روابط دوستي

با یه پسر حدود یك سال از خودم بزرگ تر آشنا شدم، این كار من درست است؟
امیدواریم كه دوستی شما یك دوستی واقعی و بر اساس معیارها و اصول صحیح دوستی باشد . هیچ گاه از مسیر اصلی خود خارج و منحرف نگردد.

 یه مدتی هست كه با یه پسر حدود یك سال از خودم بزرگ تر آشنا شدم، آیا این كار من درست است؟

1. از اینكه شما دو نفر با هم دوست شده اید خوشحالیم .امیدواریم كه دوستی شما یك دوستی واقعی و بر اساس معیارها و اصول صحیح دوستی باشد . هیچ گاه از مسیر اصلی خود خارج و منحرف نگردد.

2. دوست و دوستیابی یكی از نیازهای واقعی زندگی انسان است. اساس و پايه دوستي ها در سن نوجواني و جواني كه با جذبه و شور زيادي همراه است، غالباً بر مبناي عواطف و احساسات شكل مي گيرد و نه بر اساس منطق و عقل. ابتدای  دوستي ممكن است جاذبيت يك فرد از نظر ظاهري يا شخصيتي يا پاره اي از صفات اخلاقي باشد كه او را براي فرد ديگر دوست داشتني مي سازد كه توانسته در روح و روان او تأثير عميقي بگذارد و خلأ عاطفي اش را به وسيله آن پر كند. ماهيت دوستي گرچه در ابتدا دوستانه، پاك و بي شائبه است، ولي امكان آلوده شدن آن به مسايل ديگر وجود دارد. به همین خاطر باید از دوستی خود نهایت مراقبت را داشته باشید تا از حدود خود خارج نگردد و به انحراف كشیده نشود.

 باید رعایت میانهروی و اعتدال را داشته باشید. علاقه شما به دوست تان و علاقه او به شما، احساسی پاك و لطیفی است. اما همواره باید عواطف با خردمندی همراه باشد . از آن جا كه زیاده روی در هر كاری ناپسند است، نباید بگذارید كه دوستی شما به یك دوستی افراطی تبدیل شود . در آن صورت نه تنها سودی به حال تان ندارد، بلكه منجر به اختلالات روانی می گردد . از آشفتگی و عدم تعادل روحی و روانی شما حكایت می كند. زماني كه علاقه به اوج خود مي رسد، شما را دچار سرگرداني مي كند. سرگرداني ممكن است با برخی آثار مخرب همراه شود.

3. يكياز مسائليكه در ايام نوجواني و جواني مطرح است، افراط در دوستيو محبت به همسالان است. متأسفانه اين حالت در دوستی شما ديدهميشود . رفته رفته به مرحلهوابستگيروانی رسيدهاست. انسان سالم نه تنها سعی می كند كه برای خود دوستانی انتخاب كند، بلكه از افراط در دوستی و محبت ورزیدن به آن ها رعایت اعتدال را می كند، اجازه نمی دهد كه دوستان و فكر آن ها تمام وقت او را به خود اختصاص كند . بدین وسیله وقت او را هدر دهد . او را از كارهای مهمی كه باید انجام دهد، باز دارد و از زندگی عقب اندازد.

دوستی افراطيپيامدهاي ناگواريدارد كهتوجه به آنها ميتواند تا حد زياديدر تعديلدوستی مؤثر باشد. مهمترين اثرشآناستكه وابستگي شديد روحيايجاد كند.  هر چهزودتر اين وابستگي را كم كنيد، زيرا هر چه رابطهشما با دوست تان ناگسستنيباشد، سرانجام بايد روزي از همجدا شويد. مدتی در كنار يكديگر هستيد. اما پس از تشكيلخانواده، ناگزير بايد همديگر را تركنماييد. از طرفيبا گزينش همسر بخشعظيمي از محبتو عاطفه شما بهسمت همسرتان گسيلخواهد شد. بنابراين عقلو منطقحكمميكند رابطهدوستيرا كهسرانجاميچنان دارد، از ابتدا تعديلكنيد تا به افسردگيو اختلالات روانی مبتلا نشويد.

4. از نظر اسلام روابط دوستي بايد در چارچوب خاص و در حد اعتدال قرار گيرد، دستور اسلام،همواره ميانهرويو اعتدال در رفاقتو مهرورزي است. زيرا اگر از آن حد خارج شود، پيامدهاي ناگواري دارد، كه از جمله آن، ضربه روحي و مشكلات عاطفي پس از قطع رابطه است.

5. علاقه و وابستگي به دوستان تا وقتي كه موجب اخلال در برنامه زندگي و كاري انسان، مزاحمت با حقوق والدين، مشغوليت ذهن و ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و ضعف ايمان نگردد اشكالي ندارد، بلكه اگر در راستاي اصلاح و قوّت بخشيدن به اين امور باشد ،بسيار خوب و مفيد خواهد بود.

6. اگرچه شما از روز اول هردو به پیشگاه خداوند سوگند یاد كرده اید كه در دوستی هوس و شهوت نداشته باشید و دوستی شما با عشق پاك باشد ،ولی نباید شیطان را دست كم گرفت، چون ممكن است از همین ناحیه به شما آسیب وارد كند، نباید با هم ارتباط هایی داشته باشید كه در آن شهوت برانگیخته می شود. بر اساس روایات اسلامی، بوسه بر لب، تنها اختصاص به همسر و بچه نوزاد دارد . شایسته نیست كه دیگران  چنین رفتاری با هم داشته باشند.

7. از نظر شرعي دوستي با جنس موافق و محبت ورزيدن به يكديگر اشكالي ندارد اما اگر تبديل به لذات شهوي و جنسي شود ،در هر مرتبه اي كه باشد، اعم از نگاه كردن، بوسيدن و تماس بدني، همه حرام است

ر.ك :

 دنياي نوجوان، دكتر محمد رضا شرفي،  ص 131.

از کجا باید فهمید که دوست پسری که با ما دوست می شود قصد ازدواج دارد؟
در راستای پاسخ به پرسش شما باید عرض نمایم كه اولاً طبق تجارب بالینی ما، این گونه دوستی ها عاقبت خوشی ندارد

از کجا باید فهمید که دوست پسری که با ما دوست می شود قصد ازدواج دارد؟

در راستای پاسخ به پرسش شما باید عرض نمایم كه اولاً طبق تجارب بالینی ما، این گونه دوستی ها عاقبت خوشی ندارد و ایجاد و ادامه این چنین دوستی هایی كه خارج از چهارچوب های دینی و فرهنگی جامعه ما است، به نابسامانی های روحی و روانی دو طرف و مخصوصاً دختران كه روحیه ای عاطفی دارند، می انجامد. معمولا پسران شیادی كه قصد سوء استفاده جنسی از دختران را دارند، با برقراری این گونه ارتباطات و بیان جملات بسیار زیبا و گول زننده كه از آن به عنوان مغازله یاد می شود، اقدام به فریب دادن دختران می كنند و با وابسته كردن آن ها به خود، اقدام به اخاذی های جنسی از آنان می نمایند.   من در این خصوص یك ماجرایی كه اخیراً اتفاق افتاد را برای شما نقل میكنم تا بینش شما در این گونه موارد تقویت شده و با عصای احتیاط حركت نمایید و هوشیاری خویش را از دست ندهید و خود و خانواده تان را گریبانگر نابسامانی های روحی و روانی كه اغلب غیر قابل جبران هستند، ننمایید. قضیه ای را كه نقل می كنم چندی پیش در یكی از دانشگاه هایی كه من به عنوان مشاور به آن جا رفت و آمد میكنم، رخ داده است. قضیه چنان بغرنج و پیچیده شده كه هنوز ما نتوانسته ایم آن را حل نماییم. حیثیت، آبرو و عفت دختری بر اثر ندانم كاری او بر باد رفته و ضربات بسیار عمیق روحی، روانی و عاطفی چنان بر پیكر نحیف او وارد شده كه كارش به حد اختلال روانی رسیده و هم اكنون روزی یك مشت قرص اعصاب قوی مصرف میكند تا بتواند اندكی بر خود مسلط شود. دختری كه پدر و مادرش او را با هزار امید و آرزو برای كسب دانش و داشتن آینده شغلی مناسب و با تحمل مخارج سنگین به دانشگاه فرستاده اند، اكنون روزی صد بار آرزوی مرگ وی را می كنند و خود دختر كه همیشه آرزوی كانون خانواده گرمی را داشته كه خود مادر آن باشد و با بچه هایش ایام را به شادی به سر كند، هم اكنون به دلیل ضربات روانی كارش به حد جنون كشیده و چند بار اقدام به خودكشی نا موفق كرده است. جریان از این قرار است كه چندی پیش در یكی از دانشگاه ها دختری از خانواده نسبتاً مذهبی، وارد دانشگاه می شود و بعد از مدتی، پسری به او ابراز محبت و علاقه می كند و حرف های بسیار عاشقانه كه حكایت از عشقی پاك داشته را به او می زند و قول ازدواج به او می دهد و می گوید كه: «تو تنها ستاره درخشان آسمان تاریك زندگی من هستی». طبق اظهار دختر، چون نیاز به محبت دختر در خانه پدری چندان تأمین نشده بوده، سریعاً در دام این شیاد كه ده ها دختر دانشجو را به همین طریق فریب داده بوده  و از آن ها سوء استفاده جنسی كرده بوده، می افتد. این دختر ساده دل با گریه اظهار می كرد كه این پسر چند سال است كه از من سوء استفاده جنسی می كند و هر بار كه به او می گویم چرا پدر و مادرت را برای خواستگاری به خانه ما كه در فلان شهرستان هستند، نمی آوری؟ او مرتب بهانه جویی میكند و همین اواخر كه خیلی به او اصرار كردم، اظهار داشت كه مادرم از دخترهایی كه قبل از ازدواج با پسرها رابطه برقرار كرده اند، اصلا خوشش نمی آید.

