اطلاعاتی در مکرد عرفانهای نوظهور

در باره عرفان های نو ظهور کمی اطلاعات میخواستم لطفا کتاب و یا سایت هایی معرفی کنید .اشو و سایی بابا و عرفان حلقه دلایل نقض و اشکالات عرفان حلقه را میخواستم در یک مباحثه با یکی از این ها که در عرفان حلقه عضویت دارد دارم کم مییارم کمکم کنید . هر اطلاعاتی مفید خواهد بود با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
بررسي جامع در مورد حلقه اي كه بيان كرديد ، نياز به تحقيقات گسترده دارد كه اكنون فرصت ‌آن براي ما فراهم نيست، ولي به صورت گذرا به برخي از اين فرقه ها اشاره اي مي نماييم.
عرفان به معني معرفت است كه در اين گونه از معرفت ، معرفت خدا به غير از معرفت عقلي و استدلالي مراد است . اگر علم از مقوله دانستن باشد ،عرفان از مقوله يافتن است. هر چند كه در يافتن نيز عنصر دانستن وجود دارد ، ولي دانستن نه به صورت ذهني يافته شده بلكه به حضور خود آن است . بنابراين عرفان به دنبال تحقق بخشيدن به اين نياز انسان كه رسيدن به مقام حضور و درك وجود خدا است ، نه صرف دانستن اينكه خدائي هست و خدا اين صفت و آن صفت را دارد.
در اين مسير راه هاي فراواني از طرف مدعيان مختلف ارائه شده است كه يك راه به مقصد مي رسد . اين راه به عقيده ما راه دين است . دليل ما بر اين مطلب اين است : خدائي كه ما در عرفان به دنبال درك حضور او هستيم ، مقصد اين راه است . صاحب منزل راه صحيح رسيدن به منزل را بهتر از ديگران مي داند. خدا
با فرستادن دين و كتاب هاي آسماني و پيامبران به عنوان آورندگان اين دو به بشر و نيز مربيان بشر از طرف خدا ، راه را به ما نشان داده است :
‌« قال اهبطا منها جميعا بعضكم لبعض عدو فاما ياتينكم مني هدي فمن اتبع هداي فلا يضل و لايشقي » (1) دراين ميان افراد يا گروه هائي با ادعاي راهنمائي بشر به سر منزل مقصود ، هر از گاهي سر بر آورده و با ارائه دستور عمل هائي و تاسيس مكاتب خواسته اند در اين مسير راهنماي انسان باشند . اكثر اين مدعيان خود راه بلد نيستند ،ولي به صرف ديدن سوسوهائي از شمع راهزنان طريق حق، به گمان اين كه خورشيد هدايت را يافته اند و با ديدن سراب گمراهي، به گمان اينكه به آب حيات رسيده اند، مي خواهند دستگيري از ديگران كنند . خطر كسي كه علم ناقص دارد ، از خطر جاهل در گمراهي ديگران بالاتر است .
اين گونه افراد راه هائي را پيشنهاد مي كنند كه هيچ كدام انسان را به مقصود نمي رساند. بدتر فاصله او را از آن دورتر و دورتر مي سازد . اين ها عرفان هاي كاذبي هستند كه در بحران معنويت جهاني بيش تر از هميشه فعاليت مي كنند . تشنگي بشر اين عصر را با آب شور درياهاي نمك كه سيرابي به دنبال ندارند و هر چه خورده شوند، عطش او را به آب حقيقي بيش تر مي سازد، تا آن جا كه او را به هلاكت برساند ،‌ مي خواهند برطرف سازند .
هر راهي و راهكاري كه در موافقت با دين خدا ( اعتقادات ،‌ احكام ، اخلاق‌ ) باشد ،مي تواند راهي به حقيقت باشد ،ولي اگر در منافات با آن باشد، باطل است و ما را به خدا نزدك نمي سازد. مقصود اصلي در عرفان
رسيدن به خدا و شناخت قلبي او است ، بنابراين اين راهكار ها عرفان نيستند، هرچند كه رياضت هائي را هم براي انسان پيشنهاد كنند. در اثر رياضت ها انسان داراي نيروها و قواي فوق طبيعي هم بشود .
سوال شما در مورد اين گونه از عرفان ها كلي است . بهتر بود به صورت مشخص و خاص به مورد يا مواردي اشاره مي كرديد تا در مورد آن توضيح خدمت تان ارائه مي كرديم .فرقه هاي اصلي و موجود در ايران را كه فعاليت دارند ،خدمت تان معرفي مي كنيم . براي توضيحات بيش تر چند كتاب براي آشنائي با عرفان هاي ساختگي و نيز آشنائي با فرق هاي آن ها معرفي مي كنيم تا با مطالعه آن ها به سوالات خود پاسخي درخور بيابيد .
1- فرقه ساي بابا :
بنيانگذار اين نحله شخصي است به نام باگوان شري ساتيا ساي بابا است . درسال 1926 ميلادي به دنيا آمده و در چهارده سالگي ادعاي هدايت همه انسان ها از طرف خدا را داشته است . او دين خود را حاكم بر همه اديان مي دانست. در عين حال مدعي بود كه دين او با هيچ يك از اديان رايج مثل اسلام و مسيحيت منافاتي ندارد . براي دعوت خود معبدي به نام پراشانتي نيلايام به معناي آشيانه صلح برين تاسيس كرده است . در اين معبد به مناسبت اعياد همه اديان مثل كريسمس ، عيد فطر ، عيد نوروز ، سال نوي چينيان و ... مراسم برگزار مي شود . او به تناسخ و قانون كارما معتقد است .
