اثار مخرب روابط ازاد دختران وپسران

چه اشکالی دارد پسر و دختر با هم دوست باشند؛ مثل رابطه‌ای که دو پسر با هم و یا دو دختر با هم دارند؛ مثل دو انسان، بدون در نظر گرفتن جنسیت و فکر در مورد ازدواج یا روابط خاص.

رابطه دختر و پسر نامحرم، خارج از ضوابط و احكام شرعي آسيب زا بوده و اشكالات متعددي را منجر مي شود؛ چرا که این نوع دوستی‌ها یک دوستی ساده مانند دوستی دو دختر یا دو پسر نیست؛ بلکه در دوستی و ارتباط دو جنس مخالف، پدیده‌ای وجود دارد که نباید آن را نادیده گرفت و آن، مسئله غریزه جنسی است که قابل انکار نیست و هر چه سعی شود نادیده گرفته شود، باز نمی‌توان وجود آن را انکار کرد؛ به‌ خصوص در مورد دختران و پسران جوانی که در اوج بلوغ جنسی قرار دارند. از این رو، آنچه در این دوستی‌ها مبادله می‌شود، غیر از آن دوستی‌ها خواهد بود.
قرآن در دو جا، جنس مؤنث و مذکر را از داشتن روابط دوستانه با نامحرم برحذر داشته و آن را مورد مذمت قرار داده است. (1) البته این نهی به معنای آن نیست كه در شریعت اسلام، اصل رابطه دختر و پسر و ارضاي غريزه جنسي ممنوع شده باشد؛ زیرا اصل وجود این نیاز و احساس طبیعی، در همه انسان‌ها نهاده شده تا پسر و دختر انگیزه لازم را برای تشکیل زندگی مشترک را داشته باشند؛ اما آنچه در اسلام بر آن تاكيد شده نظام مندي و ضابطه مندي آن است؛ افراط و تفریط و پیروی نکردن از توصیه‌های عقل و شرع، نه تنها در مسیر ارضای این نیاز، مشكلاتي را به وجود مي آورد، بلکه تأثیرات مخربی در دیگر زمینه‌های زندگی فردی و اجتماعی انسان ایجاد می‌ كند.
الف) ضوابط رابطه دختر و پسر
ارتباطات غیر ضروری بین دختران و پسران، از مناسب‌ترین زمینه‌های نفوذ شیطان است. این نوع ارتباط، ناخودآگاه، انسان را به روابط غیر اخلاقی سوق می‌دهد. این گونه گفتگوها، اگرچه در آغاز همراه قصد سوء، خلاف و لغزش نباشد، اما در ادامه راه به مسیر نادرست مى‏انجامد. پس برای دور ماندن از این گونه مفاسد و تحت الشعاع قرار نگرفتن ارتباط عادی برای مصالح ویژه از قبیل مباحثات علمی، داد و ستد، رفت و آمدهای خانوادگی و حتي استاد و شاگردی، که لازمه زندگی اجتماعی هستند، قرآن برای ارتباط با جنس مخالف چند توصیه مهم به دختران و پسران به ويژه دختران دارد:
1. رعایت حجاب: این مسأله در چند آیه مطرح شده است. (2) البته این امر اختصاص به دختران ندارد؛ بلکه پسران نیز موظف به رعایت آن هستند.
2. رعایت حیای فردی و عفّت جمعی: قرآن کریم، در داستان دختران شعیب می‌فرماید: «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی‏ عَلَى اسْتِحْیاءٍ؛ (3) پس یکی از آن دو (دختران شعیب) آمد نزد او (موسی)؛ در حالی که همراه با شرم و حیا گام بر می‌داشت.» از این آیه، استفاده می‌شود که حیا برای زن و البته مرد، دارای ارزش اخلاقی ویژه است. حیا به این معنا است که انسان به جهت ترس از آلوده شدن به گناه، خود را از ورطه گناه دور بدارد.
