اولین مرحله به تعبیر اصحاب سیر و سلوک ((یقظه و بیداری از خواب غفلت و توجه به غافل بودن خویش )) می باشد. خوشبختانه این احساس را دارید که شروع خوب و مبارکی برایتان خواهد بود. پس از آن می بایست انسان عزم خود را جزم کرده و تصمیم قاطع بگیرد که همیشه تابع خواست خداوند بوده و همواره در صدد انجام تکالیف الهی باشد, چه در اموری عبادی و چه در امور اجتماعی و دیگر ابعاد زندگی.
هر قدمی که بر می دارد و هر سخنی که می گوید و هر برنامه ای که دارد، نخست ببیند آیا رضای خداوند در آن می باشد. مرحله اول باید انسان خود را مقید به انجام واجبات و ترک محرمات نماید. پس از مدتی که بدین کار عادت کرد و انجام آن برایش آسان شد، خود را مقید به انجام استحباب و ترک مکروهات نماید و گرنه چنین تقیدی در قدم های اولیه آثار سوئی به دنبال خواهد داشت. به هر حال رعایت تقوا و انجام تکالیف الهی در هر مرحله ای، زمینه ساز درک بیشتر و توفیق افزون تر و توجه و تقرب والاتری به ذات باری تعالی خواهد بود.
عرفای اسلامی، کمالات عرفانی را ده مرتبه دانستهاند و برای هر یک از آن، مراحل و منازل ده گانهای معتقد شدهاند. به این ترتیب منازل سیر و سلوک را به عدد صد رساندهاند. در مجموع میتوان گفت مهمترین مراحل سیر و سلوک عبارتند از:
1- تفکر، 2- عزم بر ترک گناه و انجام واجبات، 3- توبه، 4- مشارطه: در اول روز با خود شرط کند که امروز برخلاف دستور خدا عمل نکند.
5- مراقبه: در طول روز مواظب باشد گناهی از او سر نزند. 6- محاسبه: به هنگام شب از خود حسابرسی نماید. 7- معاقبه: در برابر خطاهایی که از او سر زده است، خود را مجازات نماید.(1)
مرحوم ملکی تبریزی (یکی از اساتید معروف سیر و سلوک) در رساله لقاء الله، برای سیر و سلوک برنامهای را پیشنهاد کرده است.
1 - تصمیم و نیت برای پیمودن این راه.
2 - توبه صحیح از گذشته، به طوری که او را دگرگون سازد.
3 - برگرفتن توشه راه، که برای آن چند برنامه ذکر کرده است:
أ) در صبح، مشارطه؛ در روز، مراقبه؛ در شامگاهان، محاسبه.
ب) توجه به اوراد و اذکار و توجه به وظائف بیداری و هنگام خواب.
ج) توجه به نماز شب و خلوت با خداوند و شب زنده داری و ریاضت در مسئله خواب و خوراک که از حد لازم تجاوز نکند.
4 - بهرهگیری از تازیانه سلوک و آن عبارت است از: مؤاخذه کردن خویشتن به خاطر توجه به دنیا و کوتاهی در برابر حق و سرزنش خویش.
بسیاری از علمای سیر و سلوک عقیده دارند که رهروان راه کمال باید زیر نظر استاد کار کنند. مرحوم بحرالعلوم و علامه طباطبایی بر این نکته تأکید کرده اند.بعضی از آنان لزوم رجوع به استاد را فقط در ابتدای کار لازم دانسته اند. اما پس از پیمودن مراحل قابل ملاحظه ای، دیگر همراهی آن ها را لازم نمی دانند. بهره گیری از استاد خاص یعنی پیامبر (ص) و پیشوایان معصوم (ع) در تمام مراحل لازم است. برای اثبات این موضوع به داستان موسی و خضر استناد کرده اند که موسی با این که پیامبر بود،بی نیاز از خضر نبود. بخشی از راه را به کمک او پیمود:
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است، بترس از خطر گمراهی
همه در این جهت نیز اتفاق نظر دارند که در انتخاب استاد باید دقت کرد. چه بسا افرادی خود را استاد قلمداد کرده، در حالی که از رهزنان بوده اند. از طرفی هر چند نمی توان انکار کرد که وجود استاد خصوصی و مدد گرفتن از انفاس قدسی نیکان وسیله خوبی برای نیل به کمال و طی طریق می باشد. امام علی (ع) می فرماید:
ای مردم، چراغ دل را از شعلة گفتار واعظی با عمل، روشن سازید.(2)
بدون استاد داشتن نیز می توان با استفاده از آیات و روایات و کلمات بزرگان و مطالعة سیره نظری و عملی معصومان و التزام عملی به آن ها، این راه را پیمود.(3)
در پایان کتابهای رساله لقاء الله از ملکی تبریزی، چهل حدیث از امام خمینی، مقالات از محمد شجاعی، نامه ها برنامه ها از علامه حسن زاده آملی،اخلاق عملی از مهدوی کنی را معرفی میکنیم.
پینوشتها:
1. امام خمینی، چهل حدیث، مؤسسهى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ بيستم، 1378.
2. نهج البلاغه، خطبة 105.
3. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، مدرسه امام علی بن ابیطالب (ع)،قم،1379،ج 1، ص 147 .
۱۳۹۰/۱۲/۰۵ ۱۷:۳۱
شناسه مطلب: 62729