پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

سلام مدتی است مسئله ای منو آزار می ده و منو دچار بی هویتی و پوچی کرده بطوری که فکر می کنم زندگی مو با یادگیری مسائل مذهبی و عمل کردن به اونها و پرهیز از گناهان هدر دادم و چیزی جز سختی نتیجه ای برام نداشته. و دیگه علاقه ای به این راه و یاد گیری بیشتری به مسائل مذهبی ندارم و و هر وقت قصد خوندن قرآن یا تفسیر و یا کتب دیگر دینی میکنم با این افکار دست بر می دارم . این موضوعی که منو دچار شک و تردید کرده اینه که چرا اسلام در همه ی جهان بخش نشد تا حجت بر همه تمام بشه مگه قرار نبود با آمدن قرآن حجت بر همه تمام بشه و همه به اسلام روی بیاورن. چرا کسانی در کشورهای خارجی همه نوع لذت رو از زندگی باید ببرن از رابطه های جنسی گرفته تا جشن و آواز و موسیقی و رقص و......... و هیچ گناهی براشون نوشته نمی شه چون حجت بر آنها تمام نشده و یا در عرف آنها رابطه جنسی اشکال نداره یا همجنس بازی مجاز ویا مشروب در آنجا مجازو آنها فکر میکنن اینطور زندگی صحیح است و با توجه به فقه شیعه هر کس فکر کند که کاری که می کند صحیح است اگر خلاف شرع باشد چون فکر می کده عمل صحیحی انجام می داده اشکالی نداره و تنها در یک مورد است که مراجع ما گفتن اشکال داره آن هم غسل است که حتما باید یاد گرفت و اگر اشتباه کند نمازها و روزه ها باطل است.(من در استفتائات مراجع محترم تقلید این را خواندم) آنها حتی با محارم رابطه برقرار میکنند مشروب می خورند می رقصند همجنس بازی میکنن و...........................وو یا چون دنیشون تحریف شده و و مردم عادی مسئولیتی ندارن هر کار ی می خواهند میکنند..... بعد از مرگ هم بخاطر اینکه حجت بهشون تمام نشده بود و نمی دونستن درست چیه و غلط چیه به بهشت میرن و خدا عذرشونو می پذریه. اما ببخشید شما نمی تونید بگید اینطور نیست چون در همان استفتائاتی که گفتم در مورد تشخیص کافر گفته شده چون در غرب تبلیغ بدی در مورد اسلام هست و آنها نمی دانند واقعیت چیست کافر محسوب نمی شوند. اماحالا مسلمانها بخصوص شیعه که همه چیو نجس میدونن باید از همه چیز پرهیز کنیم و توبه هم کنیم حالا شاید بهشت رفتیم. خودومون عذاب بدیم نمی دونم این آب کر یا این آب قلیل یا رقصیدن حرام یا رابطه جنسی حرام حتما باید ازدواج کنی بعد ویا .................از همه نظر باید خودمونو حفظ کنیم تا به بهشت بریم اما خارجی ها و حتی آدمهایی که تو کشور اسلامی زندگی کردن و می کنن اگر مطالعه دینی نداشته باشن و سراغ یادگیری مسائل دینی نرن هم تو این دنیا لذت می برن هم اونجا(با توجه به استفتائات مراجع بزرگ ) آیا با عدل خدا سازگار ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا همه جا اسلام کسترش پیدا نکرد تا همه یکسان اعمالشون مورد برسی قرار بگیره. حتی این قضیه تو خود مسلمانها هم هست از طرفی تو رساله ها نوشته باید احکامی رو که معمولا با اون سرکار داریم واجب یاد بگیریم.اما اگه کسی یاد نگیره و خودش فکر می کنه درست انجام می ده و بعد بفهم غلط اشکال نداره.مثلا یکی فکر میکنه بین آب کر و قلیل فرقی نیست خوب زندگیش راحتر از کسی که این فرق و می دونه پس به من بگید چرا باید به سراغ یاد گیری مسائل دینی بریم و خودمونو بدبخت و بیچاره و محدود کنیم چرا مثل من که تا وقتی احکامو یاد نگرفته بودم زندگیم بهتر بود تا الان .