3. رعایت وقار و متانت در ارتباط ها: خداوند خطاب به زنان می‌فرماید: سخن گفتنشان نباید به گونه‌ای باشد که هوس مردان را بر انگیزد؛ «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً.» (4) نیز می‌فرماید: «وَ قَرْنَ فی‏ بُیوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیةِ الْأُولی؛ (5) در خانه خود بمانید و چون زنان دوران جاهلیت نخستین، با آرایش در میان مردم ظاهر نشوید.»
3. مراقبت در انگيزهها: هر ارتباطی، حتی ارتباط با جنس موافق، هدف و انگیزه‌ای را دنبال می‌کند که نقش محرک را در ایجاد ارتباط بازی می‌کند.
ب) انگیزه‌های برقراری ارتباط با جنس مخالف
1. ازدواج: یکی از بهانه‌های ارتباط، وعده ازدواج است. معمولاً با این وعده‌ها پسران با دختران ارتباط پیدا می‌کنند؛ اما حقیقت امر این است که وجود فکر ازدواج در بین دختران و پسران، تنها نوعی ساز و کار دفاعی برای ایجاد رضایت خاطر و رهایی از اضطراب و نیز پوششی برای دینی نشان دادن این گونه دوستی‌ها است. هدف بیشتر دخترها از دوستی با پسرها، ارضای نیازهای عاطفی، احساسی و پُر کردن تنهایی است و برعکس، انگیزه این ارتباط‌گیری در بسياري از پسرها، کامجویی و سوء استفاده جنسی بوده که در بعضی مواقع، با بهانه هايي چون"دادن وعده ازدواج" انجام می‌گیرد.
2. توهّم قدرت و جاذبه: پسران، داشتن دوست دختر را یک قدرت اجتماعی برای خود تصور می‌کنند و دختران نیز داشتن دوست پسر را جاذبه فردی و اجتماعی برای خود می‌شمارند. به همین دلیل، در بین برخي افرادی، نداشتن دوست از جنس مخالف، نوعی ناتوانی تلقی می‌شود. این نگرش، نقش مهمی در تحریک و تلاش دختران و پسران برای دوست‌یابی دارد. چنین نگرشی است که گاه برخی دختران و پسران را وادار می‌کند تا از طریق صحنه‌سازی و استفاده از روش‌های تقلّبی این گونه وانمود کنند که دارای دوستي از جنس مخالفند.
3. نیاز به محبت بسیاری از دوستی‌ها در جامعه ما، دارای کارکرد روانی- اجتماعی است؛ یعنی دختران و پسران پس از آن اقدام به این روابط می‌كنند كه مورد بی‌مهری خانواده قرار گرفته و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند. بنابراین، به دنبال یافتن یک پایگاه روانی و اجتماعی مطمئن هستند تا از طریق آن به آرامش و رضايتمندي بيشتري دست يافته و كمبود محبت خانواده را جبران نمايند.
اما اين ارتباط، اكثرا موفقيت آميز نيست؛ زیرا این روابط پنهانی كه به دور از چشم خانواده صورت می‌گیرد، پس از چندي تنش ها و اضطراب هاي ديگري را دامن مي زند. (6) كه ساده ترين اين اضطراب ها نگراني از آينده اين رابطه و فقدان ضامن اجتماعي و عقلاني استمرار اين رابطه است.
