اصطلاحات حديثي

گفتار غیر قرآنی خداوند، معصومان [أعم از پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) و حضرت زهرا (س)]، صحابه، تابعان و حکایت فعل و تقریر ایشان را حدیث می گویند
منابع حدیث

حدیث، در لغت به معنای هر چیز نو و تر و تازه است (1) و بر این اساس، به شخص کم سن و سال «حدیث السن» گفته می‌شود.
واژه حدیث، با توجه به عنصر معنایی خود (تری و تازگی داشتن) دو کارکرد لغوی دارد که عبارت ند از گفتار و رخداد.
به گفتار از آن جهت حدیث می گویند که به جهت صدور تدریجی هر بند و بخش آن نسبت به گذشته از تری و تازگی برخوردار است.
و إطلاق حدیث به رخدادها نیز به دلیل صدور تدریجی و نو به نو شدن آن‌ها در مقایسه با رویدادهای پیشین است.
اما درباره إصطلاح حدیث که شایع‌ترین اصطلاح در علم حدیث است، باید بگوییم که درباره حوزه و دامنه مفهومی آن از جهات مختلف اختلاف شده است؛ اما تعریفی که به نظر ما جامع همه آن‌ها می‌باشد، عبارت است از:
«گفتار غیر قرآنی خداوند، معصومان [أعم از پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) و حضرت زهرا (س)]، صحابه، تابعان و حکایت فعل و تقریر ایشان».
با توجه به مقدمه مذکور، باید بگوییم از آن جا که عنصر معنایی حدیث با کردار، گفتار و تقریر رسول خدا (ص) گره خورده است، بسیار طبیعی است که پیدایش حدیث را همزمان با آغاز رسالت آن حضرت بدانیم؛ هر چند به دلیل شرایط زمانی و محدودیت‌های موجود در دوران سیزده ساله مکه، کم‌تر می‌توان نشانی از اهتمام به حدیث یافت؛ زیرا توجه مسلمانان در آغازین روزهای بعثت به آشنایی با اصل رسالت و معارف بنیادین اسلام و چگونگی مقابله با مشرکان معطوف بوده است و با هجرت پیامبر (ص) به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، فضای مناسب برای توجه دادن مسلمانان به ارزش حدیث در کنار قرآن فراهم آمد. از این رو، آنچه در تاریخ از اهتمام رسول خدا (ص) و مسلمانان به ثبت و نشر حدیث گزارش شده، بیش‌تر ناظر به همین دوره است.
اما بعد از رحلت پیامبر (ص) بی مهری‌ها و مخالفت‌های زیادی نسبت به حدیث پیامبر (ص) انجام گرفت و با ممانعت خلفا با کتابت حدیث، صدمات جبران ناپذیری به این میراث فرهنگی مسلمانان وارد آمد.
پس از رحلت پیامبر (ص)، متأسفانه این منبع سرشار اسلامی از سوی گردانندگان دستگاه خلافت مورد بی‌مهری قرار گرفت و حتّی سوزانده شد. این سیاست تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز، یعنی اواخر قرن نخست هجری دنبال شد. در نتیجه، فضای فرهنگی جامعه اسلامی از عطر روح بخش سخنان رسول خدا (ص) و جانشینان آن حضرت تهی گشت.
منع کنندگان از نقل و تدوین حدیث برای توجیه سیاست خود، گاه مسئله بیم اختلاط احادیث با آیات قرآن، و گاه بیم رها کردن قرآن و اشتغال به غیر آن را مطرح می‌کردند؛ ولی عملکرد و حتی سخنان آنان، بیانگر این است که انگیزه اصلی آن‌ها از منع نقل و کتابت حدیث، صرفاً یک انگیزه سیاسی بود و مرتبط با مسائل حکومتی می‌شد.
در مقابل مکتب خلافت، مکتب امامت همواره سعی در نشر احادیث پیامبر (ص) به عنوان میراثی گران قدر داشت و بر تدوین و کتابت آن برای بهره برداری آیندگان تأکید می‌ورزید. از این رو، تاریخ حدیث شیعه تا عصر رسالت و امامت از اتصال کاملی برخوردار بوده و هیچ حلقه‌ای از آن نیفتاده است. گرد آورندگان جوامع حدیثی اولیه اهل سنت، احادیث را بر اساس سنت شفاهی فراهم آوردند. در حقیقت، بخاری و مسلم از روی شنیده‌های روایی که از طریق اساتيد به آن ها منتقل شد، به تدوين صحيحين پرداختند؛ اما گردآورندگان جوامع اوليه حديثي شيعه، با سنت مكتوب رو به رو بوده اند كه ما آن را به عنوان اصول اربعمأة (چهار صد اصل) مي شناسيم و اين، از اختصاصات تاريخ حديث شيعه است. (2)

پي نوشت ها:
1. فراهيدي، خليل بن احمد‌، كتاب العين، قم، نشر هجرت، 1410ق، ج ‏3، ص 177.
2. براي مطالعه بيش تر ر.ك: نصيري، علي، آشنايي با علوم حديث، قم، مركز مديريت حوزه علميه قم، 1382ش، فصل اول تا چهارم.

