سلام با توجه به اینکه از هزاان سال قبل کربلا به نحوی از واقعه ی عاشورا خبر داده شده و اراده ی خدا بوده که همچین اتفاقی بیفته آیا جبر نیست چگونه می شود اختیار باشد ولی بگویند خدا خواسته که حسین را در خون ببیند
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
علم پيشين الهي و خبر دادن پيامبر اسلام(ص) از وقوع حادثه كربلا منافاتي با از روي اراده و اختيار بودن آن حادثه ندارد و باعث جبري بودن اين حادثه نمي شود. زيرا قضا و قدر علمي خداوند به افعال آدمي به صورت مطلق تعلق نمي گيرد، بلكه متعلق قضا و قدر، عمل انسان با تمام خصوصيات آن است كه از جمله مي توان به اختياري بودن آن و تأثير اراده و قدرت انسان در وقوع آن اشاره كرد بنابراين علم خداوند به صدور فعل از فاعل آن با حفظ تمام خصوصيات موجود در فاعل تعلق مي پذيرد.
مثلاً اگر فاعلي فاقد شعور و اختيار باشد، مانند آتش كه منشأ حرارت مي شود، علم الهي به صدور فعل از آن به نحو غير اختياري تعلق مي گيرد، يعني خداوند از ازل ميداند كه فلان آتش در زمان و مكان خاصي به صورت غير اختياري منشأ ايجاد حرارت مي شود، يا فعل حرارت از او صادر مي شود. اما اگر فاعلي داراي شعور و اختيار باشد مانند انسان در افعال اختياري خويش، آنچه از سوي خدا مقدر شد و قضاي الهي به وقوع آن تعلق پذيرفته، آن است كه فاعل مذكور با اختيار و گزينش آزاد خويش افعال خود را انجام دهد.(1)
شهيدمطهرى درباره منافات نداشتن علم الهي با اختيار و آزادي مى گويد: «خداوند از ازل مى داند كه چه كسى به موجب اختيار و آزادى خود طاعت مى كند و چه كسى معصيت. و آنچه كه آن علم ايجاب مى كند اين است كه آن كه اطاعت مى كند به اراده و اختيار خود اطاعت كند و آن كه معصيت مى كند به اراده و اختيار خود معصيت كند.» پس علم پيشين الهي نه تنها با اختيار انسان منافات ندارد، بلكه تأكيد كننده اختيار است.(2)
همانگونه كه علم پيشين الهي باعث جبري شدن حادثه كربلا نمي شود علم پيامبر و امامان و اِخبار آنها از واقعه كربلا و شهادت امام حسين(ع) نيز باعث جبري شدن ماجراي كربلا نمي شود. چرا كه اين آگاهي و خبر دادن آنها از طريق دست يابي به لوح محفوظ الهي و يا بر اساس علمي است كه خداوند در اختيار آنها قرار داده است در نتيجه علم آنها نيز درجه اي از علم الهي است كه متصف به وصف اختياريت است.
به عبارت ديگر پيامبر و يا ائمه (ع) خبر مي دادند كه افراد جنايتكار با اختيار خود دست به جنايت مي زنند و امام حسين(ع) نيز با اختيار خود شهادت را مي پذيرد تا اسلام محفوظ بماند و علم آنها به حادثه كربلا مانند علم استاد به وضعيت شاگردان خودش است و همان طوري كه استاد، دانش آموز خود را مي شناسد و از قبولي يا مردودي او خبر مي دهد، ولي هرگز دانش آموز خود را به قبول يا مردو شدن مجبور نمي سازد، علم آنها از ماجرا نيز با اختياري بودن ماجرا منافاتي ندارد.
اما استدلال آن حضرت به فرموده پيامبر كه "فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلاً" (3) خدا خواسته كه تو را در خون غلتيده ببيند، نيز نمي تواند به عنوان دليل براي اثبات جبري بودن مسئله باشد چرا كه اولا؛ آنچه كه موجب جبر در افراد مي شود، آن است كه اراده الهي در مورد آن ها، ارده تكويني باشد، نه تشريعي و حال آن كه مراد از اراده در جمله" ان الله شاء ان يراك قتيلا" خواستن و اراده تشريعي است نه تكويني و مراد آن است مصلحت امام و دين در آن است كه امام كشته شده و خداوند به اين امر راضي بوده و آن را ارده كرده است.(4)
ثانيا؛ حضرت هيچ وقت از اين جمله به عنوان دليل و حكمت حركت و قيام خود ياد نكرده است. بلكه اين جمله را فقط در موارد محدودي آن هم براي خواصي چون محمد بن حنفيه و.. فرموده است. ولي براي ديگران دلايل قيام خود را امر به معروف و نهي از منكر و اصلاح امت اسلام و... معرفي كرده است. ثالثا؛ ممكن است حضرت خواسته است از اين طريق او را از علم غيب خود به سرنوشت ماجرا و اسرار باطني حركت مثل بر راه حق بودن و مورد رضاي خدا بودن حركت و قيام خود باخبر سازد.
پي نوشت ها:
1. آموزش كلام اسلامي، نشر طه، قم، 1377ش، ج 1، ص 329.
2. مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، 1374ش، ج 1، ص 435؛ جعفر سبحاني، منشور جاويد، ج 4، ص 336.
3. مجلسي، بحار الانوار، چ مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404ه.ق، ج 44، ص 364 و سيد على بن موسى بن طاوس، اللهوف، چ جهان، تهران 1348ه ش ، ص 63 و ...
4. مجموعه آثار استادشهيد مطهرى، ج17، ص 397.(با تصرف).
موفق باشید.