پس بهتر است برای پاسداشت حریم عفت خود و زحمات بی دریغ پدر و مادرتان، هر گاه پسری نسبت به شما ابراز علاقه كرد، به او بفهمانید كه باید از كانال های تعریف شده در عرف و شرع اقدام نماید و اگر این گونه عمل نماید، معلوم می شود كه ابراز علاقه او به شما حقیقی بوده و به جهت تفریح و یا سوء استفاده جنسی صورت نگرفته است و اگر چنین شد و شما زیر نظر خانواده جلساتی را برای شناخت بیش تر از همدیگر صرف نمودید و تصمیم به ازدواج گرفتید، سزاوار است كه از جهت مهریه و سایر مخارج عروسی بر او سخت گیری نكنید و سعی نمایید تا حضرت زهراء - سلام الله علیها - را به عنوان الگوی خود در زندگی قرار دهید.

می خواستم بدونم این رابطه اشكالی داره؟
از نظر ما روان شناسان رابطه با نامحرم آسيب زاست چه به قصد ازدواج باشد چه غير ازدواج

من 17 سال دارم و دختر خالم 1 سال از من كوچكتره،ما همدیگرو از بچگی دوست داشتیم، اونقدر همدیگر و دوست داریم كه خیلی ها تو فامیل حالا دروغ نشه، چون من نمی دونم خیلی ها یا... هرچیه هستن تو فامیل كه میدونند ما همدیگرو دوست داریم، اما ما بهم چیزی از این بابت بطور آشكارا نگفتیم، من بجز اینكه امید وارم در آینده ان شاالله با هم وصلت كنیم بهش نگاه نمی كنم و فقط و فقط از این نظر بهش نگاه میكنم نه یه دوست دختر یا...، من اصلا به غیر از این دختر خالم با هیچ دختری نه پیامك بازی نه هیچی، حتی نگامم از نامحرم می دوزدم، ولی از این دختر خالم دیدمو نمی دزدم با خنده و شوخی و... بدون هیچ نگاه حرامی با هم اونم با كمی خجالت كه بعضی وقتا تو مهمونی چیزی اونم به مدت حتی كمتر از 1 دقیقه ممكنه صحبت كنیم و رابطه ی بعدی ما با پیامكه البته نه هر دقیقه بطور معمول حتی بعضی وقت ها ماه ها بهم پیامك نمیدیم، بخاطر درس و...

1- خوب حالا می خواستم بدونم این رابطه اشكالی داره؟

2- اگر بعد ها این ربطه به تماس تلفنی هم كشیده بشه،كه البته بخاطر كم رویی فكر نمی كنم ولی اگه كشیده بشه اون موقع اشكالی داره؟

اجازه مي خواهم كمي آسيب شناسانه و نه همدلانه به نامه شما نظري بيفكنيم اميد است كه از گزش احتمالي قلم دلگير نگرديد.

آيا شما تصوري از رابطه اشكال دار و گناه آلود جز آن چه كه شما در حال انجام آن هستيد داريد.

از نظر ما روان شناسان رابطه با نامحرم آسيب زاست چه به قصد ازدواج باشد چه غير ازدواج چه فاميل باشد چه غير فاميل چه با يك نفر باشد چه با چند نفر چه با خنده و شوخي باشد چه با غير خنده و شوخي چه با پيامك باشد چه با غير پيامك.

يكي از كمترين آسيب هاي رواني رابطه با نامحرم كاهش عملكرد در فرد و افت تحصيلي و ذهن مشغولي كاملاً بي دليل باشد.

البته در ماه هاي اوليه اين رابطه به ارتقا سطح عملكرد روزانه فرد مي انجامد. ولي در ادامه همچون سرطان به تار و پود ذهن و جسم فرد نفوذ مي كند.

در بسياري موارد ما شاهد نوعي افت تحصيلي در طرفين مي باشيم كه اين امر در آينده شغلی شما بسيار تاثير خواهد گذاشت.

يكي از آسيب هاي اين رابطه وابستگي عاطفي مرضي مي باشد وابستگي عاطفي هم علت و هم معلول برخي ناهنجاري هاي روحي و رواني مانند اضطراب وسواس و افسردگي است.

به عنوان مثال بعد از مدتي صدا و تصوير و خاطرات اين دختر به صورت وسواس گونه به ذهن شما هجوم مي آورد و يك آن نمي توانيد از فكر او به در آييد.

اين وابستگي عاطفي به اشتباه به اين تصميم مي انجامد كه ما دو نفر زوج ايده ال براي تشكيل زندگي هستيم اين در حالي است كه عشق غير سالم چشمان طرفين بر بسياري از عدم همتايي ها و هم كفوي ها مي بندد بديهي است ازدواج غير ملاكمند با موفقيت فرسنگ ها فاصله دارد و اگر شما سري به دادگاه هاي خانواده بزنيد پر از زوجيني است كه با همين رابطه فاميلي خود را نيمه گمشده ديگري دانسته اند.

اساسا اين علاقمندي نه يك امر ماورايي و خداخواسته، بلكه در اثر يك اصل فيزيكي ساده يعني اصل مجاورت صورت مي پذيرد.

خواه نا خواه دو جنس مخالف كه به هر دليلي در مجاورت يكديگر قرار مي گيرند به تناسب هم خواني هاي روحي رواني به يكديگر علاقمند مي گردند.

ترديدي نيست كه اين علاقه خشك و خالي به هيچ وجه دست مايه خوبي براي تشكيل يك زندگي مشترك با همه فرازها و نشیب هایش  نيست.

موانع پيدا و پنهان بسياري فراروي اين ازدواج فاميلي مي باشد كه از جمله آن ها عدم همخواني خوني و ژنتيكي مي باشد در شرايط كنوني هر گونه سرمايه گذاري رواني شما به شدت مخاطره آميز است و بهتر است از هم اكنون به جاي پيش روي در اين خاطر خواهي به تعديل روز افزون آن بپردازيد.

ازدواج پاك با رابطه ناپاك (هر چند شما صددرصد آن را پاك و بي اشكال بدانيد ) محقق نمي گردد و حفظ حريم نگاه در همه جا به هر بهانه اي از جمله ازدواج در آينده اي نامعلوم ضروري است.

اگر خواهان تداوم و تشديد اين رابطه هستيد لااقل به توجيه و تطهير و تقديس آن نپردازيد و مانند جوانان اين مرز و بوم منكر حقيقت ماجرا نگرديد.

آن روي سكه اين خاطر خواهي ناكامي و عدم وصال است و بايد همواره متوجه اين امر باشيد كه اگر اين ازدواج به هر دليلي سر نگيرد و چه بر سر دختر خاله كمرو و البته دست خورده عاطفي شما خواهد آمد.

در هر صورت به عنوان يك روان شناس و فارغ از حكم شرعي اين رابطه به شما دوست عزيز توصيه مي كنم كه از پيشروي سراسيمه و بي محابا در اين رابط به شدت پرهيز نماييد و با يك دورانديشي و همه جانبه نگري به باز نگري شرايط خود بپردازید.

به هيچ وجه اجازه ندهيد كه دختر خاله تان تمام روح و جسم شما را مسخر نمايد و براي هر گزينه احتمالي دیگر جايي باز نماييد تعديل اين علاقه و حذف هر گونه ارتباط وابسته ساز از مهمترين رهنمودها در شرايط كنوني مي باشد.

البته ماهم منكر اين نيستيم آن روي سكه اين رابطه دوستي ازدواج است. ولي اين ازدواج بايد از بستر سالم و پاك كم آسيب محقق گردد.

اگر من جاي شما بودم با موافقت دختر مورد نظرم هر گونه رابطه پيامكي و ديداري را به حداقل يا صفر مي رساندم و به خودم و به ايشان در زمينه پيشگيري از هر گونه وابستگي و تشديد علاقه هشدار مي دادم تمركز خود را بر روي امور مهمتر زندگي يعني تحصيل اشتغال مي گذاشتم و از هر گونه وعده سر خرمن به يكديگر حذر مي نمودم هم خودم و هم ايشان را از گزينه هاي ديگر محروم نمي كردم و صرفا اگر در زمان مقتضي طرفين شرايط ازدواج ملاكمند را داشیتم به ازدواج با يكديگر مي انديشيدم به خاطر داشته باشيد كه ازدواج نبايد بوي كهنگي دهد و سالها رابطه به بهانه ازدواج هيچ تازگي و نو بودن براي ازدواج باقي نمي گذارد يكي از دلايل وفور طلاق در بين جوانان امروزي تكراري شدن زندگی زناشویی به دليل سال ها رابطه پیشینی مي باشد.

من به یكی از خانم ها علاقه شدیدی دارم
چون اطلاعات كافی در مورد خودتان و آن خانم نداده اید، مجبوریم كه صورت های مختلف قضیه را بررسی كنیم.

