پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
بررسی تلفات حملۀ ایران به اسرائیل
کوچک‌نمایی خسارت‌های وارشده به اسرائیل و آمریکا صحیح نیست؛ چراکه بر اساس گزارش‌های متعدد، ضربه‌های فراوانی به رژیم اسرائیل به‌ویژه مراکز حساس رژیم وارد شد.

پرسش:

 آیا این ادعا صحیح است که ایران حملات خوب و دقیقی به اسرائیل ندارد؛ چراکه اگر حملات دقیقی انجام می‌شد، آمار کشته‌های اسرائیل تا این اندازه پایین نبود؟

پاسخ:

انتظارها این‌گونه بود که بعد از عبور رژیم صهیونیستی از خطوط قرمز جدی نظام و با توجه به بانک بزرگ موشکی ادعایی ایران، ضربات ایران به سرزمین‌های اشغالی گسترده‌تر باشد؛ اما ایران اثبات کرده است که در پاسخ به تجاوز‌های آمریکا و اسرائیل، به شلیک موشک‌هایی با اهداف محدود بسنده می‌کند و تا حد ممکن موضوع را به‌سرعت به اتمام می‌رساند و دوباره به انتظار می‌نشیند تا تعدی بعدی که دوباره به طور محدود پاسخی بدهد. این چرخۀ منفعلانه همچنان ادامه و آثار منفی بسیاری دارد. اما پرسش این است که آیا این شیوه از عملیات و سیاست آفندی ایران در مقابل دشمن، مؤثر و مقتدرانه است؟ در پاسخ به این پرسش، ابتدا باید این نکته را در نظر داشت که عالم سیاست، عالم تدبیر و سنجش جوانب مختلف در مسائل و بحران‌هاست و نه عالم هیجان‌های نوجوانانه و و متهورانه. اگر سیاستمداری نتواند به‌درستی مسائل را تحلیل کند، گاهی چنان خود و دیگران را در باتلاق و تله فرو می‌اندازد که بیرون‌آمدن از آن اگر ممکن باشد، با تحمیل حقارت‌های مضاعف و خسارت‌های سنگین خواهد بود. دربارۀ پرسش پیش‌گفته، نکاتی در ادامه بیان خواهد شد.

1. واقعیت میدانی جنگ، تلفات و خسارات سنگین رژیم صهیونی

کوچک‌نمایی خسارت‌های وارشده به اسرائیل و آمریکا صحیح نیست؛ چراکه بر اساس گزارش‌های متعدد، ضربه‌های فراوانی به رژیم اسرائیل به‌ویژه مراکز حساس رژیم وارد شد که موجب در‌هم‌شکستن هیمنه دسترس‌ناپذیری اسرائیل است. خبرنگار تلوزیون BBC فارسی انگلستان بیان کرده بود ویرانی‌های امروز اسرائیل، ویرانی‌هایی بود که پیش از این در غزه و جنوب لبنان دیده بودیم (1). آمار دقیقی از کشته‌ها و آسیب‌های ایران به اسرائیل نیست و این مسئله نشان‌دهندۀ آسیب رژیم از افشای تلفات و خسارت‌ها دارد. تفاوت کشور عزیز ما با دشمن در این است که ما به شهیدان خود افتخار می‌کنیم و آنها کشته‌های خود را پنهان و نشانه‌ ضعف می‌دانند.

بعد از جنگ دوازده‌روزه، برای تمامی گزارشگران و تحلیل‌گران روشن شد که ایران بی‌شک توان آفندی جدی دارد؛ همچنین توان نقطه‌زنی و قدرت هولناک موشک‌های ایران افزون بر اینکه مورد اتفاق کارشناسان و ناظران خارجی است (2)، مقامات دشمن هم بدان معترف‌اند. «تساحی هانقبی» ـ مشاور امنیت داخلی رژیم صهیونیستی ـ سه روز بعد از آغاز جنگ دوازده‌روزه با اشاره به تهدید موشکی ایران گفت: «آنها هزاران موشک داشتند و هنوز هزاران موشک دیگر دارند. این نبردی نیست که بتواند به تهدید [آنها] پایان دهد» (3)؛ در‌حالی‌که با ترور و شهادت بسیاری از فرماندهان و دانشمندان اصلی هوافضای سپاه و هک‌شدن سامانه‌های ایران، دشمن تصور نمی‌کرد که ایران بتواند با این سرعت، توان آفندی خود را بازیابی کند و این‌گونه با دقت به دشمن ضربه بزند. توان هوافضای سپاه هم بخشی از توان آفندی نظامی ایران بود و نه تمام آن و دیگر توانمندی‌های آفندی ایران در این جنگ به کار گرفته نشدند. از همه مهم‌تر اینکه اگر ایران توان آفندی قدرتمندی نداشت، جبهه مقابل بدون هیچ ملاحظه‌ای، زیرساخت‌های اقتصادی و استراتژیک ایران را شخم زده بود؛ اما به دلیل آگاهی از توان مقابله‌به‌مثل ایران، تا کنون از این کار خودداری کرده است.

