با سلام و خسته نباشید, جواب شیعه به نوشته های زیر چیست؟
شاید هیچ شیعه ای نداند که خود یزید نیز سعی کرد تا حسین را از رفتن به کوفه باز دارد. پس نامه ای به ابن عباس نوشت که در آن وقت، بزرگ بنی هاشم و داناترین شان بود و با لطف و نرمی، از او خواست مانع از کارهای حسین شود و اجازه ندهد به کوفه برود. و به ابن عباس نوشت که تو اهل کوفه را میشناسی،
و در نامه شعری طولانی هم به عربی نوشت که بین ما و شما خویشاوندیست و از این حرفها !
ابن عباس در جواب نوشت:«من سعی خود را میکنم تا حسین را از کارش منصرف کنم»
از نامه یزید در میابیم که او در توطئه بدام انداختن حسین در کوفه نقشی نداشته، و فراموش نکنیم که مکه هم تحت سلطه یزید بود، البته درست است که قداست مکه، مانع از حمله به حسین بود،اما باز باید قبول کنیم که یزید دلش نمیخواست علیه حسین شدت عمل بخرج دهد،
شاید که یزید میدانسته در جنگ با حسین ؛در هرحال؛ خودش هم بازنده میشود
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
كاملا روشن است كه يزيد در صورت بيعت حسين، با او كاري نداشت و اگر مانع رفتن آن حضرن مي شود دليلش بيعت نكردن ايشان است. طبيعي است كه به هر وسيله اي متوسل شود تا حسين (ع) را از از رفتن به كوفه و ايجاد درگيري باز دارد.
هر حكومت ظالمي هم كه امروزه باشد براي بقاي خود به مذاكره با مخالفان مي پردازد تا آنان را تحت سيطره خود در آورد مگر قذافي ها و حسني مبارك ها هم براي بقاي حكومت خود همين كار را نكردند.
امام حسين تحت هيچ شرائطي بيعت با يزيد را روا نمي دانست و رايزني ها يا دلسوزي هاي امثال ابن عباس و محمد حنفيه و... هم كار آمد نبود.
اما سوالي كه بايد از شما پرسيد اين است كه حال كه امام حسين حاضر به بيعت با يزيد نيست و عزم كوفه كرده بايد او را كشت؟
اگر يزيد ابتدا مخالف رفتن امام به كوفه و خونريزي باشد كفايت مي كند و اين ننگ دامن او را نمي گيرد؟ بايد ديد مخالفتش در مسير علاقه به امام حسين بوده يا علاقه به بقاي تاج و تخت شاهانه اي كه به ارث برده بود.
قطعا مي پذيريد كه مخالفت اوليه او براي بقاي حكومت بوده. نه تنها چنين مخالفتي دامن او را پاك نمي كند، بلكه بر ننگ آن مي افزايد.
در خاتمه توجه شما را به برخي ديدگاه هاي بزرگان اهل سنّت دربار يزيد بن معاويه جلب مي كنيم:
اليافعي:" آن كس كه امر به قتل حسين بن علي رضي الله عنه كرد و آن كس كه او را به قتل رساند و آن كس كه آن را حلال دانست و راه را براي قتل حسين بن علي فراهم داشت همهٔ اينها كافر هستند و مستحق لعن(1)
التفتازاني(شرح عقايد النفسيه):"حق اين است كه يزيد به قتل حسين رضايت داد و او را چنين بشارت دادند و به اهل بيت رسول اهانت كرد. پس لعنت خدا بر وي و بر ياران و همراهان اوست."(2)
الذهبي: "يزيد ناصبي غليظ و تندخويي بود كه اخلاق سگان را داشت و مسكر مينوشيد و از هيچ معصيت و منكري روي گردان نبود. دولتش به قتل حسين آغاز گشت و به ويراني كعبه تمام يافت.(3)"
المسعودي: "يزيد مردي ستمگر و ظالم و فاسق بود و مسول در قتل نوادهٔ رسول خدا (ص) و اصحاب او رضي الله عنهم است. او آشكارا شراب مينوشيد و با سگان مينشست. اخلاقش اخلاق فرعون بود. جز اين كه فرعون در امر رعيت مدارا بيشتر مينمود تا وي و انصاف بيشتر داشت و تدبير بيشتر.(4)
علماي بسيار ديگراز بزرگان اهل سنّت ، يزيد را كافر و فاسق دانسته اند
پي نوشت ها:
1. شذرات الذهب في اخبار من ذهب، ابن العماد شهاب الدين ابو الفلاح عبد الحي بن احمد العكري الحنبلي الدمشقي (م 1089)، تحقيق الأرناؤوط، بيروت، دار ابن كثير، ط الأولى، 1406/1986. ج1، ص278.
2. شرح العقائد النسفية، ص 181، طبع الاستانة، سال 1313.
3. شذرات الذهب، همان.
4. مروج الذهب و معادن الجوهر، أبو الحسن على بن الحسين مسعودي (م 346)، ترجمه ابو القاسم پاينده، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چ پنجم، 1374ش، ج3، ص71تا 73.
موفق باشید.