خوب اگه یاد نگیرم حسابو کتاب ما هم راحت تر ای کاش زود تر اینو می فهمیدم . واقعا چرا باید سراغ یادگیری مسائل دینی رفت وقتی مسئولیت بیشتر میشه مثلا تا وقتی ندونی اگر گناهی کنیم و ندونیم اشکال نداره و اگر عمل نیک کنیم ثواب می بریم اما اگر بدونی گناه کنیم عذاب داره و عمل نیک هم خوب ثواب . واقعا چه ارزشی داره پرهیز من مسلمان (بخصوص شیعه)با مسلمانی که هیچ چیزو رعایت نمی کنه چون نمی دونه و یا خارجی هایی که حجت بهشون تمام نشده و همه نوع حرامو می کنن و قرار همه به بهشت بریم .واقعا این عادلانه است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خواهشا اینون نگید که چون کسی که بیشتر می دونه اگر عمل کنه پاداش کامل اون عمل نصیبش میشه .چون اگه نکنه عذاب می بینه اما کسی که نمی دونه نه. چرا اینها رو زودتر به ما نمی گید تا الکی سراغ مسائل مذهبی و یاد گیری اون نریم و زندگیمون سخت نشه و وقت و عمرمون بی جهت تلف نشه. چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حالا من دچار پوچی شدم می بینید چقدر سخته فقطی بفهمی یک عمر خودتو عذاب دادی بخاطر آخرت اما کسانی که گناه می کنن هم در این دنیا وهم آخرت بخاطر ندونستن لذت می برن. شما میگید گناه خیرو برکتو می بره درسته ؟حالا چرا خیر برکت گناه کارو نمیره از هر نظر مثلا خارجی ها خدا به اونها زیبایی بی نظیری داده و همچنان این نعمت و به آنها می ده و از وقتی روابط نامشروع در کشور ما هم زیاد شده چهرهای بچه ها داره زیبا تر میشه بچه ها ی ماهم اکثرا شبیه خارجی شدند موهای بور چشمانی رنگی.اینها نشانه یچیست شما خودتان میگویید هیچ کاری بی حکمت نیست و خدا هم در قرآن گفته که چهرهای شما را در رحم مادر ترسیم میکنیم. آیا این نشانه ی آن نیست چون بخاطر جهالت آنها گناه صورت گرفته خدا رحمت را از آنها دریغ نمی کند و آنها را سیراب می کند از رحمت بی انتهای خود.نگویید که به شرایط خاصی بستگی داره چهره زیبا می دانم منظورتان چیست اما خانواده های مذهبی مثلا خانواده ی مراجع محترم که اینها را رعایت میکنن چرا از این نعمت برخوردار نیستند آیا نمی تواند دلیل این باشد بخاطر فهم زیاد مسائل و رعایت نکردن بعضی چیزها چهر ه ی بچه های آنها زیبا نشده و حتی چهر ه خودشان که از خلنواده های مذهبی بودند آیا توجیهی دیگر دارد؟مگر اینکه بخواهیم خودمان را بزور توجیه کنیم. مسئله من در خانواده ی یکی از آشناها دیدم شخصی از کودکی تا نوجوانی دارای چهره ی زشتی بوده و اما با بزرگتر شدن و شروع به گناه چهره ی بسیار زیبایی پیدا کرده و همچنان دارای این چهره زیبا با توجه به سن زیادی که پیدا کرده دارد اما شخص دیگری از کودکی تا نوجوانی بسیار زیبا بوده اما چون نماز خوان بوده و یک مدت دچار روابط مثلا نامشروع شده بود چهره زیبای خود را از دست داده و روز به روز هم داره زشت تر میشه و فقط گناهش این بوده که معتقد تر بوده و می دونسته همین .مگر این در ست نیسته که آثار گناه در چهره شخص گناه کار پیدا می شه که فقط در مورد این بیچاره بوده چون اطلاعات داشته اما شخص اول نه.خواهشا اینو نگید که خوب شخص اول به حال خودش رها شده چون همین شخص دوم باعث هدایت شخص اول شده .اینهم آثاری که من دیدم .