مدتی است توفیق نماز شب نصیبم شده، نماز را با بی میلی شروع می کنم ولی در نماز شفع و یا وتر حالم بهتر می شود با بی میلی ابتدای نماز چه کنم؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
براي كساني كه در آغاز راه هستند، امري طبيعي است. چنان كه گاهي اين حالت جهت امتحان و آزمايش پيش مي آيد. گاهي شيطان وسوسه گر در فرد نفوذ مي كند تا بلكه او را از نماز شب منصرف كند، از اين رو وقتي مقاومت او را مي بيند، سُست مي شود. از اين رو در قسمت پاياني نماز يعني در نماز شفع و وتر حال مساعد تري دارد.
اين نكته نيز مورد توجه قرار گيرد كه گاهي عواملي سبب بي حالي و عدم رقت قلب و لذت نبردن از عبادت مي شود . برخي از آن ها را جهت تنبه و بيداري دل و پرهيز از آن ذكر مي كنيم، و آن ها عبارتند از:
1- پر خوري: زياد خوردن به طور كلي، به ويژه زياد خوردن گوشت، و زياد آشاميدن، باعث قساوت قلب، و تنبلي براي عبادت مي گردد.
2- پر حرفي: البته زياد حرف زدن در امور عادي كه نه ذكر خدا باشد، و نه گناه و مكروه. زيرا ذكر خدا عبادت است، و حرفي كه مشتمل بر گناه باشد، علاوه بر ايجاد قساوت قلب، و زايل كردن لذت عبادت، موجب عقاب و عذاب است.
3- پر خوابي: در روايتي از امام صادق(ع) آمده است: زياد خوابيدن از آب خوردن زياد ناشى شود، و آب زياد خوردن نيز از پر خورى سر مى‏گيرد، و هر دو موجب مى‏شوند بر سنگين شدن انسان در مقابل قيام بر طاعات و عبادات، و بر قساوت و سخت شدن قلب از براى تفكر و خشوع پيدا كردن.(1)
4- مشغول كردن ذهن و فكر به شبهات فاسده
5- رفتن در جايي و مكاني كه اختلاط مرد و زن نامحرم است. اگر چه فعل حرامي انجام نگيرد. چون اگر فعل حرام انجام گيرد، علاوه بر محروميت از لذت مناجات و عبادت، عذاب خدا نيز در پيش خواهد بود.
6- نگاه به حرام
پس جهت لذت بردن از عبادت و مناجات در شب، بايد مواظب كارها و حالات خود در روز بود. از جمله:
1- خاموشي و كم حرف زدن
2- رها كردن هر كاري كه باعث قساوت قلب مي شود، و انجام دادن هر كاري كه باعث زدودن قساوت قلب مي گردد.
3- تقويت اراده و جهاد با خواسته هاي نفساني و ترك هواي نفس
4- كنترل ورودي ها و خروجي هاي ذهن
5- تواضع و دور شدن از صفت زشت تكبر و خود خواهي وخود ستايي
6- عدم وابستگي به مال و زيور دنيايي
مرحوم آيت الله مشكيني در كتاب نصايح خود آورده و با موضوع پرسش مربوط مي شود و آن اينكه:
ابراهيم ادهم مي گويد: روزي مهمانانى بر من وارد شدند، گمان بردم كه آنان از نخبه‏هايند، گفتم: موعظه‏ى بليغى كنيد كه من هم چون شما از خدا بترسم. گفتند:
شش نصيحت به تو مى‏كنيم: 1- هر كه سخن بسيار گويد ، اميد رقت قلب و نرمى دل نداشته باشد. 2- هر كه زياد خواب رود، طمع عبادت شب نكند. 3- آنكه با مردم بسيار آميزد، شيرينى عبادت آرزو نكند. 4- كسى كه ستمگران را اختيار كند و با آنان رفت و آمد داشته باشد، استقامت دين طمع نكند. 5- آنكه به ( گفتن يا شنيدن ) غيبت و دروغ عادت كرده، اميد با ايمان مردن نداشته باشد. 6- هر كه خشنودى مردم طلبد ، رضايت خدا طمع نكند. چون در اين پندها نگريستم ديدم علم اولين و آخرين در آن موجود است. (2)
پي نوشت ها:
1. مصباح الشريعة، ترجمه حسن مصطفوى، ص186، ناشر انجمن اسلامي فلسفه و حكمت ايران.
2. نصايح، علي مشكيني، مترجم احمد جنتي، ص 261، ناشر الهادي - قم.

موفق باشید.