نسبی بودن

باسمه تعالی سلام من یک سوال برایم مطرح است آنهم اینکه مسئله دید نسبی به مسائل و جهان از دید اسلام و مذهب شیعه چگونه است آیا همه چیز نسبی است ؟ آیا بجز ذات مقدس الله که مطلق است بقیه مسائل و افراد حتی ائمه و انبیا هم نسبی هستند ؟ محبت بفرمائید پاسخ روشنی به این سوال مرحمت بفرمادید . التماس دعا یا علی

پرسش: ديد نسبي به مسائل و جهان از ديد اسلام و مذهب شيعه چگونه است ،آيا همه چيز نسبي است ؟ آيا جز ذات مقدس الله که مطلق است بقيه مسائل و افراد حتي ائمه و انبيا هم نسبي هستند ؟
پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
نسبي بودن در خصوص امور اعتباري تا حد زيادي قابل فهم است اما در امور خارجي و عيني و به خصوص اشخاص تعبير نسبي بودن چندان روشن نيست ؛ در تفكر ديني امور مطلق و ثابت بسياري وجود دارد كه به هيچ وجه در برابر شرايط و اقتضائات و حوادث و ديگرعلل و عوامل تغييري در ساحت آن ها راه ندارد .
نمونه اين امور عقايد و باورها يي هستند كه همانند امور رياضي و ديگر بديهيات عقلي در تحت هيچ موقعيت و وضعيتي خاصي تغيير نيافته ، همان ثبات و استواري را دارند ؛ حتي در خصوص بسياري از فروع فكري و عقيدتي حتي مباني رفتاري و عملي هم امر به همين نسبت است و اين امر انحصار در ذات خداوند ندارد .
اما اموري هم هستند كه در گيرو دار شرايط و احوالات گوناگون اوضاع متفاوت و متغيري مي يابند . تا حدي وضعيت نسبي به خود مي گيرند كه البته اين امور بسيار كم تر از امور بخش اول محسوب مي گردند . نسبي بودن تنها درحوزه هاي خاصي مطرح است .
مثلا در مصاديق بسياري از اخلاقيات و تكاليف فقهي اقتضائات زمان و مكان دخيل بوده ، در تبيين مصاديق تاثيرگذار است . به اين اعتبار اين تكاليف تاحدي نسبي است ؛ به عنوان مثال در اسلام نسبت به احترام و حفظ شان جايگاه والدين تاكيد بسيار شده ، هر نوع بي حرمتي در خصوص آن ها منع و نهي شده است ، اما اين امر در اوضاع واحوال گوناگون متفاوت است.تفاوت هاي فرهنگي و اجتماعي در جزييات اين مساله و حدود و ثغور آن نقش بسزايي دارد .
فرض كنيد بسياري از امور در كشورما به خصوص در برخي مناطق سنتي تر ،بي حرمتي و توهين به پدر ومادر محسوب مي شود ،مانند آن كه فرزند در ماه يك بار به آن ها سرنزند ، اما در شهرهاي بزرگ و يا كشورهاي ديگر اصولا چنين رفتاري بي حرمتي محسوب نمي شود و توهين تلقي نمي گردد . بر اين اساس تا حدودي اين تكليف نسبي مي شود . نسبت به موقعيت هاي گوناگون شرايط متفاوتي پيدا مي كند .
بسياري از پوشش ها در مناطق اسلامي پوشش شهرت و موجب جلب توجه و حرام محسوب مي گردند اما همين نوع پوشش در يك منطقه غير اسلامي پوشش كامل و جايز محسوب مي گردد ، همين حكم در بحث قمار و آلات آن يا غنا و موسيقي هاي حرام نيز به نوعي مطرح است .
چنان كه مشاهده نموديد غالب اين امور مرتبط با امور فقهي و عملي هستند، نه مباني فكري و عقيدتي مثلا متصور نيست كه در موقعيت و شرايط خاصي اصل امامت بعد از انبيا را يك اصل ضروري بدانيم اما در شرايطي ديگر ،آن را اصلي غير ضروري تلقي كنيم . همين طور است اعتقاد به بداء ، عصمت ، علم مطلق الهي ، اعجاز قرآن و... .
در هر حال نسبيت به معنايي كه امروزه به شدت براي متزلزل نشان دادن مباني فكري و عملي اديان ترويج مي شود، در حريم دين اسلام راه ندارد و قابل قبول نيست .نمي توان گفت همه چيز حتي ائمه هم نسبي هستند، بلكه همه امور حقيقي و واقعي در عالم اموري ثابت و نامتغيرند.تنها ملاك اعتباري و عملي در برخي شرايط تغيير يافته و عنوان ديگري غير از عنوان قبل پيدا مي كنند .