با سلام
مدتی مساله شرور ذهن من را به خود شدیدا مشغول کرده
اینکه شرور عدمی است یعنی چه؟
اگر فلسفه ی بلایاو بیماری ها آزمایش مومنان است پس چرا بجای تحمل سختی از درمان و دکتر مدد میجوییم؟
اگر فلسفه ی سختی ها آزمایش مومنان است پس چرا آنان که در گروه مومنان نیستند آزمایش می شوند؟فلسفه ی بلایا برای آنان در چیست؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
عدمي بودن شرور به معناي آن است كه حقيقت شرور اموري هستند كه به نيستي بر مي گردند و نبايد براي ان ها به دنبال علت بود؛ مثلاً "ناداني"فقدان و نبودن علم است علم يك واقعيت و كمال حقيقي است. ولي جهل و ناداني واقعي نيست. وقتي مي گوييم نادان فاقد علم است چنين معني نمي دهد كه وي صفت خاصي به نام «فقدان علم » دارد و دانشمندان آن صفت را ندارند. دانشمندان قبل از اينكه دانش بياموزند جاهلند زماني كه تحصيل علم مي كنند چيزي از دست نمي دهند، بلكه منحصرا چيزي بدست مي آورند. اگر ناداني يك واقعيت حقيقي بود تحصيل علم چون همراه با از دست دادن ناداني است صرفا تبديل يك صفت به صفت ديگر مي بود درست مانند آنكه جسمي شكل و كيفيت را از دست مي دهد و شكل و كيفيت ديگري پيدا مي كند.
بر اين اساس سخن در اين است كه همه اينها از نوع«عدميات » و «فقدانات » مي باشند و وجود اينها از نوع وجود«كمبودها» و «خلاها» است و از اين جهت شر هستند كه خود نابودي و نيستي و يا كمبودي خلاند نقش انسان در نظام تكاملي ضروري جهان جبران كمبودها و پركردن خلاها وريشه كن كردن ريشه هاي اين خلاها و كمبودهاست.
البته روشن شدن اين مطلب نيازمند توضيحات مفصل تري است كه مي توانيد براي توضيحات بيشتر به آدرس " http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/2888"مراجعه كنيد.
اما در مورد فلسفه آزمايش به واسطه بلا و...بايد گفت در يك نگاه كلي، حوادثي كه در جهان طبيعت روي ميدهد، چند گونه است:
الف ـ مصائب خودساخته
برخي بلاها به دست خود انسان ساخته ميشود. اگر شخصي به جهت رعايت نكردن بهداشت جسمي، دچار مرض و... شده باشد و يا خودروسازي به دليل عدم رعايت استاندارد در ساخت خودرو، خودرويي ناقص توليد كند و شخص به جهت آن، تصادف كند و نقص عضو پيدا نمايد يا جان خود را از دست دهد، بر اثر عملكرد سازندگان وسايل نقليه است. طبيعي است كه نتيجه عملكرد افراد، در ديگران تأثير داشته و در برخي موارد، عاملي براي سختي و رنج آنها ميشود. آن چنانكه در مواردي ديگر سبب راحتي و موجب رفاه آنها را فراهم ميآورد.
بنابراين، مثلاً شخصي كه با تصادف، جان خود را از دست ميدهد، عامل مرگ وي عوامل مختلفي مانند بيتوجهي يكي از دو طرف يا نقص خودرو و... است و اين امر براي همه افرا مومن و غير مومن يكي است يعني غير مومن نيز بواسطه بي احتياطي و...در معرض بلا قرار مي گيرد.
ب ـ بيداري انسانها و رهايي از غفلت
در برخي موارد خداوند به جهت بيدار كردن انسانها از خواب غفلت و دور شدن از گناهان، آنها را دچار بلا و عذاب ميكند تا در نتيجه آن، به راه راست هدايت شده و از غوطهور شدن در گناه نجات يابند؛ آنچنان كه در سوره انعام ميفرمايد: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُون؛ (1) ما به سوى امتهايى كه پيش از تو بودند، (پيامبرانى) فرستاديم (و هنگامى كه با اين پيامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدّت و رنج و ناراحتى مواجه ساختيم. شايد (بيدار شوند و در برابر حق،) خضوع كنند و تسليم گردند.»
