چرایی عدم تصریح اسم ائمه در قران

چرا در قرآن کریم سوره ای نیامده است که به صراحت به نام 12 امام(ع)وحضرت فاطمه (ع) در آن بیان شده باشد؟

با سلام و تشکر به خاطر ارتباطتان با اين مرکز
عدم ذکر نام امامان در قرآن، عللي دارد که به پار‌ه­اي از آن اشاره مي‌شود:
نکته ‌اول: انگيزه هاي سياسي :
انگيزه سياسي از مهم­ترين عوامل تأثير گزار در اجتماع بشري است. اگر کسي بگويد انگيزه سياسي نيرومندتر از ديگر انگيزه­ها است، سخن گزافي نگفته است. حتي گاه مشاهده مي‌شود ديندار در تعاملات اجتماعي به جهت نيرومندي انگيزه سياسي از ارزش‌‌هاي ديني و مسئوليت ناشي از آن فاصله مي‌گيرد و به جهت جاه طلبي و نيل به آرمان‌‌هاي سياسي دين را فداي آن مي‌کند. براي اين سخن نمونه بسيار است.
اين انگيزه موجب شد که گروهي از مسلمانان بعد از رحلت رسول گرامي اسلام(ص) با به فراموشي سپردن و ناديده گرفتن وصيت‌هايش در سقيفه بني ساعده براي تصدي امر حکومت به چانه زني بپردازند.
آري مسلمانان بعد از رحلت پيامبر در امر حکومت با هم به نزاع برخاستند و دو دسته شدند.
گروهي در پي نظام خلافت بودند و به سقيفه بني ساعده رفتند و سرانجام ابوبکر قدرت سياسي را به دست گرفت.
گروهي ديگر در پي نظام امامت بودند و به طرفداري از امام علي(ع) برخاستند و انتقال قدرت سياسي به حضرت را خواستار شدند، ولي به نتيجه نرسيدند؛ چرا که انگيزه سياسي قدرتمند بود و اين امر خود سدّي محکم در برابر بسياري از استدلال­‌ها قرار گرفت و نگذاشت حيات سياسي مسلمانان راه درست خويش را بپيمايد.
نکته دوّم: قرآن کتاب هدايت و معجزه جاويدان:
قرآن کتاب هدايت بشر است، اين هدايت فراتر از مرز‌هاي جغرافيايي و زماني است.
قرآن کتاب هدايت تمامي بشر از زمان خاتم پيامبران به بعد است. قرآن با توجه به جهاني و جاوداني بودن دين اسلام "هدي للناس"(1) است؛ يعني راهنماي همه ‌بشر از زمان حضرت خاتم تا دميدن صور اسرافيل است؛ به همين جهت خداوند به حفظ آن اهتمام ورزيده است. فرمود: "انّا نحن نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون؛(2) قرآن را نازل کرديم و خود ما آن را حفظ مي‌کنيم.
مشيت خداوندي به مصونيت قرآن از تحريف تعلق گرفته است، و اين هم راهکار خاص خود را مي‌طلبد، چرا که فرمود: "أبا الله ان يجري الاشياء الاّ بالاسباب". (3)
بعد از بيان اين دو نکته، مي‌گوييم:
قرآن کتاب هدايت است و همواره بايد چراغ راه بشر قرار گيرد، تا شاهد صدقي براي رسالت رسول گرامي اسلام(ص) و دستور عمل زندگي بشر باشد. لازمة وصول به اين هدف، مصون ماندن قرآن از تحريف است که اين هم در مشيت خداوندي نهفته است. اين که خداوند وعده داده است که قرآن را از تحريفات مصون نگه مي‌داريم، به گفته مفسران وحي، اين امر راهکار مي‌خواهد.
يکي از راهکار‌هاي آن اين است که قرآن در امر سياسي (به اين معنا که بعد از پيامبر چه فردي قدرت سياسي مسلمانان را به دست بگيرد) که از پشتوانه قدرتمندي بهره­مند است، با شفّافيت وارد ميدان کارزار نگردد؛ بلکه به گونه­اي رهنمود دهد که حساسيت جناح‌‌هاي سياسي را برنيانگيزد و حکومت­‌ها به تحريف قرآن رو نياورند.
با توجه به علم خداوندي از حوادث و رويداد‌هاي بعد از زمان پيامبر اگر در قرآن به امامت امام علي(ع) و يازده گوهر امامت از نسل حضرت با صراحت ياد مي‌شد، مخالفان سياسي اين دوازده گوهر امامت به جاي گفتن "حسبنا کتاب الله" مي‌گفتند:
قرآن را قبول نداريم، يا مي‌گفتند: برخي از آيات قرآن تحريف شده است. يا در پي مقابله بر مي‌آمدند و مي‌کوشيدند، تا اسم‌ها را تغيير دهند و به جاي امامت امام علي(ع) امامت فلان فرد را مندرج مي‌کردند. در چنين وضعيتي حکومت نه تن‌ها پشتيبان حفظ قرآن نمي­شد، بلکه يکي از عوامل بسيار مهم تحريف قرآن به شمار مي‌آورد.
آيات سياسي، يا به عبارتي رساتر آياتي که به گونه­اي از بار سياسي بهره­مند است و برخي از جناح‌‌هاي سياسي مي‌تواند، به نفع حرکت سياسي خويش از آن کمک بگيرد، نه تنها به صورت برجسته و مشخص نمود ندارد، بلکه در لابه لاي ديگر آيات نيمه مخفي مانده است.
