سلام
لطفاً راهکار هایی به من بگویید که بتوانم شخصیت پایدار و مقاومی داشته باشم و خوبی هایم را به دیگران هم سرایت بدهم.
یکی از دوستان دانشگاهی ام به شدت خجالتی و مضطرب و آویزون من بود و توی خلوت همش ضدحال میزد ایراد میگرفت یا دستوری حرف میزد،یا توقع داشت خیلی تحویلش بگیریم و نازشو بکشیم 2 سالی هست که برای درمان داروی اعصاب استفاده میکنه خیلی گیج و منگ و بی تفاوت شده، از حالت انسان بودن خارج شده انگار که مجسمه است! ظاهر ژولیده و کثیفی پیدا کرده بوی خیلی بدی میده که آزار دهنده است.خصوصاً اینکه چادرش روی زمین کشیده میشه بیشتر منو ناراحت میکنه چون من روی نظم و نظافت خانومای چادری حساسم دوست ندارم افرادی که ظاهر متدین دارن عیب و ایراد فاحشی داشته باشن!
برای اینکه رفتار های منفیش روی من اثر نذاره ازش دوری میکنم.دلم میخواد خودمو مقاوم کنم تا ازش تاثیر منفی نگیرم من روی اون اثر مثبت بذارم خب من یه روزی دوستش بودم اما الآن از ترس اینکه عزت نفسم آسیب نبینه از دستش فرار میکنم. ولی نگاه حسرت بار و عاجزانه اش منو غمگین میکنه نمیتونم به حال خودش رهاش کنم.
از همکاری شما ممنونم
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي پرسش خوبي را مطرح كرده ايد چه آنكه يكي از راههاي كسب موفقيت، رشد و نوسازي مداوم شخصيت است. كليد و رمزي كه ميتواند قفل دربهاي بسياري را به سوي تعالي، موفقيت و آرامش پايدار بگشايد.يكي از ويژگيهاي شخصيت سالم احساس مسئوليت در قبال كساني است كه ارتباط عاطفي با آنها داريم كه يكي از آنها دوست است. لذا تا هر اندازه كه مقدور است بايد ايشان را در دوران سخت درمان همراهي نماييد و بطور غير مستقيم رهنمودهاي لازم را به او بدهيد. شخصيت عبارت است از ويژگيهاي رفتاري، فكري، اخلاقي، نفساني، تربيتي، آموزشي، فرهنگي، وراثتي، احساسي، انگيزشي، هيجاني و….. يك انسان كه تا حدود زيادي منحصر به فرد بوده و از جهات بسياري، با ديگران متفاوت است. برخي از اين ويژگيها اكتسابي هستند و انسان از بدو تولد تا زمان مرگ، آنها را در خود بهوجود آورده، كم يا زياد كرده و وجوه متفاوتي را طي گذران عمر، در رفتار و كردار و گفتار خود به نمايش ميگذارد. اما بخش كمي از ويژگيهاي شخصيتي اكتسابي نيستند و تحت تأثير وراثت زيستي قرار ميگيرند.
عوامل مختلفي در رشد و تعالي شخصيت مؤثرند كه در ادامه به گوشهاي از آنها اشاره خواهد شد. بديهي است، توجه به اين نكات ميتواند انسان را در پيداكردن راههاي ديگري ياري رساند.
1- بهطور كلي شخصيتي سالم است كه ضمن داشتن ثبات و پايداري بتواند رفتاري سازگارانه و انعطافپذير در برخورد با محيط و موقعيتهاي متفاوت از خود نشان دهد. بنابراين، چنين شخصيتي قابل پيشبيني است و اطرافيان نيز سازگاري بيشتري با آن نشان خواهند داد. برعكس، ناسازگاري و انعطافناپذيري با محيط و اطرافيان نمايانگر اختلال در شخصيت است. اين افراد غالباً با تغييرات جديد مخالف بوده و واكنشهاي منفي از خود نشان ميدهند.
2- هرچند شخصيت، مفهومي انتزاعي است، اما آثارش آنقدر مشهود و معلوم است كه بخش قابل توجهي از زندگي آدميان در فرايند روابط اجتماعي آنها را تشكيل ميدهد. براي مثال، كسيكه راستگو، امانتدار، به قول و قرارها پايبند، امانتدار، نوعدوست، بخشنده و…… است، نزد مردم از شخصيتي سالم برخوردار بوده و مناسبترين رابطه اجتماعي را ميتواند با اطرافيان برقرار كند.
