باسلام و خسته نباشيد
باتوجه به آيه 96سوره مائده درمورد حلال بودن تمام چيزهايي كه از دريا صيد ميشود چرا بعضي از آنها حرام شده است درصورتيكه در آيه 87 همان سوره خداوند ميفرمايد: ای کسانی که ایمان آورده اید‌! چیزهای پاکیزه‌ای را که خداوند برای شما حلال کرده است بر خود (و دیگران)حـرام مکنید، و (‌از حــلال بـه حرام‌) تجاوز ننمائئد (‌و از حدود مقررات الهـی تخطی مکنید) زیرا که خداوند متجاوزان را دوست نمی‌دارد

با سلام
پرسشگر سوالش این است که در آیه 96 صید در یایی به صورت مطلق حلال معرفی شده است و در آیه 67 نیز فرموده چیز هایی را که خدا حلال کرده حرام نکنید پس چرا از نظر دینی بعضی از حیوانات در یایی را حرام می دانیم ؟
مدیر گرامی بعد از سلام و عرض سلومتی،پاسخ تکمیل شد .
تالیف:
با ملاحظه دو آیه یاد شده، ارتباط خاصی میان آن ها جز بیان محدودیت تکلیفی و شرعی آن هم هر کدام مربوط به موضوعی جدا از هم،دیده نمی شود و می توان با اندک دقتی متوجه این موضوع شد.
در مورد آیه 87 سوره مائده این نکته قابل ذکر است که خدای متعال به مومنین دستور می دهد که از مرزهای الهی تجاوز نکنید و چیزهای پاکیزه ای که خدای متعال برای شما حلال کرده حرام نکنید که این کار خروج از مرز الهی است، زیرا که خدای متعال بهتر از هر کس دیگری نسبت به امور بندگانش آگاه است :
مفسرین نوشته اند:
آيه مورد بحث(آیه 87 سوره مائده) مؤمنين را از تحريم حلال نهى مى‏كند، يعنى دستور مى‏دهد آنچه را كه خدا بر ايشان حلال كرده بر خود حرام نكنند، و اين تحريم حلال يا به اين مى‏شود كه در مقابل حليت شارع حرمتش را تشريع كنند، و يا به اين مى‏شود كه كسى از انجام آن عمل حلال جلوگيرى نموده يا خودش از انجامش امتناع بورزد، چون همه اينها تحريم و منع و در حقيقت نزاع (و مقابله) با خداى سبحان در سلطنت او و تجاوز به اوست، و پر واضح است كه اين نزاع و تجاوز با ايمان به خدا و آيات خدا سازگار نيست، بنابر این، در آيه مورد بحث نهى از اين عمل را صادر كرده و فرموده:" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ..." پس در حقيقت معناى آيه اين است: حرام نكنيد آنچه را كه خدا برايتان حلال كرده،با اينكه ايمان به خدا آورده‏ايد و خود را تسليم امر او نموده‏ايد.(1)
و اما در مورد آیه مورد سوال(آیه 96 سوره مائده) باید توضیح داد که:آیه شریفه در مقام تشریع حکم شرعی فقهی نیست که بخواهد تکلیف موجودات دریایی را به طور کلی تعیین و به ما ابلاغ کند، بلکه آیه شریفه در مقام بیان حکم شرعی حجاج در مکه بعد از محرم شدن است که در این هنگام حاجی دچار محدودیت خاص شده و نمی تواند هر حیوانی را به هر مقصودی صید کند.
این نکات را می توان در تفاسیر مربوطه مشاهده کرد که ذکر یکی از این تفاسیر کافی به نظر می رسد، زیرا که در دیگر تفاسیر نیز نظرات مشابه است و الزامی به ذکر آن نیست .
نوشته اند:
این آيه پيرامون صيدهاى دريا سخن مى‏گويد:" صيد دريا و طعام آن براى شما (در حال احرام) حلال است" أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعامُهُ"در اينكه منظور از طعام چيست؟ بعضى از مفسران احتمال داده‏اند كه مراد ماهيانى است كه بدون صيد مي ميرند و به روى آب مى ‏مانند، در حالى كه مى‏دانيم اين سخن درست نيست، زيرا ماهى مرده خوردنش حرام است، اگر چه در بعضى از روايات اهل تسنن تصريح به حليت آن شده است.
آنچه بيشتر از ظاهر آيه استفاده مى‏شود اين است كه منظور از طعام همان خوراكى است كه از ماهيان صيد شده ترتيب داده شود، زيرا آيه مى‏خواهد دو چيز را مجاز كند نخست صيد كردن و ديگر غذاى صيد شده خوردن.
