پسری هستیم تا قبل از سن تکلیف گناهان کبیره زیادی انجام دادم تا جایی که حتی اسم گناهانم را هم در تنهایی با خدا نمی توانم بگویم و وقتی یادم می افتد از چشمانم اشک جاری می شود. حالا توبه کردم و به دنبال جبران ان هستم ایا من بخشیده می شوم؟ ایا حق الناس را می شود با دادن صدقه از طرف انها خواندن قران و انجام اعمال نیک و دادن به انها جبران خواهد شد؟

از این که در عنفوان سن پر حرارت و پر طراوت جوانی در اندیشه ساختن روح و جان خویش بر آمده تا با عزم و اراده قوی در راه پاکی و کسب رضایت خداوند قدم نهید خرسندیم‌. امیدواریم که اراده پولادین خود را به کار بسته و روح خویش را از زندان معاصی و پلیدی ها رهایی بخشید. در این صورت به یقین‌، نسیم دلنواز عفو و رحمت پروردگاری کریم و رئوف که توبه كنندگان درگاهش را در شمار محبوب ترین بندگان می‌شمرد، شامل حال تان خواهد شد.
این سخن خدا است: «ای پیامبر! از قول من به مردم بگو: ای بندگان من! ای کسانی که (با بدی‌ها و گناهان) بر خود ستم روا داشتید، از رحمت خداوند نا امید نشوید (و بدانید که در صورت توبه کردن) خدا همه گناهان را می‌آمرزد، چه این که او بسیار آمرزنده و مهربان است». (1)
یأس و نا امیدی از لطف و رحمت بی پایان و بی کرانه حق تعالی چرا؟
آنان که از روی عناد و لجاجت، عصیان با پروردگار هستی نکرده‌اند، یا بر آن موضع نیستند، بلکه گناه آنان از روی جهل و سهو و پیروی هوای نفس و غلبه نفس اماره و مقتضیات جوانی آنان بوده و سپس توبه حقیقی کرده‌اند، چرا مأیوس شوند؟ یأس از رحمت الهی، از گناهان کبیره و در ردیف کفر قرار دارد!
توبه و پشیمانی از گناه توفیقی است که انسان را از گناه پاک و پاکیزه می نماید. انسان بعد از توبه مورد عنایت خدا قرار می گیرد. حتی خدا وعده داده است که گناهان شخص توبه کار را نه تنها از ذهن کسانی که شاهد گناه او بوده اند، پاک می کنم، بلکه از یاد ملائکه مقرب خود نیز می زدایم.
از آیات و روایات استفاده مى‏شود که توبه مخصوص گناه ویژه‏اى نیست . شخص خاصى را نیز شامل نمى‏شود. خداوند نسبت به هر عمل گناه و هر ظلم و ستم و اسرافى، وعده پذیرش توبه را داده، در آیه: «توبوا الى الله جمیعاً»؛ (2) هر گناهکارى دعوت به توبه شده‏ است. و در این جهت فرقى بین گناه کبیره و صغیره نیست.
توبه هر گاه حقیقى و واقعى باشد و از اعماق جان برخیزد و جامع شرایط باشد و واقعاً از گناهى که مرتکب شده ، احساس خجلت و ندامت کند و خود را در پیشگاه خدا شرمنده ببیند و در صدد کسب رضاى حق تعالى باشد, مقبول درگاه احدیت واقع شده، آثار و برکاتش نمایان مى گردد. هر چند گناه، بزرگ یا بسیار باشد.
حقیقت توبه، پشیمانی از گناه و قصد و عزم جدی برای ترک آن است. اگر کسی به این حالت دست یافت، حقیقت توبه در او محقق شده است. چنین شخصی امیدوار باشد خداوند او را بخشیده است.
