باسلام در روایت داریم که هنگامی که مومن برزخی وارد برزخ میشود مومنین به نزدش امده و از احوال بازماندگانشان در دنیاغ میپرسند میخواهم بدانم که چگونه اینهمه اموات از ادم تازمان ما بااین ازدحام همدیگر را پیدا میکنند که از همشریها و بستگانشان سوال میکنند ایا همان روز این قضیه برای او اتفاق میافتد که هم محلیهایش رزا در برزخ میبیند یا ممکن است مثلا سه بعد با یک اشنا مواجه شود؟
سوال دوم در مورد چشم زخم روایت داریم اگر علت بسیاری از مرگها برایتان کشف میشد میفهمیدید بیشتر مردم از چشم زخم مرده اند این با عقل جور در نمیاید و مخالف قادریت خدامیشود نعوذ بالله خدا اینجا هیچ کاره است خواهش میکنم کامل و خیلی واضح توضیح دهید با تشکر فراوان

پرسش: اعتقادي
باسلام در روايت داريم كه هنگامي كه مومن برزخي وارد برزخ مي شود مومنين به نزدش آمده و از احوال بازماندگانشان در دنياغ مي پرسند مي خواهم بدانم كه چگونه اين همه اموات از ادم تازمان ما با اين ازدحام همديگر را پيدا مي كنند كه از هم شهري ها و بستگانشان سوال مي كنند. آيا همان روز اين قضيه براي او اتفاق مي افتد كه هم محليهايش رزا در برزخ مي بيند يا ممكن است مثلا سه بعد با يك آشنا مواجه شود؟

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
روايت مورد نظر بدين صورت است:
« حضرت صادق(ع) فرمود: ارواح شبيه جسدها هستند( يعني به بدنهائي شبيه به بدنهاي دنيوي خود تعلق مي پذيرند )، در بهشت از ميوه هاى درختها استفاده مى كنند، همديگر را مى شناسند و از هم ديگر پرسش و پاسخ دارند. وقتى يكى از افراد دنيا بميرد، روحش به عالم برزخ مى رود و ارواح ديگر به ملاقات او مى آيند. يكى مى گويد: او را رها كنيد، او به تازگى از يك وحشت و هراس بزرگى آزاد شده، خسته است بگذاريد استراحت كند. پس از مدتى به ملاقاتش مى روند و از او احوال آنهائى را كه در دنيا بوده مى پرسند، اگر جواب دهد در دنيا بوده اند، آرزو مى كنند آنها نيز پس از مرگ در جمع آنها قرار گيرند. ولى اگر بگويد: او قبل از من از دنيا رفته است نگران مى شوند و انگشت حسرت به دندان مى گيرند كه اى واى او در دركات جهنم افتاده است.»(1)
با توجه به اين روايت آنچه كه ظاهر است اين است كه ارواحي به ملاقات يكديگر مي آيند كه همديگر را بشناسند نه ارواح از زمان حضرت آدم(ع) تا زمان مرگ آن شخص. بنابراين مشكلي در جهت پاسخگوئي و محدوديت زمان آن براي ارواح به وجود نمي آيد چرا كه طبيعتا چنين ارواحي محدود و معدود مي باشند.
اما اينكه همان روز همه ارواح آشنا با هم با يكديگر ملاقات مي كنند يا در زمانهاي بعد هم چنين مساله اي اتفاق مي افتد بايد عرض كنيم كه به صراحت در اين زمينه روايتي وجود ندارد. لكن آنچه از ظاهر همين روايتي كه ذكر شد به دست مي آيد در همان اوان ورود به عالم برزخ چنين ملاقاتي رخ مي دهد.
پي نوشت:
1. شيخ كليني، الكافى، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365هـ.ش، ج 3، ص 244، حديث 3.
