سلام من پسری هستم 21 ساله مذهبی هستم اهل مجلس روضه و نماز خلاصه سعی میکنم کلا وظایف شرعی مو انجام بدم اما یه مشکل خیلی بزرگی که دارم حس میکنم همجنس گرا هستم دلیلشم علاقه ای که به پسرا دارم کلا از پسری که بهم کمی محبت کنه و تو دلم بشینه زود بهش وابسته میشم شاید دلیلشم رابطه دوستی هستش که حدود 5 سال پیش از نظر عاطفی با دوستم داشتم باشه که عاشق هم بودیم حالا جدا و در حد سلام علیک به خاطر عقیده ای هم که دارم با دخترا رابطه ای ندارم و گناه میدونم اما گاهی که از نظر محبتی کم میارم با یه دوستی که تا حدودی واسم ارضاش میکنه خالی میشم اما اونم باهام زیاد گرم نمیشه و مشکلم از همینجا شروع میشه و تنهایی اذیتم میکنه و فقط فقط با با یه محبت از همین دوستم یا کسی که از نظر عاطفی کمکم کنه حل میشه میخاستم بدونم مشکل من همین حس همجنس گرایی هستش یا نه؟ الانم که دارم واسه شما مینویسم از تنهایی و این حسم ناراحتم لطفا راهنماییم کنین

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
به احتمال زياد مشكل شما همجنس گرايي نيست و صرفاً شما از يك اختلال روان شناختي در رنجيد. مسلماً به صرف چند نكته مذكور در نامه نمي توان به تشخيصي دقيق مشكل شما پرداخت و نياز است شما براي حل ريشه اي مشكلتان به يك متخصص روانپزشكي و روانشناسي باليني مراجعه نماييد. احتمالاً رگه هايي از افسردگي در شما وجود دارد كه باعث احساس خلأ عاطفي در شما شده است. افسردگي، درمان دارد و درمانش به هيچ وجه رابطه آسيب زاي دوستي با جنس مخالف يا موافق نيست. مشكل شما بايد از درون حل گردد و اين كار فقط از عهده يك متخصص بر مي آيد. خوددرماني به هيچ وجه راه كار مفيدي براي درمان ناهنجاري هاي عاطفي شما نيست. در برخي موارد ما با يك اختلال شخصيت با عنوان اختلال شخصيت وابسته مواجه هستيم كه آن نيز درمان تخصصي خود را مي طلبد.
در هر صورت فاصله شما با آرامش و كامروايي عاطفي زياد نيست و احتمالاً با 7 و 8 جلسه روان درماني مشكل شما تا حد زيادي مرتفع خواهد شد. چه بسا نياز به يك دارودرماني وجود داشته باشد كه بايد با تشخيص روانپزشك به آن روي خوش نشان دهيد. به ياد داشته باشيد همه انسان هاي سالم از انسان هاي وابسته و عاشق پيشه گريزانند و هيچ فرد سالمي دوست ندارد در قفس محبت افراطي انسان ديگر گرفتار آيد. افراد سالم از بودن در كنار افراد عاشق پيشه احساس رنج و عذاب مي كنند و بعد از مدتي احساس خفگي عاطفي در خود مي كنند. استقلال عاطفي ركن اساسي پايداري و استحكام روابط دوستانه است و وابستگي عاطفي باعث گسست هر چه سريعتر روابط دوستي مي گردد.
خداوند همه انسان ها را مستقل و آزاد آفريده است و هيچ كس حق ندارد كس ديگري را در قفس محبت افراطي و انزجارآور خود گرفتار كند. هر چقدر بيشتر به استقلال عاطفي و حذف كامل وابستگي عاطفي (به عنوان يك اختلال رواني يا اعتياد رواني) موفق شويد روابط شما با دوستان كيفي تر و نشاط بخش تر مي گردد و برعكس.
شخصيت والاي خود را ارج نهيد و با ارتقاء روزافزون سطح عزت نفس و خودارزشمندي، راه را بر هر گونه وابستگي عاطفي كه نوعي تحقير نفس و خود بي ارزش سازي است ببنديد. باز تأكيد مي گردد از حل يك تنه ماجرا انصراف ورزيد و صرفاً با كمك يك متخصص مسير درمان خود را بپماييد.
موفق باشید.