امام حسن عسكري(ع)

پرسش و پاسخ دینی
یکی از سوالاتی که پیرامون زندگی مبارک امام یازدهم شیعیان مطرح است،علت زندانی بودن ایشان توسط خلفای جائر عباسی است.
امام حسن عسکری

یکی از سوالاتی که پیرامون زندگی مبارک امام یازدهم شیعیان مطرح است،علت زندانی بودن ایشان توسط خلفای جائر عباسی است در پاسخ به این سوال شاید بتوان گفت که هیچ یک از امامان - علیهم السلام - همانند امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ در فشار طاغوتهای عصر و در زندانها نبوده است، تا آن‌جا که حتی در زندان، جاسوسی را بر او گماشته بودند، تا گفتار و رفتار او را گزارش دهد، چنان‌که ابو جعفر هاشمی می‌گوید:

با چند نفر در زندان بودم ناگاه امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ را وارد زندان کردند، در زندان شخصی بودو ادعا می‌کرد از علویان است، امام ـ علیه السلام ـ در غیاب او به یارانش فرمود: «این مرد از شما نیست، از او بر حذر باشید، آن‌چه گفته اید در نامه‌ای نوشته و در داخل لباسهایش می‌باشد تا به خلیفه گزارش دهد.» یکی از حاضران لباسهای او را وارسی کرد، همان نامه را یافت که مطالب خطرناکی را در مورد زندانیان نوشته بود[1].

این همه فشار برای چه بود؟ در جواب باید گفت: طاغوتهای بنی‌عباس از چند جهت در مورد امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ ترس و نگرانی داشتند و حساس بودند:

1ـ جمعیت شیعیان در آن عصر، به خصوص در عراق، بسیار بود، طاغوت‎ها ترس آن داشتند که آن‌ها قدرت را به دست گیرند و با زعامت و رهبری امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ تاج و تخت عباسیان را واژگون نمایند؛ شیعیان در این عصر به قدری نیرومند بودند که: احمد بن عبید الله ابن خاقان می‌گوید: جعفر کذاب (برادر امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ که به دروغ ادعای امامت می‌کرد) نزد پدرم عبیدالله ـ که دارای مقام عالی در دربار خلیفه بود ـ آمد و گفت: « مقام برادرم را به من بده، در عوض، من سالی بیست هزار دینار برای تو می‌فرستم» پدرم به او گفت: «یا احمق السلطان جرد سیفه فی الذین زعموا أن اباک و اخاک[2] ...الخ»

ترجمه: ای احمق نادان! خلیفه، به روی معتقدین به امامت پدر و برادرت (امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ) شمشیر کشید، تا آن‌ها را از این اعتقاد برگرداند، نتوانست، بنا بر این اگر آن‌ها (شیعیان) امامت تو را قبول دارند نیاز به خلیفه و غیر او نداری و اگر آن‌ها تو را به امامت قبول ندارند، به وسیله ما هرگز نمی‌توانی به این مقام برسی. پدرم از آن پس، اصلاً به جعفر اعتنا نکرد و تا زنده بود اجازه نداد که جعفر به نزدش بیاید[3].

2ـ از سوی دیگر باید به این مسئله مهم نیز توجه داشت که شیعیان توجه خاصی به امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ داشتند و اموال بسیاری به مجضرش می‌رساندند، به عنوان مثال، آن حضرت صد هزار دینار (یعنی صد هزار مثقال طلا) به یکی از نمایندگان مورد اطمینان خود به نام علی‌‌بن جعفر همّانی داد تا بین مستمندان و شیعیان در مراسم حج تقسیم کند، بار دیگر صد هزار دینار برای او فرستاد، بار سوم سی هزار دینار برای او حواله کرد.[4]

تلاش‌های سیاسی اما حسن عسکری ـ علیه السلام ـ ، نامه و پیک‌های او، فعالیت شاگردان و نمایندگان او، حوزه علمیه طاغوت برانداز او، گفتار سازنده و حرکت‌بخش او و ... همه و همه نشان می‌داد که او نه تنها تسلیم دستگاه طاغوتی بنی‌عباس نیست، بلکه زمینه سازی فرهنگی و سیاسی عمیق و گسترده‌ای بر ضد آن دستگاه می‌کند.

