سلام
1-می خواستم بدانم مگر ادم بع از مرگ روحش به عالم برزخ نمی رود و در ان جا حال یا در بهشت برزخی یا در جهنم برزخی است؟ پس اگر اینگونه است داستان عالم قبر و سختی های در قبر و از این قبیل توصیفاتی که در خطبه 221 نهج البلاغه می بینیم چیست ؟ این توصیفات به گونه ای است انگار این قسمت از ادم که روح است و حس دارد می رود در فضایی تنگ و تاریک و نمور و در ان جا می ماند تا قیامت کدام نقل درست است ؟ می خواهم بدانم انسان عالمی حس می کند که فضایی همچون فضای قبر داشته باشد ؟
2- می خواستم بدانم که ادم حرامزاده می تواند توفیقات بدست بیاورد و به مقام معنوی خاصی برسد یا مثلا شهید شود ؟
پرسش: چند سوال
سلام
1-مي خواستم بدانم مگر ادم به از مرگ روحش به عالم برزخ نمي رود و در آن جا حال يا در بهشت برزخي يا در جهنم برزخي است؟ پس اگر اينگونه است داستان عالم قبر و سختي هاي در قبر و از اين قبيل توصيفاتي كه در خطبه 221 نهج البلاغه مي بينيم چيست ؟ اين توصيفات به گونه اي است انگار اين قسمت از آدم كه روح است و حس دارد مي رود در فضايي تنگ و تاريك و نمور و در ان جا مي ماند تا قيامت كدام نقل درست است ؟ مي خواهم بدانم انسان عالمي حس مي كند كه فضايي همچون فضاي قبر داشته باشد؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
توجه داشته باشيد كه ميان عالم برزخ و قبر تفاوتي نيست و در هر دو از يك جايگاه صحبت مي شود. وقتي انسان ميميرد و روحش از كالبد خارج ميشود، در شب اوّل قبر مورد سؤال و بازپرسي مرزبانان الهي قرار ميگيرد. برخي گمان كرده اند مقصود از قبر همين حفره درون خاك به مساحت يك متر در دو متر است، در حالي كه از اخبار معصومان استفاده ميشود: قبر سرآغاز حيات برزخي انسان است و پرسش فرشتگان الهي مستقيماً از روح، در قالب جسم مثالي انجام ميشود، نه در كالبد مادي.(1)
به طور مسلّم مقصود از قبر، در اين مورد عالم برزخ است كه افراد در آن پس از مرگ به سر ميبرند و هنگامي كه زندگي انسان در برزخ آغاز شد، دو فرشته، مأمور سؤال از افراد نيكوكار و از اشخاص بدكار ميشوند و هدف از سؤال، تحصيل نشانههاي است براي زندگي ويژهاي كه در آن جهان مستحق آن هستند.(2)
روح هر انساني، پس از مرگ و از شب اوّل قبر زندگي برزخي را شروع ميكند و برزخ هر انساني از كنار قبرش ظاهر ميگردد. بر اساس آيات و روايات، انسان پس از مرگ در عالم برزخ كه فاصله بين عالم دنيا و حيات آخرت است كه زندگي محدود و موقتي دارد، انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتي كه داشته و اعمال نيك و بدي كه انجام داده ،مورد بازپرسي خصوصي قرار ميگيرد. پس از محاسبه اجمالي طبق نتيجه كه گرفته شد، به يك زندگي شيرين و گوارا يا تلخ و ناگوار محكوم گرديده، با همان زندگي در انتظار روز قيامت به سر ميبرد.(3)
لذا در مورد قبر گفته شده است:«القبر إمّا روضة من رياض الجنّة أو حفرة من حُفرِ النيران؛(4) قبر انسان يا باغي از باغهاي بهشت است يا گودالي از گودالهاي دوزخ».
مقصود از فشار قبر اين نيست كه در اين قبور خاكي محسوس- كه جزئي از عالم ماده است- فشاري بر بدن مادي انسانها وارد ميشود. بلكه مقصود از قبر در بسياري از روايات عالم برزخ است و مقصود از "فشار" عذاب خاصي است كه انسان درآن عالم متناسب با كنشهاي خود ميبيند.
اما در مورد تعبير خضرت امير (ع) در خطبه 221 نهج البلاغه بايد گفت: حضرت در اين خطبه در مقام موعظه هستند و تعبير ايشان از اينكه خانه هايشان گورهايشان شد، منظور همين بدنهاي دنيايي آنهاست كه در سابق و در زمان حيات در خانه هاي مجلل به سر مي بردند و اكنون در جايي تنگ و تاريك حضور دارند.
مويد ما هم در اين زمينه فرازهاي بعدي خطبه است كه حضرت مي فرمايند: «هر كه بر سر گورهايشان آيد نمي شناسند و به كسي كه برايشان بگريد اهميت نمي دهند و به كسيكه آنها را بخواند، پاسخ نمي دهند.» چرا كه طبق روايات ما روح ميت بر افرادي كه بر سر قبر وي مي آيند و دعا مي كنند، آگاه است و آنها را مي شناسد.(5) لذا منظور از اين عبارات حيات برزخي نيست، بلكه منظور همين بدنهاي دنيايي است كه اكندن ساكن قبر شده اند.
