بسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما
بعضی از دوستانم شبه هایی را در دانشگاه مطرح می کنند که اثبات آنها واقعا از عهده خودم بر نمی آید لذا از شما در خواست می شود که با پاسخ دقیق و احیانا با ذکر منبع، بنده را راهنمایی بفرمائید متشکرم.
1-لفظ جلاله الله از لحاظ تاریخی به خود قرآن برمی گردد و یا اینکه قبل از قرآن هم مصطلح بوده است؟
2- اگر برای اولین بار فقط در قران مطرح شده، اسم پدر حضرت محمد ص که عبدالله بوده از کجا نشات گرفته است؟ دوستان مطرح کرده اند که ایشان طبق آیات یتیم و سر راهی بوده اند و چون پدر ایشان به واسطه سر راهی بودن معلوم نبوده برای پدر ایشان لفظ عبد الله(بنده خدا) یعنی ایشان پسر یک بنده خدا هستند را به کار برده اند.
3-با توجه به جهانی بودن دین اسلام و رسالت پیامبر اکرم ص چرا شعار اسلام به سرزمینهایی مثل چین که دارای قدمتهای 10000 ساله هستند نرسید؟ اکنون مردم این سرزمینها کمونیست هستند یعنی خدا در محاسباتشان جایی ندارد؟ این شبه وارد شده است که این مردمان به خاطر نظم و هماهنگی که در کارها دارند نیاز به پیامبر نداشته ولی برای اعراب که بعضا وحشی وغارتگر بودند می بایست پیامبری می آمد تا راه درست را به ایشان نشان دهد.
و اینکه بعد از حضرت عیسی ع تا بعثت پیامبر حدود 600 سال است و در این بین هیچ پیامبری نیامده است و اسلام فقط تا مصر و آفریقا و ایران نفوذ کرد.آیا این قصور از اسلام است که به خاطر بعد مسافت نتوانسته به آن سرزمینها برسد یا اصلا این سرزمینها نیازی به پیامبر نداشتند؟ اگر نیازی نداشتند پس چرا اسلام را دین همگانی گویند و اگر نیاز داشتند چرا به گوش آنها نرسی؟د

پرسش: شبهه ديني
بسمه تعالي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت شما
بعضي از دوستانم شبه هايي را در دانشگاه مطرح مي كنند كه اثبات آنها واقعا از عهده خودم بر نمي آيد. لذا از شما در خواست مي شود كه با پاسخ دقيق و احيانا با ذكر منبع، بنده را راهنمايي بفرمائيد متشكرم.
1-لفظ جلاله الله از لحاظ تاريخي به خود قرآن برمي گردد و يا اينكه قبل از قرآن هم مصطلح بوده است؟
2- اگر براي اولين بار فقط در قران مطرح شده، اسم پدر حضرت محمد ص كه عبدالله بوده از كجا نشات گرفته است؟ دوستان مطرح كرده اند كه ايشان طبق آيات يتيم و سر راهي بوده اند و چون پدر ايشان به واسطه سر راهي بودن معلوم نبوده براي پدر ايشان لفظ عبد الله(بنده خدا) يعني ايشان پسر يك بنده خدا هستند را به كار برده اند.

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
لفظ جلاله الله قبل از عصر نزول قرآن نيز رواج داشته و نام گذاري افراد به نام هايي همچون عبدالله و بكارگيري لفظ الله در اشعار زمان جاهليت مانند اين شعر لبيد بن ربيعه شاعر معروف عرب «الا كل شيء ما خلا الله باطل و كل نعيم لامحاله زائل» دلالت بر اين امر دارد كه قبل از نزول قرآن و ظهور اسلام نيز لفظ الله در بين اعراب رواج داشته است.