4 ـ طبق روایات متعدد و متواتر، همه مسلمانان می‌دانستند که قائم آل محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ ظهور می‌کند و واژگونی تاج و تخت شاهان و سلاطین جور در سراسر جهان به دست اوست، از طرفی دریافته بودند که این مصلح جهانی از نسل امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ است، لذا در مورد آن حضرت، بسیار حساس بودند و احساس خطر می‌کردند و بر همین اساس حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ از هنگام ولادت (در سال 255 ه‍.ق) حتی در عصر پدر (تا سال 260 یعنی 5 سال) جز از یاران بسیار مخصوص، مخفی بود.

مرحوم محدث قمی در این‌باره می‌نویسد: « سه نفر از خلفای بنی عباس خواستند امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ را بکشند، زیرا به آنها خبر رسیده بود که حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ در صلب اوست، آن‌ها آن حضرت را چندین بار زندانی نمودند.[5]»

و نیز روایت شده امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ هنگام ولادت حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ فرمود: «ظالمان پنداشتند که مرا می‌کشند تا نسل مرا قطع نمایند، آن‌ها قدرت خداوند قادر را چگونه دیده‌اند».[6]

این عوامل و نظیر آن، موجب شد که طاغوتیان بنی‌عباس سخت ترین فشار و اختناق و سانسور را بر امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ و یارانش وارد ساختند، امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ برای حفظ یاران خود، به پنهان‌کاری و راز پوشی تأکید می‌کرد، تا آن‌جا که عثمان بن سعید عمری، یار مخصوص آن‌ حضرت، (اولین نائب خاص امام مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ) زیر پوشش روغن فروش مطالب را محرمانه از امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ به شیعیان و به عکس گزارش می‌داد، از این رو به او سمّان (روغن فروش) می‌گفتند[7].

کوتاه سخن آن‌که: از بررسی تلاشهای امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ و یارانش فهمیده می‌شود که آن بزرگ‌مردِ علم و کمال و سیاست، در هفت مورد، تلاش عمیق و چشم‌گیری داشته است که عبارتند از:

1ـ تشکیل حوزة علمیه و کوشش‌های علمی و انقلاب فرهنگی.

2 ـ ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان توسط پیک‌ها و نامه‌ها و تعیین نمایندگان، و تلاش‌های آن‌ها و ارتباط با آن‌ها.

3 ـ تلاش‌های سری و محرمانه سیاسی.

4 ـ پشتیبانی مالی شیعیان از امام و حمایت مالی آن حضرت از مستضعفان، برای حفط کیان تشیع.

5 ـ تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه، و روحیه دادن به آن‌ها و سفارش آن‌ها به مقاومت و استقامت در برابر ستمگران.

6ـ استفاده گسترده از آگاهی‌های غیبی و قدرت‌های ملکوتی و معنوی.

7 ـ آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت[8].

امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ در راستای این اصول تا سرحد شهادت ایستادگی کرد و تحت شدید ترین شکنجه‌ها و فشارها در زندان‌ها و خانه و بیرون خانه رسالت خود را به جهانیان ابلاغ فرمود و سرانجام با نیرنگ معتمد عباسی، در سن 28 یا 29 سالگی مسموم و به شهادت رسید.
 
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. خورشید سامرا، محمد جواد طبسی، ترجمه عباس جلالی.
2. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان.
3. زندگاین چهارده معصوم، عماد زاده.
4. منتهی الآمال، ج2، شیخ عباس قمی.
5. سیره ائمه اثنی عشر معروف الحسنی.
 
پی نوشت ها:
[1] . طبرسی، حسن، اعلام الوری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1390ه‍.ق، ص 354.
[2] . کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 505 و 506.
[3] . کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 505 و 506.
[4] . طوسی، الغیبة، تهران، انتشارات نینوی، بیتا، ص212.
[5] . انوار البهیّه، ص 490.
[6] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1403، ج50، ص 214.
[7] . مجلسی، سفینة البحار، تهران، انتشارات دارالاسوه للطباعة و النشر، 1416ق، ج 6، ص143 و 144،.
[8] . پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، موسسه امام صادق(ع)، 1377، ص626 تا 650.

