پرسش:
چه کسی وظیفه نابودی اسرائیل را به عهده جمهوری اسلامی ایران قرار داده، در حالیکه توان نظامی برابری ندارند؟!
پاسخ:
اکنون بیش از 4 دهه است که جمهوری اسلامی شعار نابودی اسرائیل را سر میدهد و ملت ایران هزینههای سرسامآوری در این زمینه پرداخت کرده است، اما موفقیت چندانی به دست نیاورده. ظاهرا مسئولان جمهوری اسلامی توجه ندارند که دولت اسرائیل یک قدرت هستهای است و میتواند با یک حمله هستهای جمهوری اسلامی را نابود کند. اینک نوبت این پرسش است که اساسا وظیفه نابودی اسرائیل از کجا و بر چه مبنایی در زمره وظایف جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است؟ آیا اکنون با ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی، وقت آن نرسیده تا اهداف سیاست خارجی خود را دقیقتر تعریف کند و در برخی شعارهای گذشته بازنگری نماید؟
موضع جمهوری اسلامی ایران در برابر رژیم صهیونیستی از ابعاد مختلف قابل بررسی است. ابعاد ایدئولوژیکی، جغرافیایی، انسانی، سیاسی و امنیتی از جمله عوامل موثر بر موضع ایران در برابر اسرائیل است.
1. عوامل موثر بر موضع جمهوری اسلامی ایران در برابر اسرائیل
الف- عوامل ایدئولوژیکی موثر بر موضع ایران در برابر رژیم صهیونیستی؛
پیشینه دشمنی قوم یهود با اسلام و مسلمانان به دوران صدر اسلام باز میگردد. قرآن بارها به دشمنی آشکار و پنهان یهودیان با اسلام و پیامبر(ص) اشاره یا تصریح کرده و تاکید میکند «یهودیان در زمره بزرگترین دشمنان مسلمانان» هستند.(1) مطالعه تاریخ یهود نشان میدهد که آنان به فرموده تورات، منتظر ظهور آخرین پیامبر بودند و از این رو به مدینه کوچ کردند، اما پس از ظهور اسلام، به بهانههای واهی از جمله اینکه پیامبر اسلام(ص) از قوم یهود نیست از ایمان به او سر باز زدند و به دشمنی با مسلمانان روی آوردند؛ با پیامبر(ص) پیمان بستند، اما پیمان را شکستند و با دشمنان پیامبر(ص)(مشرکان) همدست و همداستان شدند و پیامبر(ص) ناچار به جهاد با آنان شد و ایشان را از مدینه اخراج کرد.(2)
بیتردید این پیشینه تاریخی و دینی در روابط امروز یهودیان و مسلمانان تاثیر دارد، اما امروز بطور خاص در مساله فلسطین، مسائل دیگری نیز تاثیر گذاشته است. مردم فلسطین مورد ظلم و ستم واقع شده اند و آموزههای دینی و اسلامی بر دفاع از مظلوم، حتی اگر مسلمان نباشد، تصریح دارد.(3) روشن است که اگر مظلوم، مسلمان باشد، به طریق اولی دفاع از وی واجب است. بر اساس این دلایل، باید علت ظلم، که رژیم صهیونیستی است، از بین برود.
ب- عوامل جغرافیایی موثر بر موضع ایران در برابر رژیم صهیونیستی؛
ایران در یکی از مهم ترین مناطق استراتژیک جهان قرار گرفته است. ما چه بخواهیم چه نخواهیم درگیر مسائل منطقهای و حتی برخی مسائل فرامنطقهای و جهانی هستیم. تسلط ایران بر تنگه هرمز که بیش از «30 درصد انرژی جهان» از آن عبور میکند،(4) از جمله عوامل اهمیت جغرافیایی ایران است. همچنین ایران، «مسیر امن، ارزان و نزدیک اتصال شرق دور به اروپا و غرب» است که بر اهمیت ژئوپولتیکی آن میافزاید.
ناهمخوانی سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران با منافع دولت اسرائیل، باعث توطئه این رژیم علیه موجودیت جهوری اسلامی ایران شده است. اسرائیل و هم پیمانان وی ترجیح میدهند، یک نظام سیاسی همسو با منافع آنان در این منطقه حساس و استراتژیک، حاکم باشد، از این رو از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در صدد نابودی نظام سیاسی اسلامی برآمدند. جمهوری اسلامی ایران نیز متقابلا از منافع حیاتی و بقای خویش دفاع میکند؛ بنابراین هنگامی که دشمن به دنبال نابودی ما باشد، طبیعی است که ما هم موضع متقابلی اتخاذ نماییم.