3- ظاهري آراسته داشتن، خوشبو بودن، زيبا و شيرين و آرام سخنگفتن، خوشرويي و خوشخلقي، تحمل مشكلات و سختيها، انتقادپذيري، انعطافپذيري و حتي مثبتانديشي و برقراري روابط گرم با اطرافيان، در پرورش و بازسازي شخصيت انسانها نقش قابل توجهي داشته و از طرف ديگر، تأثيرات مثبت و مطبوعي بر اطرافيان برجاي ميگذارد. در اين رابطه موارد فراواني را نيز ميتوان اضافه كرد كه هركدام بنا بر تجربههاي فردي ميتوانند در رشد شخصيت حايز اهميت باشند.
4- فراگيري مهارتهاي اجتماعي و بهترين استفاده بهينه از عنصر زمان و پرهيز از اتلاف وقت و تنبلي و بيحوصلگي؛ در رشد شخصيت نقش بالايي دارد. بخش قابل توجهي از خلق شخصيتهاي سياسي، هنري، اجتماعي، مذهبي، ادبي، علمي و…. مرهون رعايت اين نكته بوده كه بهعلاوه، موفقيتي پايدار را بههمراه خواهد داشت.
5- رعايت هنجارها، سنتها، آداب و روسوم و قوانين رايج محيطي كه در آن زندگي كرده و به كار و فعاليت مشغوليم، ميتواند شخصيت سالم، جذاب و پرطرفداري را از ما به نمايش بگذارد.
6- مشاهدات نشان دادهاند كه چهار ويژگي هدفمند بودن، اميد داشتن، توكل كردن و شاكر بودن نهتنها در رشد شخصيتي زيبا و مطلوب نقش مهمي دارند، بلكه دارابودن اين صفات، بهتنهايي ميتوانند متضمن موفقيت همراه با آرامش باشند.
7- بهعلاوه، رعايت ارزشهاي اخلاقي، فرهنگي و انساني، شخيصت سالمي را خلق كرده، حتي ميتواند بر آندسته از زواياي پنهان شخصيتي كه جنبه منفي و ناسازگار داشته و به سبب وراثت يا تأثيرات محيطي، تجربههاي ناخوشايند گذشته خود و اطرافيان نزديك پديد آمده و بهصورت جبري بر انسان تحميل ميشوند، غلبه كند. مطالعات متعددي نشان دادهاند، كسانيكه به ارزشهاي ديني پايبندي بيشتري داشته باشند و در هر لحظه از زندگي به فكر مرگ و آخرت باشند، شخصيت سالمتري داشته و توانايي بالاتري در رشد و بازسازي شخصيت از خود نشان ميدهند.
8- يكي از روشهاي مؤثر در ارتقاء شخصيت، جمعگرايي يا عدم كنارهگيري از جمع است. دستيابي به شخصيتي دوستداشتني با ويژگيهاي انساني مورد قبول جامعه، از راه اجتماعيبودن و اجتماعيشدن شخصيت و پرهيز از انزواطلبي، گوشهگيري و خودمحوري امكانپذير است. انسان اجتماعي قادر خواهد بود بسياري از نيازهاي طبيعي خود را از طريق برقراري رفتار اجتماعي به اصطلاح “جامعه پسند” تأمين كند.
9- همچنين، مؤلفههاي فرهنگي رايج در شكلگيري شخصيت افراد جامعه، نقش مهمي ايفا ميكنند. ازطرفي، چون درنهايت مردم سهم مهمي در تشكيل ساختار چنين مؤلفههايي بهعهده دارند، بنابراين تأثير و تأثر متقابل فرهنگ و شخصيت مردم بر روي يكديگر، غيرقابل انكارند..
10- رفتارهايي كه طي زمان براي افراد به صورت عادت درميآيند و بخشي از تجربههاي زندگانيشان را تشكيل ميدهند، در شكلگيري شخصيت و بروز آثار آن، سهم فراواني دارند. بديهي است كه تغيير رفتار نامطلوب و الگوپذيري از شخصيت انسانهاي بزرگ، ميتواند در رشد و تعالي شخصيت، بسيار مؤثر باشد..
11- مسؤوليتپذيري نيز در رشد و تعالي شخصيت بسيار مهم است. كسيكه مسؤوليت اعمال خود را ميپذيرد و به آنچه انجام ميدهد آگاهي كامل دارد، به طور مستمر در رشد شخصيت خويش كوشاست.
12- تطابق حرف با عمل نيز يكي از نشانههاي شخصيت سالم و جامعهپسند است. براي بازسازي شخصيت لازم است كه به آنچه ميگوييم عمل كنيم و حرف و سخني را بر زبان نرانيم اگر درصدد انجام آن در زندگي نيستيم. پرهيز از دوگانگي در حرف و عمل، شخصيتي واحد خلق كرده و درنهايت، از بروز شخصيتهاي چندگانه كه برخي از افراد مبتلا به آنند، جلوگيري ميكند..