پرسش:

چند روز پیش در یکی از برنامه هایی که به ناچار آن را مشاهده کردم، شخصی بیان می داشت که افرادی قائل به این موضوع هستند که امام حسن عسکری (علیه السلام) دارای فرزندی نبوده است! خواهشمند است در خصوص این موضوع توضیحات لازم را مبذول فرمایید. 

برخی این مساله را مطرح نمودند که امام حسن عسکری (ع) فرزند نداشته است ، این امر از یک توسط مدعیان امامت مانند جعفر کذاب مطرح گردید ، تا از این طریق به امامت برسد . او چه هنگام زنده بودن برادرش امام حسن وچه هنگام شهادت برادرش ادعا می کرد که امام حسن (ع) عقیم بوده وهیچ فرزندی نداشته است ، ازسوی دیگر این امر توسط حکومت های معاصر امام حسن عسکری مطرح می شد تا این فضابه وجود آید که شیعیان بعد از امام حسن(ع) امام ندارند. متاسفانه امروز نیز دربرخی سایت وبلاک ها چنین وانمود می شود که امام حسن عسکری (ع) فرزند نداشته است ،این امر نیز به منظور تضعیف فرهنگ مهدویت صورت می گیرد، این در حالی است که دلایل قوی درباره ولادت، زنده بودن ودیگر مسایل مربوط به امام زمان وجود دارد. از جمله : وقتى امام عسكرى (ع) را كفن كرده و در تابوت گذاشته بودند. جعفر پيش رفت تا بر جنازه امام نماز گزارد. وقتى كه خواست تكبير نماز را بگويد، ناگاه كودكى گندمگون و سياه موى كه دندانهاى پيشينش قدرى با هم فاصله داشت، بيرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را كنار كشيد و گفت: عمو! كنار برو، من بايد بر پدرم نماز بخوانم. جعفر، در حالى كه قيافه‏اش دگرگون شده بود، كنار رفت. آن كودك بر جنازه امام نماز خواند. (1)
همچنین دشمنان از زنده بودن امام زمان (ع) احساس خطر ودرصدد ضربه زدن به امام زمان بودند (2 ) اگر امام زمان نبودبرای چه دشمنان احساس خطرمی کردند ؟ از همه مهم تر درروایات متعدد تصریح شده است که امام زمان ظهور وحکومت جهانی تشکیل خواهد داد وجهان خالی از حجت نیست. «احمد بن اسحاق»، يكى از ياران خاص و گرانقدر امام عسكرى (ع) مى‏گويد: به حضور امام عسكرى (ع) رسيدم مى‏خواستم درباره امام بعد از او بپرسم، حضرت پيش از سؤال من فرمود: اى «احمد بن اسحاق»! خداوند از زمانى كه آدم را آفريده تا روز رستاخيز، هرگز زمين را از «حجت» خالى نگذاشته و نمى‏گذارد. خداوند از بركت وجود «حجت» خود در زمين، بلا را از مردم جهان دفع می کند (3) همچنین محدثين شيعه و سنّي، روايات متعددي از پيامبر (ص)نقل كرده اند كه حضرت مهدي (عج) از اولاد امام حسين (ع)است از جمله:
شيخ صدوق به روايت عبدالرحمان بن سَمره از پيامبر (ص) نقل كرده است كه: امام امام زمان از نسل امام حسین است و زمين را از قسط و عدل پر مي كند...(4) باز شيخ صدوق از امام حسين (ع)پنج حديث نقل نموده كه آن حضرت فرموده است، امام قائم از فرزندان من مي باشد او قائم اهلبيت ما است و او صاحب غيبت است.(5) علما و محدثين اماميه، از جمله علامه مجلسي،(6) شيخ مفيد،(7) شيخ صدوق (ره) (8) ... اتفاق دارند كه حضرت مهدي (عج) در نيمه شعبان سال 255 در سامرا چشم به جهان گشود. و از علماي اهل سنت افراد متعددي اين مطلب را نقل كرده اند كه مي توان به موارد ذيل اشاره كرد: ابن خلكان مي گويد: "ابوالقاسم محمد فرزند حسن عسكري فرزند علي الهادي فرزند محمد جواد، دوازدهمين امام شيعه است. لقب معروف او "حجت" است... او در نيمه شعبان سال 255 متولد شد... (9) ابن مسعود مورخ معروف مي گويد: ابومحمد حسن بن علي العسكري، در هنگام وفات 29 سال داشت او پدر مهدي منتظر است.(10)