ج) آسیب‌های دوستی دختر و پسر
در بین ارتباطات انسانی که از نیازهای اساسی زندگی انسان است، نیاز به ارتباط با جنس مخالف از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ چرا كه اگر این ارتباط از چارچوب هنجار اجتماعی و دینی خارج شود، آثار و تبعات متعددی از قبیل آسیب‌های: روانی، اجتماعی، تربیتی و معنوی به دنبال می‌آورد كه به ‌راحتی قابل جبران نیست. در ذیل به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
1. فقدان شناخت درست و واقع‌بینانه: معمولاً ادعا می‌شود این گونه روابط و دوستی‌ها به انگیزه ازدواج شکل می‌گیرد؛ ولی با کمی دقت مي توان فهميد كه روح حاکم بر این دوستی‌ها عشق ورزیدن است؛ نه خردورزی. بدیهی است که پای خرد و عقل، در میدان عاشقی لنگ است. این نوع انتخاب که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام می‌گیرد، به دلیل عدم شناخت عمیق و واقع‌بینانه، زندگی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار می‌سازد. پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ می‏فرمایند: «حُبُّكَ لِلشَّی‏ءِ یعْمِی وَ یصِمُّ؛ دوست داشتن تو نسبت به چیزی، تو را كور و كر می‌كند.» (7)
2. ایجاد جوّ بدبینی: این گونه دوستی‏ها و روابط، اگر به ازدواج هم بینجامد، پس از مدتي جوّ بدبینی و سوء ظن را به دنبال خواهد داشت. پسر به خود می‏گوید این دختر وقتی به‌ راحتی با من پیوند و رابطه برقرار نمود، چه تضميني براي عدم وجود چنين روابطي در قبل از ازدواج و بعد از آن وجود دارد. از كجا معلوم كه در آینده، با دیگری ارتباط برقرار نكند؟ دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر دارد. در نتيجه براي ادامه مسير زندگي اعتماد كافي وجود نخواهد داشت.
3. اُفت تحصیلی یا علمی: دل‏مشغولی و اضطرابی كه در اثر این گونه پیوندها پدید می‏آید، بزرگ‏ترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است. از این رو، متصدیان امور علمی مدارس و دانشگاه‏ها توصیه می‏كنند که حتی ایام عقد و نامزدی جوانان در بحبوحه تحصیلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بیشتر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند. اين اشتغال روحي در روابط نامطمئن و سستي چون دوستي هاي عاطفي چندين برابر دوران نامزدي است و چه بسا عقد ازدواج و دوران نامزدي محدود كننده غريزه، احساسات و تفكر در يك مسير معلوم ومشخص بوده و اگر هم اشتغالي ايجاد كنند، اشتغالي سازنده و در اصل انگيزه دهنده براي ادامه تحصيل باشد.
4. عدم استقبال از تشکیل خانواده: این گونه روابط و دوستی‏ها معمولاً به انگیزه تفنّن و سرگرمی شكل می‏گیرد و در خلال آن، از خودباوری و زودباوری دختران سوء استفاده می‌شود. متأسفانه در بسیاری موارد، بین عشق و هوس تمییز داده نمی‏شود. عشق حقیقی و پاك، با هوس‏های آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد.
5. پیدایش تنوّع‌‌طلبی و اثرگذاری آن بر انتخاب فرد در ازدواج: حس تنوع‌طلبی انسان از یك طرف، و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر، باعث می‏شود برخی سراغ ازدواج و تشكیل خانواده نروند. جامعه‏ای كه از تشكیل كانون خانواده استقبال نكند، هیچ‏گونه ضمانتی برای رشد و شكوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. عمده خوبی‏ها و كمالات والای انسانی، در پرتو تشكیل خانواده‏ای سالم به فعلیت می‏رسد. و با تقويت تنوع طلبي در روابط زناشويي، ديگر زمينه اي براي استمرار بنيان خانواده باقي نخواهد ماند.
6. اضطراب، تشویش و احساس نگرانی: در دوستی‏های موجود بین دختران و پسران، از آن جا که این گونه دوستی‏ها بدون ضابطه و ضامن اجرايي رسمي و قانوني براي استمرار و تعهد طرفين مي باشد با مخاطرات روانی گوناگونی از جمله اضطراب و تشویش همراه است. وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر برای فاش کردن روابطش با دختر صورت می‏گیرد، یک تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
7. محرومیت از ازدواج پاک: دخترانی که در پی این روابط هستند، معمولاً به جرم آلودگی به این روابط، شرایط ازدواج پاک را از دست می‌دهند. البته این گونه روابط ناسالم، حتی در ازدواج پسران نیز تأخیر ایجاد می کند.