حالا به چه امیدی زندگی کنم وقتی با خوندن کتابهای بسیار زیاد زندگی رو برای خودم سخت کردم فقط به جرم دونستن فقط می تونم خدا رو شکر کنم که زود فهمیدم وگرنه تصمیم به تحصیلات حوزوی هم داشتم وگرنه دیگه بدبخت می شدم. حالا شما بگید با این خستگی چه کنم اینقدر خوردمو توجیه کردم خسته شدم و وقتی با خوندن استفتائات مراجع بزرگ متوجه شدم چقدر می تونستم راحت زنگی کنم اما نکردم خیلی عذاب می بیبنم. همیشه یا نمی رسیم و یا وقتی می رسیم خیلی دیره دیر دیر دیر

پرسش 1:
چرا اسلام در همه جهان پخش نشد تا حجت بر همه تمام بشه ؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
سوالي كه مطرح نموديد ، سال گذشته با كمي اختصار و البته با آيدي ديگري براي ما ارسال شده بود و پاسخي كامل هم به آن داده شد ، اما گويا با آن پاسخ چندان مشكل تان حل نشد ؛ در هر حال سوال پاسخ مجددي به ضميمه پاسخ قبلي ارائه مي شود :
يك اشتباه كوچك و دركي اشتباه از يك حقيقت ديني باعث شد كه به چنين شبهه و دغدغه فكري و ذهني مبتلا شويد . اميدواريم كه با توضيحات ما حقيقت را به روشني دريابيد . از تقواي گذشته خود و تلاشي كه در مسير درك و عمل به مفاهيم ديني به كار بسته ايد ،خوشحال و شاكر باشيد .
چرا اسلام در همه جهان پخش نشد و به صورت ديني فراگير درنيامد ؟
اسلام ديني همه گير و براي همه انسان ها تا انتهاي عمر دنياست اما اين امر مستلزم آن نيست كه اسلام در زماني كوتاه يا طولاني مدت در سراسر عالم سيطره پيدا كند . در شرق و غرب عالم احدي نباشد مگر آن كه به اين دين ايمان آورده باشد ؛ اصولا اگر بنا بود كه با نوعي اعجاز و قدرت الهي اين دين رشد يابد و مردم همه نقاط جهان به قدرت الهي نسبت به اين دين مومن گردند ،ديگر ضرورتي براي اين همه تلاش و مجاهدت پيامبر و ائمه و بزرگان دين وجود نداشت .
حقيقت يك دين باور عقلاني و نوعي عقيده دروني است . پذيرش و قبول يك فكر و عقيده نيازمند رسيدن به حقانيت آن از طريق خاص فكري و استدلالي و فطري است . به زور و اجبار و فشار يا راهكارهاي ديگر نمي توان درستي و حقانيت يك فكر را به ديگران تحميل نمود ، به همين خاطر انبيا و اوليا همواره تلاش نمودند تا با حركت فكري و فرهنگي در صدد ترويج تفكرات و آيين خود برآيند . توده جامعه را به سمت تفكر آسماني خود بكشانند . اگر كوشش و مبارزه عملي هم در اين راه وجود داشت ،براي مقابله با ظالمان و مانعان اين مسير بود .
نتيجه تلاش و كوشش عملي و فكري و فرهنگي آن شد كه اكنون به رغم همه فشارها و تلاش هاي صورت گرفته در مسير تبليغ و ترويج اسلام، اين دين بزرگ تبديل به دين دوم عالم شده ، بعد از مسيحيت مهم ترين دين مردمان جهان است.آمار بيش ترين گروش آن هم در بين اقشار تحصيل كرده و فرهيخته در سراسر جهان به اين دين تعلق دارد ؛ پس حقانيت اسلام و فراگير بودن آن و حجيت قرآن براي همه مردم بشر منافاتي با وضعيت فعلي جهان و ميزان آگاهي مردمان از حقيقت اين دين ندارد .بلكه مويد اين امر هم معتقد بودن مردماني در همه قاره ها به اين دين است .شايد كشوري نباشد كه تعداد كم يا زيادي مسلمان را به خود اختصاص نداده باشد ، به علاوه حجم گرايش مردمان مناطق گوناگون جهان به اين دين نيز حكايت از پذيرش اين تفكر در بين همه فرهنگ ها و تفكرات جهان دارد .

