دشت ارژن

بررسی اعتبار حدیث نجات سلمان
داستان گرفتاری سلمان در دشت ارژن و نجات او توسط امیرالمؤمنین(ع) در کتب معتبر و متقدم شیعه، وجود ندارد؛ و منبع موثق و معتبری برای این حدیث یافت نشد.

پرسش:

لطفاً بفرمایید این‌که روایتی را از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل می‌کنند که حضرت در دشت ارژن به کمک سلمان آمد و بعد این را به او یادآوری کرد، درست است؟

پاسخ:

در منابع و روایات مختلفی به فضائل و مناقب امیرالمؤمنین علیه‌السلام اشاره شده است. این روایات از جهت اعتبار متفاوت می‌باشند. یکی از این روایات، داستانی است که در آن امیرالمؤمنین علیه‌السلام، سلمان را از واقعه‌ای هولناک نجات دادند. در ادامه به بررسی این روایت پرداخته می‌شود.

 

بررسی اعتبار حدیث نجات سلمان

در کتاب القطره نوشته سید احمد مستنبط از علمای معاصر، حدیثی در فضیلت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل شده است:

قشیرى از علماى شافعى در کتاب خود «احسن الکبائر» نقل کرده است: حضرت امیرالمؤمنین على علیه‌السلام بالاى بام خانه، خرما تناول می‌کرد و در آن زمان ‏سنّ آن حضرت بیست‌وهفت سال بود و سلمان در حیاط آن خانه لباس خود را می‌دوخت، على علیه‌السلام دانه خرمائى به‌طرف او رها کرد، سلمان گفت: اى‏ على؛ با من شوخى می‌کنی درحالی‌که من پیرمردم و تو جوان کم سنّ و سال‏ هستى؟ حضرت على علیه‌السلام فرمود:

«یا سلمان؛ حسبت نفسک کبیراً ورأیتنى صغیراً! أنسیت «دشت‏ أرژن» و من خلّصک هناک من الأسد؟

اى سلمان؛ مرا ازنظر سنّ و سال کوچک و خودت را خیلى بزرگ خیال ‏کرده‌ای؟ آیا قصّه دشت ارژن را فراموش کرده‌ای؟ در آن بیابان که گرفتار شیر درنده شدى چه کسى تو را نجات داد؟»

سلمان با شنیدن این کلمات از امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به وحشت افتاد و عرض‏ کرد: از کیفیّت آن جریان برایم بگو. حضرت على علیه‌السلام فرمود:

 «تو در وسط آب ایستاده بودى و از شیرى که در آنجا بود می‌ترسیدی، دست‌ها را به دعا بلند کردى و از خداوند نجات خود را طلبیدى، خداوند هم دعایت را اجابت فرمود و مرا که در آن صحرا عبور می‌کردم به ‏فریاد تو رساند. من همان اسب‌سواری هستم که زره او بر روى شانه و شمشیرش به‏ دستش بود. شمشیر کشیدم و ضربه‌ای بر آن شیر وارد کردم که او را دونیم کرد و تو خلاص شدى ... .» (1)

قابل‌توجه این‌که حدیث مذکور مفصل و طولانی است و برای اختصار، به ذکر همین بخش از روایت، بسنده شده است.

با جست‌وجوی انجام‌شده در کتب معتبر و متقدم شیعه، چنین روایتی یافت نشد. در کتاب القطره بیان شده که این روایت از کتاب «احسن الکبائر» قشیری از علمای شافعی (متوفای قرن 5) گرفته شده است. چند نکته در مورد این کتاب و روایت موردبحث قابل‌ذکر است:

1. با جست‌وجوی انجام‌شده، ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن قشیری که از بزرگان صوفیه محسوب می‌شود، کتابی با نام احسن الکبائر ندارد. جالب این‌که نه‌تنها برای قشیری بلکه برای عالم دیگری کتابی به نام احسن الکبائر یافت نشد.

2. به نظر می‌رسد چنین کتابی اصلاً وجود نداشته باشد؛ چراکه کبائر به معنای گناهان و احسن الکبائر به معنای بهترین گناهان است و ما در اسلام چیزی به‌عنوان گناهان خوب نداریم.