8. از بین رفتن کرامت انسانی و غرق شدن در گرداب شهوت‌ها: اگر انسان به غریزه جنسی به عنوان یک هدف و
خارج از چهارچوب مقرّرات اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی بپردازد، هر عاملی که بهتر و بیشتر به شهوت‌ها پاسخ دهد، جایز شمرده می‌شود. با نگاهی به جوامع غربی پیامدهای منفی رابطه دختران و پسران را بر فرد و جامعه، به‌خوبی درخواهیم یافت در این جوامع ‌هدف انسان از زندگی و آینده روشن از میان رفته و افزایش روز افزون آسیب‌های اخلاقی و انسانی، همه ناشی از غلبه شهوات و بی ‌بند و باری، بر عقل و ایمان است.
9. آلوده شدن به معصیت: قرآن کریم و روایات معصومان از ارتباط جنسی با دیگران و نگاه‌های شهوت‌آمیز بر حذر داشته و وعده خسران و عذاب به مرتکبان چنین اعمالی داده است. قرآن می‌فرماید:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى.. . وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ.. . إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ...؛ (8) به مؤمنان بگو: چشم‌های خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند و عفاف خود را حفظ کنند. این، برای آنان پاکیزه‌تر است... و به زنان با ایمان بگو: چشم‌های خود را (از نگاه هوس‌آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را آشکار ننمایند؛ جز بر شوهرانشان... .»
با توجه به مفاد این دو آیه، اگر دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یکدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه هوس‌آلود نکنند، آیا دوستی‌ها و عشق‌های خیابانی به وجود می‌آیند؟ امام باقر ـ علیه السلام ـ به نقل از جدش رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ می‌فرماید:
هر کس نگاه به نامحرم کند، خداوند چشمانش را از آتش جهنم پر خواهد کرد و هر کس با نامحرمی دست بدهد و مصافحه بکند، دچار غضب الهی شود. هر کس با زن یا مرد نامحرمی همراه شود (در جای خلوتی با هم باشند)، خداوند آنان را در زنجیرهای آتشین کرده و به جهنم خواهد انداخت؛ (9) مگر کسی که توبه کند.
نتیجه سخن
اسلام که یک مکتب جامع است و می‌خواهد پسران و دختران مسلمان، از یک طرف روحی آرام و اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند تا بتوانند قله‌های رفیع انسانی و رستگاری را فتح نمایند و از طرف دیگر، به نیازهای غریزی و فطری خود نیز دست یابند. بنابراین، با حساسیت ویژه، اما واقع‌بینانه و لحاظ کردن طبیعت و امیال درونی و خواسته‌های نفسانی انسان، قوانین و احکامی را جهت حفظ و نگهداری فرد و جامعه در خط اعتدال و میانه‌روی وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است. این‌ها همه به سبب این است که اسلام از جانب کسی برای هدایت انسان‌ها فرستاده شده است که خالق فطرت و غریزه با تمامی استعدادهای بهینه و ذخیره شده در انسان است. پس، هر عاملی که موجب تحریک انگیزه‌های شهوانی در جامعه گردد و به آرامش روحی و روانی و عفت عمومی صدمه وارد کند، مورد تأیید اسلام نیست. اسلام می‌خواهد انواع لذت‌های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد و از این طریق، آرامش روحی و روانی و پیوند‌های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه، به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود. روشن است رسیدن به این مقصود، جز با در نظر گرفتن محدودیت در روابط دختر و پسر ممکن نمی‌شود.
پی‌نوشت‌ها:
1. در آیه 5 سوره مائده خطاب به مردان می‌فرماید: «وَ لَا مُتَّخِذِى أَخْدَانٍ.» و در سوره نساء آیه 25 خطاب به زنان می‌فرماید: «وَ لَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَان.»
2. قصص (28)، آیه 25.
3. نور (24)، آیه 31.
4. احزاب (33)، آیه 32.
5. همان، آیه 33.
6. احمدی، علی اصغر، روابط دختر و پسر در ایران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، ص 118.
7. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1413 هجرى قمری، ج 4، ص 380.
8. نور (24)، 30 ـ 31.
9. شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، 1409 ه. ق، ج 28، ص 364.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در ابتدا لازم است كه حدود و قوانين شرع مشخص شود و سپس از شرعي بودن يا نبودن رابطه سخن گفت:
از نظر شرعي، هر گونه ارتباطي ميان جنس مخالف(دختر و پسر و...) كه موجب تحريك شود، يا با انگيزه شهوت باشد، يا ترس از افتادن در گناه باشد، خلاف شرع است؛ هم چنين دست دادن و لمس بدن يكديگر و يا حتي خلوت كردن در جايي كه كسي نباشد و امكان ورود كسي به آنجا نباشد، حرام است. بنابراين دوستي ميان دختران و پسران كه بي ترديد براي دو طرف يا حداقل يكي از آن دو طرف يكي از اين موارد وجود دارد، خلاف شرع است، اما به تصور شما و بسياري از پسران و دختران، خلاف شرع تنها ارتباط جنسي و مانند آن است.
اما بهتر است علاوه بر موضوع حكم شرعي به ابعاد ديگر مسئله نيز توجه شود و به همين خاطر توجه شما را به نكات زير جلب مي كنيم:
غريزه جنسي از نيرومندترين غرايز در وجود انسان است که بسياري از رفتارهاي انساني را شکل مي‌دهد و به گونه‌هاي مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که يک مکتب جامع است و مي‌خواهد مردان و زنان مسلمان، از يک طرف روحي آرام و اعصابي سالم و چشم و گوشي پاک داشته باشند تا بتوانند قله‌هاي رفيع انساني و رستگاري را فتح نمايند و از طرف ديگر به نيازهاي غريزي و فطري خود نيز دست يابند، بنابراين با حساسيت ويژه، اما واقع بينانه و لحاظ کردن طبيعت و اميال دروني و خواسته‌هاي نفساني انسان، قوانين و احکامي را جهت حفظ و نگه­داري فرد و جامعه در خط اعتدال و ميانه­روي وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگي ارتباط با جنس مخالف است. اينها همه به سبب اين است که اسلام از جانب کسي براي هدايت انسان‌ها فرستاده شده است که خالق فطرت و غريزه با تمامي استعدادهاي بهينه و ذخيره شده در انسان است. بنابراين هر عاملي که موجب تحريک انگيزه‌هاي شهواني در جامعه گردد و به آرامش روحي و رواني و عفت عمومي، صدمه وارد کند، مورد تأييد اسلام نيست. اسلام مي‌خواهد انواع لذت‌هاي جنسي در محيط و درون خانواده شکل گيرد و از اين طريق آرامش روحي و رواني و پيوند‌هاي عاطفي نيز برقرار بماند و با طرح آن در محيط جامعه به پيوند خانواده و اجتماع نيز آسيب وارد نشود.
به جهت همان ميل شديد جنسي گاهي اوقات بي آنکه دختر و پسر(به خصوص دختران) بخواهند، در شرايطي قرار مي­گيرند که حتي اراده خود را از دست مي‌دهند و ديگر نمي‌توانند از ارتباط جنسي خود داري کنند و ناخود آگاه و بي آنکه بخواهند، کم کم در آن شرايط بدون بازگشت قرار مي‌گيرند و زماني متوجه مي‌شوند که کار از کار گذشته است، يعني با فراهم شدن شرايط ديگر، اراده جلوگيري بسيار سخت و دشوار است، پس چرا نبايد اين جريان را از سرچشمه بست؟ به همين خاطر در اسلام حتي خلوت کردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مکاني که رفت و آمد نباشد، حرام و گناه است. در آخر اين که مگر غير از اين است که تمام روابط جنسي بين دختران و پسران از همين ارتباط‌هاي به ظاهر ساده و دوستانه آغاز شده است ؟ و متأسفانه به همين ارتباط جنسي ختم نشده، بلکه عاملي براي پديد آمدن بسياري از ناهنجاري‌هاي اجتماعي و رواني نيز مي‌شود. بهترين شاهد بر ادعاي فوق مراجعه به واقعيات موجود در اجتماع است، شما در باره طلاق‌ها، فسادهاي جنسي، اعتياد و افسردگي‌ها مقداري تحقيق کنيد، ببينيد نقطه شروع اين نابساماني‌ها از کجا بوده؟ بسياري از آنها با يک نگاه ساده يا يک ارتباط کلامي کوچک با نامحرم شروع شده و به تدريج به ايجاد محبت و عشق و مشغول شدن فکر انجاميده و در انتها به قرار و مدار و...
