چطور از گناه دور بمانیم

به نام خدا با سلام و خسته نباشيد به شما بنده يك سوال داشتم كه اگر پاسخ داده شود بسيار ممنون مي شوم ما بايد چكاري انجام دهيم كه گناه دور و ور ما نيايد و چگونه بايد نفس اماره بد را تحت كنترل خود در آورد لطفا راهكار بگوييد

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
تهذيب نفس و خودسازي تنها راه رستگاري ‌است0قرآن کريم مي فرمايد:
«‌قد افلح من تزکي؛(1) هر کس خود را تزکيه کرد، رستگار شد»
در آيه ديگر مي فرمايد: «‌قد أفلح من زکّاها و قد خاب من دسّاها؛(2) رستگار شد کسي که خود را تزکيه کرد و زيانکار است کسي که فريب نفس خود را خورد».
در خودسازي و جهاد با نفس نخست بايد به چند نکته اساسي توجه نمود:
1 - همان گونه که در تربيت و سلامت بدن، رياضت و ورزش لازم است، در خود سازي و تهذيب نفس نيز رياضت و مبارزه و جهاد با نفس ضرورت دارد.
2 - همان گونه که در پرورش اندام، از نرمش و فعاليت‏هاي ساده و اندک آغاز مي‏شود و به تدريج به ورزش‏هاي سنگين‏تر وارد مي‏شوند، در تربيت روح نيز بايد از اندک شروع کرد و به تدريج به مراحل بالاتر رسيد.
3 - همان طور که در ورزش بدني، تداوم و استمرار لازم است، در رياضت نفساني نيز تداوم، شرط رسيدن به مقصد است. قرآن مي‏فرمايد: «به يقين کساني که گفتند: پروردگار ما خداوند يگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مي‏شوند که نترسيد و غمگين مباشيد».(3)
علي(ع) مي‏فرمايد: «قليلٌ مدوم عليه خير من کثير مملول منه؛(4) عمل اندکي که پيوسته باشد، بهتر است از بسياري که تو را خسته و وامانده سازد».
در حديث ديگري امام باقر(ع) مي‏فرمايد: «أحبّ الأعمال إلي اللَّه عزّ وجل ما داوم عليه العبد وإن قل؛(5) محبوب‏ترين کار نزد خدا، آن است که انسان بر آن مداومت کند هر چند اندک و ناچيز باشد».
4 - چنان که در سلامت جسم، فعل و ترک (دارو خوردن و پرهيز نمودن از بعضي غذاها) هر دو با هم مؤثر است، در سلامت و تهذيب روح نيز فعل و ترک هر دو لازم است، مانند اداي واجبات و ترک گناهان و محرمات و تولي و تبري.
5 - مهم‏ترين چيزي که درجميع مراحل بايد رعايت شود،اخلاص و داشتن نيت خالصانه براي خداوند درهمه امور است. قرآن بر اين نکته تأکيد دارد که در مسير دين و پرستش بايستي اخلاص داشته باشيد: «به آن ها دستوري داده نشده بود جز اين که خدا را با کمال اخلاص پرستش کنند».(6)
‌عالمان علم اخلاق مي‌گويند: براي خودسازي ابتدا بايد رذائل اخلاقي و اخلاق بد را از خود دور کرد، سپس‌درخت پاکي نشاند.«ديو چو بيرون رود، فرشته در آيد» بديهي است با وجود صفاتي مانند حسد و کبر و خودپسندي و خودخواهي و هوس گرايي،‌دست‌رسي به صفات پسنديده و انجام اعمال خير بسيار مشکل خواهد بود.
‌اخلاق بد در وجود انسان به منزله بيماريي است که مفاسدي به دنبال دارد.
‌مرحوم نراقي مي‌گويد: «‌زنهار اي جان برادر! تا حديث بيماري روح را سهل نگيري و معالجه آن را بازيچه ‌نشماري و مفاسد اخلاق را اندک نداني... ‌و مسامحه در معالجه آن ها آدمي را به هلاکت دائم و شقاوت ابدي‌مي‌رساند و صحت روح و اتصاف آن به محاسن اخلاق باعث زندگاني ابدي و حيات حقيقي مي‌شود و بعد از آن ‌که ساحت نفس از اخلاق ناپسند پاک و آراسته گردد، مستعد قبول فيض‌هاي الهي مي‌گردد».(7)
پيامبر(ص) فرمود: «‌لا تدخل الملائکه بيتاً فيه کلب؛(8) ‌ملائکه داخل خانه‌اي که در آن سگ باشد ‌نمي‌شوند». در خانه دلي که پر از سگ هاي درنده است، چگونه فرشته رحمت داخل شود؟پس ابتدا لازم است سگ هاي هار را از درون خانه دل بيرون کرد، آن گاه به انتظار فرشته رحمت نشست.
‌- نکته ديگري که در خودسازي لازم است، محاسبه اعمال و کردار خود است. هر کسي که در اين راه قدم ‌برمي‌دارد، بايد در اعمال و رفتار خود دقت کند و مراقب آن ها باشد . اگر دچار گناهي شد، توبه کند. در روايت ‌آمده است: «‌حاسبوا أعمالکم قبل أن تحاسبوا؛(9) به اعمال تان رسيدگي کنيد، قبل از اين که در روز قيامت به آن ‌رسيدگي شود».