2- رام الله :
مركب است از دو كلمه «رام» كه نام خداي آيين ويشنو است و « الله » كه نام خدا در اسلام است . اين آئين يكي از سه آئين بزرگ هندوستان است . پيام آئين اين است كه رام الله و الله همان رام است . اين آئين در قرن پانزدهم ميلادي توسط شخصي به نام شيخ كبير در هندوستان پايه گذاري شد. شيوه تبليغي آن هم در ايران شبيه گولد كوئيست است . هر فردي براي آن كه در حلقه رام الله باقي بماند، بايد هفته اي يك نفر جديد را به رام الله دعوت كند و گرنه از دايره پيروان رام الله خارج خواهد شد . اين آئين با نام هائي از قبيل « جريان هدايت الهي » ، « هنر زندگي متعالي » و « تعليمات حق » به تبليغ افكار خود مي پردازد .
3- اوشو :
اين آئين توسط شخصي به نام اوشو كه البته در زمان حيات خود نام هاي مختلفي از جمله « راجا » ،‌«راجنيش » ،‌« آچاريا راجنيش » و « باگوان شري راجنيش » معروف شده است ، پايه گذاري شد . اين آئين در غرب نسبت به آئين هاي ديگر شرقي مثل ساي بابا و رام الله از اقبال بيش تري برخوردار شده است . آن هم به دليل همخواني زياد آموزه هاي اوشو با اصول ليبراليسم فرهنگي غرب و آزادي هاي بي حد وحصر موجود در آن مي باشد . تنها تفاوت آن در اين است كه اوشو همه بي بند و باري ها و هرزگي ها ي جنسي را به انگيزه معنويت و عرفان ترويج مي دهد! اوشو در سال 1990 در 59 سالگي به طرز مشكوكي از دنيا رفت كه برخي علت مرگ مشكوك وي را ابتلا به بيماري ايدز در اثر فسادهاي اخلاقي و جنسي شديدي كه داشت عنوان كرده اند.
4- اكنكار :
اين فرقه توسط شخصي به نام پال توئيچل اهل شهر كنتاكي آمريكا پايه گذاري شده است .او كه در ابتدا از نيروهاي يگان دريائي ارتش آمريكا بود، براي روح شناسي به هندوستان سفر كرد. در آن جا از تعاليم شخصي به نام استاد سودارسينگ استفاده كرد كه مدعي است نهصد و هفتادمين استاد بزرگ اك در طول تاريخ مي باشد. در اين آشنائي به ادعاي خود با شخصي افسانه اي به نام « ربازارتارز » كه مدعي است 500 واندي سال دارد ملاقات كرد.
بعد از اين ملاقعات به آمريكا بازگشت و در آن جا با نام معنوي « پدر زاسك » مشغول تبليغ مكتب خود شد . او اكنكار را به دانش باستاني سفر روح تعريف كرده و مدعي است كه اكنكار كوتاه ترين راه و صراط مستقيم رسيدن به حقيقت است . او در تعاليمش مريدان خود را به اك يعني روح الهي يا جريان مسموع حيات يا جوهره خداوند ارجاع مي دهد كه خلقت و محافظت از تمامي حيات را بر عهده دارد . همه اين ها را از جمله معاني آن مي داند و مدعي است كه تمام استادان اك در طول تاريخ مردم را به اين امور دعوت كرده اند .
او از شخصيت هائي همچون مولوي ، حافظ ، شمس تبريزي ، عطار نيشابوري ، فردوسي و ... به عنوان استادان اك نام مي برد! بعد از پال توئيچل شخصي به نام داروين گراس رهبري اين فرقه را به عهده گرفت، ولي بعد از دو سال از مقام خود عزل شده و به صورت كلي از اين فرقه اخراج شد. الان نيز هيچ نامي در اين فرقه از وي نمي برند . بعد از او شخصي به نام هارولد كلمپ رهبري اين آئين رابه عهده گرفته است. روز 22 اكتبر كه سالروز تولد پال توئيچل است، ابتداي سال معنوي اكيست ها محسوب مي شود .
عرفان سرخ پوستي ، آموزه هاي پائولو كئليو ، آموزه هاي دالائي لاما ، مكتب فالون دافا و روش معنوي مديتيشن و ده ها آئين ديگر از جمله عرفان ها كاذب هستند . به خاطر طولاني نشدن پاسخ از ذكر تمامي آن ها خودداري مي كنيم . براي مطالعه در باره آن ها و نقد عقائد و روش هاي آن ها به كتابي كه خدمت تان معرفي مي شود مراجعه فرمائيد.
البته فرقه اي به نام شيطان پرستي در جهان و نيز در ايران رواج يافته كه به نوبه خود به ريز فرقه هاي بسياري تقسيم مي شود . به لحاظ اين كه اساس آن بر ضديت دين و معنويت است، نمي توان آن را حتي از جمله عرفان هاي كاذب برشمرد.
براي اطلاع تفصيلي به دو منبع ذيل مراجعه نماييد:
1- در آمدي بر عرفان حقيقي و عرفان هاي كاذب ، احمد حسين شريفي ، نشر صهباي يقين
2- اكنكار ، سوداگري روحي ( ناگفته هاي اكنكار و پاتوئيچل ) ، دكتر ديويد سي لين ، ترجمه مهندس شهرام قلي زاده .نشر جامعه نگر .
پي نوشت :
1. طه (20) آيه 120.