اما مسئله اين است که چون جوانان و نوجوانان، هنوز به سني نرسيده‌اند که عاقبت برخي از کارها برايشان تجربه شده باشد، فقط همان ابتداي کار را که ساده و شيرين است مي‌بينند و خداي ناکرده به دوستي با پسران نامحرم تن مي‌دهند و به اين ترتيب وارد دامي مي‌شوند که خلاصي از آن بسيار دشوار است. چرا که اولين مشکل آنها، مشغوليت فکرشان است و عقب افتادن تدريجي از درس. مشکل بعدي خانواده (اگر داراي خانواده مذهبي باشند)،‌مشکل بعدي ازدواج است. آنها اگر بخواهند با همان پسري که از طريق کوچه و خيابان با او آشنا شده‌اند ازدواج کنند هيچ ضمانتي وجود ندارد که آن پسر چند دوست دختر ديگر در آستين نداشته باشد و سر بزنگاه از اين دختر جدا و به آنها نپيوندد و به اين ترتيب دختران زيادي را دچار داغ فراق و افسردگي و نابساماني خانوادگي نکند. اين موضوع در طرف ديگر داستان نيز وجود دارد، حتي در دانشگاه‌ها يا محيط‌هاي کاري نيز ارتباط نامناسب با نامحرم، غالبا باعث گرفتاري است، زيرا چه بسا باعث ايجاد عشق‌هايي در دل دختران و پسران جوان مي‌گردد که به دلائل گوناگون، هرگز به "وصل" منجر نخواهد شد و اندوه آن براي هميشه به دل طرفين خواهد ماند و فکرشان را آزرده خواهد ساخت.
مسائل فوق هيچکدام قصه نيست، بلکه واقعيت‌هايي است که به وفور در جامعه جاري است و ما تنها با گوشه‌هايي از آنها آشنا مي‌شويم. بسياري از گرفتاران اين مسائل به دليل حيا و شرم، مشکلات خود را براي ديگران بازگو نمي‌کنند. اگر اين کار را مي‌کردند درس عبرت خوبي براي ديگران مخصوصا جوانان و نوجوانان مي‌گشت.
نکته مهم اين است که وقتي اين مشکلات ريشه‌يابي مي‌شوند، غالب آنها از همان نگاه‌هاي کوچک و سخن‌هاي کوتاه و روابط ساده و بي­ضرر آغاز مي‌شوند که به نظر پرسش‌گر دل پاک ما، نبايست روي آنها حساسيت نشان داد،‌اما چه مي‌توان کرد که همين موارد کوچک اگر مورد بي توجهي واقع شوند و ادامه يابند سر از مشکلاتي بسياري در مي‌آورند.
بنابراين احکام دين مقدس اسلام، بر اساس مصلحت زندگي انسان‌هاست و خداوند که بهتر از هر کس ساختمان فطري انسان را مي‌شناسد، از روي محبت و به خاطر خود ما اين احکام را وضع نموده و گرنه او نه بخيل است و نه نيازمند به اين احکام.
ما نيز در نگاه خود به زندگي بايستي عاقبت کارها را بنگريم و از زندگي ديگران عبرت بگيريم و به اين نکته برسيم که : چه بسا لذت‌هاي کوتاه که رنج‌هاي طولاني به ارمغان مي‌آورد.
حال به گوشه­اي از پيامدهاي مسئله روابط آزاد در کشور‌هاي غربي بپردازيم. آنجا که فکر مي‌کنيم، اين مشکلات براي آنها حل شده يا حساسيت نسبت به اين موضوع ندارند. اگر چه در آنجا اين مشکلات به جهت روابط آزاد بيش از حد، بسيار است، اما متاسفانه جامعه ما نيزکم و بيش با بسياري از اين مشکلات روبرو است.
