دختري 28 ساله هستم كه هميشه سعي كردم بيشتر از هر چيز مسائل ديني را رعايت كنم و نماز و روزه هم ميگيرم و خانواده ي تقريبا مذهبي دارم،از لحاظ ظاهري و جسمي هم مشكلي ندارم و ليسانس هم دارم ولي با اين سن يك بار هم موقعيت ازدواج نداشتم و خواستگاري نداشتم و براي همين احساس گناه ميكنم و حس ميكنم گناهاني باعث شده موقعيت ازدواج فراهم نشه.لطفا منو راهنمايي كنيد كه چه گناهاني مانع اين امر مي شود؟
عدم موفقيت در آمدن خواستگار براي دختر، مي تواند به چند علت باشد. با بررسي علل احتمالي كه در ذيل بيان مي گردد، مي توان به حذف يا تعديل آنها پرداخته و به ياري خداوند و با انتخابي مناسب همسري شايسته برگزيد. البته اين نكات به صورت كلي بيان مي شود و ممكن است هيچيك از اين موارد در زندگي شما صدق نكند.
1. قصور يا تقصير خود دختر: ممكن است خداي نخواسته اشتباه يا خطايي از دختر سر زده باشد كه موجب سلب اعتماد از او شده باشد. در اين صورت، توبه به درگاه خداوند و سربه راهي، باعث مي شود خداوند به او توجه كرده و با قدرت بي پايان خود، ذهن مردم را نيز پاك كند. بايد دانست كه استغفار يكي از دعاهايي است كه همواره براي رفع مشكلات موجود بر سر راه انسانهاي مومن مفيد و سفارش شده است.
2. قصور يا تقصير اعضاي خانواده: اگر يكي از اعضاي خانواده خلافي كرده، بايد خود را براي تغيير سرنوشت دختر خانواده اصلاح كند.
3. نقص عضو يا مشكل جسمي دختر: براي جبران اين گونه نقص ها و حتي نقص جدي در زيبايي، دختر بايد استعدادها را شناسايي و شكوفا سازد. بروز توانمندي هاي دختر، اين نقص ها را جبران مي كند.
4. محله نامناسب براي زندگي: اگر خانواده دختر محترم است و در محله اي نامناسب (محله بدنام و جرم خيز) زندگي مي كنند، بايد هجرت كنند. هجرت، حركتي مقدس است كه شايد يكي از مصاديقش همين جا باشد.
5. انزوا جويي دختر: دختر به سبب كمرويي يا هر علت ديگر، انزواجويي مي كند كه درست نيست. او مي تواند با حفظ عفت و رعايت ضوبط اخلاقي و شرعي، در مجامع و محافل مناسب حضور يابد. تا زماني كه مادران نيازمند عروس يا واسطه ها دختر را نبينند و نشناسند، چگونه به خواستگاري او بروند؟ مجالس عمومي زنانه و مساجد محل مكان خوبي است كه زناني كه به عنوان واسطه در ازدواج شناخته مي شوند، در اين مكان ها دخترهاي دم بخت را به ديگران معرفي مي كنند.
6. نبودن همتا براي دختر: گاهي به عنوان مثال دختر تحصيل كرده، در محيطي كوچك زندگي مي كند كه خواستگار مناسب كه همشأن او باشد پيدا نمي شود. در اين حالت دو پيشنهاد وجود دارد.
1. خانواده دختر مهاجرت كند.
2. سطح توقع خود را پايين آورده و سطح تحصيلات خواستگاران را از شروط خود بردارد. البته به دلايل فرهنگي و اينكه بهتر است طرفين از لحاظ فرهنگي همتا باشند، توصيه ما به عدم مهاجرت است.
در پايان اين قسمت تاكيد مي كنيم؛ قطعا هر گناهي هم كه انجام داده باشيد خداوند بخشنده و مهربان است و شما را پس از استغفار خواهد بخشيد. از شما مي خواهيم با تفسيرهاي اشتباه از علل نيامدن خواستگار خود را دچار افسردگي نكنيد.
لطفا در ادامه به نكات ذيل توجه فرماييد:
1. افسردگي موجب مي شود افراد تنها نكات منفي را ببينند و موقتا قادر به ديدن جنبه هاي مثبت زندگي شان نيستند. در صورتي كه احساس غمي بزرگ همواره شما را در خودتان نگه داشته است، در اسرع وقت با مراجعه به يك روانشناس معتبر در شهر محل زندگي خود، مشكل خودرا با او در ميان بگذاريد.