پرسش 2:
2- چرا کساني در کشورهاي خارجي همه نوع لذت رو از زندگي بايد ببرن، از رابطه هاي جنسي گرفته تا جشن و آواز و موسيقي و رقص و......... و هيچ گناهي براشون نوشته نمي شه چون حجت بر آن ها تمام نشده و يا در عرف آن ها رابطه جنسي اشکال نداره يا همجنس بازي مجاز ويا مشروب در آن جا مجاز و آن ها فکر مي کنن اين طور زندگي صحيح است و با توجه به فقه شيعه هر کس فکر کند که کاري که مي کند صحيح است اگر خلاف شرع باشد چون فکر مي کرده عمل صحيحي انجام مي داده اشکالي نداره و تنها در يک مورد است که مراجع ما گفتن اشکال داره ،آن هم غسل است که حتما بايد ياد گرفت و اگر اشتباه کند نمازها و روزه ها باطل است.( در استفتائات مراجع محترم تقليد اين را خواندم) آن ها حتي با محارم رابطه برقرار مي کنند ،مشروب مي خورند، مي رقصند ،همجنس بازي مي کنن و...و يا چون دينشون تحريف شده و و مردم عادي مسئوليتي ندارن ،هر کار ي مي خواهند مي کنند..... بعد از مرگ هم به خاطر اينکه حجت بهشون تمام نشده بود و نمي دونستن درست چيه و غلط چيه، به بهشت مي رن و خدا عذرشونو مي پذيره. اما ببخشيد شما نمي تونيد بگيد اين طور نيست چون در همان استفتائاتي که گفتم
پاسخ:
در تبيين مساله دچار نوعي اشتباه مبنايي شده و تصوير درستي از نوع نگاه و رفتار مردمان جهان نداريد ؛ تنها بخش كوچكي از مردمان مناطق مسيحي نشين ،آن هم مناطق غير كاتوليك را مد نظر قرارداديد كه جمعيتي حد اكثر 2 درصد جهان را تشكيل مي دهند ، در حالي كه در مناطق گوناگون جهان انسان هاي معتقد به مذاهب واديان مختلف وجود دارند كه براي خود تفكرات و آداب و رسوم و شريعت هاي سخت و آسان گوناگوني دارند .
در غير از كشورهاي مسلمان ، مناطق يهودي نشين عالم كه داراي شريعتي به مراتب سخت تر از شريعت اسلام هستند و همچنين بخش اعظم جنوب و شرق آسيا هم كه به تفكرات بودايي ،ذن ، هندو و مانند آن گرايش دارند ، به باورهاي رفتاري مختلفي معتقدند . براي خود آيين عملي و شريعت نسبتا دشواري دارند كه اجازه انجام بسياري از رفتارها ر ا به آن ها نمي دهد .
حتي در مناطق بدوي و قبيله اي آفريقا و آمريكاي جنوبي هم گرايش هاي آييني قومي و قبيله اي سفت و سختي وجود دارد كه افراد مومن به آن تفكرات را در انجام بسياري از امور محدود كرده، اجازه انجام هركاري را به آن ها نمي دهد ، به همين خاطر اين مردمان از بسياري لذت هاي طبيعي و عادي كه ما از آن ها بهره مي بريم، محرومند و اجازه انجام آن ها را ندارند .
حتي در مورد يهوديان و مردمان مغرب زمين كه نوع زندگي آن ها مقياس شما قرار گرفته است، نيز دچار اشتباه هستيد ،زيرا هرچند در تفكر مسيحي حجم شريعت بسيار محدود شده و كمرنگ به نظر مي رسد ، اما در هر حال بسياري از رفتارها به طور صريح در اين تفكر گناه و حرام دانسته مي شود .هر نوع رابطه جنسي خارج از محدوده ازدواج شرعي و هر نوع انحراف جنسي ديگر مانند همجنس بازي بر اساس همه تفكرات و مذاهب مسيحي حرام و مستحق عقوبت و نيازمند توبه است .