  من به یكی از خانم ها علاقه شدیدی دارم و این علاقه هر روز بیشتر می شود چطور می توانم این علاقه را بین خودم و آن خانم كم كنم؟

اگر تصمیم دارید كه باز با این مركز ارتباط داشته باشید و مشكلات خودتان را در میان بگذرید، سعی كنید بیش تر در مورد  مشكل و شخصی كه مشكل دارد، توضیح دهید، چون برای جواب دادن به چنین سوالاتی، مشاور باید اطلاعات كافی را در اختیار داشته باشد، اطلاعاتی مثل سن شخص، وضعیت خانوادگی ، مسایلی كه با مشكل ارتباط دارند و .......

چون اطلاعات كافی در مورد خودتان و آن خانم نداده اید، مجبوریم كه صورت های مختلف قضیه را بررسی كنیم.

 آیا این خانم مجرد است یا  ازدواج كرده و شوهر دارد؟ اگر ازدواج كرده و شوهر دارد، جواب خیلی واضح است كه باید به كلی از ادامه خاطر خواهی منصرف شود، چون شوهر دارد و هیچ راهی برای ارتباط داشتن با دیگری وجود ندارد.

اما اگر مجرد است ، باید مشخص شود كه آیا  شرائط ازدواج را دارید یا نه؟ اگر شرائط ازدواج را دارید و فكر می كنید كه این خانم مورد مناسبی است، باید از طریق خانواده برای خواستگاری اقدام كنید. اگر جواب مثبت اولیه را دادند، باید مراحل آشنایی با یكدیگر را پشت سر بگذارید.

 چون دقیقا مورد سوال تان معلوم نیست، به بیان تفصیلی در مورد نحوه انتخاب همسر نمی پردازیم.  می توانید برای آگاهی از ملاك های انتخاب همسر به كتاب " جوانان و انتخاب همسر " استاد علی اكبر مظاهری و كتاب " گلبرگ زندگی"  استاد حسین دهنوی مراجعه كنید.

اما اگر این خانم شوهر دارد، یا این كه مجرد است، اما  به هر دلیلی شرائط ازدواج را ندارید، باید كاری كنید كه علاقه شما نسبت به این خانم از بین برود.

 همه انسان ها نیازمند  محبت هستند. به همین خاطر چون با انسان دیگر و به خصوص با جنس مخالف آشنا شوند ، احساس كشش و نیاز به او می كنند. در عین حال انسان ها  درون خود از نیروی عقل و خرد برخوردار هستند و این موجب می شود كه در برخورد با دیگران و به خصوص با جنس مخالف چارچوب هایی برای خود قرار دهند و با احتیاط و دور اندیشی عمل نمایند. احساسات و عواطف اگر از حد و اندازه خود بگذرد ،خطر آفرین خواهد بود . به همین خاطر انسان باید آن را تعدیل نماید. از نظر اسلام دوستی ها و علاقه نیز چارچوب خاصی دارد . اگر از چارچوب خارج شود، پیامدهای ناگواری دارد كه از جمله آن ، ضربه روحی و مشكلات عاطفی پس از قطع دوستی است.

علاقمند شدن دو نفر به همدیگر، یك مسئله ماورایی و غیر طبیعی و ویژه نیست، بلكه ناشی از یك اصل بسیار ساده روانشناختی است. این اصل ساده ، اصل مجاورت است. خواه ناخواه وقتی دو نفر برای مدتی در مجاورت یكدیگر قرار میگیرند و به نوعی با یكدیگر در تماس هستند،  به تناسب و توافق ویژگیهای شخصیتی طرفین و همچنین شرایط فیزیولوژیك آن دو ، به هم علاقمند می گردند. حتی در مورد همجنس ها همین طور است. علاقه شما به این خانم در اثر آشنایی و برخورد زیاد با یكدیگر است. اگر چه این اصل در همه جا و همه موارد به یك شكل عمل نمی كند، اما در مورد دوستی با جنس مخالف نباید غرایز و كشش های جنسی را نیز از یاد ببریم. علاقمندی به جنس مخالف به شدت تحت تأثیر انگیزههای ناهشیار یا هشیار جنسی(به ویژه در ایام بلوغ) میباشد.

با توجه به مطالب فوق، نكاتی را به شما متذكر می شویم:

-  در مورد علت ایجاد عشق می توان یك اشتباه شناختی را هم ذكر كرد. وقتی كه یك نفر شخص دیگری را دارای ویژگی های  مثبت زیاد و فاقد هر گونه عیب و اشكال بداند ،خود به خود عشق و علاقه شدید ایجاد می شود. خیلی از اوقات عشق ها به علت بی خبری عاشق از عیوب و مشكلات معشوق ایجاد می شود. این نكته را همیشه به یاد داشته باشید كه معمولا انسان ها آن طور كه ما فكر می كنیم، بی عیب هم نیستند، بلكه عيوب زیادی دارند كه ما دقت نكرده ایم. اگر  از عیوب احتمالی این خانم آگاه شوید، شاید از شدت عشق و علاقه تان كاسته شود.

ـ  عشق در برخی موارد رفتار وسواسی محسوب میشود، پس با از كار انداختن چرخه رفتار وسواسی، كم كم و به تدریج، این روند معیوب را از فرایند زندگیتان حذف كنید و ببینید كه هیچ اتفاق خاصی نمی افتد . بدین منظور اگر  مثل یك فرد وسواسی عادت دارید كه هر روز او را ببینید، فاصله بین دفعات دیدارتان را مثلا از هر روز به دو روز یك بار و به همین ترتیب فاصله ها را افزایش دهید. پس از موفقیت در این مرحله و به صفر رساندن دیدار (كه البته بسیار سخت است) به ساحل آرامش دست خواهید یافت. اگر مي توانيد مسیرتان، محل كارتان، محل درستان و .... را از او جدا كنيد. حتی اگر بخواهید كه با او ازدواج كنید، باید اول عشق غیر معقول را از بین ببرید . بعد از آن در مورد ازدواج فكر كنید، چون عشق باعث ندیدن عیوب طرف مقابل می شوند و در آینده مشكل ساز می شوند.

ـ  سعی كنید معنای جدیدی برای زندگی خود بیابید و این فرد را تنها معني زندگی خود ندانید. خوشبختی یا عدم خوشبختی خودتان را منحصر به این شخص ندانید. وابستگی شديد، چیزی جز عمیقتر كردن ناراحتي در شما ثمره دیگری نخواهد داشت.

با توجه به اینكه اطلاعات كمی در مورد خودتان و آن خانم داده اید، امكان بررسی بیش تر وجود ندارد. اگر باز در این مورد مسئله ناگفته ای دارید، می توانید در ارتباط بعدی، همراه با اطلاعات بیش تر از خودتان و آن خانم، مطرح كنید.

 موفق باشید

من عاشق دخترداییم شدم ومی خواهم به اوبگویم که دوسش دارم ومی خواهم بدانم ایامنو دوست دارد یاحسی به من دارد ورابطه کلامی زیادی باهم داریم لطفاکمکم کنید ممنون