3. کتابی با عنوان «احسن الکبار فی معرفه ائمه الاطهار» اثر سید محمد بن ابی‌زید ورامینی وجود دارد که به زبان فارسی نوشته شده و در آن به تبیین و اثبات امامت امیرالمؤمنین علیه‌السلام و بیان معجزات امامان علیهم‌السلام پرداخته شده است. این کتاب در قرن هشتم هجری تألیف شده و موضوع آن اعتقادات است. در نگاه اول به نظر می‌رسید که شاید منبع حدیث موردنظر همین کتاب باشد و به‌اشتباه «احسن الکبائر» ثبت شده باشد، ولی با جست‌وجو در نسخه‌ی خطی موجود در «احسن الکبار» نیز چنین روایتی یافت نشد.

4. بر فرض وجود کتابی با نام «احسن الکبائر» برای قشیری و ذکر این حدیث در آن، با توجه به ذکر نشدن روایت موردبحث در کتاب‌های معتبر و متقدم شیعه، نمی‌توان به این حدیث اعتماد کامل داشت.

5. نکته‌ی دیگر در مورد محتوای این حدیث است. در این روایت، امیرالمؤمنین علیه‌السلام (نعوذبالله) شوخی خلاف شأنی انجام داده و هسته‌ی خرما به‌طرف سلمان پرت کرده است. تا جایی که سلمان سن ایشان را یادآور می‌شود و چنین شوخی را درست نمی‌داند. با توجه به سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام و نبود چنین شوخی‌هایی در زندگی آن‌ها، به نظر می‌رسد این حدیث از جهت محتوایی نیز دارای اشکالاتی است.

6. در کتاب مشارق انوار الیقین رجب بن محمد حافظ برسى‏ (متوفای قرن 9) روایتی وجود دارد که واقعه‌ای شبیه به این حدیث را نقل می‌کند:

«رویت حکایه سلمان و أنه لما خرج علیه الأسد قال: یا فارس الحجاز أدرکنی، فظهر إلیه فارس و خلصه منه و قال للأسد: أنت دابته من الآن. فعاد یحمل له الحطب إلى باب المدینه امتثالا لأمر علی علیه‌السلام؛ (2)

روایت شده حکایت سلمان که (روزی) بر او شیری حمله کرد و او گفت ای سوارکار حجاز به فریادم برس! پس سواری ظاهر شد و سلمان را از دست شیر نجات داد و به شیر گفت تو از الآن حیوان چهارپای سلمان هستی. پس سلمان با دستور امیرالمؤمنین علیه‌السلام درحالی‌که هیزم بر روی شیر گذاشته بود به مدینه بازگشت

محدث نوری نیز در کتاب نفس الرحمن به این روایت اشاره کرده است. (3) همان‌گونه که مشخص است، در این حدیث به طول‌وتفصیل واقعه پرداخته نشده است و در برخی موارد (مانند کشته شدن شیر یا تبدیل شدن به حیوان چهارپا) نیز با روایت مورد‌بحث متفاوت است. نکته دیگر این‌که این حدیث به‌جز کتاب مشارق، در کتاب دیگری ذکر نشده و در کتاب مشارق نیز بدون سند آمده است؛ بنابراین، حدیث بیان‌شده در کتاب مشارق الانوار نیز قابل پذیرش نیست.

با این توضیحات مشخص می‌شود که حدیث موردبحث در هیچ کتاب معتبری یافت نشد و مستند و قابل‌اعتماد نیست.

نتیجه‌گیری:

در روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام فضائل و مناقب فراوانی برای اهل‌بیت علیهم‌السلام و به‌خصوص امیرالمؤمنین علیه‌السلام ذکر شده است. بسیاری از این روایات از جهت سندی و متنی دارای اعتبار هستند. یکی از این احادیث، داستان گرفتاری سلمان در دشت ارژن و نجات او توسط امیرالمؤمنین علیه‌السلام است. متأسفانه با بررسی به‌عمل‌آمده، منبع موثق و معتبری برای این حدیث یافت نشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. سیّد احمد مستنبط، قطره‌ای از دریای فضائل اهل‌بیت علیهم‌السلام (ترجمه کتاب القطره)، قم: موسسه فرهنگی نشر حاذق ج 1، ص 282، ح 174.

2. حافظ برسى، رجب بن محمد، مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین علیه‌السلام، محقق / مصحح: عاشور، على‏، بیروت: اعلمی، 1422 ق‏، ص 342.

3. المیرزا حسین بن محمدتقی النوری الطبرسی، نفس الرحمن فی فضائل سلمان، محقق: جواد قیومی، تهران: موسسه الکوکب، 1411 ق، ج 1 ص 117.