پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

با سلام، آيا فرشته نكير ومنكر براي همه با قيافه هاي ترسناك مي آيند؟

پرسشگر گرامی باسلام و تشکر و تسلیت ایام عزای امام حسین (ع)
احتضار، دروازه ورود به عالم آخرت است و در لحظات احتضار، چشم برزخی انسان بینا شده و با توجه به جایگاه و مقام ایمانی اش، با صحنه های زیبا و شادی آور یا زشت و هولناک مواجه می شود. در آن لحظات محتضر امامان و ملائکه قبض روح را متناسب با وضعیت ایمانی خود می بیند. اگر مؤمن باشد، آنان را در چهره رحمت و مهر و عطوفت می بیند و اگر گناهکار و کافر باشد، در چهره قهر و غضب .
روایات زیر حکایت از این مطلب است:
ولملك الموت أعوان من ملائكة الرحمة والنقمة يصدرون عن أمره؛ (1)
امام علی فرمود:
حضرت عزرائیل یارانی از ملائکه رحمت و عذاب دارد که به امر او جان افراد را می گیرند.
من أحبني وجدني عند مماته بحيث يحب ، ومن أبغضني وجدني عند مماته بحيث يكره.(2)
ایشان فرمود:
آن که مرا دوست بدارد ، هنگام مرگ مرا در چهره ای دوست داشتنی می ببیند و آن که مرا دشمن بدارد، در چهره ای خشن و ناخوشایند .
قال رسول الله صلى الله عليه وآله :
إن هؤلاء الكاتمين لصفة رسول الله صلى الله عليه وآله والجاحدين لحلية علي ولي الله إذا أتاهم ملك الموت ليقبض أرواحهم أتاهم بأفظع المناظر وأقبح الوجوه ، (3)
رسول خدا فرمود:
کسانی که نبوت رسول الله و ولایت امیر مؤمنان را کتمان کنند و بدان کافر باشند، ملک الموت را در ترسناک ترین چهره می بینند که برای قبض روحشان می آید (و طبیعی است که مؤمنان به نبوت و ولایت بر عکس، ملک الموت را در زیباترین و شادی آورترین صورت می بینند.)
والله لا يبغضني عبد أبدا يموت على بغضي إلا رآني عند موته حيث يكره ، ولا يحبني عبد أبدا فيموت على حبي إلا رآني عند موته حيث يحب ،(4)
امام علی فرمود:
کسی که بر بغض من بمیرد، مرا در چهره ترسناکی ببیند و کسی که بر محبت من بمیرد، مرا در چهره دلربایی مشاهده کند.
و در روایات داریم که :
نکیر و منکر، دو ملکی هستند که در قبر برای سؤال از کافران می آیند و ترسناک می باشند اما برای مؤمنان دو ملک دیگر می آید که بشیر و مبشر، نام دارند و زیبا و آرامش دهنده و بشارت آورند.(5)
پی نوشت ها:
1. بحار الأنوار ، مجلسي ، ج 6 ، ص 141.
2. همان، ص 188.
3. همان،190.
4. همان،ص199.
5. اوائل المقالات، شیخ مفید، ص76.