پرسش: سوال دوم در مورد چشم زخم روايت داريم. اگر علت بسياري از مرگها برايتان كشف مي شد مي فهميديد بيشتر مردم از چشم زخم مرده اند. اين با عقل جور در نمي آيد و مخالف قادريت خدا مي شود نعوذ بالله خدا اينجا هيچ كاره است خواهش مي كنم كامل و خيلي واضح توضيح دهيد با تش
سوال دوم در مورد چشم زخم روايت داريم. اگر علت بسياري از مرگها برايتان كشف مي شد مي فهميديد بيشتر مردم از چشم زخم مرده اند اين با عقل جور در نميايد و مخالف قادريت خدا مي شود نعوذ بالله خدا اينجا هيچ كاره است خواهش مي كنم كامل و خيلي واضح توضيح دهيد؟ با تشكر فراوان
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
جداي از تفاسير مختلف مبني بر اثبات و يا رد چشم زخم، بعضي از آيات الهي به اين موضوع پرداخته اند. بعضي از مفسران معتقدند از هيچ آيه اي نمي توان تاثير منفي چشم را اثبات كرد. آياتي كه به ظاهر اين موضوع را تاييد مي كنند، هر كدام با تفسير خاص خود همراه است.(1) اصل چشم زخم در روايات و نيز خارج از آن، بر اثر تجربيات عرفي و حتي تجربياتي كه ريشه علمي دارد، ثابت شده است.
اصل موضوع چشم زخم و تاثير منفي آن در جان ها و اموال است.در محيط هاي اوليه و حتي متمدن ترس از اين موضوع رايج بوده و هست. اين خود نوعي پذيرش حقيقت داشتن آن به شمار مي رود. چه بسا دليل آن را به مسايل طبيعي مانند روح شخص چشم زننده بر مي گردانده، از جمله گفته اند تاثير چشم زخم به دليل امواج تشعشع كننده از چشم شخص است كه در اثر كنش ويژه اي در درون او پديد مي آيد. بيش تر به دليل حسادت ناروا و چه بسا نا خود آگاه بوده كه به گونه اي عمل مي كند. اين در بعضي شدت دارد و در بعضي خفيف است. تشعشعات سمي چيزي شبيه امواج الكتريسته است كه در شخصي كه دچار برق گرفتگي مي شود تاثير آني دارد. طبيعي و عادي است، هر چند علت اصلي و ابعاد و ويژگي هاي آن از نظر علم نا شناخته باشد و جز با دعا و صدقه و توكل بر خدا امكان مقابله با آن نيز باشد.(2)
تاثير چشم زخم هيچ منافاتي با خواست و قدرت خدا ندارد. زيرا خدا عالم را بر اساس علت ها آفريده و به هر چيزي خاصيتي داده و به طرف مقابل هم انواع ابزار دفاعي عطا فرموده است و راههاي مصون ماندن از خطرات چشم زخم را به وسيله عقل و شرع به او آموخته است.
هر گونه حادثه اي در نظام هستي، برخاسته از علت هاي به هم پيوسته مشخص و يا به ظاهر نامشخص است. علت ها به واسطه هاي انساني و يا غير انساني مربوط به همه نوع موجود جاندار و بي جان در سيطره هستي بر مي گردد. دقيقا مطابق با اقتضائات موجودات و تناسب ارتباط آن ها با هم مي باشد.
روابط همه موجودات در عرصه هستي، به گونه اي اسرار آميز در جهت نفع و يا گاهي ضرر به هم تنظيم شده است. اقتضاي جهان ماده جز اين نيست.
در مورد بعضي از افراد كه به نظر مي رسد چشم شان شور است، نمي توان قضاوت منفي كرد، زيرا تاثير و تاثر نيروي مرموزي كه در چشمان بعضي وجود دارد، بخشي از پديده هايي است كه در سلسله علل جهان هستي نهفته و ريشه در اسباب پنهان آفرينش دارد. به همين جهت هيچ كسي را نمي توان در جايي كه اختيار با او نيست، مثلا به دليل داشتن چشم شوري متهم و يا محكوم كرد. حتي شيوع اين نوع اتهامات به ديگران گناه هم دارد.