عبدالوهاب شعراني آورده است: "مهدي از اولاد امام حسن عسكري (ع) است. او در نيمه ماه شعبان سال 255 متولد شد. او زنده است تا اين كه با عيسي بن مريم ملاقات كند. (11) محمد شافعی. (12) سبط ابن جوزي،. (13) . شبلنجي.(14) نیز به این امر اعتراف نموده اند
نکته قابل دقت این است که دربرخی روایات به ویژگیهای وخصوصیات امام زمان نیز اشاره شده است که جای شبهه را باقی نمی گذارد . شيخ صدوق (ره) به رو ايت احمد بن اسحاق نقل مي كند كه پس از حضور به خدمت امام حسن عسكري وسوال از امام آينده... آن حضرت كودكي سه سالة را آورده كه چهره او مثل ماه مي درخشيد و فرمود: اسم او اسم پيامبر (ص) و كنيه او كنية آن حضرت است. بعد از من امام است و جهان را پر از عدل مي كند... .(15) شيخ الاسلام جويني (حمويني) در حديث طولاني نقل مي كند كه: ... خداوند در صلب امام حسن عسكري نطفة پاك و مبارك قرار داده است كه امام تقي و نقي است و به عدل حكم مي كند.(16) همچنین برخی از آیات وجود دارد که بر ظهور وحکومت امام زمان (ع) ... تاویل شده است. (17)
پی نوشت ها :
1. مهدی پیشوایی ، سیره پیشوایان ، قم، موسسه امام صادق (ع)، 1379، چاپ یازدهم ، ص 659.
2. همان، 661.
3. همان، 651.
4. ابي جعفر محمد بن بابويه قمي (شيخ صدوق)، كمال الدين، اتمام النعمه، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1363. ج 2، باب 24، ص 282.
5. همان، ج 2، باب 30، ص 328.
6. محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، بيروت ، مؤسسه الوفاء ، 1983 م. ج 13 فصل بشارت حضرت مهدي (عج).
7. محمد بن نعمان (مفيد)، الارشاد في حجج الله العباد، مؤسسه آل البيت، 1314 هـ . ص 346.
8. ابوجعفر محمد ابن بابويه قمي (صدوق)، كمال الدين اتمام النعمه، ترجمه منصور پهلوان، قم، نشر دارالحديث ، 1380. ج 2، باب 42
9. شمس الدين احمد بن خلكان، وفيات الاعيان، بيروت ، دار صادر ، 1978. ج 3، ص 316.
10. ابي الحسن ابن مسعود، مروج الذهب، قم ، انتشارات دار الهجرت ، 1363 ش. ج 4، ص 199.
11. عبدالوهاب شعراني، اليواقيت و الجواهر، چ مصر، 1307 ق؛ و ر.ك: محي الدين عربي، فتوحات مكيه، ج 3، باب 366، بيروت، مؤسسه اعلمي؛ و بشراوي، عبدالله، الاتحاف بحب الاشراف، ص 178، چ مصر، 1316 ق.
12. محمد بن طلحه شافعي، المطالب السئول في مناقب آل الرسول، بيروت ، مؤسسه ام القراء، ، 1420. ص 88.
13. سبط ابن جوزي، تذكرة الخواص، بيروت، مؤسسه اهل البيت1981 م. ، ص 88.
14. شيخ مؤمن شبلنجي شافعي، نور الابصار، بيروت، دار الفكر ، 1979 م. ص 185.
15. ابوجعفر ابن بابويه قمي، كمال الدين تمام النمعة،قم، ترجمه منصور پهلوان، نشر دار الحديث1380. ج 2، باب 38، ص 80.
16. شيخ الاسلام ابراهيم محمد جويني شافعي، فرائد السمطين بيروت، مؤسسه طبع و نشر، ، ط اول، 1978م. ، ج 2، باب 35.
17. نور (24) آیه 55.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها