با سلام
ميخاستم بدونم آيا قرآن واقعا كلام خداست؟ از كجا معلوم ؟ لطفا با دليل منطقي چون من در اينكه قرآن كلام خداست شك دارم پس با حديث و روايات به اثبات نپردازين
و دوم اينكه جاودانگي قرآن و اينكه براي تمام زمانهاست پس چرا از علوم رايج امروز سخني در آن نيست (ذكر آيه لطفا)
ممنون ميشم جوابمو كامل بدين

پرسش: اثبات قرآن كلام خدا
شرح : با سلام ميخاستم بدونم آيا قرآن واقعا كلام خداست؟ از كجا معلوم ؟ لطفا با دليل منطقي چون من در اينكه قرآن كلام خداست شك دارم پس با حديث و روايات به اثبات نپردازين؟
پاسخ:
پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز
وجود قرآن دلالت می کند که از جانب خداست و غیر خدا حتی پیامبر را توان بر انشای چنین کتابی نیست. با صراحت تمام هم اعلام کرده که از جانب خداست و پیامبر و غیر پیامبر را در ایجاد آن دخالتی نیست . خود را آیت خدایی شمرده و اعلام کرده اگر در خدایی بودن قرآن شک دارید و مرا ساخته بشر از جمله پیامبر می دانید و معتقدید و مدعی هستید که بشر را توان انشای چنین کتابی هست ، پس یک سوره مثل سوره های من بیاورید و به جامعه عرضه کنید و در معرض قضاوت سخن شناسان قرار دهید.
با وجود آن که دشمنان از صدر اسلام در صدد بودند که آسمانی بودن قرآن را انکار کنند و آن را ساخته ذهن پیامبر یا دیگران معرفی کنند ، ولی نتوانستند به مبارزه طلبی قرآن پاسخ دهند و تا ابد هم نخواهند توانست . الان سرسخت ترین دشمن اسلام ، یهودیان صهیونیست هستند که از تمام امکانات شان برای نابودی اسلام استفاده می کنند، لیکن تاکنون نتوانسته‌اند حتی یک سوره مثل قرآن را بنویسند.
قرآن مجید از جهات گوناگون معجزه است و خدایی بودن خود را فریاد می زند. چند نمونه را ذکر می‌کنیم :
- از جنبه های اعجاز قرآن فصاحت و بلاغت آن است. قرآن از فصاحت و بلاغتی برخوردار است که از عهده بشر خارج است. از این رو عرب جاهلی که در فصاحت و بلاغت و شعر و ادب تخصص بلکه نبوغ داشت، وقتی در برابر قرآن قرار گرفت و در فصاحت آن دقت کرد، به معجزه بودن آن پی برد و اظهار عجز و ناتوانی نمود. به سبب اعجاز فصاحتی قرآن ، عده‌ای از آنان وحی بودن قرآن را پذیرفته و نبوت پیامبر اسلام را تصدیق نمودند . بقیه نیز گر چه ایمان نیاوردند، ولی هماوردی نکردند . عجز خود را از آوردن حتی سوره ای کوچک فریاد زدند و این خود بزرگ ترین دلیل بر آسمانی بودن قرآن است. ثابت می‌کند که آوردن کتابی مثل قرآن از دایره قدرت بشر بیرون است . بنا بر این قرآن بهترین گواه بر آسمانی بودن خویش است.
- همه قبول دارند که رسول خدا (ص) امی یعنی درس نخوانده بود ، ولی با وجود این، کتابی آورد که پر است از معارف عقلی و دقایق علمی و فلسفی ، به طوری که این کتاب افکار فلاسفه و دانشمندان را به خود جلب کرده و متفکران شرق و غرب عالم را مبهوت و متحیر ساخته است.
امی و درس ناخوانده بودن پیامبر و بیگانه بودن ایشان و محیط زندگی شان از دانش روز و ناتوانی او از مراحل ابتدایی خواندن و نوشتن که معلوم همگان بود ، بهترین دلیل بر این است که قرآن محصول فکر و فهم ایشان یا تعلیم گرفته از دیگران نبوده است . پیامبر پیش هیچ کسی زانوی شاگردی به زمین نزده است . از هیچ کس تعلیم نگرفته و قبل از بعثت هیچ سخن و کلامی شبیه قرآن از او شنیده نشده و این معارف و آیات به ناگاه بر زبان او جاری شد .
قرآن بر این موضوع تکیه کرده و آن را یکی از نشانه های آسمانی بودن خود شمرده است:
و ما کنت تتلوا من قبله من کتاب و لا تخطه بیمینک اذا لارتاب المبطلون؛(1)
پیش از نزول قرآن هیچ نوشته ای را نمی خواندی و با دست راست خود (که وسیله نوشتن است)نمی نوشتی . اگر قبلا می خواندی و می نوشتی، یاوه گویان شک و تهمت به وجود می آوردند.
و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان ؛(2)
قرآن را که روح و حیات است، از امر خود بر تو وحی کردیم . قبلا نمی دانستی نوشته و ایمان چیست.
این آیات صراحت دارد که پیامبر قبل از نزول قرآن با خواندن و نوشتن و معارف بلند قرآن بیگانه بوده ، این ها نه تراوش ذهن او، بلکه نازل شده از جانب خداوند حکیم است.
-دلیل محکم دیگر بر وحی بودن و آسمانی بودن قرآن و این که حتی آیه ای از جانب پیامبر نمی باشد ، این است که پیامبر مومن و خدا ترس و راستگو بود . در ایمان و خداترسی و راستگویی هیچ شکی نیست. چنین کسی هیچ گاه به خود اجازه نمی دهد تراوش فکر و ذهن خود را به خدا و آسمان نسبت دهد، زیرا یقین دارد که نسبت دادن مطلبی به خدا، افترا به خدا و بزرگ ترین گناه است و با قهر خدا مواجه خواهد شد و هیچ قدرتی نیست تا او را از قهر خدا برهاند.
اگر افرادی غیر از پیامبر بودند، ممکن بود به خود این جرات را بدهند که مطالب ساخته ذهن و روح خود را به خدا نسبت دهند تا بهتر مقبول خلق گردد، ولی از مومن بی نظیری چون پیامبر با آن مرحله خداترسی چنین کاری محال است .
قرآن افترا و نسبت دادن چیزی را به خدا بزرگ ترین گناهان می شمارد :
و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا ؛(3)
چه کی ستمکارتر از کسی است که به دروغ چیزی به خدا ببندد؟!
از زبان پیامبر اعلام می کند که از خدا چنان ترسی دارد که هیچ گاه چیزی بر خدا نمی بندد، زیرا می داند کسی نمی تواند نگهدار او از قهر خدا باشد:
قل ان افتریته فلا تملکون لی من الله شیئا ؛(4)
بگو اگر آن را به خدا بسته باشم ، نمی توانید در قبال خدا مالک و نگهدار من باشید.
بارها بود که مسئله ای پیش می آمد یا سوالی مطرح می گردید و پیامبر جواب و حکم آن را نمی دانست .منتظر نزول وحی می نشست تا جواب و حکم آن را بگیرد. در مکه که پیامبر زیر ذره بین قریش بود، تعدادی از یهود آمدند و سوال هایی از رسول خدا مطرح کردند . پیامبر به پشتگرمی وحی، وعده جواب در فردا را به آنان داد . خدا برای تادیب پیامبر و تعلیم پیروان ایشان چندین روز نزول وحی را به تاخیر انداخت ،به نحوی که مشرکان شایعه کردند که خدای محمد با او قهر کرده و او را واگذارده است(5).
طبیعی است که اگر قرآن جوشش روح و روان پیامبر بود، حضرت جواب آنان را به تاخیر نمی انداخت تا دشمنان شادکام گردند و دوستان اندوهگین شوند و...
با توجه به دلایلی که گذشت، نمی توان گمان کرد قرآن جوشش روح پیامبر یا تعلیم دیگران به او بوده ، قطعا این آیات و سوره ها از عالم غیب بر قلب ایشان نقش بسته ،ایشان مامور به ابلاغ آن ها بوده است.
پی نوشت ها:
1. عنکبوت(29)،آیه 48.
2. شوری(42)،آیه 52.
3. انعام(7)،آیه 21 و آیات فراوان دیگر.
4. احقاف(46)،آیه 8.
5.مکارم شیرازی ناصر ، تفسير نمونه، - ، تهران ، دار الکتب الاسلامیه ، 1374 ش، ج12،ص385.