ج- عوامل انسانی موثر بر موضع ایران در برابر رژیم صهیونیستی؛
از آغاز پیدایش دولت اسرائیل در منطقه فلسطین، خون هزاران انسان بیگناه، ریخته و پایمال شده است. ده ها هزار زن و کودک به پای رژیم اسرائیل قربانی شده اند. میلیون ها نفر از خانه و کاشانه خود رانده شده تا یهودیان جایگزین آنان شوند. در دو دهه اخیر و با محاصره غزه توسط دولت اسرائیل، یک فاجعه انسانی بزرگ در این منطقه رقم خورده است. در دو ماهه اخیر، ما شاهد جنایات بی سابقه در تاریخ انسانی در فلسطین هستیم.(5)
آیا براستی میتوانیم به عنوان یک انسان در برابر این همه خونریزی، ساکت بمانیم؟! وظیفه انسانی تمامی دولتها ایجاب میکند، از حقوق انسانی مردم فلسطین در برابر دولت اسرائیل دفاع کنند. رفتارهای دولت اسرائیل در طول حدود 8 دهه گذشته نشان میدهد که به راه حلهای سیاسی و مسلامتآمیز، التزامی ندارد؛ بنابراین تنها راه مقابله با اسرائیل، مقاومت و نابودی آن است.
د- عوامل سیاسی و امنیتی موثر بر موضع ایران در برابر رژیم صهیونیستی؛
تغییر نظام سیاسی در ایران، نظام سیاسی حاکم بر کشور را از یک دولت هم پیمان با غرب به یک دولت متخاصم با آن بدل ساخت. طبعا دولت اسرائیل در پازل منافع دولتهای غربی تعریف میشود. خصومت نظام سیاسی جدید ایران با غرب، به معنای خصومت میان ایران جدید و دولت اسرائیل نیز بوده و هست.
از سوی دیگر، به دلایلی که بیان شد، موجودیت دولت اسرائیل در تقابل با نظام جمهوری اسلامی ایران قرار میگیرد. رژیم صهیونیستی بارها بصورت آشکار و پنهان تلاش کرده تا ضربات مهلکی بر جمهوری اسلامی ایران وارد سازد. «ترور دانشمندان برجسته، خرابکاری در سایتهای هستهای کشور و تلاش برای گسترش آشوب داخلی در ایران» از جمله این اقدامات است. بنابراین جمهوری اسلامی به دلایل سیاسی و امنیتی در مقابل اسرائیل ایستاده است.
2. مقایسه توان نظامی ایران و اسرائیل
در متن سوال به نکته مهمی اشاره شده و آن «توانایی برتر نظامی اسرائیل» است. ظاهرا مراد از توانایی برتر نظامی، برخورداری رژیم اسرائیل از «بمب اتم» است. در دوران جنگ سرد، تجهیز کشورها به بمب اتمی، نوعی «بازدارندگی» محسوب میشد، اما باید توجه داشته باشیم که قدرت نظامی اسرائیل طی چند ماه گذشته به خوبی در معرض دید جهانیان نهاده شده است. سلاحهای اتمی اسرائیل حتی در برابر حماس، که یک گروه شبه نظامی بسیار محدود است، بازدارندگی نداشت؛ بنابراین چگونه میتواند در برابر قدرت منطقهای ایران که از موشکهای دوربرد نقطهزن و هایپرسونیک برخوردار است، بازدارنده باشد!؟ ضمن آنکه ایران سرزمین بسیار وسیعی است و توانایی ایران برای ضربهزدن به اسرائیل بسیار بیشتر از رژیم صهیونیستیِ مجهز به سلاح هستهای است.
اگر مخاصمه میان رژیم اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران را بر مبنای «نظریه بازیها»(6) ارزیابی و تحلیل کنیم، روشن میشود که حاصل بازی میان ایران و اسرائیل از طرف اسرائیل همیشه صفر است، اما از طرف ایران، هرگز صفر نیست؛ البته پرداختی(هزینه) بالایی دارد؛ به عبارت ساده، جمهوری اسلامی ایران، به دلیل گستردگی سرزمینی و تکثر مکانی سلاحهای دوربرد، توانایی واردساختن «ضربه دوم»(7) به اسرائیل را داراست و ضربه دوم به اسرائیل میتواند به نابوی کل اسرائیل منجر شود. بنابراین آنچه در متن سوال از نابرابری توان نظامی گفته شده، اتفاقا به ضرر اسرائیل و به نفع جمهوری اسلامی ایران است.