آيه تطهير (انما يريد الله ليذهب عنکم الرّجس اهل البيت و يطهّرکم تطهيراً)(4) درباره عصمت اهل بيت پيامبر نازل شده، ليکن پيامبر دستور مي‌دهد که اين آيه را در ميان آياتي که درباره ‌زنان پيامبر است قرار دهند.
آية ‌اکمال دين و اتمام نعمت (اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام ديناً)(5) بعد از حادثه غدير و درباره امامت و ولايت امام علي(ع) نازل شده امّا به دستور پيامبر در بين آياتي که درباره‌احکام خوردن گوشت‌ها و اين که چه گوشت‌‌هايي خوردنش حرام است قرار گرفته است.
آيه تبليغ (يا ايها الرّسول بلغ ما انزل اليک من ربک و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله يعصمک من النّاس) که قبل از حادثه غدير خم نازل شد و پيامبر با نزول اين آيه مأموريت يافت که امامت و ولايت امام علي(ع) را براي مردم تبيين نمايد، در بين آياتي قرار گرفته که مربوط به اهل کتاب است.
همه اين آيات که در قرآن تنظيم شده است، به دستور پيامبر در جايگاه خويش قرار گرفته اند، بعيد نيست که پيامبر اين گونه ترتيب را براي جلوگيري از تحريف برگزيده باشد، چرا که اين ترتيب حساسيت مخالفان سياسي را بر نمي­انگيزاند، و از سوي ديگر هدف قرآن که "هدي للناس" و "هدي للمتقين" است، با توجّه به روايت و تفسير نبوي در هدايتگريش، به وظيفه خود عمل کرده است.
در بررسي بيشتر از اين موضوع مي‌گوئيم:
از نگاه کلي­تر و عام­تر براي اين مسئله دو جهت عنوان شده است:
يکي اينکه قرآن راه و روشي دارد و آن اين است که در مـوضوعات غالبا مي‌خواهد مطلب را به صورت اصل بيان کند، نه به صورت شخصي و فردي و ايـن خـود بـه عـنوان مزيتي براي قرآن محسوب مي‌شود.
ديگر اينکه پيامبر و يا خداوند نمي‌خواست در اين مسئله که به هر حال هوا و هوس­‌ها و انگيزه‌‌هاي انسان­ها در آنها بسيار قوي بوده و در آنها دخالت خواهد کرد، مـطـلبي به صورت صريح و آن هم در کتاب مقدس قرآن
طرح شود، زيرا خطر تحريف آيات و يا مهجوريت قرآن بسيار بود.
اگر اين مسئله اتفاق مي‌افتاد، آن گـاه متقن­ترين و مقدس­ترين سند اسلام خدشه دار شده بود.
پيامبر در گـفـتار خود به طور صريح فرمود: ( من کنت مولاه فهذا علي مولاه. . . ) آيا صريح­تر از اين هم ممکن است؟
از سوي ديگر شيوه قرآن مجيد در باره ائمه هدي(ع) به ويژه اميرالمومنين(ع) و خانواده حضرت اين است که به معرفي"شخصيت" ممتاز و برجستگي‏‌هاي آنان بپردازد، نه به معرفي "شخص".
قرآن مجيد در موارد متعددي پرده از امتيازات و ويژگي­هاي رفتاري ائمه به ­ويژه اميرالمومنين(ع) برداشته است از جمله:
1- "و يطعمون الطعام علي حبه مسکينا و يتيما و اسيرا"، (6) مفسرين بزرگ شيعه و سني آورده‏اند که اين آيه در شأن اميرالمومنين و خانواده ايشان است و مسئله روزه‏داري حضرت علي و... و دادن افطار خود به مسکين و يتيم و اسير در سه شب متوالي را به طور متواتر نقل کرده‏اند.
2- "انما يريدالله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا"، (7)
در خصوص اين آيه مقالات و کتب متعددي نگاشته شده و در اينکه شامل حضرت علي(ع) و فاطمه(س) و حسين(ع) است، نزد شيعه وسني هيچ اختلافي نيست. تنها اختلاف در شمول آن نسبت به همسران پيامبر است که با ادله متعددي علماي شيعه شمول آن را نسبت به همسران پيامبر(ص) رد کرده‏اند.
3- "انما وليکم الله و رسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يوتون الزکوة و هم راکعون"، (8) شان نزول اين آيه نيز در تمام تفاسير معتبر شيعه و سني در باره حضرت علي(ع) مي‏باشد.
براي آگاهي بيشتر در اين زمينه ر. ک:
1- فروغ ابديت، جعفر سبحاني؛
2- رهبري امام علي(ع) از ديدگاه قرآن و پيامبر(ص)ترجمه سيد محمود سياهپوش؛
3- نقش عايشه در تاريخ اسلام، علامه سيد مرتضي عسکري؛
4- بررسي مسائل کلي امامت، ابراهيم اميني؛
5- خاطرات مدرسه، سيد جواد مهري؛
6- معالم المدرستين، علامه سيد مرتضي عسکري؛
7- اجتهاد در مقابل نص، علامه سيد شرف‏الدين.
پي‌نوشت‌ها:
1. بقره (2) آيه 185.
2. حجر (15) آيه 92.
3. بحارالانوار، ج 2، ص 93.
4. احزاب (33) آيه 33.
5. مانده(5) آيه3.
6. الانسان(76) آيه 9.
7. احزاب، آيه 33.
8. مائده(5) آيه 55.