پرسشگرگرامي از نظر اسلام و روانشناسي دوستيهاي قبل از ازدواج آسيب هاي فراواني دارد، طبق تجارب باليني بسيار متراكم مركز ما كه از دانشگاهها و غير آن در طي ساليان طولاني جمع آوري شده، اينگونه دوستي ها عاقبت خوشي ندارد و ايجاد و ادامه ي اين چنين دوستي هايي كه خارج از چهار چوب هاي ديني و فرهنگي جامعه ي ما صورت مي گيرد، به نابساماني هاي روحي و رواني دو طرف و مخصوصا دختران كه روحيه اي عاطفي دارند، ميانجامد. بيشك ايجاد وادامه اين نوع ارتباط موجب وابستگي شديد طرفين به همديگر ميگردد. و زماني كه يكي از طرفين بخواهد اين رابطه را بخاطر ازدواج با شخص ديگري و يا به هر عنوان ديگري قطع كند ديگري دچار نابساماني روحي و رواني شديد مي گردد. شايد بگوييد: اگر دو طرف به قصد ازدواج با هم دوست شوند چي؟ در پاسخ بايد عرض كنم، اول اينكه اين استدال كه ما به قصد ازدواج با هم دوست مي شويم .واقع بينانه نيست. زيرا از زمان دوستي تا زمان ازدواج ممكن است دهها و صدها مانع براي ازدواج رخ نمايي كند كه يكي از آنها مخالف والدين و ديگري سير شدن طرفين از هم و غيره است زيرا طرفين در قبل از ازدواج كاملا همديگر را كشف مي نمايند و انگيزه اي براي دست يابي به هم ندارند. دوم اينكه بطوري كه روانشناسان قبل از ازدواج در كشورهاي غربي معتقدند كه هرگز دوست دختر و پسر نبايد باهم ازدواج كنند، زيرا دوستي يكي از انواع ارتباط است و ازدواج نيز يك نوع ديگري از آن كه هر كدام ويژگيها و قوانين خاص خود را دارد و اگر دو دوست با هم ازدواج كنند ويژگيها و قوانين دو نوع خاص از ارتباط با هم تداخل مي كند و موجب آسيب زائي و ناپايداري ازدواج مي گردد. سوّم اينكه بسياري از اين دوستي ها منجر به ازدواج نمي شود و فقط آسيب روحي و رواني براي طرفين بر جاي مي گذارد چهارم اينكه به فرض اين دوستي ها منجر به ازدواج شود اما « تنهاعشق هرگز كافي نيست». اين سخن پرفسورآرون تي بك است، او يكي از بزرگترين روانشناسان باليني جهان است كه در رابطه با مشاوره قبل از ازدواج كار تحقيقي بسياري انجام داده است.. ايشان در كتاب خود كه با همين نام منتشر شده، مي گويد كه بسياري از جوانا فقط با اكتفاء به كششهاي عاطفي و احساسي و عشق و علاقه ي غير منطقي و بدون سنجيدن آيتمهاي دخيل در يك ازدواج پايدار و موفق؛ اقدام به برقراي رابطه با جنس مخالف و ازدواج مي كنند، اما بعد از مدت كوتاهي كه كششهاي عاطفي و احساسي شان نسبت به هم افت پيدا مي كند تعارضات شخصيتي و ناهمكفي هاي اجتماعي، اقتصادي، و .... برجسته مي شود و زندگي مشتركشان را در معرض طوفانهاي سهمگيني قرار مي دهد. اين گونه ازدواجها اكثرا با جدايي و تلخكامي هاي بسيار زوجين و خانواده هاي اصلي آنها همراه است. لذا همانطور كه گفته شده عاقل آنست كه انديشه كند پايان را، بهتر است با چراغ عقل به وادي محبت وارد شويد تا بي گدار به آب نزده باشيد. اگر راهنمايي هايي در باره ملاكهاي دختر انتخابي خود و مشاوره قبل از ازدواج خواستيد حتما دوباره با ما تماس بگيريد. موضوع ديگري كه در اينگونه دوستي ها بايد مدّ نظر قرار گيرد اينست كه برخي از افرادي كه اقدام به يافتن دوست از جنس مخالف و يا موافق مي كنند داراي اختلال شخصيت هيستري يانيك هستند بدين معني كه اقدام به ايجاد دوستي با جنس مخالف و يا موافق مي نمايند و او را تا مرحله ي آخر وابستگي و دلبستگي مي كشانند و بعد از اينكه او را بخود وابسته كردند ناگهان او را رها مي كنند و اين برايشان بسيار لذت بخش است اما طرف مقابل در ميان انبوهي از آسيبهاي مختلف فرو مي غلتد و رهايي از آن هزينه هاي مادي و معنوي زيادي مي طلبد. بنابراين توصيه ي ما اينست كه با توجه به ويژگي هاي شخصيتي ايشان اين دوستي را قطع و در زماني كه قصد ازدواج داشتيد با معيارهايي كه در پاسخ پيشين تقديم شد اقدام به ازدواج نماييد تا پشيماني سراغتان نيايد.
با توجه به آنچه كه عرض شد توصيه كارشناسي ما اينست كه اگر در سن ازدواج هستيد و به بلوغهاي لازم رسيده ايد با رعايت فرآيند يك ازدواج درست كه در زير تقديم مي گردد اقدام به خواستگاري از ايشان نماييد و اگر هنوز فكر مي‌كنيد كه اندكي تا آن زمان باقي مانده است بهتر است بدون هيچ عكس العملي تا رسيدن زمان آن منتظر بمانيد.
پرسشگر گرامي؛ آرزوي هر جواني داشتن يك ازدواج كم ريسك، پايدار، آرامش بخش است در اين راستا درباره معيارهاي يك ازدواج موفق بايد به ادبيات تحقيق در اين باره مراجعه كرد ومعيارهاي خود ساخته كه برخاسته ازديدگاههاي غير واقعي و احيانا احساسي است، و در ادامة زندگي مشترك همچون حبابي محو خواهد شد، نمي تواند كارايي چنداني در اين مورد داشته باشد. واقعيت اينست كه هيچ كدام از ما نمي توانيم از همان آغاز زندگي زناشويي تمام پيچ و خم هاي آنرا در سالهاي آتي پيش بيني كنيم و آنچه اين پيش بيني را دشوارتر مي سازد اين است كه در جامعه ي كنوني ما متاسفانه غالب افراد بيش از آنكه تشابه فرهنگي، اقتصادي و فكري را براي انتخاب زوج در نظر بگيرند، در پيروي از احساسات و عواطف خود و معيارهاي غير ضروري و خود ساخته كه مبتني بر باورهاي غلط است، به دنبال ازدواج مي روند. روال تعيين اينكه دو زوج براي ازدواج مناسب هم هستند و يا نه، بدين گونه است كه طرفين به يك مشاوري كه متخصص در امر مشاورة قبل از ازدواج است مراجعه مي نمايند و ايشان با تسلط بر آيتمهايي تعيين كننده اي چون تاريخچة خانوادگي طرفين و خاطرات دوران كودكي آنها و گرفتن تست هاي كتل و گلاسر و Ass و ياساير تستهايي كه بومي شده براي ايران هستند و نيز همخواني و همساني نگرشهاي طرفين در مسائل مختلف اجتماعي و باورهاي ديني وسياسي و غيره كه در طي چندين جلسه انجام مي گيرد نظر خود را راجع به ازدواج آن دو اعلام مي كند. بدين صورت كه 1- در حدوده پانزده درصد از موارد ميگويد اين پسر و دختر عليرغم علاقه ظاهري كه به هم دارند در صورت ازدواج با همديگر؛ دچار مشكل خواهند شد و بعد از اُفت علايق احساسي و عاطفي به هم؛ وارد فاز درگيري هاي لفظي و احيانا فيزيكي خواهند شد. 2- ودر حدود پانزده و بيست درصد از موارد مي گويد ايندو با توجه به آيتم هاي مختلف شخصيتي و خانوادگي و فرهنگي و اجتماعي كاملا به درد ازدواج با هم مي خورند و بعد از ازدواج با مشكل جدي اي برنخواهند خورد. 3- و در حدود شصت هفتاد درصد از موارد ميگويد اين دو مي توانند با هم ازدواج كنند به شرطي كه فلان توصيه ها را بطور جدي در زندگي مد نظر داشته و فلان امور را رعايت كنند، مثلا به پسر مي گويد شما مي توانيد با اين خانم ازدواج كنيد. اما ايشان بسيار عاطفي و احساسي هستند و لذا اگر فردا از جنبه عاطفي محروميتي را به وي تحميل نماييد ممكن است برسر سفره كس ديگري كه از جهت عاطفي او را سيراب ميكند بنشيند! و يا مثلا به دختر مي گويد دختر خانم ازدواج شما با اين آقا پسر بلامانع است. اما بايد بدانيد كه او وابستگي زيادي به مادرش دارد. لذا بايد در اين جهت با او مدارا نماييد.
لازم به ذكر است مشاورة قبل از ازدواج علي رغم در نظر گرفتن پارامترهاي ضروري كه تحقيقات بسياري در سطح جهان بر روي آنها انجام گرفته فقط در حدود 75% مي تواند به پيش بيني موفقيت يك ازدواج حكم نمايد. و 25% بقيه مربوط به رعايت مسائلي است كه بعد از ازدواج مي تواند در غني سازي زندگي مشترك نقش جدي داشته باشد.
پس پيشنهاد ما به شما اينست كه از قواي عقلي ونه احساسي و نيز مشاورة قبل از ازدواج براي انتخاب شريك زندگي آينده خود سود جوييد يعني در مرحلة اول آگاهي بيشتري در مورد خود تان بدست آوريد بدين معني كه با تدبر در خود دريابيد حقيقتا چگونه فردي هستيد؟ اهداف، ارزشها و علايق اساسي و اصلي شما در زندگي چيست؟ و انتظارات اصلي و اساسي شما از زندگي مشترك چيست؟ و بعد از آشنايي اجمالي با همديگر كه طي چندين جلسه و با حضور خانواده ها صورت مي پذيرد، در مرحلة بعد به همراه شخصي كه قصد ازدواج با او را داريد نزد يك مشاور با تجربه برويد تا وي با راهكارهاي پيش گفته، نظر خود را در مورد انتخاب شما اعلام كند و احيانا مشكلات فراروي را با توجه به آيتمهاي شخصيتي شما و فرد انتخابي؛ به شما تذكر دهد. اگر در تهران زندگي مي كنيد مي توانيد به كلينيك دكتر سيد جلال يونسي كه از اساتيد با تجربه مشاروه ي قبل از ازدواج و خانواده درماني هستند مراجعه نماييد. 02144015879
و وقتي اين مراحل را پشت سرگذاشتيد مي توانيد با طيب خاطر و توكل بر خداي مهربان و با جرات مندي اقدام به ازدواج با مورد انتخابي نماييد. البته قضيه به همين جا ختم نمي شود و انشاء الله بعد از ازدواج راههاي غني سازي زندگي زناشويي و دستوراتي كه اسلام در اين زمينه براي بهتر زيستن ارائه نموده به عرض شما خواهد رسيد.
به نظر من مطالعه دو كتاب زير مي تواند شما را در اخذ تصميم فوق بيشتر ياري نمايد:
1- تحكيم خانواده، تاليف آيت الله محمدي ري شهري انتشارات حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت
2- عشق هرگز كافي نيست، تاليف پرفسور آرون تي بك ترجمه مهدي قراچه داغي انتشارات ذهن آويز
موفق باشید.