ضمنا از مفهوم اين تعبير فتواى معروفى كه در ميان فقهاى ما وجود دارد، نيز اجمالا استفاده مى‏شود كه در مورد حيوانات صحرايى نه تنها اقدام به صيد كردن حرام است بلكه خوردن گوشت حيوانات صيد شده نيز مجاز نيست.
سپس به فلسفه اين حكم اشاره كرده مى‏گويد:" اين به خاطر اين است كه شما و مسافران بتوانيد بهره ببريد" مَتاعاً لَكُمْ وَ لِلسَّيَّارَةِ"
يعنى به خاطر اينكه در حال احرام براى تغذيه به زحمت نيفتيد و بتوانيد از يك نوع صيد بهره‏مند شويد، اين اجازه در مورد صيد دريا به شما داده شده است.
و از آنجا كه معمولا مسافران اگر بخواهند ماهى صيد شده را با خود ببرند آن را با نمك آميخته و به صورت" ماهى شور" در مى‏آورند، بعضى از مفسران جمله فوق را به اينگونه تفسير كرده‏اند كه افراد" مقيم" مى‏توانند از ماهى تازه و" مسافران" از ماهى شور استفاده كنند.
در ادامه تفسیر مورد نظر به این نکته مورد نظر پرسشگر که بر این گمان بود که آیه شریفه می خواهد حکمی کلی را در مورد حلال بودن هر آنچه از دریا صید می شود بیان کند، اشاره می کند:
اشتباه نشود اينكه در آيه فوق مى‏خوانيم صيد دريا براى شما حلال شده مفهومش يك حكم كلى و عمومى درباره صيدهاى دريا نيست، آن چنان كه بعضى پنداشته‏اند، زيرا آيه نمى‏خواهد اصل حكم صيدهاى دريا را بيان كند، بلكه هدف آيه اين است كه به محرم اجازه دهد صيدهاى دريا كه قبل از احرام براى او حلال بوده در حال احرام از آن استفاده كند، و به تعبير ديگر آيه اصل تشريع قانون را بيان نمى‏كند، بلكه ناظر به خصوصيات قانونى است كه قبلا تشريع شده است، و به اصطلاح در مقام بيان از نظر عموميت حكم نيست، بلكه فقط احكام محرم را بيان مى‏كند.
ولى بار ديگر به عنوان تاكيد به حكم سابق بازگشته، مى‏گويد: ما دام كه در حال احرام هستيد صيدهاى صحرايى بر شما حرام است "وَ حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ ما دُمْتُمْ حُرُماً".
و در پايان آيه براى تاكيد تمام احكامى كه ذكر شد مى‏فرمايد:" از خداوندى كه در قيامت در پيشگاه او محشور خواهيد شد بپرهيزيد" و با فرمان او مخالفت ننمائيد "وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ".
فلسفه تحريم صيد در حال احرام:
مى‏دانيم حج و عمره از عباداتى است كه انسان را از جهان ماده جدا كرده و در محيطى پر از معنويت فرو مى‏برد. تعينات زندگى مادى، جنگ و جدال ها، خصومت ها، هوس هاى جنسى، لذات مادى، در مراسم حج و عمره به كلى كنار مى‏روند و انسان به يك نوع رياضت مشروع الهى دست مى‏زند، و به نظر مى‏رسد كه تحريم صيد در حال احرام نيز به همين منظور است.
از اين گذشته اگر صيد كردن براى زوار خانه خدا كار مشروعى بود، با توجه به اين همه رفت و آمدى كه هر سال در اين سرزمين هاى مقدس مى‏شود، نسل بسيارى از حيوانات در آن منطقه كه به حكم خشكى و كم آبى، حيواناتش نيز كم است، بر چيده مى‏شد، و اين دستور يك نوع حفاظت و ضمانت براى بقاى نسل حيوانات آن منطقه است.
مخصوصا با توجه به اينكه در غير حال احرام نيز صيد حرم، و هم چنين كندن درختان و گياهان آن ممنوع است، روشن مى‏شود كه اين دستور ارتباط نزديكى با مساله حفظ محيط زيست و نگهدارى گياهان و حيوانات آن منطقه از فنا و نابودى دارد.
