با سلام خدمت کارشناس محترم مي خواستم سوالي را در مورد قدرت امامان بپرسم که ايا اين قدرت ها الهي است قدرت الهي يعني چه وشامل چه اموري ميشود مثلادرمورد امام سجاد عليه السلام که از جايي مي رفتن وشخصي دزد جلوي امام را مي گيرد وامام با او مدارا مي کند واز امام هم اموال امام را مي خواهد هم مي گويد که امام را مي کشد يعني نه تنها امام اموال خودرا به او مي بخشد بلکه شخص دزد امام را مي خواست به شهادت برساند وبه دستور امام دو شير ابصورت ناگهاني ظاهر ميشوند و دزد را بدون اينکه خوني روي زمين بريزد مي خورند اگر است چرا انسان هاي معمولي نمي توانند انجام دهند يا در مورد اصف بن برخيا در زمان حضرت سليمان يا در مورد امام علي عليه السلام در خيبر را از جا کند در حالي که انسان معمولي حتي از لحاظ بدني قوي نمي توانست چنين کاري را انجام دهد لطفا بيشتر توضيح دهيد با توجه به ايات قران و احاديث با تشکر فراوان
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا بايد گفت: مراد از قدرت الهي در اين كونه امور همان چيزي است كه از آن به كرامت و يا اعجاز ياد شد ه است. كرامت مثل اعجاز عبارت است از يك امر خارق العاده كه براي اثبات امري الهي به كار مي رود. ولي فرقش با اعجاز در اين است كه انسان داراي معجزه ادعاي نبوت دارد. بنابراين مختص پيامبران است. ولي شخص صاحب كرامت ادعاي نبوت ندارد. مثل كراماتي كه از امامان شيعه و يا از اولياي الهي سر مي زند.(1)
در اين باب سخن حكيم نامدار جناب فارابي در كتاب فصوص الحكم شنيدني است كه مي گويد: انسان كامل از نيروي قدسي برخوردار است. از اين رو همان گونه كه بدن آدمي در برابر روح او فروتن است و روح هر گونه تصرفي كه بخواهد ميتواند در بدن داشته باشد، عالم خلقت نيز در پيشگاه انسان كامل به همين ميزان فروتن است. او هرگونه كه بخواهد و صلاح بداند به اذن الهي ميتواند در عالم تصرف كند.(2)
حكيم و عارف بزرگ امام خميني نيز در اين باره نكتههاي در خور دقت دارد: انسان كامل داراي اراده كاملهاي است كه به نفس اراده انقلاب در عناصر پديدههاي خلقت به وجود ميآورد و عالم طبيعت در پيشگاه اراده او خاضع است، و به طور كلي هيولاي عالم امكان تحت تسخير ولي الله است. هر گونه كه بخواهد، به اذن در آن تصرف ميكند، چون او از اسم اعظم برخوردار است.(3)
در كلام نوراني اميرمؤمنان آمده:
«والله ما قلعتُ باب خيبر وقذفت بها أربعين ذراعاً لم يحس به أعضائي بقوّة جسدية ولا حركة غذائية ولكن اُيّدتُ بقوّة ملكوتيّة ونفس بنور ربّها مضئة؛(4) سوگند به خدا كه در خيبر را از جا كندم و چهل ذراع دور انداختم، ولي نه با نيروي بدني و حركت غذايي، بلكه با نيروي ملكوتي و نفسي كه با نور پروردگارش روشن است، انجام دادم».
با توجه به اين گونه آموزههاي ديني معلوم ميشود كه قدرت غيبي و ولايت تكويني اولياي الهي، جلوهاي از ظهور قدرت و ولايت الهي است. آنها به عنوان خليفه خداوند و به اذن الهي كارهاي خارقالعاده را انجام ميدهند. ترديدي در اعجاز و كرامات آنها نيست. چون آن چه در باره ولايت تكويني ائمه مطرح است هم از همين باب است كه امام يا نبي به اذن الهي بر كاينات مسلط است. چون ولايت آنها به عنوان خليفه خداوند جلوه اي از ولايت الهي است كه از رهگذر اعجاز و يا كرامت جلوه مي كند. تفصيل معجزات ائمه(ع) را مرحوم شيخ عباس قمي در ذيل احوال هر يك از ائمه نقل نموده كه مي توانيد در منبع ذيل جويا شويد. (5)
پينوشتها:
1. مصباح يزدي، محمدتقي، آموزش عقايد، چاپ و نشر بين الملل، تهران، 1381، ص221و222.
2. نقل از: حسن زاده آملي، نصوص الحكم بر فصوص الحكم نشر موسسه فرهنگي رجاء، 1378 ش، ص123.
3. صادقي، انسان كامل از نگاه امام خميني، نشر پژوهشگاه علم و معارف اسلامي، قم 1387ش، همان، ص 119.
4. طبري ، بشارة المصطفى لشيعة المرتضى نشر دار الاحيا التراث العربي بيروت، 1408 ق، ص 294.
6. شيخ عباس قمي، منتهي الامال نشر طوبي، قم 1385 ش، ج1و2.
موفق باشید.






