سلام علیکم
بعد از اینکه نیاز مالی(حدود سیصد هزار تومن) برایم بوجود آمد از پدرم(که خانه اش می ارزد 600 میلیون تومن) خواستم کمک کند که گفت برو قرض کن و موعد قرض که رسید به من بگو من انشاالله جور میکنم ولی چون فکر میکردم که پدرم نتواند پول را بدهد متوالیا در روزهای مختلف اسرار میکردم که آیا مطمئن باشم که میتوانید پول را جور کنید؟ پدرم هم هر بار با لفظ ان شا الله و اگر خدا خواست و غیره میگفت جور میکنم. یک روز قبل از اینکه قرض کنم باز به پدرم گفتم مطمئن باشم که میتوانید بدهید؟ که در جواب من گفتند که برو بگیر میدهم. "به شرط حیات" میدهم. این لفظ "در قید حیات" را که گفت خیالم راحت شد و رفتم قرض کردم چرا که شرط ندادن پول، در قید حیات نبودن پدرم بود. الان که موعد قرض رسیده پدرم میگوید که مشکلی برام پیش آمده که نمیتوانم بدهم و خودم هم پول ندارم که قرض را بدهم. خدا رو شکر طلب کار مهلت داده. الان که به پدرم میگویم شما گفته بودید به شرط حیات میدهم میگوید که نه. من همچین حرفی نزده ام اما من حاضرم روی قران قسم بخورم که پدرم این حرف را زده ولی پدرم میگوید قسم من را جز در محضر قاضی قبول ندارد که اگر بخواهم کار را به شکایت و دادگاه بکشانم به آبرو ریزی اش نمی ارزد و اخلاقا هم خوب نیست. الان با توجه به این که حضرت امیر در نهج البلاغه گفته اند برای وفای به عهد از جان مایه بگذارید ولی پدرم این کار را نکرده در حالی که میتواند خودش را مقروض کند(یا به هر طریقی که میتواند) و نتیجاتا به عهد با من وفا کند ولی نمیکند و از طرفی از نشانه های مومن وفای به عهد است، آیا میتوانم با این خلف وعده آشکار به مومن بودن پدرم شک کنم؟ خواهشا مبسوط فرمایید.
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
قبل از پرداختن به اصل پاسخ لازم است به دو نكته توجه كنيد:
1. لزوم وفاي به عهد و زشتي پيمانشكني، يكي از فطريات بشر است و وفاي به عهد، نه تنها يك وظيفه ديني، بلكه يك وظيفة انساني است. خداوند در آيات متعددي از قرآن، بر وفاي به عهد تأكيد كرده، پيمانشكني را نكوهش نموده است. "يَـَّاأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوَّاْ أَوْفُواْ بِالْعُقُود...(1) اي كساني كه ايمان آوردهايد به پيمانها وفا كنيد.
بنابراين وفاى به عهد و ترك عهدشكنى از موضوعاتى است كه هيچ گونه تفاوتى در ميان انسان ها درباره آن نيست و همگان موظف به عمل بر طبق عهد خود هستند. قرآن كريم مى فرمايد: «و أَوفُواْ بِالْعَهد إِنَّ العَهدَ كَانَ مَسئولاً (2) و به عهد (خود) وفا كنيد.
امام صادقميفرمايد: سه چيز است كه خداوند به هيچ كس اجازه مخالفت با آن را نداده است. يكي از آنها وفاي به عهد نسبت هر كس است، خواه نيكوكار باشد يا بدكار.(3)
2. خداوند متعال نعمت هاي فراواني به ما ارزاني داشته كه پدر و مادر، جزو نعمت هايي است كه خداوند متعال آن را به انسان عنايت نموده است. قدرداني و سپاس از اين نعمت خداوندي، مانند ساير نعمت ها بر هر انساني لازم و واجب است. (4)
با توجه به اين دو نكته مي گوييم:
بر اين اساس ، هر چند بهتر بود پدرتان به وعده خويش عمل مي كرد. و لكن شما نمي توانيد به صرف اين عهدشكني ايشان را مذمت كنيد و يا حتي با حركات سر و صورت و جاري ساختن كلماتي بر زبان به ايشان بي احترامي كنيد، چه برسد كه بخواهيد كار را به شكايت و دادگاه بكشانيد و موجبات لطمه خوردن آبروي پدرتان را فراهم كنيد. البته خود شما به اين مسئه واقف هستيد. زيرا در همان روايتي كه امام صادق(ع) فرمود خداوند به هيچ كس اجازه مخالفت با سه چيز را نداده است، يكي از آنها را نيكي به پدر و مادر مي داند، خواه نيكوكار باشد يا بدكار، خواه به وعده خويش عمل كند و يا نكند.
برادر گرامي؛ به نظر ما بهتر است به جاي شك در ايمان پدرتان، در احترام گذاري با خدا معامله كنيد. احترام به پدر را احترام به خدا و حرمت نهادن به دستور خدا ببينيد. از او بخواهيد در مقابل مشكل شما را حل نمايد. سپس به پاداش ها، مواهب و محبت هاي بي بديلي كه از طرف خدا عايدتان مي شود، نظر كنيد. مطمئن باشيد خداوند جزاي اعمال شما را مي دهد.
البته در دين اسلام حق و حقوق امري طرفيني است، يعني افراد نسبت به يكديگر حقوقي دارند. رابطه والدين و فرزند از اين مسئله مستثني نيست. هر كس كه از آن وظايف تخطي كند، دچار معصيت شده است. اگر جبران نكند ،قطعا مواخذه مي شود. بر اين اساس كسي كه خلف وعده مي كند، پاسخگوي اعمالش نزد خدا خواهد بود، اما خلف وعده و بي احترامي و هر كار ديگر، ما را از انجام وظيفه معذور نمي دارد.
پي نوشت ها :
1. مائده(4) آيه1.
2. اسراء (17) آيه 34.
3. ثقة الاسلام كليني، اصول كافي، دارالكتب الاسلامية، ج 2، ص 162.
4. اسراء (17)، آيه 23 - 24.
موفق باشید.