6 - عادت دادن نفس بر عادات خوب و پسنديده، اگر چه مشکل باشد، ولي ‌چاره‌اي از آن نيست. عادات خوب مانند: خواندن نماز در اول وقت و با جماعت، خواندن مناجات و راز و نياز با ‌خدا، قرائت قرآن، خواندن نماز شب، کمک و دلسوزي نسبت به مستضعفان و بينوايان، احترام به بزرگان، امر به ‌معروف و نهي از منکر با حفظ آداب و شرايط و مقدمات آن.
‌تصميم و اراده بر ترک عادات زشت و گناه، نشانه بزرگي و ‌شجاعت نفس است. کسي که بتواند تصميم بر ترک گناه بگيرد، مي‌توان او را مجاهد در راه خدا دانست. تهذيب‌ اخلاق جهادي است که مشکل‌تر از جنگيدن با کفّار است. پيغمبر فرمود: «‌أشجع الناس من غلب هواه؛(10) شجاع‌ترين و‌ قدرتمندترين مردم کسي است که بر هواهاي نفساني‌اش غالب آيد».‌با توجه به اين مقدمات مي گوييم که تهذيب نفس در دو مرحله انجام مي‏گيرد: تخليه، تحليه.
مراد از تخليه، بيرون کردن صفات رذيله و ناپسند از دل است .
مراد از تحليه، پرورش فضايل و تحصيل صفات پسنديده است. آن چه علماي اخلاق در اين امر مؤثر مي‏دانند چهار چيز است:
1 مشارطه،
2- مراقبه،
3- محاسبه،
4- معاقبه.
گام اول: مشارطه است؛ يعني هر روز با خود شرط کند که گناه مرتکب نشود.
گام دوم: مراقبه است، يکي از عوامل مهم خودسازي و تهذيب نفس، مراقبت و توجه به نفس است. کسي که اعمال و رفتار خود را در محضر خدا ببيند ،همواره مراقب و مواظب نفس خود خواهد بود. قرآن مجيد بر اين نکته تأکيد مي‏کند. اين مراقبت از تدبر در قرآن و اعتقاد به حساب در قيامت به دست مي‏آيد. خداوند مي‏فرمايد:
«ما يلفظ من قول إلاّ لديه رقيب عتيد؛(11) هيچ سخني را بر زبان نياورد جز اين که براي ثبت آن فرشته‏اي حاضر و مراقب است».
گام سوم: محاسبه نفس است، چه بسا انسان به دليل غفلت به وظيفه‏اش عمل نمي‏کند .در اين جا لازم است در پايان هر روز به حساب خويش برسد تا کاستي‏ها را جبران نمايد. پيامبر اکرم(ص) به ابوذر فرمود: «اي اباذر! پيش از اين که در قيامت به حساب تو برسند ،در دنيا به حساب نفس خود برس، چون حساب امروز از حساب فرداي قيامت آسان‏تر است».(12)
مراقبت و حسابرسي براي تزکيه نفس ضروري و اجتناب‏ناپذير است.
گام چهارم: معاقبه نفس است؛ يعني در صورتي که با محاسبه دريافت که بر خلاف عهد و پيمان خود عمل کرده است ،نفس خويش را مؤاخذه نمايد و در صورت لزوم آن را تنبيه سازد. البته اين راه موانعي دارد که مهم‏ترين آن محبّت به دنيا و پيروي از هواي نفس و آرزوهاي دراز و غفلت از خدا به شمار مي‏رود.
امام سجاد(ع) در دعاي ابوحمزه مي‏فرمايد: «به راستي کوچ کننده به سوي تو اي خدا راهش نزديک است . تو از بندگانت پنهان نيستي مگر اين کردارهاي نارواي بندگانت آن ها را از تو محجوب داشته است».
يار نزديک‏تر از من به من است و ين عجب‏تر که من از وي دورم‏
امام صادق(ع) مي‏فرمايد: «بين بنده و خدا هيچ پرده‏اي تاريک‏تر و ترسناک‏تر از نفس و هوا نيست . براي از بين اين دو، وسيله‏اي چون نيازمندي به خدا و خشوع و گرسنگي در روز و بيداري در شب نيست».(13)
در اين روايت به موانع راه و رفع آن اشاره شده است، با تفکر در آفرينش و ياد خدا و توجه به آخرت و دعا و تضرع مي‏توان از وساوس شيطاني رهايي يافت و موانع را از پيش رو برداشت.
پي‌نوشت‏ها:
1. اعلي(87)آيه 14.
2. شمس (91) آيه 9.
3. فصلت (41) آيه 30.
4. وسايل الشيعه ،ج1،ص118؛ صبحي الصالح، نهج البلاغه، حکمت 444.
5. الکافي ،ج 2،ص82 ؛وسايل الشيعه ،ج1 ،ص94.
6. بيّنه (98)آيه 5 .
7. معراج السعاده، ص 13.
8. الفقيه ،ج1،ص246؛ بحارالانوار، ج 62، ص 54.
9. بحارالانوار، ج 7، ص 126.
10. الفقيه ،ج4،ص394.
11. ق(50)آيه18.
12. وسائل الشيعه، ج 11، ص379.
13. سفينة البحار، ج 2، ص 603.