روز قيامت اولين چيزي كه از بنده سؤال مي شود، نمازهاي واجب، زكات واجب، روزه واجب، حج واجب و از ولايت اهل بیت علیهم السلام است.
سوالات روز قیامت

در برخی از روایات اولین سؤال روز قیامت نماز بیان شده است، اما در روایت دیگری از پیامبر صلوات الله علیه و آله نقل شده است که: انسان در قیامت قبل از آنکه قدم از قدم بردارد در مورد چهار چیز از او پرسش می‌شود. این دو دسته روایت چگونه قابل جمع است؟

پاسخ:

ممکن است بتوان این گونه میان روایات معصومین سلام الله علیهم اجمعین، جمع کرد که این اولین‌ها در عبارات ایشان، به مجموعه اعمالی باشد که در اولویت سؤال قرار دارند (و لزومی هم ندارد که محدود به چهار عمل باشد،) به عنوان اولین پرسش‌ها و در مجموعه‌ای واحد و با یک نگاه بعد از مردن و یا هنگام قیامت مطرح می‌شوند، زیرا که بیانات معصوم در زمان‌های مختلف فراخور سؤال و یا حال و وضع مجلس و مخاطب یا مخاطبین مطرح می‌شد. گاهی به عنوان اولین عمل که نماز در اولویت بود و گاهی به  عنوان اولین اعمال که باز هم به طور معمول نماز اولین بود، مطرح می‌شد و این گونه عبارات جای بحث و مناقشه ندارد و با اندک دقتی می‌توان آن را فهمید.
علاوه بر این، در مجموعه عبادات و تکالیف، نماز برترین عبادت و نماد عبودیت است. عملی که انجام آن به طور مؤکد مورد توجه شرع مقدس اسلام قرار دارد به طوری که در بیان اولیای خدا به عنوان ستون دین معرفی شده است. پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه فرمود: الصّلاة عمود الدّین. (1) يعني نماز ستون (خیمه) دین است. ايستادگي و بقای هر خیمه‌ای به وجود ستون آن است و هر مقدار که ستون مستحکم‌تر باشد بقای خیمه تضمین بیشتری می‌یابد.
در اهمیت نماز همین بس که این تکلیف شیرین و پر معنای الهی اولاً در هیچ حالی ترک نمی‌شود، و ثانیاً انجامش در شبانه روز به صورت پنج وقت بر بندگان خدا واجب است، تكليفي که مشابه ندارد و همواره در شبانه روز صورت می‌گیرد. به همین خاطر است که نماز حتی اگر در مجموعه‌ای از تکالیف هم قرار گیرد، باز هم به عنوان اولین تکلیف مورد سؤال قرار می‌گیرد و با این توضیح به نظر می‌آید پاسخ سؤال داده شده است.  
و اما در ادامه به دو حدیث در مورد  اهمیت نماز به تنهایی و یک حدیث در مورد سؤال از چند واجب که نماز پش قراول آن با پیش فرض ایمان و قبولی ولایت است، توجه می‌کنیم:
1. پیامبر صلوات الله علیه فرمود:
اوّل ما افترض الله علی امتی الصلوات الخمس، و اوّل ما یرفع من اعمالهم، الصلوات الخمس، و اوّل ما یسال عنهم، الصلوات الخمس:
یعنی: نخستین چیزی که خدای متعال بر امتم واجب کرد، نمازهاي پنج گانه است و اولین چیزی که از کارهای آنان به سوی خدا بالا می‌رود، نمازهای پنج گانه است و نخستین چیزی که در باره آن از امتم حسابرسی می‌شود، نمازهای پنج گانه می‌باشد. (2)
ْامام صادق سلام الله علیه از قول پیامبر گرامی اسلام نقل فرمود:
2. أَوَّلُ مَا یُسْأَلُ الْعَبْدُ إِذَا وَقَفَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الصَّلَاةِ فَإِنْ زَکَتْ صَلَاتُهُ زَکَی سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِنْ لَمْ تَزْکُ لَمْ یَزْکُ عَمَلُهُ (3)
یعنی: اولين چیزی که از او سؤال می‌شود نماز است. اگر نمازش پاک بود، سایر اعمالش نیز پاک خواهد بود. و اگر نمازش پاک نبود، سایر اعمالش نیز پاک نخواهد بود.
