باسلام در سال ۱۳۸۲ با خانمی سیده ای اشنا شدم که از نظر مالی بسیار گرفتار بود که بالغ بر سی میلون تومان هزینه کردم تا نجات یافت (از زندانی شدن )بعداز یک سال ایشان را صیقه نمودم که صاحب فرزند پسری شد لاجرم به عقد دائم خود دراوردم اکنون بسیار بهانهیری مینماید ونسبت به همسر اولم خیلی حسادت میکند به طوری که زندگی را برایم سخت کرده است ضمنا"من بیمار قلبی بوده و در سال ۱۳۸۰ عمل باز قلب انجام دادهام ایا با توجه به اینکه زمان ازدواج با همسر اولم هیچگونه پولی نداشتم و دارائی فعلیم را با همراهی وساختن اولی با ۳۰سال فراز ونشیب زندگی فراهم کرده‌ام در مورد دومی چگونه رفتار نمایم ( خیلی گرفتارم راهنمائیم بفرمائید اومدیم ثواب کنیم کباب شدیم )

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
از بيان نامه تان متوجه اين مسأله شديم كه گفتار، كردار و توقعات همسر دومتان، باعث ايجاد مشكلاتي در زندگي تان شده است، لذا راهكارهايي براي مديريت بحران در زمينۀ ازدواج مجدد بيان مي كنيم:
1- در ابتدا بايد از روحيۀ دلسوزي و خدمت به اين زن بي پناه كه مشكلات مالي داشته، از شما تشكر كنيم، با اين كار رضايت خداي متعال را كسب كرده ايد خصوصا كه از سادات و اولاد رسول خدا هستند.
2- علت اصلي مشكلات بوجود آمده در ازدواج هاي مجدد نحوۀ تدبير و مديريت مردان مي باشد.
اسلام شرايط اساسي براي ازدواج مجدد قرار داده است از جمله:
الف: توانايي اداره زندگي از نظر مالي و تامين نيازمندهاي مشروع و طبيعي همسران و فرزندان.
ب: توانايي رعايت عدالت ميان همسران و تامين نيازهاي روحي و عاطفي آنها به گونه‌اي كه در رفتار و گفتار مرد، نشانه‌اي از تحقير و تخريب شخصيت يكي از همسران مشاهده نشود. اسلام عدالت را شرط كرد و اجازه‏ نداد به هيچ وجه تبعيضي ميان زنان يا ميان فرزندان آنها صورت بگيرد. قرآن‏ كريم در كمال صراحت فرمود: «فان خفتم ان لا تعدلوا فواحدة»(1) اگر بيم داريد كه عدالت نكنيد، يعني اگر بخود اطمينان نداريد كه با عدالت‏ رفتار كنيد، پس به يكي اكتفا كنيد. البته منظور از عدالت اين نيست كاملاً به صورت 100% همه امور رعايت شود، زيرا همانطور كه مي دانيد، در اسلام مقوله اي به نام «رعايت شأن» وجود دارد كه هر كدام از زنان بايد شأنشان رعايت شود.
3- هووگري ضرب المثل ناسازگاري است براي زن دشمني بالاتراز هوو وجود ندارد چند همسري، زنان را به قيام و اقدام عليه يكديگر و احياناً شوهر وا مي دارد، و محيط زناشويي را كه بايدمحيط صفا و صميميت باشد به ميدان جنگ و جدال و كانون و كينه و انتقام تبديل مي كند. دشمني و عداوت ميان مادران به فرزندان آنها نيز سرايت مي كند. دو دسته گي ها و چند دسته گي ها به وجود مي آيد. محيط خانوادگي كه اولين مدرسه و پرورشگاه روحي كودكان است و بايد الهام بخش نيكي و مهرباني باشد‏ درس آموز نفاق و نامردي مي گردد در اين كه تعدد زوجات زمينه اين آثار ناگوار تربيتي است شكي نيست. اما يك نكته را نبايد فراموش كرد و آن اينكه بايد ديد چقدر از اين آثار ناشي از طبيعت تعدد زوجات است و چقدر از آنها ناشي از ژستي است كه مرد و زن دوم مي گيرند.
