بنده 25 ساله و متاهل هستم . در دانشگاه تدریس می کنم . گاهی به دلیل مشغله درسی و کاری احساس می کنم از معنویات فاصله می گیرم و این احساس موجب ناراحتی و پریشانی من می شود . مثلا به مدت 1 ماه نماز شب می خواندم ولی نزدیک به 2 ماه است به دلیل خستگی و البته گاهی غفلت از این عبادت والا بی نصیب شده ام . همچنین گاهی قرآن را مرتب می خوانم و گاهی حتی 1 هفته یا بیشتر هم می شود که قرآن نمی خوانم . ولی هر موقع از روز که یادم باشد اذکار و سوره هایی که بلد هستم را زمزمه می کنم . سعی می کنم نماز خود را بخوانم ولی احساس می کنم توجهم در نماز کم شده . لطفا من را راهنمایی کنید که برای حل مشکل خود که مرا پریشان و ناراحت کرده چه اقداماتی انجام دهم.احساس می کنم اگر الان بمیرم توشه راهم خیلی کم هست .البته شوهرم هم گاهی از این مسئله که در مورد خودش هم صدق می کند ، ناراحت است و نیاز به راهنمایی دارد .
با تشکر فراوان

خواهر گرامی! در ابتدا باید خدمتتان عرض کنم که این حالتی که در آن قرار دارید و با عث رنجش خاطرتان شده است، تا اندازه ای طبیعی است؛ زیرا به طور متوسط، انسان ها در حالات خاصی، تغییر حالات و دگرگونی دل دارند و گاهی هم از روحیات معنوی برخوردارند. اما اگر در فضای خاصی این حالت وجود دارد، باید به صورت عمیق به مسأله نگاه کرد.
مطالبی را در قالب نکات خدمتتان تقدیم می داریم:
1. بي ترديد، انجام مستحبات در کنار واجبات، انسان را به خداوند نزدیک تر می نماید. در حدیث قدسی آمده است:
«هیچ بنده‏ای به عبادتی بهتر از واجبات، به من نزدیک نشده است. او به وسیله نوافل (نماز های مستحب) به من تقرب می‏جوید تا جایی که او را دوست بدارم. آن گاه گوش شنوا و دیده بینا و دست توانای او خواهم بود. اگر مرا بخواند، پاسخش می‏دهم و چنانچه چیزی از من بخواهد، ارزانی‏اش می‏دارم». (1)
البته انجام مستحبات، آثار دیگری نیز دارد، از جمله:
امام باقر فرمود: «انّما جعلت النافلة لیتم بها ما یفسد من الفریضة»؛ (2) «نماز های نافله برای این قرار داده شده که اگر در نماز های واجب نواقصی بوده، جبران شود».
2. یکی از موضوعاتی که در روایات مطرح شده، تغییر حالات و دگرگونی دل است. امام علی (ع) بر پذیرش این واقعیت تأکید نمود و فرمود:‌ «دل، گاهی میل دارد و گاهی میل ندارد (اقبال و ادبار). هر گاه حال خوشی داشتید، نافله را هم بخوانید. هر گاه می بینید میل ندارید، به واجبات اکتفا کنید». (3)
معنای سخن فوق آن است که باید حالات روح را ملاحظه کرد و از هر گونه اکراه و اجبار و تحمیل اجتناب ورزید. دلیلش را جای دیگر فرمود: «إنّ القلب إذا أکره عمی»؛ (4) «دل اگر مورد اجبار قرار گیرد، نابینا می شود».
بی تردید، مهم ترین قدم جهت استفاده بهینه از فرصت ها در انجام کارهای روزمره و تكاليف شرعيه، اولویت بندی آن ها است. لزوم این مسئله زمانی هویدا و آشکار می شود که کارهای روزانه متعدد باشند. مسلم است که در این صورت باید اموری که مهم ترند، مقدم و سایر موارد را در ایام هفته تقسیم کنیم.
با کسر بخشی از ساعات روز که به کار مشغول هستید، برای سایر کارها از جمله اعمال عبادي مستحب مثل نوافل و يا قرائت قرآن، با توجه به اولویت آن ها برنامه ریزی نمایید. برای رسیدن به این هدف، باید از مهم‏ترین کارها شروع کنید.
فراموش نكنيد عبادات ما بر دو بخش اند: عبادات واجب و عبادات مستحب.
قطعا تا عمل واجبی باشد، نوبت به مستحبات نمی رسد؛ حتی در مستحبات نیز برخی بر دیگری مقدم است.
نوشته ايد: «چه كنم كه بتوانم با شوق و رغبت به این عبادات گردن بنهم».