برخورداري از شخصيتي سالم، موفقيت همراه با آرامش را به ارمغان ميآورد. رعايت نكات ساده بالا كه به صورتهاي مختلف مورد تأكيد شرع، پيامبر(ص)، و بزرگان و انديشمندان قرار گرفته و براي هر كدام از موارد ذكرشده ميتوان انبوهي مصاديق گهربار شاهد آورد، فرد را به سوي پاكي، راستي و آرامش رهسپار كرده و او را در زندگي دنيا سعادتمند خواهد كرد.
پس بهخاطر داشته باشيم كه براي دستيازي به موفقيت همراه با آرامش، بايد بهطور مستمر شخصيت خود را نوسازي كرده، در رشد و ارتقاء آن كوشا باشيم. رشد و بازسازي مداوم شخصيت، افقهاي روشني از موفقيت پيش روي انسان باز كرده، درهاي تازه و جديدي را براي بهترزيستن و برخورداري از آرامشي پايدار، به روي او خواهد گشود.
با توجه به ويژگي هايي كه براي داشتن شخصيت سالم و موفق ارائه كرديم، مهمترين مشخصه چنين شخصيتي آن است كه زندگي را دوست بداريد و از انجام هركاري ناراحت نشويد. وقت خود را با شـِكـِوه و شكايت يا آرزوي اين كه اوضاع جور ديگري باشد تلف نكنيد؛ نسبت به امور زندگي احساس شور و هيجان داشته باشيد و خواست و توقعتان از زندگي تا حدي باشد كه دستيابي به آن برايتان امكان پذير باشد.
مأموريت انسان در زندگي، تغيير دادن جهان نيست. انسان مأمور تغيير خويشتن است. تمامي راه حل ها، در درون انسانهاست و بايد خودتان نقطه ي آغاز تغيير باشيد.
موضوع ديگري كه شايد در راستاي پاسخ به سوال شما قرار داشته باشد بحث شايستگي اجتماعي است، اين واژه به معني توانايي فرد در سازمان دادن به توانمنديهاي فردي و منابع محيطي به منظور رسيدن به اهداف تعريف شده، است، كه دستيابي به اين اهداف در عين تعامل مثبت اجتماعي و همزمان با حفظ روابط مثبت با ديگران صورت مي پذيرد.
حال به عوامل رشد شايستگي اجتماعي مي پردازيم، شايستگي اجتماعي به وسيله عوامل زير براي فرد ميسر مي گردد و به عبارت ديگر هركس كه از عوامل زير بهره بيشتري ببرد در رشد اجتماعي موفق تر خواهد بود: 1-پاسخگوبودن 2-انعطاف پذيري 3-همدلي و دلسوزي 5- مهارت هاي برقراري ارتباط موثر 6-خوشرويي،
1- پاسخگوبودن، يكي از ويژگي هاي افراد موفق پذيرفتن مسئوليت كارهاي خويش و پاسخگو بودن در قبال آنهاست.
2- انعطاف پذيري، انعطاف پذيري به معني اين است كه تغيير موقعيتها و شرايط، انسان را از رسيدن به اهدفش باز ندارد و او با توجه به موقعيت ها و شرايط جديد، روش رسيدن به اهدفش را دوباره تعريف كند و به بيان ديگر هميشه به صورتي پويا و آنلاين تاكتيك هاي رسيدن به اهداف استراتژيك و راهبردي خود را بروز و آپديت نمايد. مثلا ظلم ستيزي رزمندگان اسلام روز اقتضاء مي كرد كه اسلحه بدست گيرند و در مقابل متجاوزين قد علم نمايند و لي امروز براي ماليدن پوزه استكبار به خاك مذلت ،بايد به قله هاي رفيع دانش دست يافت و لذا بايد به حسب شرايط به جاي اسلحه، و جنگ سخت، به نبردي نرم انديشيد.
3- همدلي، و دلسوزي با ديگر افراد اجتماع علاوه بر رشد معنوي و پاداش الهي، موجب مي شود كه آنها در شرايط سخت كنار ما قرار گيرند و ما را در رسيدن به اهداف يار نمايند.
4- مهارت هاي برقراري ارتباط موثر، كسب چنين مهارتهايي، مي تواند تاثير بسزايي در رشد شايستگي اجتماعي ما ايفا نمايد.
5- خوشرويي و اخلاق نيكو علاوه برآنكه طبق فرموده ي حضرت رسول(ص)«باعث ذوب شدن گناهان مي گردد. همانگونه كه آفتاب برف را آب مي كند»، بيشترين نقش را در رشد اجتماعي ما بازي مي كند.
البته ما با توجه به محدوديت هاي نوشتاري از پرداختن بيشتر به موارد گفته شده معذوريم و در اين رابطه شما را به مطالعه كتب زير ارجاع مي دهيم. البته اگر در اين رابطه به سوالي خاص برخورديد مي توانيد آن را با ما در ميان گذاريد.