اما در خصوص يتيم بودن پيامبر (ص) بايد بگوييم كه گرچه در قرآن كريم نيز به يتيم بودن پيامبر (ص) اشاره شده، (1) اما يتيم بودن به معناي سرراهي بودن نيست. چنانكه در كتب لغت آمده يتيم به كودكي اطلاق مي شود كه پدر خود را از دست داده است. (2) در محاورات عرفي ما هم يتيم به همين معناست و اينكه دوستان شما مدعي هستند كه طبق آيات قرآن پيامبر (ص) سر راهي بوده و پدرش معلوم نبوده نسبت ناروايي است كه به رسول خدا (ص) مي دهند و اين تعبيرات نشان دهنده انحراف اخلاقي و فكري دوستان شماست و لذا بهتر است كه با اينگونه افراد اگر قبل تغيير نيستند دوستي برقرار نكنيد تا مصداق اين آيه قرآن نباشيد كه مي فرمايد:« وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلىَ‏ يَدَيْهِ يَقُولُ يَلَيْتَنىِ اتخَّذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا يَاوَيْلَتىَ‏ لَيْتَنىِ لَمْ أَتخَّذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَّقَدْ أَضَلَّنىِ عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنىِ وَ كَانَ الشَّيْطَنُ لِلْانسَنِ خَذُولًا(3)«و (به خاطر آور) روزى را كه ستمكار دست خود را (از شدّت حسرت) به دندان مى‏گزد و مى‏گويد:«اى كاش با رسول (خدا) راهى برگزيده بودم! اى واى بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم! او مرا از يادآورى (حق) گمراه ساخت بعد از آنكه (ياد حق) به سراغ من آمده بود!» و شيطان هميشه خواركنند انسان بوده است!
خلاصه آن كه يه نگاه اجمالي به تاريخ ما را به اين مطلب مي رساند كه پيامبر اكرم بهترين والدين و اجداد را دارا بودند. كه حتي دشمنانش نيز اقرا كردند.
اگر سوال ديگري داشتيد كارشناسان اين مركز در خدمت پاسخگويي به شما هستند.
پي نوشت ها:
1. «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتيماً فَآوى‏ » ضحي (93) آيه 6 «آيا او تو را يتيم نيافت و پناه داد.»
2. فراهيدى، خليل بن احمد‌، كتاب العين، قم، نشر هجرت، 1410ق، ج‏8، ص 140.
3. فرقان(25) آيه 27-29.
پرسش:
3-با توجه به جهاني بودن دين اسلام و رسالت پيامبر اكرم ص چرا شعار اسلام به سرزمينهايي مثل چين كه داراي قدمتهاي 10000 ساله هستند نرسيد؟ اكنون مردم اين سرزمينها كمونيست هستند يعني خدا در محاسباتشان جايي ندارد؟ اين شبه وارد شده است كه اين مردمان به خاطر نظم

3-با توجه به جهاني بودن دين اسلام و رسالت پيامبر اكرم ص چرا شعار اسلام به سرزمينهايي مثل چين كه داراي قدمتهاي 10000 ساله هستند نرسيد؟ اكنون مردم اين سرزمينها كمونيست هستند يعني خدا در محاسباتشان جايي ندارد؟ اين شبه وارد شده است كه اين مردمان به خاطر نظم و هماهنگي كه در كارها دارند نياز به پيامبر نداشته ولي براي اعراب كه بعضا وحشي وغارتگر بودند مي بايست پيامبري مي آمد تا راه درست را به ايشان نشان دهد.
و اينكه بعد از حضرت عيسي ع تا بعثت پيامبر حدود 600 سال است و در اين بين هيچ پيامبري نيامده است و اسلام فقط تا مصر و آفريقا و ايران نفوذ كرد.آيا اين قصور از اسلام است كه به خاطر بعد مسافت نتوانسته به آن سرزمينها برسد يا اصلا اين سرزمينها نيازي به پيامبر نداشتند؟ اگر نيازي نداشتند پس چرا اسلام را دين همگاني گويند و اگر نياز داشتند چرا به گوش آنها نرسي؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در پاسخ اين سوال كه چرا شعار اسلام به چين نرسيده است؟ مي گوييم كه اولا؛ اين يك ادعاست و دليلي بر اثبات آن وجود ندارد. ثانيا؛ از بعضي منابع كهن خود چيني ها بدست مي آيد كه در همان سالهاي اوايل اسلام دين اسلام به آنها رسيده است و بعضي از محققين گفته اند:«تاريخ كهن دودمان «تانگ» اشاره مي كند كه در سال دوم سلطنت «يونگ وي» در حدود سال 31 هجري فرستاده اي از عربستان به دربار خاقان آمد و هدايايي با خود آورد.