3. موضع دموکراتیک جمهوری اسلامی ایران در مساله فلسطین
تبلیغات زیادی در رسانه های بین المللی انجام شده و میشود که هدف آن نشان دادن «یهودی ستیزی» به ویژه از سوی جمهوری اسلامی ایران است. گاهی به بیان امام خمینی استناد میشود که اسرائیل غده سرطانی است و باید از بین برود.(8) تصور بسیاری از مردم و تحلیل گران بر آن است که این جمله رهبر فقید انقلاب اسلامی، بر قصد جمهوری اسلامی ایران برای حمله نظامی به سرزمینهای تحت اشغال دولت اسرائیل دلالت دارد، اما این تصور اشتباه است.
اولا مساویدانستن دولت اسرائیل و رژیم صهیونیستی با «یهودیت»، یک اشتباه استراتژیک و یا خطای آگاهانه برخی رسانههای جهانی است. مساوی دانستن یهودیت با اسرائیل مانند آن است که اسلام را مساوی اعراب بدانیم!
ثانیا در روابط خارجی از دو نوع سیاست سخن گفته میشود؛ «سیاستهای اعلامی» و «سیاستهای اعمالی»(9) سیاستهای اعلامی یعنی مواضع یک کشور که در سطح جهانی اعلام میشود تا دنیا از موضع آن کشور درباره موضوعات مختلف آگاه شود و لزوما اقدامی در جهت تحقق آن سیاستها، انجام نمیشود، اما مراد از سیاستهای اعمالی، سیاستهایی است که هر کشوری به دنبال تحقق آن است. در قضیه فلسطین، نابودی اسرائیل در زمره سیاستهای اعلامی جمهوری اسلامی ایران است، اما موضع اعمالی جمهوری اسلامی ایران، یک موضع کاملا دموکراتیک است. جمهوری اسلامی ایران رسما اعلام کرده قضیه فلسطین باید با «مشارکت تمامی مذاهب، قومیتها و آوارگان فلسطینی در یک انتخابات آزاد»، حل و فصل شود. هم اصل نظام سیاسی در این کشور تعیین شود و هم تمامی افراد صاحب حق در این سرزمین(نه کسانی که به زور زمینهای دیگران را غصب کردهاند) در نظم جدید سیاسی فلسطین، نقش ایفا نمایند(10)
ثالثا باید توجه داشت که مطالعه بیانات و موضعگیریهای مقامات جمهوری اسلامی نشان میدهد که ایران معتقد است فلسطین باید به دست خود فلسطینیان آزاد و اداره شود. البته وظیفه دولتها و ملتهای اسلامی است تا به مردم مظلوم فلسطین کمک کنند، اما طرح آزادی فلسطین باید به دست خود فلسطینیان ترسیم و اجرا شود.(11) روشن است که تا زمانی که دولت غاصب صهیونیستی تسلیم روشهای دموکراتیک حل مساله فلسطین نشود، راهحل مقابله با آن، تنها و تنها از طریق مجاهدت و مقاومت است. اما در هر صورت ملت و جوانان فلسطینی نقش اساسی در آزادسازی این سرزمین ایفا میکنند و کشورهای مسلمان حامی آنان هستند. طبعا فرجام دولت غاصب صهیونیستی، چه به روش دموکراتیک و چه مقاومت، نابودی است. صهیونیستها آزادند تا روش نابودی خود را انتخاب کنند، چه روش دموکراتیک و چه روش جهاد و مقاومت، نابودی اسرائیل حتمی است و هزینههای انسانی آن بر عهده سران افراطی و خشونتطلب این رژیم منحوس است.