بحث ديگري كه مي تواند شما را براي داشتن يك شخصيت سالم راهنمايي كند موضوع منابع تكوين خود و يا منابع شناخت خود است: در روانشناسي بحثي به نام«منابع شناختخود» وجود دارد. منابع شناخت خود، هسته اصلي شخصيت هر فرد را تشكيل مي دهد كه شخص با توجه به اين سه منبع شخصيت خود را در طول زمان شكل مي دهد ويكي از راهكارهاييكه در«آموزشروان» مطرح مي شود، آموزش تنظيم«منابع شناخت خود» به افراد، خانوادهها و زوج ها است. توضيح اينكه: فرد و يا خانواده براي شناخت خود از سه منبع استفاده مي كند. 1- يكي از آنها اظهار نظرهاي ديگران در مورد ما است كه به آن پس خوراند و يا باز خورد اجتماعي نيز گفته مي شود. و به اين معني است كه فرد و يا خانواده به خاطر تشويق ها ي ديگران و روبرو شدن با باز خورد مثبت از سوي جامعه (جوّ گيري اجتماعي) در تكرار عمل خويش اصرار مي ورزد و يا به خاطر نظر نا مساعد ديگران و دريافت باز خورد منفي از سوي جامعه، اقدام به ترك عمل خود مي كند،2- «خودمشاهده گري» منبعدي گر براي شناخت خود است. 3- «مقايسه اجتماعي» نيز سوّمين منبع براي شناختِ خود محسوب مي شود. براي داشتن يك شخصيت سالم و نرمال، بايد سه منبع شناخت خود بطور مساوي تنظيم (بالآنس) شود. زيرا يكي از عوامل مهّمِ ايجاد مشكل هاي عاطفي و شناختي براي افراد و خانواده ها بهم خوردن تنظيم، توازن و تعادل اين سه عامل است. كه براي بازگشت سلامتي و بسامّان شدن، تنظيم دوبارة آنها ضروري است. سهم نرمال و استانداردِ هر يك ازسه منبع، در شناخت خود حدّود33%مي باشد. كه اگر يكي از آنها كمتر و يا بيشتر شود آشفتگي و نابسامّاني آغازمي شود، بعنوان مثال، آدمهايي كه خود مشاهده گري در آنها غلبه دارد وسواسهاي فكري وعملي بالايي دارند. پس براي اينكه شما طبق فرمودة آية قرآن «وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها» بشويد و شخصيّت معتدل و متعادلي داشته باشيد، بايد اين سه منبع شناخت خود را باهم مساوي كنيد در رابطه با مشكل شما بايد عرض نمايم كه به نظر مي رسد منبع اول از منابع شناخت شما كه دهن بيني اجتماعي(social feed back ) است بطور ناهمگوني رشد كرده و متورم شده و از دو منبع ديگر پيش افتاده است. و در مقابل خود مشاهده گري شما بشدت تضعيف شده و در سطح بسيار پاييني قرار گرفته است، و يكي از مشكلات عديده اي كه اين گونه افراد با ان دست به گريبان هستند خود بازداري از بروز احساسات نهفتة شان است. اين افراد هميشه خود را با توجه به نگاه ديگران تنظيم مي كنند و براي همين اگر احساسي داشته باشند كه فكر مي كنند ديگران آنرا نمي پسندند، آن را فرو مي خورند و به درون خود مي ريزند. مثلا اگر در جمعي يك نفر كار اشتباهي مرتكب شود، به جاي بروز احساس خود مبني بر اشتباه بودن رفتار فرد خاطي، اين احساس را به درون خود منتقل مي كنند. اين گونه افراد با مشكلات و آشفتگي هاي زيادي در عرصه هاي فردي و اجتماعي روبرو مي شوند و امكان دارد سرانجام كار آنها به افسردگي حاد ختم شود. يكي از مشكلات شخصيتي اين افراد رفتار ناجرات مندانه است كه در روانشناسي به آن ويژگي شخصيتي non assertive اطلاق مي شود. كه در سطور بالا به آن پرداختيم و تكنيكهايي جهت درمان آن ذكر نموديم.
1- مهارتهاي سازگاري/علس حسين زاده/انتشارات موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني رحمت الله عليه
2- مهارتهاي زندگي/ كريس ال كلينكه/ ترجمه دكتر شهرام محمد خاني/ انتشارات رسانه تخصصي
3- رضايت از زندگي / دكتر عباس پسنديده/ موسسه علمي و فرهنگي دارالحديث
4- درمان ناهنجاريهاي رواني/ دكتر سيد جلال يونسي/ انتشارات دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي
موفق باشید.