2. از دوستان و خانواده كمك بگيريد. حمايت اجتماعي يكي از مهم ترين فاكتورها در كنار آمدن با فقدان است. از دوستان و افرادي كه به حرف هايتان گوش مي دهند و به شما براي رسيدن به كمالات انساني انگيزه مي دهند كمك بگيريد. گذراندن وقت با ديگران ممكن است كه در ابتداي كار برايتان دشوار باشد. اما كمكتان مي كند بفهميد كه كسان ديگري هم در زندگيتان هستند كه نگران شما هستند و حمايت تان مي كنند. در موقعيت فعلي، دوستان باايمان و همجنس بهترين گزينه است.
3. درست است كه واقعيت برطرف شدن اين نياز شماست. اما اين بدان معنا نيست كه اميد خود را از دست بدهيد. هر دختر مؤمني مثل شما داراي تقديري بس مثبت است. تقدير مثبت دير يا زود فرا خواهد رسيد. با تقويت روحيه مذهبي و توكل به خداوند، مانع بروز روحيه ياس و نااميدي شويد. ايجاد ياس از حربه هاي اصلي شيطان است كه البته با ايجاد توجيهات و تزيين زشتيها در صدد به انحراف كشيدن انسانهاست. همچنين بايد توجه داشت كه، كم بودن خواستگار مناسب براي بسياري از دختران (كه به امري رايج، نه در ميان دختران نازيبا يا كوتاه قد، بلكه در ميان عموم دختران زيبا و نازيبا مبدل شده است) دليل بر غير خواستني بودن نيست.
4. از تمركز بر اموري كه به نحوي از حيطه اختيار شما (نيامدن خواستگار)تا حدي خارج است، به شدت پرهيز كنيد. با دورانديشي بيش تر، تمركز خود را به ساير امور اختياري مثبت منتقل نماييد. دعا و پناه بردن به خداوند زمينه ساز شادابي و طراوت روحيست. از دعاي افسرده ساز كه از وساوس شيطان است بشدت پرهيز كنيد. بنابراين سعي كنيد اعمال ديني خود را با طراوت بجا آوريد.
نكته قابل توجه و مهم؛ طرز برخورد با مشكلات زندگي است. اگر برخورد انفعالي و از روي ضعف باشد، انسان به يأس كشيده مي شود، زيرا با اين كه توانمند است، خود را ضعيف مي پندارد و از خود انتظاراتي بيش از حد دارد و همه چيز را تيره و تار مي بيند. اما اگر برخورد و واكنش فعالي داشته باشد، توقع و انتظارات با واقعيات همخواني خواهد داشت، در نتيجه اميد به آينده كم فروغ نمي گردد.
در ضمن گاهي ميدانيم كه خدا چيزي را بيدليل نمي خواهد، اما هنوز به ايمان كامل و يقين دست نيافتهايم. با اين كه نمي دانيم رخداد واقعاً خواسته الهي است يا از سوء تدبير و سستي ما ناشي شده است. در اين حال بايد تفسير صحيح از حوادث داشت و نقش خود را در آنها بازخواني كنيم. يا صبر و تحمل خود را از دست داده و به نتايج زودرس چشم دوخته، كه اگر زود به خواسته و مطلوب خود دست نيابيم و نتيجه كارهايمان را زودتر نبينيم، به نااميدي دچار مي شويم .
توصيه هاي پاياني
1. در فعاليت هاي اجتماعي مثل مسجد، بسيج، كارهاي هنري دسته جمعي و مانند آن شركت كنيد و از اين طريق با افراد شاداب، فعال، متدين و در عين حال مثبت نگر معاشرت كنيد و براي خود دوستان زيادي به دست آوريد.
2. به سر و وضع و آراستگي ظاهري خود بيشتر برسيد واز شلختگي اجتناب كنيد. البته با رعايت حلال و حرام و اجتناب از خودآرايي در مقابل نامحرم.
3. ورزش را جزء ضروري ترين فعاليت هاي خود قرار دهيد. سعي كنيد ورزش را بصورت تخصصي انجام دهيد.
4. جلوگيري از افكار منفي به ذهن
5. فكر كردن به جنبههاي مثبت زندگي
6. همنشيني با افراد خوش اخلاق، با نشاط
7. سفرهاي تفريحي و زيارتي
8. برنامهريزي اوقات شبانهروزي و انجام به موقع كارها
9. كم كردن از فشار كاري يا ساير فشارهايي كه ميتواند در خستگي روحي مؤثر باشد.