نتیجه:
عوامل مختلفی بر روابط ایران و اسرائیل اثر میگذارد؛ از جمله آن میتوان به «عوامل ایدئولوژیکی، عوامل جغرافیایی، عوامل انسانی و عوامل سیاسی و امنیتی» اشاره کرد. تاثیر این عوامل یکسان نیست، اما به هر روی رابطه تخاصمی میان ایران و رژیم صهیونیستی از این عوامل تاثیر میپذیرد. گرچه دولت اسرائیل دارای کلاهک هستهای است، اما به دلایلی که تبیین شد، جمهوری اسلامی ایران، توان واردساختن «ضربه دوم» به اسرائیل را دارد که میتواند به نابودی اسرائیل منجر شود؛ بنابراین حتی اگر نابودی اسرائیل در زمره سیاستهای اعمالی ایران باشد، ایران قدرت و امکانات تقابل با اسرائیل را دارد، اما موضع ایران در قبال اسرائیل، یک «موضع کاملا دموکراتیک» است که از طریق انتخابات محقق میشود و به تمامی مذاهب و اقلیتهای نژادی و دینی فلسطینی حق مشارکت و رای میدهد. صهیونیستها آزادند تا روش نابودی خود را انتخاب کنند، چه روش دموکراتیک و چه روش جهاد و مقاومت، نابودی اسرائیل حتمی و هزینههای انسانی آن بر عهده سران افراطی و خشونتطلب این رژیم منحوس است.
پی نوشت:
1 . سوره مائده، آیه 82.
2 . درباره روابط پیامبر(ص) و یهودیان نگاه کنید به کتاب «پیامبر (ص) و یهود مدینه» نوشته محمدحسین خوانین زاده».
3 . مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لَلْمُسْلِمینْ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»(هر کس صداى مظلومى را بشنود که از مسلمانان کمک مى طلبد، و به کمک او نشتابد مسلمان نیست). کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج 2، ص 164.
4 . فلاح تبار، نصرالله، «تنگه استراتژیک و ژئوپلیتیک هرمز و نقش راهبردی ایران»، ص 19.
5 . وضعیت انسانی در غزه چنان اسفبار است که صدای آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل نیز درآمده است. غزه ـ مرکز اطلاع رسانی فلسطین، سازمان ملل: جهان شاهد وقوع فاجعه انسانی در نوار غزه است، سایت مرکز اطلاع رسانی فلسطین، 20 دسامبر 2023، B2n.ir/z85205 .
6 . دوئرتی، جیمز، فالتزگراف، نظریههای متعارض در روابط بین االملل، ص 779.
7 . . second strike. راهبرد ضربه دوم برای مقابله با تهدیدات هستهای در دوران جنگ سرد مورد توجه واقع شد. آمریکا و شوروی برای مقابله با تهدیدات هستهای یکدیگر، به تنوع مکانی استقرار و نگهداری سلاحهای اتمی خود روی آوردند تا در صورت حمله هستهای طرف مقابل، بخشی از توان هستهای آنان باقی بماند و آنان امکان وارد کردن ضربه دوم را پس از ضربه اول دشمن داشته باشند. رفیعی، سیدرضا، معرفی ابعاد فنی، سیاسی-کاربردی و حقوقی سلاحهای هسته ای، سایت جنگاوران، B2n.ir/w12377.
8 . خمینی، سیدروح الله، صحیفه امام، ج 15، ص 519.
9 . مفهوم «سیاست اعلامی و اعمالی» امروزه به مفاهیم متداولی تبدیل شده است که بصورت گسترده در ادبیات دولتمردان، کارشناسان و رسانه ها در موضوعات مختلف به کار میرود.
10 . طرح دموکراتیک جمهوری اسلامی ایران، چهارمرحلهای است. یک، بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین آباواجدادی خود. دو، برگزاری انتخابات با مشارکت مردم اصلی فلسطین؛ اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی. سه، تشکیل نظام سیاسی منتخبِ اکثریت براساس رفراندوم. چهار، تصمیم گیری از سوی نظام سیاسی منتخبِ اکثریت برای سایر ساکنین در فلسطین اشغالی که مردم اصلی آن محسوب نمیشوند. مقام معظم رهبری، طرح پیشنهادی رهبر انقلاب برای حل مسئله فلسطین، سایت khamenei.ir؛ 9/4/1395، https://khl.ink/f/33642 .
11 . این موضع، به کرات در بیان مقامات رسمی جمهوری اسلامی بیان شده است؛ به عنوان نمونه در موضع گیری رهبر انقلاب پس از عملیات «طوفان الاقصی» در هفتم اکتبر 2023(15 مهرماه 1402) به این مساله تصریح شده است.