اصولا بسياري از اين اعمال در همين كشورها جرم محسوب مي شود . به شكلي تابوي فرهنگي هم به حساب مي آيد ، هرچند ارتباط ما با اين فرهنگ ها از طريق رسانه هايي است كه حقيقت رفتاري اين جوامع را به درستي به ما منتقل نمي كنند. در بين مردمان همين كشورها هم بسياري از اموري كه نام برديد ، مذموم و مطرود است . بدنه جامعه اين گناهان را بر نمي تابد . اين اعمال را شنيع و غير انساني مي داند . افراد مرتبط با اين رفتارها هنوز كه هنوز است ، در جوامع غربي در اقليت و تا حدي در انزوا هستند .
به همين دليل فرايند اعتراف پيش كشيش در برابر انجام اين قبيل اعمال امري كاملا پذيرفته شده محسوب مي شود .به رغم رواج برخي رفتارها مانند روابط نامشروع و... در اين كشورها ، هيچ كس در گناه بودن اين امورترديدي به خود راه نمي دهد ؛ در حقيقت عوامل اصلي تبليغ و ترويج اين گونه اباحي گري ها و رفتارهاي شنيع كساني هستند كه معتقد به ايمان مسيحي نبوده، عملا خود را منكر اديان آسماني يا خدا معرفي مي كنند و آده ايست يا آگنوستيك محسوب مي شوند .
هرچند اسلام كامل ترين دين آسماني و جامع ترين دستورعمل خداوند براي رسيدن به كمال انسان و دستيابي به مراتب والاي سعادت دنيوي و اخروي است ، اما اگر كسي مسلمان نبود، محكوم به نوعي آزادي و بي قيدي نيست .
اگر فرد يا افرادي به دلايل گوناگون امكان دسترسي به حقيقت دين اسلام نداشتند ، تكليف شان چيست ؟آيا در همه كارهاي شان آزاد و مجاز به انجام هر عملي هستند ؟ يا آن كه خداوند براي آن ها تكاليف و مسئوليت هايي قرار داده است و در قيامت نسبت به چگونگي برخورد با تكاليف مورد بازخواست قرار مي گيرند ؟
در تفكر اسلامي به هيچ وجه اين نگاه تبعيض آميز قابل قبول نيست؛ بر اساس آموزه‌هاي وحياني انسان از دو طريق هدايت مي‌شود :
يکي از طريق بيروني که معارف وحياني است .
ديگري طريق دروني که عبارت از عقل آدمي است . عقل مثل آموزه‌هاي دين حجت خداوند بر بشر است . باعث اتمام حجت بر انسان مي‌شود. در روايت زيبايي آمده است:
«خداوند بر مردم دو نوع حجت دارند،
يکي حجت ظاهري و ديگر حجت باطني، اما حجت ظاهر انبيا و ائمه‌اند، اما حجت باطني عبارت از عقل خرد آدميان است».(1)
بنابر اين به فرض مردمان کشورهاي غربي از فيض درک معارف اسلام بي‌نصيب مانده و به اصطلاح حقايق اين دين بر آن ها عرضه نشده باشد، ولي به طور يقين از موهبت عقل و خرد برخوردارند . نقاط ابهام و يقيني البطلان تفكر سنتي خود را ادراك مي نمايند ، همچنين انديشمندان توانا در ميان آن ها وجود دارند كه به كمك آن ها مي‌توانند به حکم عقل عمل نموده آ به سوي شناخت حق روي بياورند يا طبق عقل شان عمل کرده و از انجام کارهاي ضد اخلاقي و مخالف با فطرت و خلقيات انساني دوري نمايند.
آن ها هم به حكم عقل و منطق و فطرت انساني خود و هم به حكم دين و مذهب خود كه بسياري از احكام‌آن ها با اسلام مشترك است ، مسئوليت داشته و مورد بازخواست الهي قرار مي گيرند. بنابراين تصور آن كه ايشان هرگونه عمل و رفتار نمايند، اهل بهشت خواهند بود و درمورد اعمال و رفتارشان مورد بازخواست قرار نمي گيرند ،تفكري كاملا مردود و نادرست است .