نظريات روانکاوي از جمله نظرية "هورناي" بر اين حقيقت تأکيد مي‌کند: "در اجتماعاتي که روابط جنسي آزاد است، بسياري از احتياجات رواني،‌شکل تمايلات جنسي پيدا مي‌کند و به صورت عطش جنسي در مي‌آيد".
نشريه آمريکايي "ايدرز دايجست" دربارة روابط پيش از ازدواج دختران و پسران مي‌نويسد: "هرساله 350 هزار دختر نوجوان امريکايي در سنين 15 تا 19 سال ـ دورة دبيرستان ـ به سبب ارتباط‌هاي نامشروع، آبستن شده و فرزندان غير قانوني خود را به دنيا مي‌آورند.... اين دختران با رؤياهايي چون ازدواج با دوستان پسرشان، اتمام تحصيلات، شروع يک زندگي ايده آل و دست­يابي به يک شغل مناسب،‌به اين ارتباط غير قانوني روي مي‌آورند. اما بسيار زود پرده‌هاي سراب گونة اين اوهام به کنار رفته و واقعيت زندگي روي خود را نشان مي‌دهد و متأسفانه، اين بيداري درست در زماني به دست مي‌آيد که اين دختران نوجوان ديگر شانسي براي برخورداري از يک زندگي سالم و ايده آل ندارند".
اين روزنامه در ادامه علت بروز اين نابهنجاري‌هاي جنسي را روابط آزاد دختر و پسر در مدارس دانسته، طي گفتگويي با تعدادي از اين دختران، به نقل از يکي از آنان مي‌نويسد:
"اي کاش زمان به عقب بر مي‌گشت! اي کاش به عنوان عضوي از خانواده در ميان والدينم جاي داشتم. اي کاش هنگامي که زمينه‌هاي ايجاد يک ارتباط نامشروع برايم فراهم شده بود، کمي هم به زندگي آينده­ام مي‌انديشيدم و اين گونه به پايان خط نمي‌رسيدم".
در ذيل به برخي از آن آثار که در نتيجة روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربي پيدا شده اشاره مي‌کنيم:
1ـ افزايش روابط جنسي نامشروع: تحقيق نشان مي‌دهد که آمار روابط نامشروع جنسي که ناشي از روابط آزاد دختر و پسر است،‌در امريکا و در تمامي جامعة اروپا رو به افزايش است، به گونه اي که در سال 1993 در امريکا 50% روابط دختر و پسر به روابط جنسي تبديل شده است.
2ـ آبستني‌هاي ناخواسته: آميزش جنسي نامشروع و افزايش آبستني‌هاي غير رسمي و زود هنگام يکي ديگر از آثار شوم روابط آزاد دختر و پسر است. آندره ميشل در اين باره مي‌نويسد: "بيش از چهل درصد زنان امريکايي که پيش از بيست سالگي ازدواج مي‌کنند. به علت روابط آزاد پسر و دختر،‌قبل از ازدواج حامله هستند. در نروژ 90% دختراني که در سن کمتر از هيجده سال ازدواج مي‌کنند، آبستن هستند و در سوئد و آلمان نيز همين مطلب صادق است".
3ـ ازدياد غير قابل کنترل آمار سقط جنين: متناسب با افزايش نرخ آبستني‌هاي ناخواسته، آمار سقط جنين در کشور‌هاي غربي که دختر و پسر پيش از ازدواج روابط آزاد دارند رو به تزايد است. از يک ميليون زن و دختر نوجواني که هر ساله در امريکا به طور ناخواسته باردار مي‌شوند، 53% فرزندان خود را سقط مي‌کنند. اين درحالي است که به علت برخي محدوديت‌ها که بعضي ايالات در مورد سقط جنين وضع کرده­اند،‌اکثر سقط‌هاي جنين گزارش نمي‌شود.
به ادعاي يک پزشک امريکايي که در يکي از زايشگاه‌هاي اين کشور مشغول بوده و در مورد مشکلات محل کار خود مقاله­اي نوشته است،‌در حدود 47% از زايمان‌هاي تحت نظر وي مربوط به مواليد نامشروع بوده است. به ادعاي وي اکثر مواليد،‌مربوط به زنان پايين‌تر از بيست سال مربوط به روابط آزاد دختر و پسر بوده است.
