سلام علیکم و رحمة الله

سوالی که دارم این است که چطور به یک غیر مسلمان بفهمانیم و به او اثبات کنیم که قرآنی که ما در اختیار داریم مطالبش فقط از جانب خداوند یگانه و کاملآ بدون تحریف بدست ما رسیده است. لطفآ با دلایلی غیر از آیه شریفه "انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون" که نص صریح قران کریم است توضیح بفرمایید. از آنجایی که بنده حقیر دانشگاهی ام خواهشمندم بطور کامل دلایل روشنگرانه و متقن ارائه فرمایید؛ چرا که این مسئله در پاسخگویی به خیلی از آدم ها (حتی مسلمان و شیعه) و ارائه سند از قرآن برایشان در بحثهای متفاوت، برایم به چالش تبدیل شده است.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
دليل خدايي بودن قرآن و تحريف نشدنش اين نيست كه خود قرآن گفته كتابي خدايي است و تحريف نشده است.
اين گونه اگر بود كه ادعاي بدون دليل بود و همه كس مي تواند ادعاي بدون دليل كند.
اين كه قرآن خود را خدايي معرفي مي كند يا مدعي مي شود تحريف پذير نيست، متكي به برهان است و با توجه به برهان محكمي كه پشتوانه آن است، پذيرفته مي شود. دليل ما بر خدايي بودن و تحريف نشدن قرآن برهاني است كه وجود دارد نه ادعايي كه شده است.
دلايل تحريف نشدن قرآن:
به دلايل فراوان قرآن موجود همان كتابي است كه بر رسول خدا نازل شده و بدون كم و زياد به دست ما رسيده است. برخي از دلايل عدم تحريف قرآن:
1. استدلال عقلي:
نازل كننده قرآن خداست كه قادر مطلق است و همان گونه كه با گماردن ملائكه نگهبان بر وحي، آن را سالم از تحريف و دستبرد هر شيطاني از لوح محفوظ به قلب رسول نازل كرده و از زبان ايشان به قلب بندگان رسانده است، همان خداي قادر اراده كرده آن را براي ابد بشر سالم نگه دارد زيرا حجت خدا بر بشر تا قيامت است و خدا حافظ حجت خويش است و بر حفظ حجتش توانا و كسي را قدرت ضربه زدن به حجت خدا كه در كنف حفظ خداست، نمي باشد.
آيات قرآن دلالت دارد كه قرآن در لوح محفوظ است و توسط جبرئيل امين و ملائكه مقرب از آنجا به قلب رسول خدا نازل شده و ملائكه نگهبان مراقبند تا اين آيات از لوح محفوظ تا قلب رسول خدا و از آنجا تا قلب بندگان در امان از تحريف باشد:
عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ عَدَداً (1)
داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى‏سازد، مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار مى‏دهد تا بداند پيامبرانش رسالتهاى پروردگارشان را ابلاغ كرده‏اند و او به آنچه نزد آنهاست احاطه دارد و همه چيز را احصار كرده است!»
ْ وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزيزٌ لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ (2)
و اين كتابى است قطعاً شكست ناپذير كه هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى‏آيد چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است!
اگر خداوند قرآنش را كه حجت هدايتگر اوست تا قيامت در امان از تحريف به بندگان نرساند، نمي تواند در قيامت آنان را برگمراهي توبيخ مند و چون اين قرآن حجت بر بندگان تا قيامت است، پس بايد تا قيامت در امان از تحريف باقي بماند و اين اراده خدا بايد باشد و گر نه آيندگان بر گمراهي خود توجيه خواهند داشت. پس بر خدا لازم است همان گونه كه قرآن را در امان از تحريف از لوح محفوظ به قلب پيامبر و از آنجا به سمع و فهم بندگان معاصر رسانده براي هميشه تاريخ هم در امان از تحريف آن را نگه دارد و قطعا خدا بر اراده خود غالب است و كسي نمي تواند بر اراده خدا غالب شده و در قرآن دخل و تصرف كند. آيه زير ناظر به اين وجوب عقلي است كه خدا بر خود قرار داده است:
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون (3)
ما قرآن را نازل كرديم و ما بطور قطع نگهدار آنيم!
يعني بر ما چون هدايتگريم، هم قرآن را نازل كرديم و هم آن را حفظ خواهيم كرد.
با توجه به اين استدلال محكم عقلي ما يقين داريم قرآن در امان از دستبرد و تحريف و كم و زياد به دست ما رسيده و اگر چندين برابر روايات موجود هم روايت دلالت كننده بر تحريف داشته باشيم، بدان اعتنا نخواهيم كرد.
2. قرآن بر قلب رسول خدا نازل شد و بر آن قلب حك گرديد . رسول خدا خود اولين حافظ قرآن بود كه همه آيات را در قلب خود و در امان از تصرف شيطان و فراموشي و سهو و اشتباه داشت. هر سال جبرئيل همه قرآن نازل شده را يك بار بر ايشان عرضه مي كرد و سلامت آن را از دستبرد هر شيطاني اعلام مي نمود و بعد از ايشان امامان كه مانند ايشان به امر خدا قرآن در قلبشان حك شده بود. حافظ قرآن بودند.
3. رسول خدا به امر خدا قرآن را بر مردم تلاوت مي كرد. آنان مستقيم به گوش خود قرآن و نحوه خواندن آن را از زبان رسول خدا مي شنيدند و حفظ مي كردند. در زمان رسول خدا همه مسلمانان حافظ همه يا قسمت هايي از قرآن بودند، به خصوص كه در حجاز خواندن و نوشتن مرسوم نبود و بيش تر اتكاي مردم به قوه حافظه شان بود.
