زنان زیاد

با سلام، چرا امامان، زنان زیادی داشتند؟ چرا بعضی از امامان با زنانی ازدواج می کردند که لیاقت نداشتند و بر علیه آنها بودند و شوهرانشان را به شهادت می رساندند؟

پاسخ:
در رابطه با تعدد همسران امامان (علیهم السلام) به گفتار زیر توجه نمائید:
ائمه ما همانند پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)، انسانی چون انسان های دیگر بودند با تمام غرایز و امیال طبیعی که در وجود آدمی است و از این جهت هیچ تفاوتی با انسان های دیگر نداشتند، پس اگر در وجود آنها میل و کشش غریزی و جنسی نیز وجود داشت، هیچ جای تردید نیست. اصولاً از این جهات هیچ تفاوتی میان آنها و انسان های دیگر نیست. اما اگر این میل غریزی در تقابل با کمالات انسانی و کسب فضایل باشد و مانعی در راه رسیدن به قرب الهی قرار گیرد، آنها قرب به خداوند و کسب فضایل را بر آن غریزه مقدم می دارند. این مسئله را می توان در تاریخ به خوبی مشاهده کرد.
تعدد همسر گزینی چیزی نبود که ناهمگون با کمالات انسانی باشد. این مسئله اگرچه ارتباط با میل جنسی دارد، اما به معنای شهوترانی نیست که تنها انگیزه برای ازدواج را در مسئله غریزه جنسی جستجو کنیم.
مطلبی که شما آوردید (ازدیاد نسل و فرزندان و ذریه آنان) تنها می تواند یکی از آن اهداف باشد تا کسانی که متولد می شوند، مستقیماً تحت تعالیم ائمه معصوم قرار دارند و از تربیت ویژه آنان برخوردار می شوند. تأثیر نژاد و ژن را نیز باید به آن اضافه کنیم که اگرچه تنها عامل تربیتی نیست، اما بی تردید در ساختار روحیات انسانی نقش به سزایی دارد.
اهداف و موارد دیگری نیز در این ازدواج ها وجود داشته که در ذیل به انها اشاره می کنیم:
1- ازدواج های متعدد در آن عصر امر رایجی بود و به عنوان یک فرهنگ پذیرفته شد که عیب و نقص تلقی نمی شد. امامان نیز با توجه به برخی ضرورت ها و مصلحت ها به این کار اقدام می کردند، ازجمله ازدیاد نسل امامان و سادات و گسترش اسلام اصیل و ناب توسط کسانی که در خانه آنان پرورش یافته بودند و تحت تعالیم مستقیم آنان بودند (زن و فرزندان).
2- امامان در صورت داشتن همسری که هم کفوشان باشد، معمولاً به ازدواج دیگر اقدام نمی کردند، مانند امام علی(ع) که در زمان حضرت زهرا(س)، همسر دیگری اختیار نکرد،
3- برخی از ازدواج های امامان(ع) اختیاری نبود، بلکه به جهت ترس از حکومت بود، مانند ازدواج امام هشتم(ع) با "ام حبیبه" دختر مأمون عباسی، نیز ازدواج امام جواد (ع) با "ام فضل" دختر مأمون عباسی.
4- گاهی علت ازدواج های امامان (ع) روش تربیتی و بها دادن به زیردستان و طرد امتیازات جاهلی است، مانند ازدواج امام سجاد(ع) با کنیزی که اوّل او را آزاد کرد، تا این اندیشه را میان مردم ایجاد کند که یک برده و کنیز مانند یک انسان آزاد است و می تواند تمام امتیازات اجتماعی آنان را نیز داشته باشد؛ بنابراین امام در عین حال که می توانست با کنیز خود همبستر شود، اما با آزاد کردن و ازدواج با او، پیام خاصی را به مردم ابلاغ کرد. به همین خاطر بود که "عبدالملک مروان" به حضرت خرده گرفت که چرا فردی از بزرگ خاندان قریش با یک کنیز آزاده شده ازدواج نموده است. حضرت فرمود: "اسلام تفاخرات جاهلی را لغو نموده است". (1)
5- بعضی از ازدواج‏ های آنها مثل بعضی از ازدواج‏ های پیامبر(ص) جنبه سیاسی و یا برای تألیف قلوب و ارتباط با یک جمعیت و قبیله بوده است.
6- ازدواج‏ های متعدد در زمان‏ های گذشته -مخصوصا در زمان معصومین- بیشتر به خاطر اوضاع بد اقتصادی و عدم امنیت برای بانوان بود. چیزی که ما از زمان حدود پنجاه سال قبل در جامعه خود سراغ داریم؛ مثلاً وقتی زنی شوهرش می مرد، شدیدا در تنگنا قرار می گرفت؛ چون آن روز تنها راه معیشتی خانواده‏ ها شوهر بود. کار برای خانم‏ ها نبود و اگر هم بود خیلی از افراد کار کردن را برای زن‏ ها بد می دانستند. مسأله دیگر عدم امنیت بود. کسانی که شوهر و همسر نداشتند، در تهدید امنیتی قرار داشتند.