پس اكثر مواردي كه بيان كرديد ،مانند روابط نامشروع و همجنس بازي و روابط با محارم و... در همه شرايع اديان موجود (چه آسماني و چه غير آسماني) عملي حرام و مذموم و مستحق مجازات خوانده مي شود . لااقل از منظر عقل و فطرت انساني بسياري از اين امور، عملي مذموم محسوب مي گردد .در هر حال فرد در قيامت به واسطه مخالفت با حكم عقل و بينش خود مجازات مي گردند و اين رفتارها بي حساب نخواهد بود .
با توجه به آنچه گفته شد، تا حدودي حقيقت در مورد فتوايي كه نقل كرديد و نظر علما در خصوص گناهكار نبودن فردي كه از نادرستي عملش مطلع نيست ،روشن مي شود ؛ زيرا آنچه گفتيد، در همه اديان و مذاهب مطرود و مذموم است .فاعل اين كارها خود مي داند كه گنهكار است .در نتيجه مستحق مجازات به حساب مي آيد ، حتي اگر اين گونه نباشد ،لااقل خود مي فهمد كه اين كار مورد پذيرش عقل و فطرت انساني نيست .انجام آن دوري از حقيقت وجودي انساني است . اگر حقيقتي در وراي اين عالم باشد ،چه بسا در برابر خرد گريزي او را مواخذه نمايد .
پس در خصوص اكثريت اعمال ناشايست و معاصي حجت بر همه انسان ها تمام شده است ،اما اگر عملي نه از منظر دين و آيين فرد قبيح باشد و نه عقل خود او نادرستي آن را درك نمايد مانند مصرف مشروبات الكلي يا رقص ، آن هم در محدوده بسيار معين و غيرافراطي ، آيا بي اطلاعي اين فرد از گناه بودن اين عمل، ناشي ازكوتاهي از درك حقيقت دين و آيين حق در اين دوره زماني بوده ؟
در حقيقت نوع جهل افراد در اين گونه از امور به دو صورت است :
يا فرد واقعا دين و آيين خود را دين حق يافته و بر اساس تحقيق و درك عقلاني خود در درستي آيين سنتي خود بدان پايبند است . در نتيجه در گناه ندانستن عمل مزبور تقصيري ندارد. جاهل قاصر به حساب مي آيد ؛
يا فرد در رهيافت به دين حق و شناخت عمل گناه از غير گناه ،سهل انگاري و كوتاهي كرده، بلكه بر خلاف حكم عقل خود در نادرستي و اشكالات روشن تفكر سنتي خود باز نسبت به تحقيق در مورد دين حق تعلل ورزيده ؛ در اين صورت در عدم درك گناهان جاهل مقصر محسوب مي گردد .
از نظر همه مراجع بخشيده بودن عمل فرد مرتكب گناهان كه از گناه بودن آن غفلت دارد، مربوط به افراد قاصر است، يعني مسلماناني كه از گناه بودن اين عمل ناخواسته آگاه نشدند يا غير مسلماناني كه ازاساس در درك دين اسلام و حقايق آن محرومند، نه اكثريت افراد در جوامع غير مسلمان كه به هيچ وجه در برابر اعمال و رفتارهاي شنيع خود آزاد و بي مجازات نخواهند بود .
اين قبيل افراد به طور کلي دو دسته‌اند:
عده‌اي‌ از آن ها قاصرند، يعني واقعاً از آموزه‌هاي دين آسماني بي‌خبرند.
اين عده که تعدادشان بسيار اندک است ، در آخرت گرفتار عذاب نخواهند شد، ولي وارد بهشت به معني كامل كلمه هم نمي‌شوند، چون بهشت از آن کساني است که ايمان و عمل صالح دارند .بهشت در واقع نتيجه و پيامدهاي عمل درست آدمي است. اين عده اگر بر اساس دين و شريعتي كه اطمينان بر درستي آن داشتند و همچنين بر اساس حكم عقل عمل نمايند ، پاداش آن رفتارها را خواهند ديد .