اين فرستاده گفت كه دولت ايشان سي و يك سال قبل تاسيس يافته است... خاقان پس از كسب اطلاعاتي چند از دين مقدس اسلام، آن را با تعاليم كنفوسيوس موافق مي بيند و اسلام را تاييد و تصديق مي كن. ولي مقرراتي مانند پنج مرتبه نماز يوميه و يك ماه روزه به طبع وي گران مي آيد و بدان نمي گرود. ولي به سعد و همراهان وي اجازه تبليغ دين اسلام را در چين مي دهد و موافقت خود را با تاسيس اولين مسجد در شهر چانگان اعلام مي دارد و بدين وسيله علاقه خود را به دين مقدس اسلام ابراز مي نمايد. بناي اين مسجد واقعه مهمي در تاريخ اسلام به شمار مي رود كه هنوز هم پس از قرنها تعمير و تجديد بنا، به صورت آبرومندي در «سيان جديد» باقي مي ماند.» (1)
ثالثا؛ جهاني بودن اسلام منافاتي با مسلمان نشدن اكثر چيني ها و كمونيست بودن آنها ندارد. چرا كه از نظر اسلام دين و دينداري مسئله اي كاملا اختياري و اكره نابردار است و تمام انسان ها در پذيرش و عدم پذيرش دين اسلام آزادند. چنانكه خود قرآن مي فرمايد: لا إِكْراهَ فِي الدِّين؛(2) در قبول دين، اكراهى نيست. در نتيجه مسلمان نشدن آنها مي تواند بخاطر علل متعدد همچون عدم ارائه درست اسلام و دنيا طلبي و مشكلات سياسي و اقتصادي و اجتماعي و... داشته باشد و الا اسلام نه تنها هيچ عيب و ايرادي در ذات خود ندارد. بلكه در يك مقايسه ساده و ابتدايي با ساير اديان هر عاقلي به برتري و كامل تر بودن اسلام پي مي برد.
اما اين گفته شما كه اين مردمان به خاطر نظم و هماهنگي كه در كارها دارند نياز به پيامبر نداشته، ولي براي اعراب كه بعضا وحشي و غارتگر بودند مي بايست پيامبري مي آمد تا راه درست را به ايشان نشان دهد، درست به نظر نمي رسد چرا كه اولا؛اين سخن نيز ادعايي بيش نيست و هيچ دليل عقلي و نقلي و تاريخي بر متمدن بودن و پيشرفته بودن فرهنگ چيني ها در آن زمان وجود ندارد. ثانيا؛ اگر ملاك و معيار نيازمندي به پيامبران الهي وجود بي نظمي ها و وحشي گري ها و ... باشد اين ملاك و معيار در تمام جوامع بشري همواره وجود داشته و دارد و هيچ جامعه اي بشري را نمي توان يافت كه عاري از ظلم و ستم و وحشي گري ها باشد.
به علاوه در همان زمان تمدن هاي ايران و روم و يمن بزرگترين تمدن هاي بشري بودند با اين حال پيامبر ضرورت تبليغ اسلام در ميان آن ها را به عنوان امري جدي مد نظر داشت و اسلام را به اين مناطق عرضه كرد و بسياري از مردم همين مناطق بعدها ضرورت اسلام را دريافته به اين دين گرويدند.
پي نوشت ها:
1. شهيد مطهري، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، ج14، ص376.
2. بقره(2)آيه 256.

موفق باشید.