مورخین

آيا زيارت ناحيه مقدسه داراي اعتبار است؟
آنچه به نام زيارت ناحيه موسوم است با سه متن و به سه صورت بيان شده است. زيارت اول: که در کتاب «المزار الکبير» ابن مشهدي نقل شده است. (5) ابن المشهدي از فقها ...

آيا زيارت ناحيه مقدسه داراي اعتبار است؟ ( با توجه به اينکه علامه شعراني در ترجمه کتاب نفس المهموم نوشته اند علماي گذشته به اين زيارت اعتماد نداشته ­اند و دليل آن نيز اين است که در اين زيارت به صراحت گفته شده است که شمر سر حضرت امام حسين عليه اسلام را از تن جدا کرده است ولي علماي بزرگ در مقاتل اسامي افراد ديگري را نيز به عنوان قاتل امام حسين عليه السلام آورده ­اند و حتي برخي سنان بن انس را قاتل حتمي امام مي­ دانند، بنابراين اگر اين زيارت از جانب امام معصوم بود براي علما سند محسوب مي­ شد و نقل قول مورخين ديگر در برابر قول امام معصوم اعتباري نداشت تا آن را ذکر کنند).

مورّخان قاتلان اصلي امام حسين عليه السلام را شش نفر ذکر کرده ­اند. مرحوم شيخ عباس قمي شش قول در اين زمينه را مطرح مي­ کند: اوّل: سنان بن انس نخعي؛ دوم: حصين بن نمير؛ سوم: مهاجر بن اوس تميمي؛ چهارم: کثير بن عبدالله شعبي؛ پنجم: شمربن ذي الجوشن؛ مرحوم شيخ عباس قمي مي­ افزايد: قول ششم آن است که قاتل امام حسين عليه السلام خولي بن يزيد اصبحي است. (1)

نکته ديگر اين که نمي­ توان گفت که «علماي گذشته به اين زيارت اعتماد نداشته­ اند. چون در زيارت ناحيه مقدسه امام زمان عليه السلام مي­ فرمايد: شمر سر حضرت امام حسين عليه اسلام را از تن جدا کرده است، ولي علماي بزرگ ديگران را قاتل امام مي­ دانند» به دليل اين که شيخ مفيد به عنوان يکي از علماي بزرگ شيعه مي‌گويد: «وَ بَدَرَ إِلَيْهِ خَوَلِيُّ بْنُ يَزِيدَ الْأَصْبَحِيُّ لَعَنَهُ اللَّهُ فَنَزَلَ لِيَحْتَزَّ رَأْسَهُ‏ فَأُرْعِدَ فَقَالَ لَهُ شِمْرٌ فَتَّ اللَّهُ فِي عَضُدِکَ مَا لَکَ تُرْعَدُ. وَ نَزَلَ شِمْرٌ إِلَيْهِ فَذَبَحَهُ ثُمَّ دَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى خَوَلِيِّ بْنِ يَزِيدَ فَقَالَ احْمِلْهُ إِلَى الْأَمِيرِ عُمَرَ بْنِ سَعْد» (2)

ترجمه: پس از اين خولى اصبحى پيش آمده تا سر از بدن مبارکش جدا سازد، اما لرزه بر اندامش افتاد نتوانست به اين کار خطير اقدام نمايد، شمر که او را بي‌‌چاره يافت، گفت خدا بازوى ترا از کار بيندازد؛ چرا اين قدر مي‌‌لرزى! آن‌گاه خود او پيش آمد و سر مبارکش را از بدن جدا کرد. سر بريده امام حسين عليه السلام را به خولى داد و گفت آن‌را به عمر بن سعد تسليم کن.

بنابراين برخي از عالمان بزرگ شيعه قاتل امام حسين عليه السلام را شمر بن ذي الجوشن مي­ دانند. اما يکي از علت­ هاي تفاوت در نقل قول اين مي­ باشد که فرق است بين کسي که قاتل حضرت هست و بين کسي که سر امام را از بدن جدا کرد همانگونه که در زيارت ناحيه نيز چنين آمده است: «وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ وَمُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِک قابِضٌ عَلى شَيْبَتِکَ بِيَدِه ذابِـحٌ لَکَ بِمُهَنَّدِهِ قَدْ سَکَنَتْ حَوآسُّکَ وَخَفِيَتْ أَنْفاسُک وَرُفِـعَ عَلَى الْقَناةِ رَأْسُکَ»، در حالي ‌که شمر ملعون بر سينه مبارکت نشسته و شمشيرخويش را بر گلويت سيراب مي‌کرد، با دستى محاسن شريفت را در مشت مي‌فشرد و با دستي با تيغ سر از بدنت جدا مى‌کرد، تمام اعضا و حواست از حرکت ايستاد، نفس‌هاى مبارکت در سينه پنهان شد و سر مقدست بر نيزه بالا رفت. (3)

بنابراين در زيارت ناحيه حضرت فرموده است که شمر سر از بدن امام حسين عليه السلام جدا کرد. اما قاتل حضرت ظاهرا سنان بن انس بود همچنان که شيخ صدوق در اين باره مي‌گويد: «وَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ- عَلَيْهِمَا السَّلَامُ- قُتِلَ بِکَرْبَلَاءَ، وَ قَاتِلُهُ سِنَانُ بْنُ أَنَسٍ لَعَنَهُ اللَّه‏»؛ يعني امام حسين عليه السلام در کربلا به دست سنان بن انس به شهادت رسيد. (4)

نکته ديگر در مورد اعتبار زيارت ناحيه مقدسه است:

آنچه به نام زيارت ناحيه موسوم است با سه متن و به سه صورت بيان شده است.