4- به عقيده ما اين ناراحتي ها معلول طبيعت تعدد زوجات نيست بلكه بيشتر معلول نوع اجراي آن است. زن اول بايد بداند كه انتخاب همسر جديد، به معناي پشت كردن به او نيست و مرد نيز ژست و استبداد و خودسري و هوسراني را از خود دور كند و به احترامات و عواطف خود نسبت به زن اول بيفزايد و هم چنين زن دوم توجه داشته باشد كه زن اول حقوقي دارد و حقوق او محترم است و تجاوز به آنها جايز نيست. خصوصاَ اگر همه توجه داشته باشند كه در راه حل يك مشكل اجتماعي قدم بر مي دارند مسلماَ از ناراحتي هاي داخلي كاسته مي شود.
5- تعدد همسر را در موارد ضرورت نبايد تنها از دريچه چشم همسر اوّل بررسي كرد، بلكه از دريچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضيات اجتماعي بايد مورد مطالعه قرار داد. آن‏ها كه مشكلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان مي‏كنند، كساني هستند كه يك مسئله سه زاويه‏اي را تنها از يك زاويه نگاه مي‏كنند، زيرا تعدد همسر هم از زاويه ديد مرد و هم از زاويه ديد همسر اوّل، نيز از زاويه ديد همسر دوم بايد مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در اين باره قضاوت كنيم.
6- اما در مورد حسادت همسر اولتان-اگر حسادتي دارند- بايد عرض كنيم: اين مسأله تا حدودي طبيعي است و كمتر پيش مي آيد كه زني از ازدواج دوم شوهرش راضي باشد. پس سعي كنيد در درجۀ اول به همسر دومتان صراحتاً بيان كنيد كه همسر اولتان حقوقي به گردن شما دارد و ضمناً از نظر زماني هم تقدم دارد و احترامش هم واجب است.
- حاصل سخن اينكه:
1- قوانين اسلام براساس نيازهاي واقعي بشر است، نه احساسات، زيرا ممكن است هر زني از آمدن رقيب در زندگي ناراحت بشود، ولي وقتي مصلحت تمام جامعه درنظر گرفته شود و احساسات را به كنار بگذاريم، فلسفه تعدد زوجات روشن مي‏شود.
2- با همسر اولتان شرايط ايجاد شده را بازگو كنيد و بگوييد كه با اين مسأله كنار بيايد، زيرا در هر صورت شما از همسر دومتان فرزند داريد؛ البته توجه به اين داشته باشيد كه اول يار شما در زندگي همسر اولتان بوده و او كسي بوده كه وضعيت سخت شروع زندگي را تحمل كرده است. سعي كنيد حرف هايي كه بين آنها رد و بدل مي شود را بازگو نكنيد تا قضيه مسكوت بماند؛ ضمناً تا مي توانيد طوري برخورد كنيد كه آنها متوجه نحوۀ مديريت و رفت و آمد شما نشوند.(2)
4- سعي كنيد با مدارا و مراعات همسر دومتان، مشكلات را به خوبي حل كنيد. البته مي توانيد با مراجعه به مراكز مشاور خانواده و طرح مشكلات خود، از راهنمايي هاي بيشتري برخوردار شويد. سعيتان بر اين باشد كه هر چه سريعتر به اين مسأله رسيدگي كنيد تا ناراحتي قلبتان مزيد بر علت نشود!
پي نوشت ها:
1. نساء(4) آيۀ 3.
2. براي اطلاعات بيشتر به كتاب هاي زير مراجعه شود:
نظام حقوق زن در اسلام، ص 352-347؛ تفسير نمونه، ج2، ص 154، تفسير نمونه ج3، ص 291 به بعد؛ ترجمه تفسير الميزان، ج‏4، ص 302.
موفق باشید.