در وضعیت کنونی مملکت ما که مردم فقط اسم اسلام را با خود حمل می کنند ولی اعتقادی به آن ندارند و تمامی کارهایشان برخلاف گفته های اسلام است، آیا تحمیل کردن دین اسلام بر روی مردم جایز است؟ آیا ادامه این تحمیل کردن اسلام را به خطر نمی اندازد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
ما هم قبول داريم كه در كشور مابرخي مشكلات وكاستي ها وجود دارد و برخي مردم آموزه هاي ديني را كم تر رعايت مي نمايند، ولي اين امر معنايش بي توجهي همه مردم به دين و تحميل دين بر آنان نيست. اتفاقا دين ومحبت اهل بيت (ع) با گوشت و پوست مردم ايران در هم آميخته است. اين امر نه تنها كم رنگ نشده است، كه در حال افزايش نيز مي باشد. توضيح اينكه ما باور داريم كه وضع ديني ايران – بعد از انقلاب - به مراتب بهتر از قبل انقلاب مي باشد. قبل از انقلاب باورهاي ديني مردم تضعيف و مفاسد گسترش و جوانان به جاي اينكه به تحصيلات بپردازند، دنبال شهوت راني، و مفاسد اخلاقي بودند، كشف حجاب، رواج قمار و شراب نمونه هايي از گسترش اين نا هنجاري ها است، و حال اين كه امروزه باور هاي ديني در جامعه قوت يافته و بيشتر جوانان به معنويت روآورده اند، شاهد اين امر شركت جوانان در مراسيم عبادي،مانند اعتكاف، و حضور شان در كربلا، حج و مسجد جمكران ... مي باشد. شما اگر مقايسه ي- با توجه به جمعيت ايران قبل از انقلاب - كه حدود سي ميليون بود، وبعد از انقلاب كه حدود هفتاد ميليون مي باشد- داشته باشيد، خواهي دريافت كه گرايش مردم به دين بعد از انقلاب بيشتر است، يعني قبل از انقلاب چقدر از جوانان، مانند امروز به دين عقيده داشتند وچه تعداد از مردم آموزه هاي ديني را رعايت و چه تعداد از مسئولان به دين اهميت مي دادند ؟ حال اينكه امروزه اكثريت مردم به دين گرايش دارند و جوانان ما متحول شده اند. همچنين تعداد حجاج ايرانيان و تعداد افراد كه در عتبات مشرف مي شوند، نشان از گسترش دين و معنويت در جامعه دارد. در ضمن اين نكته را نبايد ناديده گرفت كه انقلاب اسلامي درگسترش اسلام به جهان تاثيربه سزائي داشت و همين امر كافي است كه قدر دان اين نعمت باشيم. انقلاب اسلامي ايران، در مقطعي از تاريخ رخ داد كه جهان به دو قطب شرق و غرب تقسيم شده بود. در يك طرف، كشورهايي با نظام كمونيستي و در طرف ديگر، كشورهايي با نظام سرمايه داري و ليبراليستي حاكم بودند كه در هر دو گروه از اين كشورها، جايي براي دين وجود نداشت. در تفكر كمونيستي، دين مايه غفلت و بي خبري ملت ها شناخته مي شد و در انديشه ليبراليسم، دين از سياست جدا بود و غرب. به هر وسيله ممكن، با ارزشهاي معنوي مبارزه مي نمود، انقلاب اسلامي ايران با رهبري شخصيتي چون امام خميني (ره )، دين را به صورتي فعال وارد دنياي سياست كرد .ميشل فوكو ( michel foucault) جامعه شناس فرانسوي، مي گويد: " انقلاب اسلامي و حكومت اسلامي، راهي براي وارد كردن معنويت در زندگي سياسي بود. مذهب با نفوذ عميق در دل انسانها، توانست نقش آفريني كند و مردم را عليه حكومتي بشوراند كه از مجهزترين ارتش ها برخوردار بود و از جانب آمريكا حمايت مي شد انقلاب اسلامي. (1)
همچنين انقلاب اسلامي موجب شد كه مردم جهان به اسلام رو آورند.تحقيقات گسترده دانشمندان غرب، گوياي اين حقيقت است كه به بركت انقلاب و تشكيل جمهوري اسلامي، گرايش مردم ايران وبرخي مردم جهان به دين بيشتر شده است. به چند گزارش زير توجه كنيد:
1-گوستاوينبور، خبر نگار روزنامه آمريكايي نيويورك تايمز طي گزارشي مي نويسد: نه تنها در آمريكا، كه در همه نقاط جهان،توجه مردم به مذهب و خدا رو به افزايش چشم گير است. (2)
2-پيتر شولاتور،نويسنده و مفسر سياسي مشهور آلمان اظهار مي دارد "اكنون نهضت بازگشت به دين ومدينه فاضله آغاز شده است.(3)
3- بيل مايرز،روزنامه نگار و محقق آمريكايي طي ده برنامه ي متوالي كه از شبكه تلويزيوني پي بي اس پخش شد، با ارائه نتايج تحقيقات خود اظهار داشت: مردم در سراسر جهان از مادي گرايي وماترياليسم خسته شده اند و به سرعت به سوي معنويت باز مي گردند. اين باز گشت چندي است كه آغاز شده است. "
4-گراهام فولر تئوريسين برجسته سازمان سيا در امور سياست خارجي مي گويد: در شرايط حاضر هيچ قدرت اجتماعي قوي تر از دين در جهان وجود ندارد.(4) با تأكيد بر اين كه "مردم دنيا به طور روز افزون چه در شرق و چه در غرب به طرف خداوند، مذهب و معنويت سوق پيدا مي كنند "(5) و جريان بازگشت ملت ها به دين باوري همانند يك سيل خروشان به راه افتاده، و اين تصور كه سكولاريسم همه جهان را در بر مي گيرد، به پايان رسيده است. (6)
وي تصريح مي كند كه "همه به اشتباه در اين انديشه بودند كه دنيا گرايي در حال به تحليل بردن مذهب است و هيچ چيز نمي تواند مانع آن شود. (7)
البته ما ازآينده اگاهي نداريم كه سر نوشت جامعه چگونه است، ولي مي توان حدس زد كه اينده بهتر در انتظار ما است. البته اين امر منوط برآن است كه ماشرايط بهبود جامعه، مانند دين داري، تقوا ومعنويت گرايي را فراهم نماييم. يعني خودمان جامعه را تغيير دهيم و فعاليت نمايم كه جامعه ما بهسوي دين داري و خدا باوري حركت كنند:"إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‏"(8)
پي نوشت ها:
1. http://pashtu.irib.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=22254...
2. ماهنامه صبح/ش67/اسفند 75.
3. روزنامه كيهان/12/9/74.
4. مير احمد حاجتي ،عصر امام خميني ،چاپ ششم، ويرايش دوم،ص 82.
5. روزنامه ابرار/6/6/75 به نقل از هفته نامه فرانسوي آبزرواتور.
6. روزنامه ايران 15/5/76.
7. روزنامه جمهوري اسلامي/24/5/71.
8. رعد، آيه 11.
موفق باشید.