زيارت اول: که در کتاب «المزار الکبير» ابن مشهدي نقل شده است. (5) ابن المشهدي از فقها و محدثين مورد اعتماد شيعه در قرن ششم هجري قمري است.

اين زيارت را شخصي به نام محمّد بن غالب اصفهانى نقل مي­ کند که امام زمان فرمودند: هر گاه خواستى شهيدان كربلا را زيارت كنى پائين قبر امام حسين عليه السلام كه قبر على اكبر است توقف كن و صورت خود را مقابل قبله قرار بده، زيرا حومه شهداء رضوان اللَّه عليهم آنجا است سپس به حضرت على بن الحسين عليه السلام اشاره كن و بگو: السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا أَوَّلَ‏ قَتِيلٍ‏ مِنْ‏ نَسْلِ‏ خَيْرِ سَلِيلٍ‏، مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ، ....

اين زيارت با سلام بر حضرت علي اکبر شروع مي شود و بعد از ذکر اسامي 63 تن از شهداي کربلا با جمله ذيل به پايان مي­ رسد «السلام على المرْتَثّ معه عمرو بن عبد اللّه الجندعي. السلام عليكم يا خير انصار، السلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبى الدار، وبواكم اللّه مبوء الابرار. اشهد لقد كشف لكم الغطاء، ومهد لكم الوطاء، واجزل لكم العطاء، وكنتم عن الحق غير بطاء، وانتم لنا فرط، ونحن لكم خلطاء في دار البقاء، والسلام عليكم ورحمة اللّه وبركاته»

زيارت دوم نيز در همان کتاب «المزار الکبير» آمده است. اين زيارت که همان زيارت معروف به زيارت ناحيه مقدسه است و به عنوان زيارت عاشوراى ديگر، توسّط يكى از ابواب از ناحيه مقدّسه رسيده است. که با عبارت «السَّلَامُ‏ عَلَى‏ آدَمَ‏ صَفْوَةِ اللَّهِ‏ مِنْ‏ خَلِيقَتِهِ‏، السَّلَامُ عَلَى شَيْثٍ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خِيَرَتِهِ» شروع مي­شود و با عبارت «زَادَ اللَّهُ‏ فِي‏ شَرَفِكُمْ‏، وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. وَ ادْعُ لِنَفْسِكَ وَ لِوَالِدَيْكَ وَ لِمَنْ أَرَدْتَ، وَ انْصَرِفْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى‏» به پايان مي­ رسد.

زيارت سوم، زيارتي است که  مرحوم علامه مجلسي از سيد مرتضي نقل مي­ کند که اين زيارت هم از ناحيه حضرت ولي عصر عليه السلام صادر شده است. اين زيارت مفصّل و متفاوت با دو زيارت قبل بيان شده است.

اين زيارت با عبارت «فَإِذَا أَرَدْتَ الْخُرُوجَ مِنْ بَيْتِكَ فَقُلِ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ تَوَجَّهْتُ وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْت‏ وَ بِكَ اسْتَعَنْتُ وَ وَجْهَكَ طَلَبْتُ وَ لِزِيَارَةِ ابْنِ نَبِيِّكَ أَرَدْتُ وَ لِرِضْوَانِكَ تَعَرَّضْتُ اللَّهُمَّ احْفَظْنِي فِي سَفَرِي وَ حَضَرِي وَ مِنْ بَيْنِ يَدَي‏ ....» شروع مي­ شود. (6)

با توجه به اين نکات زيارت ناحيه مقدسه در کتاب­ هاي معتبر شيعه آمده است. براي اطلاع از مصادر و اعتبار سنجي زيارت ناحيه مقدسه به مقاله «اعتبار سندي: زيارت‌هاي ناحيه مقدسه» نويسنده: محمد احساني فر، که در مجله علوم حديث شماره 30 (صفحات 32 تا 67) مراجعه کنيد. نويسنده که از علما و اساتيد حوزه علميه قم است به صورت مفصل به اعتبار سنجي اين زيارت پرداخته است.

پي نوشت ها:

1.دمع السّجوم، ترجمه نفس المهموم، شیخ عباس قمی، مترجم : ابوالحسن شعرانی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، 1390ش، ص229و391.

2. مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، قم: كنگره شيخ مفيد، چاپ اول، 1413، ج2، ص112.

3. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق،  ص505.

4. . ابن بابويه، محمد بن على‏ (شیخ صدوق)، اعتقادات الإماميه، قم: كنگره شيخ مفيد، چاپ دوم، 1414ق، ص98.

5. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، همان، ص488.

 6. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحارالأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، بیروت: دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، 1403ق، ج98، ص240.