چه بسا فرد يا افرادي كه نسبت به ديگران نظر سويي دارند، از نيروي مرموز چشم برخوردار باشند. علاوه بر اين، به تجربه ثابت شده است كه خود شخص نيز از تاثير چشم زخم نسبت به خود ضرر مي كند. در روايات به آن اشاره شده است كه در ادامه مي آيد. علاوه بر اين، امتحانش مجاني است. مثلا همين كه نا خود آگاه به يادش بيفتد و با خود بگويد: چه عجب مدت طولاني است كه مثلا سرما نخوردم و از ذكر خدا غافل شود،پس از مدت بسيار كوتاهي دچار سرما خوردگي مي شود! از اين قبيل تجربيات بسيار است.
در منابع ديني و روايي، راه هاي مقابله با چشم زخم بيان شده است كه مي توان مراجعه نمود. در يكي از سايت هاي اينترنتي در باره چشم زخم و رفع آن، مطلب خوبي نوشته شده است:
قرآن كريم مسأله چشم زخم را با توجه به آيه 51 سوره قلم تأييد مي نمايد . چشم زخم از نظر عقلى امر محالى نيست ،چه اين كه بعضى از دانشمندان امروزى معتقدند كه در بعضى از چشم‏ها نيروى مغناطيسى خاصى نهفته شده كه كارآيى زيادى دارد. حتى با تمرين و ممارست مى‏توان آن را پرورش داد. در روايات اسلامى نيز تعبيرات مختلفى ديده مى‏شود كه وجود چنين امرى را اجمالا تأييد مى‏كند. در حديثى آمده كه اميرالمؤمنين (ع) فرمود:
پيامبر اكرم (ص) براى امام حسن و حسين (سلام الله عليهما) اين دعا را خواند:
"اعيذكما بكلمات التامّه و اسماء الحسنى كلّها عامّه من شر السامّه و الهامه و من شرّ كلّ عين لامّه و من شر كل حاسد اذا حسد" يعني: شما را به تمام كلمات و اسماى حسناى خداوند از شر مرگ و حيوانات موذى و هر چشم بد و حسود، آن گاه كه حسد مى‏ورزد مى‏سپارم.
در نهج‏البلاغه آمده است:"العين حقّ و الرقى حق"يعني: چشم زخم حق است. توسل به دعا براى دفع آن نيز حق است.
در روايات آمده است: هرگاه از چشم زخم ديگران ترسيديد يا به چيزى با اعجاب نگاه كرديد، با گفتن ذكر شريف "ما شاء الله و لا حول و لاقوه الا بالله العلى العظيم" خود يا ديگرى را از آثار چشم زخم محافظت كنيد. براى اين منظور خواندن سوره‏هاى فلق، ناس، توحيد و حمد مناسب است. البته به معناى آن نيست كه همه آنچه ميان مردم به عنوان چشم‏زخم، خوانده مى‏شود، واقعاً درست باشد.(3) به اين معنا كه هر حادثه اي كه گاهي مقارن و يا همزمان با شبهه چشم خوردن پيش مي آيد، نمي توان به عنوان اثر چشم دانست، شايد آن حادثه به علت ديگري مربوط باشد.
نمي توان به كسي نسبت شوري چشم داد. چه بسا تهمت باشد. اثر بد تهمت، بدتر از چشم زخم است. از اين رو در روايات آمده كه تهمت زدن به برادر ديني، انسان را بي دين و بي ايمان مي كند.
مراد از جمله استفاده از سنگها در عبارت شما مشخص نيست تا توضيح دهيم در تماس بعدي مشخص كنيد تا بتوانيم پاسخ مناسب اراده نماييم.
پي نوشت ها:
1. معرفت، هادي، نقد شبهات قرآن كريم، قم، انتشارات موسسه فرهنگي تمهيد، چاپ اول، 1385 ش، ص 279.
2. همان، ص 283.
3. سايت (http://www.niktop.com).

موفق باشید.