4. رسول خدا افرادي را كه قرآن را به خوبي حفظ داشتند و تلاوت مي كردند، به عنوان قاري معين كرده بود كه وظيفه آموزش قرآن به مردم را داشتند. اينان كه حافظ قرآن در قلب خود و از لحاظ ايمان و خداترسي و راستگويي امتحان شده بودند، زير نظر پيامبر به مردم خواندن صحيح قرآن را آموزش مي دادند.
5. به امر پيامبر تعدادي از افراد كه نوشتن بلد بودند، وظيفه داشتند آيات قرآن را بر نوشت افزار هاي مرسوم آن روز بنويسند. همه قرآن در لوح هاي گلي و سنگي و...نوشته شده و در همياني پشت منبر رسول خدا نگهداري مي شد. افرادي نيز براي خود قرآن را به طور كامل يا قسمت هايي از آن را نوشته و در خانه خود داشتند.
6. علاوه بر قرآن جمع آوري شده توسط برخي كه مورد اتفاق بود، بسياري از اصحاب هم خودشان براي تلاوت شخصي، نسخه هايي كامل يا ناقص از قرآن داشتند. گاهي در لابلاي آيات كلمات توضيحي كه از رسول خدا شنيده بودند، نوشته بودند كه فهم مراد آيه برايشان آسان تر و روشن تر باشد. با توجه به اين نسخه ها و تفاوت لهجه افرادي كه به اسلام وارد مي شدند و قرآن را تلاوت مي كردند و تفاوت لغات قبايل مختلف قريش، تغييرات جزيي در نسخه هاي قرآن پديدار شد. گر چه به معناي كلي آيات ضرر نمي زد، ولي در صورت ادامه يافتن خطرناك مي نمود. از اين رو خليفه سوم دستور داده شد همه نسخه هاي ديگر جمع آوري و معدوم شود. فقط از روي نسخه جمع آوري شده، نسخه هايي تكثير شده و به عنوان نسخه هاي مرجع به سراسر جهان اسلام فرستاده شود . بدين وسيله سلامت قرآن در گذر زمان تضمين شد.
7. عقل انسان حكم مي كند كه احتمال هر گونه تغيير و تبديل از قرآن كريم به دور است، زيرا قرآن كتابي است كه از روز اوّل مورد عنايت و اهتمام مسلمانان بوده. قرآن براي مسلمانان همه چيز بوده است: قانون اساسي، دستور عمل زندگي، برنامه حكومت، كتاب مقدس آسماني و رمز عبادت و بندگي.
قرآن كتابي بود كه مسلمانانِ نخستين همواره در نمازها، در مسجد، در خانه، در ميدان جنگ، به هنگام رو به رو شدن با دشمنان و به عنوان استدلال بر حقانيت مكتب از آن استفاده مي كردند.
از تواريخ اسلامي استفاده مي شود كه تعليم قرآن را مِهر زنان قرار مي دادند. اصولاً تنها كتابي كه در همه محافل مطرح بوده و هر كودكي را از آغاز عمر با آن آشنا مي كردند و هر كس مي خواست درسي از اسلام بخواند، آن را به او تعليم مي دادند، قرآن مجيد بود.
مسلمانان سخت به يادگرفتن و حفظ آن اهميت مي دادند. اصولاً شخصيت افراد در آن عصر تا حد زيادي به اين شناخته مي شد كه چه اندازه از آيات را حفظ كرده باشد. شمار حافظان قرآن به اندازه اي زياد بود كه در تواريخ مي خوانيم در يكي از جنگ ها كه زمان ابوبكر واقع شد، چهارصد نفر از قاريان قرآن به قتل رسيدند. در داستان "بئر معونه" (يكي از آبادي هاي نزديك مدينه) و جنگي كه در آن منطقه در زمان حيات پيامبر(ص) اتفاق افتاد مي خوانيم كه جمع كثيري از قاريان در حدود هفتاد نفر شربت شهادت نوشيدند.
با توجه به اين دلايل و دلايل فراوان ديگر كه در كتاب هايي كه در زمينه عدم تحريف قرآن نوشته شده، علما و دانشمندان و مفسران اسلامي، با قاطعيت تمام، تحريف قرآن را ردّ كرده و معتقد شده اند كه قرآن مجيد به هيچ وجه تحريف نشده و تحريف نخواهد شد، زيرا با وجود اراده خدا و حساسيت پيامبر و امامان و مسلمانان و اقدامات آنان در اين زمينه، امكان تحريف در اين كتاب آسماني راه ندارد و هر اقدامي در اين زمينه محكوم به شكست است و خواري و رسوايي اقدام كننده را در پي دارد.
امروز قرآن هايي كه در جهان چاپ مي شود، قبل از چاپ توسط سازمان هايي كه در اين زمينه مسئوليت دارند، به دقت كنترل مي شوند و اگر توسط دشمنان در گوشه اي از جهان قرآني تحريف شده چاپ شود، به سرعت توسط مسلمانان و دولت هاي اسلامي شناخته شده و مورد برخورد شديد قرار مي گيرد و از اين رو است كه هيچ كس حتي غير مسلمان ها جرأت دستكاري قرآن را ندارند.
پي نوشت ها:
1. جن(72) آيه 26-28.
2. فصلت (41) آيه 41-42.
3. حجر (15) آيه9.
موفق باشید.