اما عده‌اي ديگر که مقصرند ، يعني در شناخت اسلام و عمل به احکام دين کوتاهي کردند و گناه کارند، بي‌ترديد در قيامت شديدترين عذاب‌ها را خواهند ديد ؛ البته اين افراد خود به گرو هاي مختلفي تقسيم مي شوند ،
بخشي توده عادي جامعه را تشكيل مي دهد كه ميزان عذاب آن ها بسته به حجم پايبندي شان به آيين خود و مباني معرفتي مسيحيت و مانند آن است . در برابر تك تك گناهاني كه بر اساس مذهب خود انجام دادند و همچنين همه رفتارهايي كه مخالف فطرت و اخلاق انساني بود ،مستحق عذاب و مجازاتند ، اما چه بسا در نهايت از عذاب نجات يابند ،ولي در هر حال به بهشت منتقل نمي شوند .
بعضي که معاندند، يعني كاملا لزوم وجود خدا و بطلان تفكر مسيحي و اديان خود را دريافتند اما در شناخت دين حق كوتاهي كرده ،بلكه به انكار درستي و حقانيت اسلام پرداختند ، به طور جاودان و ابدي در آتش مي‌سوزند . اما در هر حال مي توان گفت چه بسا اين افراد در بهترين حالت هيچ گاه وضعيت يك مسلمان معتقد به حقايق آسماني را هرچند گرفتار گناه و لغزش و اشتباه باشد ندارند .نعمت و رفع عذابي كه از روي نا‌آگاهي براي فرد حاصل مي شود، قابل مقايسه با نعمت درك آگاهانه حقيقت نيست .
نجات، کمال، رستگاري و امتياز در شناخت حقايق و ايمان به آن و عمل به آن است و نه بي‌خبري از آن، پس اگر انسان‌هايي که در کشور غير اسلامي زندگي مي‌کنند ، از شناخت اسلام و احکام نوراني آن بي‌نصيب‌اند، در واقع از امتياز و کمالاتي محروم و بي‌نصيب اند که مسلمانان از آن برخوردارند . عملا سعادت ابدي و لذت و شكوه بهشت جاويدان را پيش رو نخواهند داشت .
عمل به احكام دين اسلام ، نه تنها براي سعادت اخروي ما آمده ‌، بلكه براي سعادت و خوشبختي انسان ها در دنياست. اگرفرد يا جامعه اي به اين دستورات عمل نكرد و نادرستي اين رفتارها را ادراك ننمود ، هرچند در ظاهر لذتي از انجام اين امور خواهد برد ، اما در حقيقت گرفتار ناملايمات و معضلات گوناگون جسمي و روحي فردي و بحران هاي مختلف اجتماعي خواهد شد كه امروزه جهان غرب به وضوح با آن ها دست به گريبان است .
در واقع ممكن است كه گناه يك فرد به نوعي عذاب اخروي را براي او به دنبال نداشته باشد ، اما در عين حال عوارض طبيعي و آثار وضعي اين اعمال كه سعادت دنيوي بشر را نيز تهديد مي كند، از اين اعمال جدا نمي شود ، همان گونه كه فردي نادانسته مشروب بخورد ،يقينا براي او گناه به حساب نمي آيد ، اما مستي و زوال عقل و لطمات جسمي اين عمل ناخواسته را نمي توان از آن جدا دانست .

پي‌نوشت‌:
1. اصول کافي، ج 1، کتاب العقل والجهل، ص 16، نشر دار الکتب الاسلاميه، تهران، بي‌تا.

پرسش 3:
شما مي گيد گناه خيرو برکتو مي بره . چرا خير برکت گناه کارو نمي ره از هر نظر مثلا خارجي ها خدا به اون ها زيبايي بي نظيري داده و همچنان اين نعمتو به آن ها مي ده و از وقتي روابط نامشروع در کشور ما هم زياد شده چهرهاي بچه ها داره زيبا تر مي شه .بچه ها ي ماهم اکثرا شبيه خارجي شدند. موهاي بور. چشماني رنگي.اين ها نشانه چيست............