سلام-من ۱۸سالمه من تاحالابا هیچ دختری دوست نبودم ولی جامعه شکلی روایجادکرده ومن هم نمیدونم چجوری این اتفاق افتاده برام ولی کسی رو که انتخاب کردم عاقلانه انتخاب کردم وکسی روکه دوست دارم15سالشه من دخترخاله خودم رو دوست دارم وهیچکس هم این موضوع رو نمی دونه من خیلی فکر کردم وتمام مسایل روبررسی کردم واز تمام لحاظ مناسب به هم هستیم من چندتا ازدوستانم باکسانی که درآینده میخواهند زندگی کنن ارتباط دارن وخانواده های آنها هم ازاین موضوع مطلع هستند وارتباط دارن من میخواستم بدونم این موضوع علاقه مندی من به دخترخالم رو مطرح کنم یانه وچجوری مطرحش کنم خواهشن جواب من رو زود بدهید چون مافردا مسافریم ومیخوایم بریم خونشون-----------------

هر چند شايد خودتان متوجه شرايط خطير خود نباشيد، ولي شكي نيست كه شما در مسير نامطمئني گام گذاشته ايد و احياناً در ادامه گام خواهيد برداشت.
از روز روشن تر است كه بروز اين علاقه مندي ها (به جنس مخالف) آن همه در اوج نيازهاي جنسي- عاطفي، امري كاملاً پيش پا افتاده است و به هيچ عنوان نمي توان بر روي آن عنوان انتخاب عاقلانه يا عاشقانه گذاشت. جدي گرفتن اين علائق فيزيولوژيك چيزي جز به مخاطره انداختن زندگي خود و اين دختر به همراه ندارد. متاسفانه سن شما براي انتخاب همسر بسيار پايين است و اگر همين فردا با اين دختر ازدواج نماييد مطمئن باشيد يكي دو سال بيشتر نمي گذرد كه از انتخاب خود پشيمان خواهيد شد. شما به شدت در حال تغيير نگرش و انديشه هستيد و اصرار بر اين گونه انتخاب ها، شما را به دردسرهاي بزرگ خواهد افكند. اسلام بر همين اساس، بر اصل پيشگيري (حفظ حريم نگاه از نامحرم چه دخترخاله و چه غيردخترخاله) تاكيد ورزيده است. شايد 80 درصد تصميم شما مبتني بر ظواهر اين دختر باشد و شما تقريباً هيچ شناخت كافي از اين دختر نداريد. از سوي ديگر بايد بدانيد اين دختر 15 ساله بسيار در معرض تغيير است و به احتمال زياد در دو سه سال آينده آن قدر تغيير خواهد كرد كه به هيچ وجه با امروزش قابل مقايسه نباشد. اين امكان وجود دارد كه ايشان با پا گذاشتن به مقاطع بالاي تحصيلي با پسراني به مراتب بهتر، زيباتر و پولدارتر و البته مومن تر از شما آشنا گردد كه از ازدواج با شما انصراف ورزد و خداي نا كرده اگر قول و قراري بين شما شكل گرفته ملغي گردد. پس اگر شما به هر دليلي سرزده وارد حريم اين دختر از همه جا بي خبر گرديد و ايشان به شما بله بگويد باز كار تمام شده نيست و هر آن امكان دارد با رشد سني، ايشان از ازدواج با شما انصراف ورزد و شما در يك ناكامي عظيم عاطفي فرو رويد. از نظر شرعي هرگونه رابطه خارج از چارچوب شما با اين دختر (حتي اگر به بهانه ازدواج در آينده اي نامعلوم باشد صد درصد حرام است، چرا كه شما در حقيقت داريد با زندگي يك دختر بازي مي كنيد. دختر بي دغدغه امروز به خاطر علاقه فيزيولوژيك شما به يك دختر با دغدغه مبدل مي گردد. در حقيقت شما بي دليل يك دختر را از راه به در كرده ايد. بر فرض پافشاري بر ازدواج با اين دختر بايد اين مهم از طريق خواستگاري رسمي والدين شما از والدين اين دختر صورت پذيرد. روابط زيرزميني به تخريب روح و روان طرفين خواهد انجاميد. به احتمال زياد شما تا زمان حصول شرايط اوليه ازدواج، چيزي در حدود 6 تا 12 سال فاصله داريد و در اين فاصله بسيار طولاني هزاران چيز از جمله نگرش اوليه طرفين تغيير خواهد كرد. انتظار فرسايشي بسيار در عدم موفقيت ازدواج شما موثر است، چرا كه ازدواجي كه از پي سال ها انتظار كشنده (و البته هزاران گناه ريز و درشت) صورت پذيرد بوي كهنگي مي دهد و طرفين بعد از ازدواج هيچ حرف تازه اي براي گفتن ندارند. از نظر ما روان شناسان دوستان شما در حال انجام يك خطاي استراتژيك مي باشند و دير يا زود طعم تلخ اين همرقصي با شيطان را خواهند چشيد. به هوش باشيد و از همينك به داد فرداي خود برسيد. هرگونه تداوم ديدار ايشان (حتي در حد يك نگاه ساده) به ضرر شما تمام خواهد شد و شما را به نحوي از زندگي ساقط خواهد كرد. ابراز علاقه به اين دختر در اين شرايط گناهي نابخشودني است و (هرچند خودش صددرصد پذيراي آن باشد). به جاي فاجعه سازي اين عشق آسيب زا به ساده سازي و پيش پا افتاده سازي آن بپردازد. به خود بقبولانيد عشق به بهترين دختران در شرايطي كه امكان ازدواج وجود ندارد، امري صددرصد آسيب زاست. با گذر ايام شما حتي با دختراني به مراتب بهتر از دختر خاله تان آشنا خواهيد شد و هيچ دليلي بر شتابزدگي شما وجود ندارد. اگر اين دختر قسمت شما باشد با خويشتنداري چند ساله شما از كفتان نخواهد رفت و اين لقمه در گلوي غير شما گير خواهد كرد.
موفق باشید.

من یک پسر 24 ساله هستم با دختر عمه ام خیلی دوست هستم چه کار کنم تا اون مرا دوست داشته باشو=د لطفا توضیح بدید

