفت علم و دانش بشري كشف خواهد شد.
اما در مورد سوال شما بنابر قول مشهور فقها تمامي حيوانات دريايي- جز ماهي فلس دار بنابر مشهور و نيزميگو و پرنده دريايي- حراماند.(1) لذا هر چه خارج از اين معيار قرار گيرد حرام است ولو اينكه به قول شما داراي گوشتي مرغوب و خواص بالاي تغذيه اي باشد.
البته در مورد اول كه گفته ايد لابستر چون به جهت تغذيه اي و ساختار مثل ميگوست و نتيجه گرفته ايد بايد حلال باشد، سخن درستي نيست، روشي كه شما براي نتيجه گيري انتخاب كرده ايد در اصطلاح فقهي به قياس مشهور است. قياس فقهي به معني استخراج حكم مساله با استفاده از تشابه يك مساله به مساله اي ديگر كه حكمي در مورد آن وجود دارد، مي باشد. از ديد فقهاي شيعه قياس در استخراج احكام فقهي باطل است.(2) رواياتي نيز داريم كه ائمه (ع) به شدت از اين روش استدلال در امور ديني نهي كرده اند.
رسول الله (ص) فرمود:«اولين كسي كه امر دين را با نظر خود قياس كرد ابليس بود.»(3) امام جعفر صادق (ع) فرمود: «به راستى عمل كنندگان به قياس از راه قياس علم را جستند و قياس بيشتر آنها را از حقّ دور كرد، به يقين با قياس، به دين و احكام خدا نمي توان رسيد.»(4)
قياس از آن جهت باطل است كه غير معصوم علم به عليت ندارد و با استفاده از گمان خود استنباط مىنمايد، مثلاً مىگويند شراب حرام است و حرمتش از اين جهت نيست كه روان است و الّا مى بايست هر مايعى حرام باشد و از جهت رنگش نيست و الّا مى بايست هر چه كه اين رنگ داشته باشد حرام باشد و هم چنين مزه و ساير صفات، پس روشن شد كه علت حرمت، مست كننده بودنش است، پس هر چه مست كننده باشد حرام خواهد بود و هم چنين نجس است و نجاستش از جهت آن صفات نيست پس مىبايد كه از جهت مست كننده بودن باشد.
و وجه بطلانش اين است كه شايد چند صفت ديگرى در آن باشد كه ما ندانيم يا مجموع اين صفات، يا آن كه از انگور حاصل شده است سبب حرمت يا نجاست باشد، پس قياس شراب خرما و غيره، بر آن باطل است.(5)
در مورد لابستر هم ممكن است حرام بودن آن به دلايلي باشد كه از آن بي خبريم. لذا له صرف شباهت نمي توان حكم به حليت داد. در مورد مارماهي هم طبق ضابطه بالا اگر فلس داشته باشد حلال اس و در غير اينصورت حرام. در مورد روايت هم در رابطه با مار ماهي يك روايت از امام رضا (ع) يافت شد كه ايشان با تاكيد بر حليت ماهيهاي فلس دار، مار ماهي را حرام اعلام مي كنند. (6)
در هر حال جمع بندي و اظهار نظر در مورد اين مسائل در حيطه تخصص متخصصان مربوطه يعني فقها است و نبايد اين مساله كاملا تخصصي را با تشخيص هاي غير تخصصي و گمانه زني هاي عرفي مخلوط كرد .
پي نوشت ها:
1. نجفي، محمدحسن، جواهر الكلام، دارالكتب الاسلاميه،تهران، 1388ش، ج36، ص241-243.
2. شيخ صدوق، محمد بن علي بن بابويه، علل الشرايع، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات، ۱۳۶۶ق، ص303.
3. كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1365ش، ج1، ص58.
4. همان، ج1، ص59.
5. عاملي، شيخ حر، وسايل الشيعه، موسسه آل البيت، قم، 1409ق، ج 24، ص 129.
موفق باشید.