اين حكم به قدرى دقيق تشريع شده كه نه تنها صيد حيوانات، بلكه كمك كردن حتى نشان دادن و ارائه صيد به صياد نيز تحريم گرديده چنان كه در روايات وارده از طريق اهل بيت سلام الله علیهم اجمعین مى‏خوانيم كه امام صادق سلام الله به يكى از يارانش فرمود:
هرگز چيزى از صيد را در حال احرام حلال مشمار، و همچنين صيد حرم را در غير حال احرام، و نيز صيد را به شخص محرم و غير محرم نشان مده كه آن را شكار كند و حتى اشاره به آن مكن (و دستور مده) تا به خاطر تو صيد را حلال بشمرد زيرا اين كار موجب كفاره براى شخص متعمد مى‏شود.(2)
و اما این که چرا فقط بعضی از آن چه در دریا وجود دارد حلال است در حالی که در آیه شریفه مطلق آن چیزهایی که در دریا وجود دارد حلال شمرده شده است باید گفت:
این اطلاق توسط روایات به صیدهای حلال مقید تخصیص خورده است و مقصود فقط صیدها و ماهیانی است که در زمان غیر احرام نیز بر اشخاص حلال می باشد و در کتاب های تفسیری و فقهی آیات احکام به آن اشاره شده است.
نوشته اند:
و مقتضى الآية عموم حلّ صيد البحر و يخصّ بالمأكول المحلّل منه، على ما علم بيانه بالإجماع و الأخبار، سواء كان في الحلّ أو الحرم.(3)
یعنی:
مقتضای آیه این است که هر چه در دریا است و صید شود حلال است ولی این حکم عام توسط حیواناتی که خوردن آن حلال اعلام شده است به اجماع و اخبار تخصیص خورده است و حلال بودن صید و خوردن آن در هر دو صورت احرام و غیر احرام جایز است.
علاوه بر این در روایتی از امام صادق سلام الله علیه در تفسیر "أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعامُهُ" نقل شده است :
بر محرم صيد ماهى و خوردن آن حلال است و فرمود: هر حيوانى كه در خشكى تخم گذارد و روى آن بنشيند آن جزء حيوانات بيابانى است كه حرام است و بر محرم در حال احرام آن را صيد نمايد و اگر در آب تخم گذارد آن جزء حيوانات دريایى و آبى است و بر محرم صيد كردن آن حلال و جايز است.(4)
و اما در یکی از تفاسیر در مورد آیه شریفه"أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ" نوشته شده است:
براى محرم صيد دريايى حلال شده و مراد صيد آبى است و لو صدق بحر نكند و آن حيواني است كه در آب تخم ميگذارد و در آب تعيش ميكند مثل ماهى و اما حيواناتى كه در خاك تخم مي كنند و در آب تعيش (زندگی می کنند) دارند آنها برّى (حیوانی که در خشکی زندگی می کند) هستند و صيد آنها بر محرم حرام است "و طعامه" (یعنی غذایی که با صید درست می کنند نیز خوردنش حرام است) محرم همين نحوى كه صيد برّى بر او حرام است خوردن صيد هم حرام است هر چند ديگرى صيد كرده باشد، ولى صيد آبى هم صيدش حلال است و هم خوردنش جايز است.(5)
معلوم می شود که صید حلال چه بر محرم و چه غیر محرم؛ ماهیان دریایی می باشد و البته تفسیر و تفصیل این مطالب را باید در کتاب های فقهی جستجو کرد، زیرا خدای متعال گاهی آیات الهی حکمی را به صورت کلی بیان می کند، ولی تفسیر جزییات آن را به عهده روایات و کتاب های فقهی می سپرد.
نتیجه:
با ملاحظه دو آیه مذکور این نتیجه به دست می آید که در آیه 87 هشدار خدای متعال به مومنین نسبت به عدم تعدی و تجاوز از حدود الهی است و مربوط به حلال و حرام به طور کلی است که البته تفصیل آن در روایات و جزییات احکام بیان شده است، به این معنا که تکلیف معلوم است و مومنین حق ندارند که برای خودشان مرزی جدای از مرزهایی که خدای متعال تعیین کرده، تعیین کنند و آیه دوم مربوط به تعیین تکالیف حجاج هنگام ورود به مکه مکرمه است که حق ندارند وقت احرام هر چیزی را صید کنند و................
پی نوشت ها :
1.طباطبایی محمد حسین،تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی محمد باقر، قم، انتشارات جامعه مدرسین، سال 1374 هجری شمسی، چاپ چهارم ، ج‏6، ص 159
2.مکارم شیرازی ناصر، تفسير نمونه،تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، سال 1374 هجری شمسی، چاپ اول، ج‏5، ص 89
3.کاظمی جواد، مسالك الأفهام إلى آيات الأحكام، تهران،انتشارات کتابفروشی مرتضوی،سال 1365 هجری شمسی،چاپ دوم، ج‏2، صفحه 277
4. داور پناه ابوالفضل، أنوار العرفان في تفسير القرآن،تهران، انتشارات صدر،سال 1375 هجری شمسی،سال 1375 هجری شمسی،چاپ اول، ج‏11، ص 220
5. طیب سید عبد الحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن،تهران، انتشارات اسلام، سال 1378 هجری شمسی، چاپ دوم، ج‏4، ص 474