برادر گرامي من در پاسخ به پرسش شما به دو نكته اشاره مي كنم 1- آسيب هاي دوستي هاي قبل از ازدواج 2- معيارهاي يك ازواج پايدار كم ريسك و آرامش بخش
در راستاي آسيب هاي دوستي هاي قبل از ازدواج بايد عرض نمايم كه طبق تجارب باليني بسيار متراكم مركز ما كه از دانشگاهها و غير آن در طي ساليان طولاني جمع آوري شده، اينگونه دوستي ها عاقبت خوشي ندارد و ايجاد و ادامه ي اين چنين دوستي هايي كه خارج از چهار چوب هاي ديني و فرهنگي جامعه ي ما صورت مي گيرد، به نابسامانيهاي روحي و رواني دو طرف و مخصوصا دختران كه روحيه اي عاطفي دارند، مي انجامد. بي شك ايجاد و ادامه اين نوع ارتباط موجب وابستگي شديد طرفين به همديگر مي گردد. و زماني كه يكي از طرفين بخواهد اين رابطه را بخاطر ازدواج با شخص ديگري و يا به هر عنوان ديگري قطع كند ديگري دچار نابساماني روحي و رواني شديد مي گردد. شايد بگوييد: اگر دو طرف به قصد ازدواج با هم دوست شوند چي؟ در پاسخ بايد عرض كنم، اول اينكه اين استدال كه ما به قصد ازدواج با هم دوست مي شويم. واقع بينانه نيست. زيرا از زمان دوستي تا زمان ازدواج ممكن است دهها و صدها مانع براي ازدواج رخ نمايي كند كه يكي از آنها مخالف والدين و ديگري سير شدن طرفين از هم و غيره است. زيرا طرفين در قبل از ازدواج كاملا همديگر را كشف مي نمايند و انگيزه اي براي دست يابي به هم ندارند. دوم اينكه بطوري كه روانشناسان قبل از ازدواج در كشورهاي غربي معتقدند كه هرگز دوست دختر و پسر نبايد باهم ازدواج كنند، زيرا دوستي يكي از انواع ارتباط است و ازدواج نيز يك نوع ديگري از آن كه هر كدام ويژگيها و قوانين خاص خود را دارد و اگر دو دوست با هم ازدواج كنند ويژگيها و قوانين دو نوع خاص از ارتباط با هم تداخل مي كند و موجب آسيب زائي و ناپايداري ازدواج مي گردد. سوّم اينكه بسياري از اين دوستي ها منجر به ازدواج نمي شود و فقط آسيب روحي و رواني براي طرفين بر جاي مي گذارد.چهارم اينكه به فرض اين دوستي ها منجر به ازدواج شود. اما « تنها عشق هرگز كافي نيست». اين سخن پرفسورآرون تي بك است، او يكي از بزرگترين روانشناسان باليني جهان است كه در رابطه با مشاوره قبل از ازدواج كار تحقيقي بسياري انجام داده است. ايشان در كتاب خود كه با همين نام منتشر شده، مي گويد كه بسياري از جوانا فقط با اكتفاء به كششهاي عاطفي واحساسي وعشق و علاقه ي غير منطقي و بدون سنجيدن آيتمهاي دخيل در يك ازدواج پايدار و موفق؛ اقدام به برقراي رابطه با جنس مخالف و ازدواج مي كنند، اما بعد از مدت كوتاهي كه كششهاي عاطفي و احساسي شان نسبت به هم افت پيدا مي كند تعارضات شخصيتي و ناهمكفي هاي اجتماعي، اقتصادي، و .... برجسته مي شود و زندگي مشتركشان را در معرض طوفانهاي سهمگيني قرار مي دهد. اين گونه ازدواجها اكثرا با جدايي و تلخكامي هاي بسيار زوجين و خانواده هاي اصلي آنها همراه است. لذا همانطور كه گفته شده عاقل آنست كه انديشه كند پايان را، بهتر است با چراغ عقل به وادي محبت وارد شويد تا بي گدار به اب نزده باشيد. اگر راهنمايي هايي در باره ملاكهاي دختر انتخابي خود و مشاوره قبل از ازدواج خواستيد حتما دوباره با ما تماس بگيريد.
و اما در مورد معيار يك ازدواج پايدار بايد عرض نمايم كه: آرزوي هرجواني داشتن ازدواجي پايدار، آرامش بخش و با ريسك پايين است، من در راستاي اين قاعده به معيارهاي يك ازدواج موفق و پايدار اشاره مينمايم تا ببينيد كه آيا معيارهايي را كه براي ازدواج برگزيده ايد براي شروع يك سفر به درازاي يك عمر مناسب است يانه؟ و اما درباره معيارهاي يك ازدواج موفق بايد به ادبيات تحقيق در اين باره مراجعه كرد ومعيارهاي خود ساخته كه برخاسته ازديدگاههاي غير واقعي و احيانا احساسي است، و در ادامة زندگي مشترك همچون حبابي محو خواهد شد، نمي تواند كارايي چنداني در اين مورد داشته باشد. واقعيت اينست كه هيچ كدام از ما نمي توانيم از همان آغاز زندگي زناشويي تمام پيچ و خم هاي آن را در سالهاي آتي پيش بيني كنيم و آنچه اين پيش بيني را دشوارتر مي سازد اين است كه در جامعة كنوني ما متاسفانه غالب افراد بيش از آنكه تشابه فرهنگي، اقتصادي و فكري را براي انتخاب زوج در نظر بگيرند، در پيروي از احساسات و عواطف خود و معيارهاي غير ضروري و خود ساخته كه مبتني بر باورهاي غلط است، به دنبال ازدواج مي روند. روال تعيين اينكه دو زوج براي ازدواج مناسب هم هستند و يا نه، بدين گونه است كه طرفين بعد از آشنايي هاي اوليه كه زير نظر خانواده ها انجام مي گيرد به يك مشاوري كه متخصص در امر مشاورة قبل از ازدواج است مراجعه مي نمايند و ايشان با تسلط بر آيتمهايي تعيين كننده اي چون تاريخچة خانوادگي طرفين و خاطرات دوران كودكي آنها و گرفتن تست هاي كتل و گلاسر و Ass و ياساير تستهايي كه بومي شده براي ايران هستند و نيز همخواني و همساني نگرشهاي طرفين در مسائل مختلف اجتماعي، فرهنگي، باورهاي ديني، سياسي و غيره كه در طي سه جلسه انجام مي گيرد نظر خود را راجع به ازدواج آن دو اعلام مي كند. بدين صورت كه 1- در حدوده پانزده درصد از موارد مي گويد اين پسر و دختر عليرغم علاقه ظاهري كه به هم دارند در صورت ازدواج با همديگر؛ دچار مشكل خواهند شد و بعد از اُفت علايق احساسي و عاطفي به هم؛ وارد فاز درگيري هاي لفظي و احيانا فيزيكي خواهند شد. 2- و در حدود پانزده و بيست درصد از موارد مي گويد اين دو با توجه به آيتم هاي مختلف شخصيتي و خانوادگي و فرهنگي و اجتماعي كاملا به به درد ازدواج با هم مي خورند و بعد از ازدواج با مشكل جدي اي برنخواهند خورد. 3- و در حدود شصت هفتاد درصد از موارد مي گويد اين دو مي توانند با هم ازدواج كنند به شرطي كه فلان توصيه ها را بطور جدي در زندگي مد نظر داشته و فلان امور را رعايت كنند، مثلا به پسر مي گويد شما مي توانيد با اين خانم ازدواج كنيد اما ايشان بسيار عاطفي و احساسي هستند و لذا اگر فردا از جنبه عاطفي محروميتي را به وي تحميل نماييد ممكن است برسر سفره كس ديگري كه از جهت عاطفي او را سيراب ميكند بنشيند! و يا مثلا به دختر مي گويد دختر خانم ازدواج شما با اين آقا پسر بلامانع است اما بايد بدانيد كه او وابستگي زيادي به مادرش دارد لذا بايد در اين جهت با او مدارا نماييد. لازم به ذكر است مشاورة قبل از ازدواج علي رغم در نظر گرفتن پارامترهاي ضروري كه تحقيقات بسياري در سطح جهان بر روي آنها انجام گرفته فقط در حدود 75% مي تواند به پيش بيني موفقيت يك ازدواج حكم نمايد. و 25% بقيه مربوط به رعايت مسائلي است كه بعد از ازدواج مي تواند در غني سازي زندگي مشترك نقش جدي داشته باشد.
پس پيشنهاد ما به شما اينست كه از قواي عقلي ونه احساسي و نيز مشاورة قبل از ازدواج براي انتخاب شريك زندگي آينده خود سود جوييد يعني در مرحلة اول آگاهي بيشتري در مورد خود تان بدست آوريد بدين معني كه با تدبر در خود دريابيد حقيقتا چگونه فردي هستيد؟ اهداف، ارزشها و علايق اساسي و اصلي شما در زندگي چيست؟ و انتظارات اصلي و اساسي شما از زندگي مشترك چيست؟ و در مرحلة بعد به همراه شخصي كه قصد ازدواج با او را داريد نزد يك مشاور با تجربه برويد تا وي با راهكارهاي پيش گفته، نظر خود را در مورد انتخاب شما اعلام كند و احيانا مشكلات فراروي را با توجه به آيتمهاي شخصيتي شما و فرد انتخابي؛ به شما تذكر دهد.
و وقتي اين مراحل را پشت سرگذاشتيد مي توانيد با طيب خاطر و توكل بر خداي مهربان و با جرات مندي اقدام به ازدواج با مورد انتخابي نماييد. البته قضيه به همين جا ختم نمي شود و انشاء الله بعد از ازدواج راههاي غني سازي زندگي زناشويي و دستوراتي كه اسلام در اين زمينه براي بهتر زيستن ارائه نموده به عرض شما خواهد رسيد.
به نظر من مطالعه كتاب زير مي تواند شما را در اخذ تصميم فوق بيشتر ياري نمايد:
عشق هرگز كافي نيست تاليف پرفسور آرون تي بك ترجمه مهدي قراچه داغي انتشارات ذهن آويز
اگر در تهران زندگي مي كنيد من شماره تلفن كلينيك يك مشاور با تجربه قبل از ازدواج را به شما ارائه مي نمايم دكتر يونسي02144015879 و 02144030585
موفق باشید.

سلام من یه دختر مذهبی بیست ویک ساله ام دانشجوام که تا دوسال پیش بسیار تنها بودم تا اینکه یه دختر خانوم عاقل بالغ که توی یه محیط مذهبی باهم اشناشدیم تو یه مسعله خاص بهم کمک کرد اتفاقی البته ایشون پنح سال ازمن بزرگترن واز همه نظر برام متفاوت وعالی به نظر اومد به مرور زمان به شدت بهش وابسته شدم منو ازهمه نظر کمک میکرد وهمچنین من اونو وبه رشد مذهبیم کمک میکرد تا اینکه ایشون ازدواج کرد دوستی ماهمچنان پیش میرفت هرچنباچالشهایی مثل تعجب وعدم رضایت قلبه خانواده من وشوهر دوستم مواحه بودیم تلاش زیادی براحفظ دوستی مون کردیم تا اینکه یه مسافرت مذهبی رفتیم با هم ذر کنار هم خوابیدیم واون شب دوستم خیلی به من نزدیک شد منوبوسید ولب های منو وتوی یه شرایط خاص شروع کرد لبهای منو با دهان لمس کرد وخورد من ممانعت کردم اوال ناراحت شدم ولی بعد خودمم خوشم اومد چند بار درطول مسافرت ادامه پیداکرد تا اینکه برگشتیم دیگه از این نظر در کنارهم خوابیدنم وابسته بودیم در هفته دوبار درکنار هم بودیم وما این کارارو میکردیم تا اینکه خودمون درصحت انجام این کار شک کردیم تحقیق کردیم ولی به نتیجه دقیق نرسیدیم باهزار بدبختی وزجر این کار خوردن لبامونو فعلا گذاشتیم کنار به اصرارمن البته چون احساس کردم غیر طبیعیه والان خیلی پیش هم خوابیدنامون کم شده هفته ای یه بار بعد ازظهرا یه ساعت البته به قصد خوابیدنم نمیریم .... وفقط اجازه داریم در آغوش هم باشیم ونهایتا سه چهار بار لبامونو ببوسیم وبا این کار به آرامش میرسیم.حالا میخوام ازتون عاجزانه خواهش کنم بهمون کمک کنین واقعا سردرگمیم ونمیدونم درست وغلط چیه؟؟؟توروخدا زود جواب بدین ممنون

