عوامل موضع گیری اهل سنت در مقابل دیدگاه شیعه راجع به آیات امامت و ولایت کدامند؟با مثال تاریخی پاسخ خواسته شده
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اين كه اهل سنت در مقابل دلالت آيات تطهير و اولي الامر و ولايت و...تسليم نيستند و دلالت آنها بر امامت را منكر مي باشند، دليل بر واضح نبودن و محكم نبودن دلالت آنها نيست. زيرا اگر كسي نخواهد حق را بپذيرد، آن را حتي اگر به روشني روز باشد، انكار مي كند.
مهمترين عامل در اين راستا پذيرش ابتدايي خلافت خلفا بدون وجه بوده و در مرحله بعد بهره نبردن از پيامبر باطني است.
اهل سنت ابتدا بدون دليل معتبر قرآني و عقلي و روايي به امامت و خلافت خلفاي اربعه به ترتيب و به فضيلت آنها به همين ترتيب، معتقد شده و اين اعتقاد غير محكم را اصل قرار داده و هر چه با اين اعتقاد ناسازگار باشد، انكار مي كنند يا توجيه مي نمايند. در واقع به اصلي معتقد شده اندكه در قافيهاش گير كرده اند.
حق جو بايد بين خود و خدا خلوت كند و به اين آيات توجه كند و ببيند براي يك فرد سالم با ذهن خالي از باور ها و پيش فرض ها و...، اين آيات چه معنايي دارد.
ما در اينجا در صدد آوردن ادله لزوم امامت و ادله امامت علي بن ابي طالب و فرزندانش نيستيم تنها اشاراه اي كوتاه مي كنيم.
مثال مي زنم: گروهي خدمت رسول خدا آمده اند و پرسيده اند بعد از شما چه كسي ولي و سرپرست امت است؟ خدا در جواب آنها آيه " انما وليكم الله و رسوله و..."(1)را نازل كرده و ولي آنان بعد از پيامبر را به وصف معين كرده و بعد از پرس و جو معلوم شده فقط علي بن ابي طالب در آن زمان و قبل از نزول اين آيه در حال ركوع زكات و صدقه داده است.(2)
بعد از آن هم در زمان رسول خدا مسلماناني كه از اين جريان خبر نداشته اند و اين آيه را مي شنيده اند موظف بوده اند بپرسند اي رسول خدا اين مؤمن نمازگزاري كه در ركوع صدقه داده و ولي خدا بعد از شماست، كيست؟ و رسول خدا هم موظف بوده اين فرد را معرفي كند تا دين را ابلاغ كرده و وظيفه اش را انجام داده باشد. حالا يا مسلمانان پرسيده و پيامبر در جواب آنان يا از باب بيان قرآن، اين معرفي را انجام داده يا نداده است. اگر رسول خدا وظيفه اش را انجام نداده كه مقصر از دنيا رفته و گناه كرده و خدا گناهكاري را براي رسالت برگزيده كه اين محال است و خدا خودش هم اعلام كرده كه پيامبرش وظيفه بيان و تبليغ دين را به انجام رسانده است و اگر انجام داده پس بايد كساني كه مدعي غير علي به خلافت و امامت هستند، معرفي از رسول خدا بياورند در حالي كه جز علي چنين سندي از رسول خدا در دست ندارد.
همچنين است آيه تطهير و آيه اولي الامر (3) و...
مگر حديث ثقلين متواتر نيست و همه مسلمانان به صدور آن از رسول خدا اعتراف ندارند؟ مفاد اين حديث مگر اين نيست كه من بعد از شما قرآن و عترت يعني اهل بيتم را به جا مي گذارم كه تا بدانها چنگ زده باشيد از گمراهي در امانيد؟ اين عترت چه كساني اند؟
حق جو بايد به دليل دقت كند كه استحكام دارد يا نه؟ اگر دارد بپذير حتي اگر هيچ كس بدان گردن ننهاده باشد و اگر ندارد، نپذيرد حتي اگر همه خلايق آن را پذيرفته باشند. اگر عموم افراد امت هاي سابق پيامبرشان را تكذيب مي كردند و نبوتش را نمي پذيرفتند، دليل بر سست بودن ادله نبوت اوست؟
اميد كه پيامبر باطن را حاكم كنيم و به هدايت او، پيامبر ظاهر و جانشينان معصومش كه حجت ظاهرند را بشناسيم كه حجت باطن جز حجت ظاهر را تاييد نمي كند و از تاييد او هم استنكاف و خودداري نمي ورزد.
پي نوشت ها:
1. مائده، آيه 55.
2. مراجعه كنيد تفاسير شان نزول آيه 55 مائده.
3. احزاب آيه 33، نساء آيه 59.
موفق باشید.