رسول خدا صلوات الله علیه مى‏فرمایند: «الندم من الذنب توبة‏». (3)
پشیمانی شما از انجام گناه، بهترین دلیل بر آن است که عزم تان بر توبه جدی است. همین که از عمل خود پشیمان هستید، کفایت می کند. اما بهتر است استغفار کنید. رسول خدا در گفتار حکیمانه اى آن را سلاح گنهکار، براى دفاع از خویشتن در برابر دشمن (گناه و عقوبتش ) شمرده اند :
«سِلاحُ الْمُذِنْبِ ، اَلإِسْتِغْفارُ ؛ (4) اسلحه گنهکار ، طلب آمرش از خداوند است» .
همچنین حضرت استغفار را وسیله خوبى براى شست و شوى گناهان دانسته اند: «نعْمَ الْوَسیلَةُ ، اَلإِسْتِغْفارُ؛ (5) براى از بین بردن آثار شوم گناه استغفار خوب وسیله اى است».
دوست عزیز !
چه کسی در وفای به عهد راستگوتر از خداوند است؟ قرآن مجید وعده داده که خداوند توبه را از بندگانش می‌پذیرد. بنا بر این گناهکاری که به گناه خویش اعتراف دارد، از آن پشیمان است، عزم جدّی بر ترک گناه و جبران گناهان گذشته از حق النّاس و حق اللَّه دارد، باید به قبولی توبه خویش و رحمت و مغفرت خداوند امیدوار باشد.
در صورتی که بخواهید توبه شما اثرات عمیق تری داشته باشد، غسل توبه کنید . دو رکعت نماز توبه بخوانید. پس از آن 70 بار «استغفرالله ربی و اتوب الیه» بگویید . سپس به سجده بروید و گریه کنید.
برادر گرامي!
توبه واقعى ، پشیمانى و حسرت از کردار و گناه گذشته است که لازمه آن ، عزم بر ترک گناه در آینده و جبران گذشته ، اعم از حقوق الهى و حقوق مردمى مى باشد . وقتى توبه واقعاً انجام گرفت ،به نظر همه علماى اسلام در پیشگاه خداوند مقبول است . خداوند نه تنها به وسیله توبه , گناه را از بین مى برد, بلکه آن را به حسنه و نیکی مبدل مى کند.(6)با تحقق شرایطی که ذکر شد ، توبه نیز مورد قبول حق تعالى قرار مى گیرد . خداوند او را مي بخشد. بعد از توبه حالت انتظاری برای قبولی توبه وجود ندارد.
نکته:
یکی از شروط پذیرش توبه ادای حق الناس است . اگر کسی حق النّاس را ضایع کرده است، ابتدا باید آنان راضی شوند، سپس توبه و استغفار به درگاه خدا پذیرفته شود.تضییع حق دیگران گاهی جنبه مالی دارد. گاهی جنبه آبرویی .حق الناس اگر مربوطه به مال باشد، به هر ترتیبی باشد ،باید به صاحبش برگشت داده شود، گرچه از طریق پست و انداختن در خانه.اگر مربوط به غیر مال باشد ،مانند غیبت و تهمت ،در صورت امکان لازم است حلالیت طلبیده شود. در اين فروض دادن صدقه ، خواندن قران و انجام اعمال نیک كفايت نمي كند. اگر حلالیت خواهی مفسده ای داشته باشد، مثلاً باعث کدورت و ناراحتی بیش تر شود ،لازم نیست حلالیت خواهی شود ،بلکه باید انسان توبه کند و برای صاحب حق دعا و استغفار کند . بهتر است کاری انجام دهد و ثوابش را به او هدیه نماید.
موفق باشيد.

پی‌نوشت‌ها:
1. زمر (39) آیه 53.
2. نور (24) آیه 31 .
3. بحار الأنوار، علامة المجلسي، مؤسسة الوفاء، بيروت ، 1404 ه. ق، ج 77، ص 159 .
4. مستدرك الوسائل، محدث نوري، مؤسسة آل البيت (ع) ، قم، 1408 ه. ق ، ج 12 ، ص 122 .
5. همان ، ص 124 .
6. آیت الله مکارم شیرازی ، اخلاق در قرآن، انتشارات مدرسه علی بن ابی طالب، ج 1 ، ص 217 .