واقعيت اين است كه حكم شرعي كار شما از روز روشن تر است و سر سوزني ابهام در آن وجود ندارد. با اين وصف اين جمله شما كه «تحقيق كرديم، ولي به نتيجه دقيق نرسيديم.» منطقي و قابل قبول به نظر نمي رسد. ترديدي وجود ندارد نوعي گرايشات همجنس گرايانه در اين خانم وجود دارد كه مي تواند زندگي آينده شما را بسيار تحت تاثير خود قرار دهد. از اين حيث شما با ايشان بسيار متفاوت هستيد و نبايد خود را با ايشان قياس نماييد. ما روانشناسان از ثانيه اي مجاورت باليني با همجنس گرايان در رنجيم و نمي دانيم شما چطور از اين مصاحبت پرخطر هراسان و نگران نيستيد. پا گذاشتن اين دختر در زندگي تان چيزي جز يك آزمايش الهي نيست؛ آزمايشي كه بسيار سرنوشت شما را تغيير خواهد داد. خوشبختانه شما از يك نجابت و پاكي ذاتي بر خورداريد و بايد بيش از پيش آن را پاس داريد.
در زمينه واكاوي مشكل شما بايد گفت اضطراب شما و ايشان از حد معمولي بالاتر است و همين باعث شده با اين رفتار حرام به آرامش كاذب و موقت برسيد. اگر اضطراب شما نه از طريق اين رفتار آسيب زا، بلكه از طريق رواندرماني و دارودرماني كاهش مي يافت، قطعاً شما شرايط به مراتب بهتري را تجربه مي كرديد. پس اضطرابتان را جدي بگيريد و براي شكستن اين رابطه شوم اول به سراغ درمان اضطرابتان برويد. اضطراب بالا باعث شرطي شدن شما نسبت به اين آرامش كاذب شده است و بدون تعديل آن، كنار گذاشتن اين رابطه تا حد زيادي دشوار است.
همان طور كه مي دانيد يكي از دلايل وفور طلاق در جامعه، عدم رضامندي جنسي زوجين از همديگر مي باشد و يكي از عوامل عدم رضايت جنسي همانا تجارب جنسي قبل از ازدواج مي باشد. اين تجارب جنسي (هر چند ظاهري جنسي نداشته باشند) اگر تداوم يابند مي توانند به ناكامي جنسي شما در آينده (در رابطه با شوهرتان) بينجامند. به ياد داشته باشيد كه شما مادر فرزندان آينده تان هستيد و معصوميت مادرانه اقتضاي آن دارد كه از همينك اين رابطه شيطاني را (براي دوري از عذاب وجدان در مواجهه بافرزندان خود) به صفر برسانيد. هرگونه تداوم رابطه حتي در حد يك نگاه دورادور به صلاح شما نيست و بايد اين رابطه را نه به حداقل بلكه به صفر برسانيد.
اگر چشم بصيرت داشتيد مي ديديد كه شما در حقيقت با يك شيطان در حال هم آغوشي هستيد و كسي جز شيطان (با آن چهره كريه و وحشتناكش) به لب و دهان شما بوسه نمي زند. پيشنهاد مي شود اگر خداي ناكرده اين رابطه بار ديگر تكرار شد براي لحظاتي چشمان خود را ببنديد و به طور واقعي (نه خيالي، چرا كه هيچ امر غيرواقعي در اين امر وجود ندارد) باطن اين دختر را تصور نماييد. احساس تنهايي شما احتمالا در روحيات افسرده وار شما ريشه دارد كه بايد اين مهم را در كنار اضطرابتان جدي بگيريد. به ياد داشته باشيد كه مذهبي بودن تعريف خاص خودش را دارد و احتمالاً با همجنس گرايي قابل جمع نيست. مكانيزم هاي دفاعي ناهشيار خود از جمله مكانيزم دفاعي انكار و استدلال تراشي را به وضوح به نظاره بنشينيد و سعي كنيد به جاي توجيه و استدلال تراشي به واقع بيني رو بياوريد. اگر به هر دليلي از عهده حل يك تنه اين مشكل بر نمي آييد از يك مشاور خانم دين آشنا كمك بجوييد و در صورت امكان با مصرف موقت برخي داروهاي آرامبخش از سطح ضرورت و اضطرار خود به اين آرامش اهريمني بكاهيد. مطمئن باشيد هر چقدر اضطراب شما كاهش يابد، به همين ميزان اراده شما براي قطع كامل رابطه با اين دختر (كه سرنوشت شما را بسيار تغيير خواهد داد) بيشتر و بيشتر مي گردد.
موفق باشید.

سلام تعریف دین اسلام از "دوست" چیست؟ آیا به هم کار و هم رشته ای و هم کلاسی و هم اتاقی و کسانی که با آنها در ارتباطیم می توان گفت "دوست"؟ مثلا دوستی با جنس مخالف چون اخلاقا درست نیست پس هم کلاسی ها نمی توانند دوست ما باشند؟ آیا باید هم سن و سال ما و هم شان و مقام ما باشد؟ مثلا استاد و پدر و مادر ما دوست ما نیستند؟ منظورم این است که دوست چه وظایفی و چه ویژگی هایی دارد و تکلیف ما در برابر او چیست؟