همان گونه كه در نكته دوم گفتيم، سفارش اهل بيت به انجام مستحبات است كه خود شما هم اشاره كرده ايد؛ اما به شرط آن كه از افراط و زياده روي دوري كنند؛ زيرا افراط و تفریط در هر کاری، نه تنها انسان را به نتیجه دلخواه نمی رساند، بلکه گاه نتیجه عکس می دهد. در مورد انجام نوافل و سایر عبادات مستحب نیز چنین حکمی صادق است. افراط در انجام مستحبات، موجب دلزدگي و خستگي زودرس مي شود.
توصيه ما به شما براي احساس رغبت و تمايل به انجام مستحبات، همان فرمايش مولا امير مؤمنان(ع) است كه فرمود: «هر گاه حال خوشی داشتید، نافله را هم بخوانید. هر گاه می بینید میل ندارید، به واجبات اکتفا کنید».
بنابراين، براي اين كه حالت رقت قلب خود را در عبادات از دست ندهید، هرگاه حال انجام داشتید، مستحبات و نوافل را به جاي آوريد و هر گاه حال آن نبود،خود را ملزم به انجام آن ها نکنید.
به تدریج، در كنار انجام مستحبات و عبادات بکوشید در باره اسرار و حقایق عبادات مطالعه نمایید. وقتی عبادت همراه با شناخت و معرفت باشد، حالت نشاط و شادابی در انجام آن ها حفظ خواهد شد.
خواهر محترم! باید عوامل پیدایش، تضعیف و تقویت ایمان را بشناسیم تا ایمان را در خود پدید آوریم و از آفات آن بپرهیزیم و در تقویت آن بکوشیم.
راه های تقویت ایمان و اراده:
1. تقویت بینش: بدانیم و باور کنیم که معصیت، خواری می آورد و طاعت، عزت. تقویت اینگونه تفکر در زندگی و باور به اینکه با گناه، جز خواری نصیبمان نخواهد شد، موجب می گردد، عزم و اراده ی انسان قوت یافته و در جهت صلاح خویش و پرهیز از گناه تلاش کند.
2. تمرین در جهت تطهیر قوای فکری: انسان هر قدر هم از معاصی دوری کرده، سعی در ترک محرمات کند، و به عبارت دیگر هر قدر، اراده ی خود را در اجتناب از معصیت قوی کند، اما اگر فکر پاک و طاهر و به دور از معصیت نداشته باشد، سعی و تلاش و اراده ی او نتیجه ای نخواهد داد؛ چرا که معمولا قبل از فعل معصیت، فکر معصیت به سراغ انسان می آید و فکر آلوده، همه ی اراده ها را ضعیف خواهد کرد.
3. ارزش قائل شدن برای خود: معمولا انسانها یی که برای خود، ارزش قائل نیستند، از ایمان و اراده ی ضعیف برخوردارند. انسانی که روح خود را الهی می داند و هدفی مقدس دارد، برای خود، ارزش قائل است؛ و در جهت هدف خود سعی وتلاش می کند. به عبارت دیگر انسانهایی که ازکرامت نفس برخوردارند، خود را به ارزانی یک گناه، نمی فروشند. امام علی (ع) می فرماید:« من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهوته؛ کسی که شخصیت و کرامت نفس داشته باشد یعنی نفسش برایش عزت و شرف داشته باشد، شهوات و میل های نفسانی در نظرش خوار و پست و کوچک است.
4. خودسازی و کسب آزادی معنوی؛ تا زمانی که انسان اسیر خواهش های نفسانی، شیطان و لذت طلبی های افراطی است، اراده قوی ای برای حرکت های معنوی نخواهد داشت، بنابراین بهترین عامل تقویت اراده خود سازی است.
5.یاد مرگ و سرنوشت تمامی انسان ها یعنی قبر و قیامت؛ مرگ اندیشی و یاد اینکه انسان پس از چند سال یا حتی ممکن است چند لحظه دیگر از این دنیا برود و گرفتار آثار و عواقب کارهای خود شود، عامل مهمی در تقویت اراده انسان برای حرکت به سوی خدا و دوری از گناهان است.
براي مشاوره و اطلاعات بيشتر مي توانيد با بخش تلفني ما به شماره( 09640)تماس بگيريد.
پی نوشت ها:
1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 هجرى شمسى، ‌ج 2، ص 352.
2. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت عليهم‏السلام، قم، 1409 هجرى قمرى، ج 4، ‌ص 31.
3. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، ‌ج 3، ص 454.
4. امام على بن ابى طالب عليه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره، قم، خطبه 193، ص 503.