پينوشتها:
1.شريعتي سبزواري،محمد باقر، معاد در نگاه عقل و دين، دفتر تبليغات اسلامي، قم، 1380ش، ص 282.
2. سبحاني، جعفر، خدا و معاد، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1362ش، ص 134.
3. علامه طباطبايي، سيدمحمدحسين، شيعه در اسلام، نشر دار الكتب الاسلاميه، تهران 1348ش، ص 102.
4. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، نشر دار الاحيا التراث العربي، بيروت، 1403 ق، ج 6، ص 205.
5. تاج الدين شعيرى، جامع الاخبار، انتشارات رضى، قم، 1405 ق، ص169.
پرسش: 2- مي خواستم بدانم كه آدم حرامزاده مي تواند توفيقات بدست بياورد و به مقام معنوي خاصي برسد يا مثلا شهيد شود؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
بر اساس آموزههاي ديني، گناه و جرمي متوجه زنا زادگان نيست. زيرا آن ها هيچ تقصيري ندارند و عمل خلاف پدر و مادرشان، مسئوليتي را متوجه آن ها نميكند. قرآن كريم به طور يك اصل كلي در اين باره ميفرمايد:«وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى (1)هيچ گنهكارى گناه ديگرى را متحمّل نمىشود.»
همان گونه كه در آيه ياد شده آمده، كسي گناه ديگري را بر دوش نمي كشد. حرام زاده هم ميتواند با داشتن اعتقاد درست و انجام اعمال و دستورهاي ديني، به بهشت برود؛ همان گونه كه در فرمايش امام صادق (ع) آمده است:
«زنازاده اگر اعمال خوب انجام بدهد، به او پاداش داده ميشود. اگر كار بد از وي سر زند، مجازات ميگردد»؛ (2) يعني زنازاده، مانند ساير مردم است.
بنابراين، نسبت به امكان رسيدن به مقامات معنوي و الهي و علمي و عملي حتي مقام شهادت، كه جايگاه فرد را نسبت به خداوند متعال و در آخرت تعيين مي كند، بين زنازادگان و ساير انسان ها تفاوتي نيست و همه قدرت و امكان رسيدن به اين جايگاه را دارند. اگر چه در اين مسير افراد زنازاده سختي بيش تري را بايد متحمل شوند، چون به جهت خطايي كه والدين آن ها مرتكب شده اند، سرشت آن ها ميل بيش تري به بدي ها داشته، همان طور كه برخي از حلال زاده ها ممكن است در اثر عواملي ديگر نظير حرام خواري،رعايت نكردن برخي آداب اسلامي و ... در رسيدن به سعادت راه سخت تري داشته باشند؛ امّا در نهايت، اين گرايش به سمت بدي ها و اين پليدي باطني، علّت براي فاسد شدن نيست؛ بلكه زمينه آلودگي در آنان بيش تر است.
اما در عين حال، آن ها هم مي توانند خود را از آلودگي حفظ كنند همانند همه افرادي كه در محيط هاي تولد و تربيتي نامناسبي بودند. اما خود را به درجات كمال و سعادت رساندند و يا بالعكس در بهترين و پاكترين خانواده ها بدترين سرنوشت و مسير زندگي را براي خود رقم زدند. تاريخ شهادت مي دهد كه در يك خانواده، شخصي مانند كميل بن زياد نخعي از ياران خاص و از اصحاب سرّ اميرالمومنين (ع) قرار مي گيرد و برادر ديگر (حارث بن زياد نخعي) سفاكي خونريز و قاتل فرزندان مسلم بن عقيل مي شود.
در عين حال به خاطر اينكه انتخاب مسير صحيح بندگي خداوند براي اين افراد ممكن است قدري سخت تر از ديگران باشد، همين تفاوت وضعيت نيز به گونه اي جبران شده است يعني اين تفاوت به طور دقيق در ميزان مسئوليت ها و تكاليف آن ها و نوع محاسبه اعمالشان در نزد خداوند مورد توجه قرار مي گيرد و خداوند اين تفاوت را به دقت هرچه تمام تر جبران مي نمايد. چنان كه در حديثي از پيامبر اكرم(ص) آمده: أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا ؛(3) با فضيلت ترين اعمال آن اعمالي است كه دشوار تر باشد. و روشن است كه قرار گرفتن در مسير بندگي خداوند براي اين كودكان دشوارتر از ديگر كودكان است.
پي نوشت ها :
1. فاطر (35)، آيه 18.
2. ري شهري، محمد، ميزان الحكمة، نشر دار الحديث، قم، 1407 ق، ج 5، ص 244.
3. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق ، ج67، ص 191.
موفق باشید.