در قرآن از دوست به كسي كه هم نشين انسان و يا همراه و نزديك اوست، تعبير شده است. چنين كسي قطعا مي تواند عامل موثري در شكل گيري شخصيت انسان ـ بعد از اراده و خواست او ـ داشته باشد.
در تفسير الميزان در توضيح كلمة «أخِلّاء»، دوستي چنين تعريف شده است: كلمة أخِلّاء جمع خليل به معناي دوست است. و اگر دوست را خليل گفته‎اند بدان جهت است كه آدمي، خُلّت يعني حاجت خود را به او مي‎گويد. و ظاهراً مراد از اخلّاء، مطلقِ كساني است كه با يكديگر محبت مي‎كنند. چه متقين و اهل آخرت كه دوستي‎شان با يكديگر به خاطر خداست (نه به خاطر منافع مادي) و چه اهل دنيا كه دوستي‎شان به منظور منافع مادي است.(1)
در كتاب المحجّة البيضاء، دوستي چنين تعريف شده است:
«دوستي يعني همنشيني، معاشرت و گفتگوي انسان با افرادي كه به آنها علاقه و محبت دارد، زيرا با غيردوست معمولاً كسي قصد معاشرت ندارد. اين دوستي و ارادت و محبت يا لِذاته است. (2) يا مجازي و واسطه‎اي است كه انسان به وسيلة آن به دوست حقيقي برسد».(3)
بنابراين دوستي‎ها ممكن است براساس منافع مادي و خواهش‎هاي نفساني و اغراض و احساسات باشد و يا براساس يك انگيزة صحيح. با استفاده از آنچه گذشت، دوستي صحيح براساس معيارهاي ديني را اينچنين تعريف مي‎كنيم:
محبت، علاقه، ارتباط روحي، حسن معاشرت و گفتگو ميان دو فرد و يا بين افراد جامعه با ملاك صحيح و انگيزه‎اي الهي به طوري كه دوستان براساس آن بتوانند نيازهاي فردي و اجتماعي و احتياجات دنيوي و اخروي خود را تأمين كنند.
با توجه به آن چه در بيان و توضيح دوست و دوستي بيان شد،‌ در پاسخ به سوال شما مي گوييم:
پدر و مادر از بهترين و بالاترين دوستان ما هستند. قطعا ارتباطي كه انسان با والدين دارد به مثل ارتباط با سايرين نيست. ايشان مي توانند بهترين دوست انسان باشند.اما نسبت به سايرين اين گونه نيست. لذا نمي توان به طور مطلق گفت دوست بايد هم سن و سال باشد اما مي توان گفت براي سعادت و رشد و كمال لزوما، يا بايد هم شان انسان باشد و يا يالاتر از خود انسان؛
گاه گمان مي شود دوستي يعني كنار گذاشتن احترام به افراد و صميمت بيشتر با ايشان؛ نه، اين درست نيست بلكه مي توان احترام افراد را با توجه به جايگاه ايشان داشت اما رابطه دوستانه و صميمي هم داشت.
خواهر گرامي؛
انسان موجودي اجتماعي است و اجتماع از افراد تشكيل شده و ناگزير با افرادي در ارتباط خواهد بود. اما صرف هم كلاسي و هم رشته اي بودن،‌ دليل قانع كننده اي براي بر دوستي و ارتباط انسان با افراد نيست. لذا نمي توان به هر كسي كه نوعي ارتباط با او داريم،‌نام دوست نهاد.
لذا لازم است هر يك از ارتباطات انسان در چهارچوبي خاص باشد. اي چه بسا لازم شود انسان ارتباط خود را با برخي افراد قطع كند،‌ چه برسد به اين با ايشان دوستي كند.
خداوند به اين مهم اشاره كرده و دربارة عاقبت دوستي با افراد گمراه و ناباب مي‌فرمايد:
«وَ يوْم‌َ يعَض‌ُّ الظَّالِم‌ُ عَلَي‌َ يدَيه‌ِ يقُول‌ُ يـَـلَيتَنِي اتَّخَذْت‌ُ مَع‌َ الرَّسُول‌ِ سَبِيلاً يـَاوَيلَتَي‌َ لَيتَنِي لَم‌ْ أَتَّخِذْ فُلاَ نًا خَلِيلاً لَّقَدْ أَضَلَّنِي عَن‌ِ الذِّكرِ بَعْدَ إِذْ جَآءَنِي وَ كان‌َ الشَّيطَان‌ُ لِلاْنسَان‌ِ خَذُولاً؛(4)
به خاطر بياور روزي را كه ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان مي‌گزد و مي‌گويد: اي كاش با رسول خدا راهي برگزيده بودم‌، اي واي بر من‌! كاش فلان [شخص گمراه‌] را دوست خود انتخاب نكرده بودم‌! او مرا از ياد حق گمراه ساخت‌، بعد از آن كه آگاهي به سراغ من آمده بود، و شيطان هميشه مخذول كننده انسان بوده است».
پرسشگر گرامي؛
يك دوست خوب بايد از ويژگي هاي اخلاقي و رفتاري و فكري خاصي برخوردار باشد تا سزاوار محبت ورزيدن و دوستي نمودن باشد. و اين شرائط فراوان و شرح و بسط آن فراتر از حوصله يك مكاتبه است و لذا ما فقط به برخي از ويژگي هاي يك دوست خوب اشاره مي كنيم.
البته از اين نكته نبايد غافل شد كه آنچه به عنوان ويژگي هاي دوست خوب مطرح است، مطلق و صد در صد نيست چه اينكه انسان ها كم و بيش داراي نواقصي نيز هستند كما اينكه خود ما وقتي به كارنامه زندگي خود نگاهي مي افكنيم آن را بي نقص و عيب نمي بينيم. بنابراين به طور نسبي دوست خوب بايد اين خصوصيات را داشته باشد و جهت كلي زندگي او نيز به سمت و سوي اين ويژگي ها و جنبه هاي مثبت باشد.
1- داشتن ايمان و پرهيزكاري
دوست خوب بايد در همه ي امور، خدا و رضايت خدا را مد نظر داشته باشد. رسول خدا ( صلي الله عليه و اله ) مي فرمايند : خير اخوانك من اعانك علي طاعة الله و صدك عن معاصيه و امرك برضاه (5) بهترين برادرانت كسي است كه تو را به پيروي از خدا ياري كند, از نافرماني او باز دارد و به خشنود ساختن او فرمان دهد.
2- مؤدب بودن به آداب اجتماعي و متخلق بودن به اخلاق نيك و پسنديده
رفتار و كردار همنشين در انسان، تاثيري فوق العاده و اجتناب ناپذير مي گذارد؛ چرا كه يك قانون را در ارتباطات با دوستي نبايد فراموش كرد: انسان همرنگ دوست خود مي شود.
3- داشتن آگاهي و بينش صحيح در همه ي امور آگاهي و بينش چراغ راه و جهت دهنده حركت است و چه زيباست كه دو همراه در مسير زندگي از پرتو فيض وجود يكديگر بهرمند شده و پا به پاي يكديگر گام بردارند و در اين مسير خود را از انحرافات مصون و وجودشان را از آفات بيمه سازند. گرايش سياسي و اجتماعي افراد در انتخاب آنها به عنوان يك دوست نقش مهمي را ايفا مي كند.
4- يار و مددكار بودن در هر زمان
امام علي (ع) مي فرمايند: لا يكون الصديق صديقا حتي يحفظ اخاه في ثلاث: في نكبته و غيبته و وفاته دوست، دوست نيست مگر آنكه حقوق برادرانش را در سه جايگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتاري، آن هنگام كه حضور ندارد و پس از مرگ. (6)
5- دانش دوستي و داشتن روحيه ي پژوهش
استفاده ي بهينه از وقت و عمر، براي كسب علم و دانش – آن هم در سنين جواني – سرنوشت انسان را رقم مي زند؛ در نتيجه داشتن دوستي كه داراي چنين ويژگي باشد نيز مي تواند مشوق خوبي براي انسان باشد.
6- اهل دنيا نبودن
همانطور كه در حديث شريف آمده است: حب الدنيا راس كل خطيئه (7) دوستي دنيا منشا همه ي گناهان است. بر ما لازم است كه از دنيا پرستي و كساني كه چنين ويژگي دارند اجتناب كنيم.
آينه يكديگر بودن و عيب يكديگر را دوستانه متذكر شدن، اهل عفو و گذشت بودن، ‌يكي بودن ظاهر و باطن و ... از جمله ويژگي هاي دوست خوب است.
و اما حق دوست و تكليف ما نسبت به او :
در اين زمينه سخن بسيار است ما تنها به سخن امام سجاد در رساله حقوق ايشان اشاره و مطالعه بيشتر را به منابع ذيل ارجاع مي دهيم.
مام سجاد(ع) مي فرمايد:
واما حق الجليس فان تلين له كنفـك و تطيـب له جانبك وتنصفـه في مجاراه اللفظ و لا تغرق في نـزع اللحظ إذا لحظت وتقصـد في اللفظ إلي إفهامـه إذا لفظت وإن كنت الجليس إليه كنت في القيام عنه بالخيار وإن كان الجالس إليك كان بالخيار ولا تقوم الا باذنه ولا قوه إلا بالله. (8)
حق هم مجلس و هم نشين بر تو آن ست كه با كمـال خوشروئي پذيراي او شده و با تواضع و طيب خاطر از او استقبال نمائي و اجازه دهي كه او هم سخن گويد و تو متكلم وحده نباشي؛ از نگاه هاي متكبرانه و تحقير آموز كه با گوشه چشم صورت مي گيرد پرهيز كن و وقتي سخن مي گوئي قسمي سخن بگو كه او بفهمد و اگر تـو بر او وارد شده اي؛ اختيار با خـودت هست كه هـر وقت بخواهي تركش كني و اگر او بر تو وارد شده است؛ اختيار با خودش هست كه بخواهد مجالست با ترا ترك نمايد.
اما تو بدون اجازهء او ( در صورتي كه او وارد بر تو باشد ) حق نداري ؛كه مجالست او را ترك نمائي.
مطالعه كتب زير را توصيه مي كنيم:
1- دوستي در قرآن و حديث، ري شهري؛
2- دوستي و دوستان، سيد هادي مدرس، ترجمه حميدرضا شيخي و حميدرضا آژير، انتشارات آستان قدس رضوي، 1376؛
3- آئين دوستي (دوست يابي) ديل كارنگي، انتشارات پيمان 1378؛
پي نوشت ها :
1. علامه طباطبايي، ترجمة الميزان، دفتر نشر اسلامي، ج 18، ص 181؛ در ذيل آية «الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ...».
2. يعني به خودي خود مطلوب است.
3.فيض كاشاني، ملا محسن،المحجة البيضاء، دفتر انتشارات اسلامى‏، چاپ چهارم‏، ج 4، ص 293، الصُّحبة عبارة عن المُجالسة و المُخالطة و المُحاورة و هذه الامور لا يَقصد بها الإنسانُ غيرَه إلّا إذا أحبّه. فإنّ غيرَ المحبوبِ يُجتنَب و يُباعَد و لا يُقصَد مُخالطتُه و الّذي يُحِبّ فإمّا أن يُحِبَّ لذاته لا لَيَتوصَّلَ به إلي محبوبٍ و إمّا أن يُحِبَّ به إلي مقصود.
4. فرقان (25) آيه 27 ـ 29.
5. ورام بن ابى فراس، مجموعة ورام، انتشارات مكتبة الفقيه قم،‌ج2،‌ص 123 .
6. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 ه.ق،‌ ج 12، ص 26.
7. همان،‌ ج16، ص 8.
8. محدث نورى، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 ه.ق، ج11،‌ ص 162.
موفق باشید.

سلام من و دوستم زمانی است که خیلی باهم دوستیم . او سال قبل رازی از زندگی اش را به من اعتماد کرد وگفت ولی من چندروز پیش به طور ناخودآگاه به کسی گفتم الآنم پشیمانم ولی او از من ناراحت است و اصلا به من محل نمی گزارد خواهشا راهی بگویید تا دوباره با او دوست شوم؟

مشخص است كه كار اشتباهي كرده ايد و نبايد از او توقع داشته باشيد كه سريعا شما را ببخشد، اما اگر دوستي با او برايتان مهم است و مي خواهيد كه اين دوستي اتان ادامه پيدا كند نبايد به كلي كنار بكشيد، بلكه بايد به او فرصت بدهيد تا فضاي ذهني او نسبت به اين كار اشتباه شما، معتدل تر شود، شما هم بايد درصدد دلجويي از ايشان برآييد، و تلاش كنيد كه او را راضي كنيد، البته منظور اين نيست كه خودتان را خيلي كوچك كنيد، بلكه از او معذرت خواهي كنيد و ارتباطتان را با او حفظ كنيد، او هم به تدريج آرام تر مي شود، و زمينه براي ادامه دوستي اتان فراهم مي شود. چند بار كه شما پيش قدم بشويد و با او صحبت كنيد بالاخره او كوتاه مي آيد و به تدريج روابطتان گرم تر مي شود.
از اين به بعد مواظب باشيد كه مطالب خصوصي هيچ كسي را به شخص ديگر نگوييد، چون موجب ريختن آبروي آن شخص مي شويد، كه كار بسيار ناپسندي است، و هم چنين موجب سلب اعتماد افراد از شما مي شود.
موفق باشید.

صفحه‌ها