با سلام
اگر خداوند ازلی است پس جهان هم باید ازلی باشد در غیر این صورت این شبهه پیش میاد که چرا خداوند جهان را پیش از این خلق نکرد مثلا اگر بگوییم جهان ده میلیون سال پیش به وجود امده این سوال مطرح می شود که چرا قبلا به وجود نیامد(به زبان ساده تر یعنی چرا قبلا خداوند اراده نکرد که جهان را بیافریند)؟
مدتهاست که این سوال خیلی ذهن منو مشغول کرده و از هرکس هم پرسیدم جواب قانع کننده ای نگرفتم در واقع پاسخ هایی که شنیدم رو نتونستم درک کنم می خواستم لطف کنید و یک کتاب که به خوبی به این مساله پرداخته به من معرفی کنید و همچنین تمایل دارم پاسخ خودتون رو هم بدونم.
با تشکر
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
بر اساس آيات(1) و روايات(2) ما معتقديم خداوند متعال ازلي و ابدي است ازلي بودن خدا بدين معنا ست كه در گذشته، سابقه عدم نداشته است و از طرف ديگر خداوند موجودي ابدي است؛ يعني در آينده هم هيچ گاه معدوم نخواهد شد؛ به عبارت ديگر، خداوند هيچگاه نه در گذشته و نه در آينده، معدوم نبوده و نخواهد بود.
در پاسخ اين گفته شما كه اگر خداوند ازلي است. پس جهان هم بايد ازلي باشد؛ مي گوييم كه اگر منظور شما از ازلي بودن جهان هستي همان معناي ازلي بودن در مورد خدا باشد بايد گفت كه عالم هستي بدين معني ازلي نمي تواند باشد و الا لازمه اش واجب الوجود بودن آن است در حالي كه همه متكلمان و فلاسفه معتقدند عالم هستي ممكن الوجود است و هيچ مسلماني معتقد به ازلي بودن عالم ماده نيست و اما اگر منظور شما از ازلي بودن جهان هستي قديم زماني بودن آن باشد در اين صورت بايد گفت كه قديم زماني بودن عالم ماده از ديدگاه متكلمان مسلمان پذيرفته نيست و آنها معتقدند كه جهان هستي حادث زماني است نه قديم زماني يعني زماني اين جهان نبوده است و بعدا بود شده است و از نظر آنها هيچ چيزي نمي تواند خداوند را در خلق و يا عدم خلق موجودي اكراه و اجبار كند.
در نتيجه هر وقت خداوند خودش خلق يك موجودي را صلاح بداند با يك اراده همان را خلق مي كند و اگر صلاح نداند خلق نمي كند. چنانكه در قرآن مي فرمايد:
إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛(3) فرمان او چنين است كه هر گاه چيزى را اراده كند، تنها به آن مىگويد: «موجود باش!»، آن نيز بىدرنگ موجود مىشود. در نتيجه ملاك و معيار خلق خداوند علم و حكمت الهي و صلاحديد خود خداوند است نه چيز ديگري.
اما اين كه چرا خداوند جهان را پيش از اين خلق نكرد؟ مي گوييم كه اولا؛ اين سوال در هر زماني كه خلق مي كرد باز مطرح مي شد در نتيجه اين سوال هيچ وقت به انتهايي نخواهد رسيد و در هر فرضي دوباره قابل مطرح است. ثانيا ؛ چنانچه گفته شد ملاك خداوند در خلق و عدم خلق چيزي علاوه بر امكان خلق آن موجود صلاحديد خود خداوند است و اگر در پيش از اين خلق نكرده است لابد صلاح نديده و در نتيجه اراده ننموده است.
براي مطالعه بيشتر مي توانيد به كتاب هاي زير مراجعه كنيد.
1. محمد سعيديمهر، آموزش كلام اسلامي، انتشارات طه، قم. 1383، ج 1، ص243 به بعد.
2. شهيدمطهرى، مجموعهآثار، انتشارات صدرا، تهران، ج8 ، ص 379.
3-علي رباني گلپايگاني، عقائد استدلالي، نشر هاجر، قم، ج 1، ص129 به بعد.
پي نوشت ها:
1. حديد(57) آيه3.
2. كليني، اصول كافي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1365ش، ج1، ص116 و نهج البلاغه، خطبه 91.
3. يس(36) آيه83.
موفق باشید.