3. و باز حضرت درمورد نماز و دیگر عبادات کلیدی و محوری که مورد سؤال قرار می‌گیرند، فرمود:
إِنَّ أَوَّلَ مَا یُسْأَلُ عَنْهُ الْعَبْدُ إِذَا وَقَفَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ عَنِ الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَاتِ وَ عَنِ الزَّکَاةِ الْمَفْرُوضَةِ وَ عَنِ الصِّیَامِ الْمَفْرُوضِ وَ عَنِ الْحَجِّ الْمَفْرُوضِ وَ عَنْ وَلَایَتِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَإِنْ أَقَرَّ بِوَلَایَتِنَا ثُمَّ مَاتَ عَلَیْهَا قُبِلَتْ مِنْهُ صَلَاتُهُ وَ صَوْمُهُ وَ زَکَاتُهُ وَ حَجُّهُ وَ إِنْ لَمْ یُقِرَّ بِوَلَایَتِنَا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ شَیْئاً مِنْ أَعْمَالِهِ (4) یعنی:
روز قیامت اولین چیزی که از بنده سؤال می‌شود، نمازهای واجب، زکات واجب، روزه واجب، حج واجب و از ولایت ما خانواده است. اگر اقرار به ولایت ما کرد و بر همین اعتقاد مرد، نماز و روزه و زکات و حج او قبول می‌شود. اما اگر اقرار به ولایت ما نکرد در پیشگاه پروردگار هیچ یک از اعمالش را قبول نخواهد کرد.
البته در بعضی از کتاب‌ها نوشته شده است که به اقتضای بعضی از اخبار، در عقبات صراط (یعنی روز قیامت) از هفت چیز سؤال می‌کنند:
در عقبه اول از ایمان خالص سؤال می‌کنند، یعنی توحید پروردگار که اعتقاد به لا اله الا اللّه از روی اخلاص است.
در عقبه دوم از نماز که عمود دین  است سؤال می‌کنند.
در عقبه سوم سؤال از زکات و خمس سؤال می‌کنند که از مهم‌ترین واجبات الهیّه‌اند.
در عقبه چهارم  از روزه سوال مي كنند.
در عقبه پنجم  از حج بيت اللّه  سوال مي كنند.
در عقبه ششم  از طهارت ثلاث (سه گانه) وضو ، غسل و تيمّم سوال مي كنند.
در عقبه هفتم كه شديد تر از تمام عقبات است، از مظالم مردم سوال مي كنند و حق تعالي قسم ياد كرده كه از ظلم هيچ ظالمي نگذرد مگر كه حق مظلوم را از ظالم بستاند.(5)
البته بنا به ظاهر روايت، نماز در مرحله دوم قرار گرفته است، اما چنين جاي توجيه دارد، چون ايمان امري قلبي است،پس ثمره آن در اعضا و جوارح ظاهر مي شود، كه باز هم نماز اولين و بالاترين عمل جوارحي انسان مسلمان بعد از اقرار به توحيد و ايمان به حق است.
مساله بعد آن كه قيامت پنجاه موقف و ايستگاه دارد و ممكن است هر كدام از اين روايات مربوط به يكي از اين موقف ها باشد مثلا در يك موقف اول از نماز پرسيده شود در موقف ديگر اول از عمر انسان سوال مي شود و ...

پي نوشت ها:
1.پاينده ابوالقاسم، نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلوات الله عليه،تهران، انتشارات دنياي دانش، چاپ چهارم سال 1382 ه.ش، ص 551
2.احسان بخش صادق، آثار الصادقين،قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول، سال 1370 ه.ش،ج 11 ص 80 به نقل از كتاب كنز العمال،جلد هفتم، ص 276 .
3.شيخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال،قم ،انتشارات دار الرضي،سال 1406 ه.ق،چاپ اول، ص 230.
4.مجلسي محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،تهران،انتشارات اسلاميه،چاپ مكرر، ج‏27، ص 168.
5. حسيني شاه عبد العظيمي حسين،تفسير اثنا عشري،تهران،انتشارات ميقات،چاپ اول، سال 1363 ه. ش، ج‏14، ص 222.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها