با سلام و خسته نباشید آیا همه ی کوفیان به طرفداری یزید به جنگ با امام حسین رفتند؟ آن 30000 نفر از کجاها بودند؟ آیا آن 30000 نفر هیچکس امام حسین(ع) را نمی شناخت؟ یزید به آن 30000 نفر چه گفته بود که حاظر شدند به جنگ با امام بروند؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
تعداد كوفيان در جنگ:
طبرى به هنگام بيان حوادث سال بيست ‏و دو هجرى پس از نقل عبارتى از عمر كه در آن از عدد صد هزار(ماة الف) بدون ذكر معدود ياد كرده است مى‏نويسد:
«واختطت الكوفة حين اختطت على ماة الف مقاتل‏»(1)؛ شهر كوفه در آغاز تاسيس براى گنجايش صد هزار جنگجو پى‏ريزى شد.
اگر اين نتيجه‏گيرى را بپذيريم بايد جمعيت كوفه را در زمان نهضت عاشورا رقمى بيش از آن چه طبري هنگام تاسيس ذكر مي كند بدانيم
در كنار اين مطلب بايد توجه داشته باشيم شهر كوفه شهر نظامي بود.
بنا بر اين تمام نيرو هاي نظامي كوفه به جنگ با امام حسين نرفتند گزارش همان حدود سي هزار نفر است كه بايد بخشي از نيروي نظامي كوفه دانست
«تعداد سپاه كوفه 33 هزار نفر بودند كه به جنگ امام حسين آمدند. آن چه در نوبت اول آمد، تعداد 22 هزار بودند، به اين صورت: عمر سعد با 6000، سنان با 4000، عروه بن قيس با 4000 ، شمر با 4000، شيث بن ربعي با 4000 و آنچه كه بعد اضافه شدند، يزيد بن ركاب ركاب كلبي با 2000، حصين بن نمير با 4000، مازني با 3000، نصر زماني با 2000 نفر». (2)
شناخت كوفيان از امام حسين:
دعوت نامه هايي كه كوفيان به امام نوشتند و جواب امام به آنها همچنين بيعت حدود دوازده هزار نفر با مسلم سفير امام حسين و احتجاج امام با مردم و اعتراف مردم بر شناخت امام و فضايلش هنگام مواجهه با لشكريان ابن زياد همگي دليل بر اين بود كه مردم امام را مي شناختند.
اما چرا وچگونه در برابر امام ايستادند؟
پاسخ را در ضمن چند نكته بيان مي داريم.
عوامل دروني در مردم كوفه:
1. تناقض آشكار در سيره و گفتار
مردم كوفه در موارد گوناگوني به اثبات رساندند كه هميشه در سيره و گفتار خود دچار تناقض بوده‏اند، چرا كه از يك سو سخني را بر زبان آورده كه هيچ گاه در عمل بدان اعتقادي نداشتند. موارد آن بسيار است، از جمله اين كه آنها هزاران نامه و طومار نوشته و امام حسين(ع) را به كوفه دعوت كردند و برخي در نامه‏ها به تعداد نيروهاي آماده دفاع اشاره كرده كه تعدادشان يك صد هزار نفر است.
اما پس از تهديدهاي عبيدالله ـ با يك چرخش عجيبي و با يك عقب نشيني مفتضحانه‏اي ـ نه تنها مسلم بن عقيل را تنها گذاردند، بلكه همان دست‏هاي بيعت كننده، در كربلا ـ عليه امام حسين ـ تبديل به شمشير شد.
2. پيمان شكني
دومين صفتي كه مردم كوفه به آن مشهور و معروف گشته بودند، صفت ناپسند و زشت عهد و پيمان شكني و عدم وفا به تعهدات خويش است.
اين روش را همگان مي‏دانستند. در تاريخ مي‏خوانيم كه آنان به علي (ع) خيانت كردند، همچنين به امام حسن مجتبي و امام حسين و پس از او به زيد بن علي و هم چنين به هر رهبري كه قيامي را هدايت مي‏كرد، خيانت كردند.
در دل آنها چيزي مي‏گذشت كه بر زبانشان جاري نمي‏شد.
3. زودباوري در جنگ‏هاي رواني
زودباوري مردم كوفه و فريب خوردن در جنگ‏هاي رواني كه گاهي عليه آن‏ها به كار برده مي‏شد يكي از صفات ناپسند و علل ضعف و بي‏ارادگي آنها به شمار مي‏رفت كه دشمن از همين نقطه ضعف استفاده مي‏كرد و به اهداف سياسي خود مي‏رسيد. البته در طول تاريخ موارد بسياري به ثبت رسيده شواهد اين مطلب بسيار است به يك مورد اشاره كنيم:
وقتي جنگ صفين به مراحل پاياني خودش نزديك شده بود و معاويه در حال فرار بود، از عمروعاص خواست تا چاره‏اي بينديشد. عمرو گفت: دستور ده تا قرآن‏ها را بر سر نيزه كنند، زيرا اين كار موجب پيروزي ما و متفرق شدن نيروهاي علي (ع) مي‏شود. آنها براي فرار از جنگ قرآن‏ها را بهانه قرار داده تا او بين همه حكم كند. كوفيان فريب اين حيله را خوردند. با اين كه حضرت اصرار مي‏ورزيد كه اينها براي فريب و مكر و خدعه شما است كوفيان هرگز زير بار نرفتند، بلكه حضرت را تهديد به مرگ كردند كه اگر جنگ را تعطيل نكني و مالك را از خط مقدم برنگرداني تورا به قتل خواهيم رساند!!(3)
نداشتن آزادي عمل و استقلال فكري
از جمله عواملي كه مردم كوفه را بر آن داشت تا با امام حسين(ع) بجنگند، اين بود كه مردم كوفه از يك بلوغ فكري و استقلال ـ در تصميم‏گيري ـ برخوردار نبودند، زيرا شهر كوفه پس از تأسيس آن در سال 20 هجري، محل اسكان قبائل، گروه‏ها، مليّت‏ها، مذاهب و اديان گوناگوني بود كه همين ناهماهنگي و يك دست نبودن مردم سبب شد تا هر قبيله‏اي براي خود و هم پيمانانش شرايط خاصي اعمال كند.
دومين عاملي كه باعث شد مردم كوفه براي جنگ با امام حسين(ع) بسيج شوند، اقدامات سريع حكومت غاصبانه بني‏اميه بود كه با در نظر گرفتن شرايط جديد حاكمِ بر كوفه و عزل فرماندار سابق و آمدن فرماندار جديد بود. عبيدالله بن زياد براي مهار انتفاضه و قيام مردم و تسلّط كامل بر شهر ومردم كوفه، اقداماتي به عمل آورد كه در ذيل متذكر مي‏شويم:
1. ايجاد رعب و وحشت
2. دست‏گيري هواداران امام حسين(ع
3. تطميع مردم به پول، مقام، جايزه
براي آگاهي بيشتر رك : http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=19667&BookID=29904&Language=1
پي‌نوشت‌ها:
1. طبرى، محمدبن جرير، تاريخ طبرى، بيروت، موسسة الاعلمى للمطبوعات، ج3، ص243.
2. جواد محدثي، فرهنگ عاشورا، ص 33، نشر معروف.
3. جعفر سبحاني، فروغ ولايت، قم، انتشارات صحيفه ،1368، چاپ اول، ص494 به بعد.
موفق باشید.