2. تفاوت روایت رسانه‌ای جنگ با ادارۀ جنگ در میدان واقعی

برخی در بیان میزان خسارت‌های طرفین، فقط روایت‌گری می‌کنند؛ درحالی‌که اگر خود مجبور به بازی نبرد باشند، متوجه خواهند شد که ادارۀ جنگ با روایت آن و گفتن از آمال و آرزوها بسیار متفاوت است. باید شرایط و واقعیت‌ها را درک کرد؛ درواقع افزون بر جنگ، کشور هم باید اداره شود و ادارۀ کشور، امری شوخی و تک‌بعدی نیست. بنابراین نباید وارد فرایندی شد که پیامدهای آن پیش‌بینی‌ناپذیر و موجب گستردگی افسارگسیخته و کنترل‌نشدنی خسارت‌های بعدی شود؛ ازاین‌رو نمایش قدرت نظامی باید حساب‌شده باشد، همان‌گونه که بانک اهداف جنگ میان ایران و اسرائیل و حامیانش، نظامی و هسته‌ای تعریف‌شده بود؛ چراکه به سود ما نبود بانک اهداف به سمت اقتصادی و زیربنایی تغییر جهت دهد. دو طرف به دلیل آسیب‌پذیری جدی در این حوزه، به گونه‌ای محدود بانک اهداف خود را انتخاب می‌کردند. انهدام مراکز حساس اقتصادی و زیربنایی ما که به دشواری و در فرایندی طولانی‌مدت در دوران تحریم‌های فلج‌کننده بنا شده و توسعه یافته بودند، کار چند دقیقه بود. البته رژیم هم به‌خوبی می‌دانست تبدیل بنادر حیاتی و مراکز اقتصادی اسرائیل به تلی از خاکستر، برای ایران امری کاملاً در دسترس است. اگرچه ایران از برتری خود استفاده کرد و به بخشی از زیرساخت‌های اقتصادی و استراتژیک اسرائیل تهاجم سنگینی کرد تا دشمن را متوجه آسیب‌پذیری جدی خود کند.

نکتۀ دیگر اینکه نمی‌توان به‌سادگی تصمیم به افزایش تلفات گرفت؛ چراکه افزایش پرحجم تلفات، شاید مطلوب ایران هم نباشد. تعداد چشمگیری از ساکنان سرزمین‌های اشغالی را دوملیتی‌ها، شهروندان آمریکایی و اروپایی تشکیل می‌دهند که کشته‌شدن آنان به همراه مرگ خانواده‌هایشان، با توجه به توان تبلیغاتی و رسانه‌ای غرب، پیامدهای بین‌المللی خوبی برای ایران ندارد (4)؛ چنانچه رژیم اسرائیل هم توان تلفات‌گیری گسترده از شهروندان ایرانی را داشت، اما این کار پیامدهای خسارت‌بار و سختی برای آنها در پی داشت.

3. اهمیت مدیریت درگیری برای جلوگیری از گسترش جنگ

گاهی رویکرد نظامی کشور، مطلوب برخی از نیروهای غیرتمند و سلحشور و مطابق با انتظار‌های آرمانی آنان نیست و در مواردی تا حدودی «قابل پیش‌بینی» شده است؛ اما اینکه افزون بر تنبیه و بازدارندگی، هدف شما از ضربه، اتمام یا ادامۀ جنگ باشد، متفاوت است. بسیاری از سیاست‌های جنگی ناظر بر مدیریت اتمام جنگ اتخاذ می‌شود؛ همان‌گونه که حمله به پایگاه‌های «عین‌الأسد» و «العدید» با عدم پاسخ ایالات متحده آمریکا مواجه گردید. این رویکرد آمریکا نیز پیش‌بینی‌پذیر شده است؛ به همین دلیل بلافاصله بعد از حمله آمریکا و پاسخ ایران، قیمت نفت نزولی شد (5).