زنان در آن دوران که مثل اکنون حکومت مقتدر و فراگیر در تمام شئون وجود نداشت؛ بسیار نیازمند به حامی بودند. حامی که از هر جهت آنان را تحت حمایت خود قرار دهد و برای آنان محل امنی ایجاد کند تا دارای آرامش باشند؛ بنابراین همسر گزیدن یکی از راه های مؤثر و بلکه در برخی موارد تنها راه بود؛ به همین خاطر حتی زنانی که به سن بالا هم می رسیدند و شوهر از دست می دانند، مجدداً ازدواج می کردند. این مسئله شاید اصلاً امروز و در جامعه معاصر مورد نداشته باشد. بنابراین قضاوت کردن با معیارهایی امروزی در مورد حوادثی که مربوط به گذشته و با معیارها و شرایط دیگر بود، بسیار دشوار و بلکه نادرست است.
در رابطه با ازدواج امامان (ع) با زنان ناصالح به گفتار زیر توجه نمائید:
اوّلاً امامان (ع) همانند دیگر مردم می باشند و در ارتباط با مردم و داد و ستد با آن ها به علم عادی رفتار می کردند و از علم غیب بهره نمی گرفتند. کارهای عادی و روزمره آن ها مانند دیگر مردم بود. خوردن و خوابیدن، ازدواج و ... آن ها تافته جدا بافته از مردم نبود.
ثانیاً :مثلا ازدواج امام حسن (ع) با جعده دختر اشعث بن قیس کندی یک مسئله عادی و طبیعی بود. قاتل بودن او نیز در آن زمان مشخص نبود. امام با دختری ازدواج کرد که مسلمان بود. پدر او از مردان مشهور در تاریخ نیمه نخست قرن اول است. وی بزرگ قبیله پر نفوذ کنده بود. از آغاز مسلمانی تا هنگام مرگ در بسیاری از حوادث نقش عمده داشت. می توان گفت که حضور او در پاره ای از حوادث بسیار تأثیر گذار بود.
ملک داری و فرمانروایی در خانه او سابقه ای طولانی داشت. (2) امام علی (ع) نیز وی را به عنوان استاندار آذربایجان منصوب نمود.(3) بر این اساس ازدواج امام حسن (ع) با دختر اشعث که از نظر ظاهر مسلمان بود و مدتی، فرماندار منصوب حضرت علی بود، مشکل و مانع شرعی نداشت. جعده در ابتدا دچار لغزش و مشکل نشده یا دشمن و قاتل نبود.
آنچه که در آموزه های دینی مد نظر است، وضعیت فعلی و ظواهر انسان ها است. او در ابتدا نیز به امام حسن علاقه مند بود؛ اما در نهایت دچار فریب و نیرنگ معاویه شد.
در خصوص این که امام از اهداف زشت جعده آگاهی داشت یا نه، و این که در آینده امام را مسموم می کرد یا نه؟ باید گفت: علم غیب مطلق در انحصار خدا است. (4) خداوند برخی از علوم غیب را اگر بخواهد در اختیار بندگان خالصش (پیامبر و امام) قرار می دهد، اینان در مسایل فردی و زندگی اجتماعی خود از علم غیب بهره نمی گرفتند، زیرا مأمور بودند مانند سایر مردم زندگی کنند. افزون بر آن، آنان الگوی مردم بودند. الگو بودن آن گاه ارزش پیدا می کند که در امور عادی زندگی از علم غیب استفاده نشود.(5)
در رابطه با امام جواد هم دقیقا معلوم نیست که چه کسی آن حضرت را شهید کرده است. عده ای از بزر گان شیعه قاتل حضرت را غیر ازهمسرش دانسته اند.(6)

پی نوشت ها:
1، محمد باقر مجلسی ، بحارالانوار، نشر دار الا حیا التراث العربی، بیروت 1403 ق ، ج5، ص 345؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران 1380ق، ج46، ص 105.
2. دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 9، ص 47.
3. همان، ص 48.
4. انعام (6)، آیه 59.
5. ر،ک، بررسی مسائل کلی امامت ، آیت الله ابراهیم امینی ،قم ،دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، ص 323 -324.
6. ارشاد،شيخ مفيد، ترجمه رسولي محلاتي، تهران، انتشارات علميه اسلاميه، ج 2، ص 284.