پاسخ:
در مورد زيبايي خارجي ها هرچند نكته بسيار سطحي و ساده انگارانه اي گفتيد اما بحث ما درخصوص غير مسلمانان و افرادي است كه به حقيقت اسلام راه نيافتند ،نه انسان هاي بخش معيني از اروپا و آمريكا ؛
در واقع هرچند معيار ها در زيبايي كاملا نسبي و متفاوت است ، اما حتي از همان لحاظ مورد نظر شما ، قضاوت تان نه در خصوص خود غربي ها صادق است و نه غير آن ها ، چون اولا اكثريت غير مسلمانان را مردمان آفريقا و آسياي ميانه و جنوب شرقي آسيا و اقيانوسيه و آمريكاي جنوبي تشكيل مي دهند كه از نظر زيبايي ظاهري قابل قياس با مسلمانان كشورهايي مانند ايران و لبنان و تركيه و آذربايجان و... نيستند .
ثانيا اصولا خود مردمان اروپا و آمريكا هم در بخش هاي مختلف قيافه هاي متفاوتي دارند و زيبايي همساني ندارند ، بلكه حتي در بهترين شرايط وقتي از نزديك با اين افراد مواجه مي شويد ، در مي يابيد كه نسبت به قيافه آن ها و زيبايي مورد نظر دچار اشتباه بوديد و حقيقت آن گونه مي پنداشتيد نبود .
جالب آن كه در آمريكا موارد متعددي ديده شده كه ملكه زيبايي در اين كشورها از نژادهايي غير غربي انتخاب مي شود، يعني افراد معدود غير بومي ساكن در اين كشور به عنوان زيباترين فرد برگزيده مي شوند ،چنان كه چند سال قبل فردي افغاني و در سال جاري فردي لبناني ملكه زيبايي شناخته شد .
اين مطالب ارزش بيان نداشت اما براي روشن شدن نادرستي تفكر شما لازم بودكه بيان شود ، اما در نگاه دقيق علمي از نظر پزشكي بشر به سمت زيبايي نسل هاي آينده مي رود، زيرا در ميزان رعايت مقررات و ضوابط پزشكي و تغذيه و مراحل رشد جنين در دوران حاملگي و جلوگيري از بيماري هايي كه موجب نقص جسمي يا بيماري هاي گوناگون مي شود ، پيشرفت هاي چشم گيري صورت گرفته ، رعايت همه اين موارد به زيباتر شدن نسل هاي بعدي مي انجامد .
در حقيقت اين مساله هيچ ارتباطي با ترويج گناه در جامعه و تفاسير مضحكي از اين دست ندارد ، هرچند ما معتقديم كه انجام برخي گناهان آثار وضعي خود را به دنبال دارد ، اما نتيجه عادي اين اعمال زشتي هاي روحي و اخلاقي است ،نه زشتي جمال و چهره ظاهري .
به علاوه اگر در معارف ديني بر تاثير گذاري اعمال بر زيبايي چهره تاكيد شده ،مثلا گفته شده كه افراد نماز شب خوان زيباتر از ديگران هستند، اولا اين زيبايي نوعي زيبايي معنوي و روحي است كه آثار خود را به نوعي در قيافه ظاهري نشان مي دهد .
ثانيا اين بدان معنا نيست كه افراد غير نماز شب خوان يا گنهكار روز به روز زشت تر مي شوند .
در هر حال به نظر مي رسد اين تفكرات مبنا و پايه اي ندارد . حقيقت درك صحيح حقايق عالم و عمل به آن ها براي رسيدن به سعادت دنيا و آخرت را فداي تصورات سطحي و ناشي از تمايل به برخي رفتارهاي به ظاهر لذت بخش اما در واقع بسيار زشت و داراي عواقب سوء نكرده ، در عين حال از لذت هاي مجاز و حلال كه خداوند براي بشر قرارداده ،خود را بي نصيب نگردانيد .
اگر در هر مورد خاصي سوال و ابهامي براي تان باقي ماند، با كمال ميل پاسخگو خواهيم بود .