سردار شهید حاجی‌زاده در واکنش به پرسش‌های نیروهای انقلابی در آبان ماه 1402 به‌صراحت بیان کرد: «حاج قاسم رو زدند، ما بیاییم وارد جنگ شویم. شروع کنیم یک جنگ تمام‌عیار را راه بیندازیم. خب، اینکه مثلاً بیاییم شروع کنیم پایگاه‌های آنها را یکی‌یکی بزنیم و آنها هم درگیری را شروع کنند؛ یک زدوخورد سنگین و یک جنگ حالا بگوییم یک‌ماهه، این منطقی بود؟ یعنی ما به نتیجه می‌رسیدیم؟ خب، بالاخره درگیر می‌شدیم. یک‌سری از آنها کشته می‌گرفتیم و آنها هم می‌آمدند و مثلاً یک ده‌هزار نفر، پانزده‌هزار نفر از ما ـ مردم عادی و نظامی ـ کشته می‌دادیم. کشور هم بالاخره یک آسیبی می‌دید، بالاخره یک ده، پانزده، بیست سال عقب می‌افتاد. این خب منطق ندارد. بالاخره مسئولین وقتی می‌نشینند دور هم، این نتیجه خوبی نیست برای ما که ما جنگ راه بیندازیم» (6).

بنابراین به‌سرعت جمع‌کردن بحران، نه به دلیل ضعف و پیش‌بینی‌پذیری مقامات ایران، بلکه به دلیل رشد تجربه و عقلانیت حکمرانی در مسئولان جمهوری اسلامی است. گاهی باید شش ماه بعد تن به توقف حملات داد، اما با خسارت‌های سرسام‌آور بیشتر و امتیازات کمتر؛ ازاین‌رو باید با توجه به واقعیت‌ها وارد فرایندی پرهزینه شد.

نتیجه:

توان آفندی ایران به گونه‌ای قدرتمند و بازدارنده است که کارشناسان و ناظران داخلی و خارجی بر آن اتفاق‌نظر دارند. بنابراین نباید توان آفندی ایران که تنها بخشی از آن در این جنگ به کار گرفته شد، کوچک‌نمایی شود. توانمندی آفندی ایران آن هم با وجود ترور ناگهانی فرماندهان اصلی هوافضای سپاه، موجب شد طرف مقابل ملاحظاتی داشته باشد و درنهایت وارد فرایند آتش‌بس شود. عرصه و میدان جنگ تنها یک طرف حکمرانی نیست و ادارۀ کشور با توجه به واقعیت‌های داخلی و خارجی نیز در دستور کار فرماندهان و تصمیم‌سازان عمیلاتی است. تغییر بانک اهداف، تله‌ای بود که ایران و طرف مقابل از آن اجتناب می‌کرد. بخشی از پیش‌بینی‌پذیری تصمیم‌های عملیاتی ایران ناشی از سیاست‌های عاقلانه برای اتمام بحران است، وگرنه سیاست آمریکا نیز در‌این‌باره قابل پیش‌بینی بود.

پی‌نوشت‌ها:

1. نفیسه کوهنورد؛ «پیروز این جنگ ایران است: رهبران کشور‌های منطقه هم بر همین عقیده هستند»؛ سایت تحلیلی خبری عصر ایران، 3/04/1404؛ در:

asriran.com/004UlC.

2. «بازتاب پاسخ موشکی ایران به حملات رژیم صهیونیستی در رسانه‌های بین‌المللی»؛ خبرگزاری ایرنا، 24/03/1404؛ در:

https://irna.ir/xjTQ65.

3. «اعتراف سنگین مشاور امنیت داخلی اسرائیل به توان موشکی ایران»؛ سایت‌خوان روزنامه دنیای اقتصاد، 26/03/1404؛ در:

https://donya-e-qtesad.com/fa/tiny/news-4188767.

4. فراموش نکنیم که اسرائیل برای ایران، رژیمی جعلی و غیررسمی است؛ درحالی‌که بسیاری از کشورهای دنیا، اسرائیل را کشوری عادی می‌دانند و با آن همکاری دارند.

5. «قیمت جهانی نفت و گاز به سطح قبل از جنگ رسید»؛ خبرگزاری تسنیم، 4/04/1404؛ در:

https://tn.ai/3342466.

6. «روایت سردار حاجی‌زاده از علت عدم جنگ با آمریکا»؛ پایگاه خبری تحلیلی تابناک، 18/08/1402؛ در:

https://www.tabnak.ir/00535R