4ـ افزايش خانواده‌هاي تک والديني: افزايش شمار وصلت‌هاي غير رسمي،‌باعث کاهش در ميزان ازدواج را ترسيم مي‌کند که يکي از پيامد‌هاي آن افزايش تعداد خانواده‌هاي تک والديني است؛ يعني خانواده­هايي که فرزندان در آن‌ها محکومند تنها با يکي از والدين خود زندگي کنند.آندره ميشل مي‌گويد: "زندگي فرزندان نامشروع در بيش از 90% موارد با مادران است. اين گونه مادران که تقريباً از سوي جامعه به ويژه والدين و آشنايان خود طرد مي‌شوند،‌براي گذراندن زندگي با مشکلات شديد اقتصادي و فقر و فلاکت مواجهند.
روزنامة "ايدرز ايجست" ضمن ارائة گزارشي از وضع فلاکت بار معيشتي اين گونه خانواده ها، گزارش زير را نوشته است:
"مادر اين بچه - که مادام بهانة پدر مي‌کند - براي تأمين نيازهاي مادي خود و فرزندانش ناچار است که در دو شيفت کامل کار کند که در نتيجه، فرزند وي در مقايسه با مادران ديگر،‌زمان کمتري را با او سپري مي‌کند. اين فرزند غيرقانوني در حقيقت هم از نعمت پدر و هم از نعمت مادر محروم است.
اين مادر نوجوان با تأسف و تأثر مي‌گويد: من با اين حاملگي نامشروع براي تمام عمر دخترم را از نعمت پدر محروم کردم و بايد تسلي بخش اندوه فراوان اين طفل باشم.
5ـ روسپيگري: پديدة شوم روسپي گري به ويژه در بين دختران جواني که به طور ناخواسته صاحب فرزند نامشروع شده­اند، در جوامع غربي شايع است، زيرا فرزندان ناخواسته، فرصت‌هاي اشتغال و تحصيل را از مادران گرفته، آنان ناچارند براي تأمين هزينه‌هاي زندگي و رهايي از فقر، به هر کاري رو آورند.
6ـ گسترش بيماري‌هاي مقاربتي: روابط آزاد دختر و پسر، در نتيجه روابط آزاد جنسي، سکوي پرش روسپي گري و افزايش بيماري‌هاي عفوني و مقاربتي است. در اين باره کافي است بدانيد که: در هر 13 ثانيه يک نفر در آمريکا به ويروس مهلک بيماري ايدز مبتلا مي‌شود. قربانيان اين ويروس که عمدتاً از طريق بي بندو باري جنسي مبتلا مي‌شوند، از اين بيماري عفوني هلاک مي‌گردند.
آنچه ذکر شد، اشاره به برخي پيامدهاي روابط آزاد دختر و پسر پيش از ازدواج است. عوارض ديگري چون جنون،‌عقده‌هاي رواني، تزايد جنايت و آدم کشي از ديگر نتايج آن روابط است.
خوب است به نتايج تحقيقي مسئله مورد نظر در ايران نيز توجه نماييد: http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=71474
به اين ترتيب روشن شد که چرا اسلام روابط آزاد دختر و پسر و نگاه و صحبت‌هاي التذاذي آنان را که منشأ براي روابط بعدي مي‌شود، حرام و ممنوع ساخته است.
آمار و نقل قول‌ها عمدتاً از کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، ‌تدوين دفتر مطالعات و تحقيقات زنان از صفحة 60 تا 72 برداشت شده است. در اين موضوع مي‌توانيد کتاب‌هاي زير را مطالعه کنيد:
1ـ جامعه شناسي خانواده،‌از دکتر شهلا اعزازي.
2ـ سيماي زن در جهان ـ امريکا، از مرکز امور مشارکت زنان رياست جمهوري.
3ـ درّ و صدف، از محمد شجاعي، انتشارات محيي، شهرري.