ب) كفاره گناهان:
گاهي خدا براي از بين بردن آثار گناهان، برخي بلاها و مصيبتها را متوجه انسانها ميكند تا به لطف و كرمش، بخشي از گناهان برخي گنهكاران را در دنيا بشويد تا پس از مرگ، گرفتار عذابهاي دردناك نشوند. قرآن كريم ميفرمايد: " وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُون؛ (2) اگر مردمي كه در شهرها و آباديها زندگي ميكنند، ايمان آورند و تقوا پيشه كنند، درهاي بركات آسمان و زمين را به روي آنها ميگشاييم، ولي آنها آيات ما را تكذيب كردند، پس ما هم آنها را به مجازات اعمالشان گرفتيم".
ت ـ امتحان
برخي بلاها، براي آزمايش كردن مردم رخ ميدهد؛ آنچنانكه در قرآن كريم آمده است: «وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الاْمْوَ َلِ وَ الاْنفُسِ وَ الثَّمَرَ َتِ وَبَشِّرِ الصَّـَبِرِين؛َ (3) قطعاً شما را به چيزي از قبيلترس و گرسنگي و كاهشي در اموال و جانها و محصولات ميآزماييم و مژده باد شكيبايان را.»
بنابراين، اين نوع بلاها، براي فراهم آمدن زمينه انتخاب و شكوفا كردن استداد دروني است كه در نتيجه آن، كمال نهايي حاصل گردد و به موجب در سر دو راهيها و سختيها قرار گرفتن، استعدادهاي دروني شخص براي رسيدن به كمال بروز و ظهور ميكند. به همين جهت، در برخي از روايات بر نقش ايمان افراد در نزول اين نوع بلا تأكيد شده است كه مطابق آن، هر چه ايمان فرد قويتر باشد، خداوند امتحان وي را براي شكوفا كردن استعداد دروني سختتر ميكند.
البته عوامل ديگري وجود دارد كه به جهت رعايت اختصار از ذكر آنها خودداري ميكنيم. اما نكته مهم آن است كه گرچه برخي از بلايا براي امتحان بندگان مقرر مي شود. اما اينگونه نيست كه همه آنها براي امتحان باشد كه در چنين مواردي بين مومن و غير مومن فرقي وجود ندارد به علاوه آنكه فارغ از آنچه بيان شد خود مسئله امتحان براي غير مومنين نيز وجود دارد. آن چنانكه خداوند در سوره عنكبوت مي فرمايد" وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبين"(4) ما كسانى را كه پيش از آنان بودند آزموديم (و اينها را نيز امتحان مىكنيم) بايد علم خدا درباره كسانى كه راست مىگويند و كسانى كه دروغ مىگويند تحقق يابد.
بر اين اساس بلا براي افراد غير مومن نيز وجود دارد. آن چنانكه براي افراد مومن وجود دارد و در اين بين گرچه براي امتحان و...است. اما در عين حال سختي تحمل رنج درمان و رفع بلا، خود نوعي امتحان است يعني هم بلا و هم رفع بلا، خود نوعي سختي است كه احياناً خداوند مقرر مي كند تا مشخص شود انسان در برابر همه سختيهاي بلا، چه واكنشي از خود نشان مي دهد
در نتيجه هيچگاه انسان موظف نيست به استقبال بلا رفته و يا احياناً با بي تفاوتي بلا را براي خود بيشتر كند. بلكه آنچه به عنوان وظيفه براي او مقرر شده آن است كه به هنگام نزول بلا صبر كرده و براي دفع آن اقدام كند آن چنانكه ائمه در زندگي اينگونه برخورد كرده و خود براي دفع بلا به بهترين شيوه عمل مي كردند.
پينوشتها:
1. انعام (6) آيه 42.
2. اعراف(7) آيه 96.
3. بقره (2) آيه 155.
4. عنكبوت(29) آيه 3.
موفق باشید.