پرسش: دوم اينكه جاودانگي قرآن و اينكه براي تمام زمانهاست. پس چرا از علوم رايج امروز سخني در آن نيست (ذكر آيه لطفا) ممنون ميشم جوابمو كامل بدين؟
پاسخ:

اگر بدانیم چرا قرآن نازل شده و چه نیازی به نزول آن بوده و هدف نزول قرآن چیست، جواب این سؤال روشن می گردد.
خداوند حکیم است و خلقت را برای رسیدن به غایت کمال ایجاد کرده، برای رسیدن هر موجودی به کمال ، راهنمایی لازم را برایش صورت داده که هدایت تکوینی و غریزی است که در موجودات وجود دارد:
ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی(1)
پروردگار ما کسی است که به هر چیزی خلقت مناسب داد و آنگاه آن را هدایت کرد.
انسان نیز یکی از مخلوقات خداست که به اراده او از اختیار و آزادی برخوردار است . اقتضای خیر و شر دارد . باید به کمال و سعادت هدایت گردد. خداوند برای خلقت این موجود برگزیده اش، چند قوه در وجودش قرار داد ،از جمله هدایت غریزی که موجودات دارند . هدایت عقلی به واسطه قوه عقل که در وجودش به ودیعه نهاده است . با وجود این دو قوه هدایتگر ، انسان نمی تواند تمام نیاز هدایتی اش را برآورده سازد،زیرا قوای غریزی او بیشتر هدایتگر او در امور مادی و محسوس است . قوای عقلی اش نیز محدود می باشد . توانایی شناخت همه زوایا و نقاط ناپیدای مسیرش را ندارد . اگر دستگیری نشود ، گمراه شده یا از رسیدن به قله کمال باز می ماند. در قیامت بر خدایش حجت خواهد داشت که به غایت کمال ، هدایتم نکردی . حاشا که خدا نیاز موجودی را برآورده نشده واگذارد.
خداوند برای برآوردن نیاز هدایتی انسان و بستن راه حجت بر او، هدایت وحیانی را به بشر هدیه کرد تا در پرتو وحی به نقاط ناپیدای مسیر علم یابد . مسیر کمال و سعادت را به روشنی ببیند . پیمودن آن برایش میسر شود.
اگر هدایت وحیانی نباشد ، بشر با کمک عقل و غریزه نمی تواند تمام راه هدایت را تا قله کمال شناسایی کند . از رسیدن به کمال محروم بوده یا به وادی گمراهی خواهد افتاد :
کما ارسلنا فیکم رسولا منکم یتلوا علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلمکم الکتاب و الحکمه و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون(2)
و انزل الله علیک الکتاب و الحکمة و علمک ما لم تکن تعلم (3)
در دو آیه بالا خطاب به پیامبر و مردم تاکید شده که وحی برای شما رهاوردی معرفتی دارد . اگر نباشد ، تو ای پیامبر و شما ای مردم ، راهی برای رسیدن به آن معرفت ندارید.
بنا بر این بشر برای همیشه تاریخ به هدایت و معرفت وحیانی نیازمند است . امروز و تا قیامت ما با همه پیشرفت علم و تجربه و... به هدایت وحیانی قرآن نیازمندیم. هدایت وحیانی در قالب قرآن به ما عطا شده تا از آن ارتزاق کنیم . نیاز هدایتی خود را برآورده سازیم . امروز بی نیاز از وحی جدید هستیم، اما بی نیاز از وحی قرآن نیستیم . این نکته اصلی است که باید مورد توجه واقع گردد.
بنا بر این هدف قرآن برآوردن نیاز معرفتی و هدایتی انسان نسبت به راه عبد و بنده شدن و به کمال رسیدن از بعد معنوی و معرفتی است نه رساندن به کمال علم تجربی و زندگی مادی.
بشر با توجه به حس کنجکاوی و عقل پویشگر و تجربی اش می تواند راز و رمز های خلقت را کشف کند و با دست یابی به تکنولوژی، تسلط خود را بر جهان افزایش دهد و علوم تجربی و مادی اش را پیش ببرد. قرآن برای رفع این نیاز نازل نشده که خود بشر این نیازش را با تلاش و تامل و تجربه و تحقیق برآورده می سازد.
پی نوشت ها:
1. طه(20)،آیه 50.
2. بقره(2)،آیه 151.
3. نساء(4)،آیه 113.