بسم الله الرحمن الرحيم
سلام علیکم
از حدود آيات 27 الی 36 سوره صافات درباره ظالمان و گمراهان و پیروانشان است که در اين زمينه چند پرسش دارم :
پيروان در اين آيات مسوول اعمال خودشان هستند و نميتوانند بگويند آنها ما را گمراه کردند ، حال اين پرسش پيش ميآيد که چگونه در اين عصر ميگويند حرف و فتوا و حکم مراجع و علما براي شما حجت است ؟
مثلا من نميخواهم غيبت آیت اللّه صانعی را کنم ولي از یک سو جامعه مدرسين مرجعيت ايشان را باطل کرده و از سوی ديگر ايشان مقلدانی دارد که از ایشان تقليد ميکنند و وجوهات شرعيه خود را به ايشان ميدهند
پس چه بايد کرد به آيات نگاه کنيم پيروان را محکوم ميکند به تعقل نکردن و به گفته مراجع و علما نگاه کنيم تقليد را حجت شرعي ميدانند .
* با آرزوی توفیق الهی * التماس دعا *
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
بين پيروي و تبعيت از ظالمان و گمراهان و پيروي و تبعيت از مرجع تقليد در احكام دين، تفاوت زياد وجود دارد و نبايد ايندو را با هم مقايسه كرد. كساني كه از ظالمان و مستكبران تبعيت مي كنند، اين تبعيت و پيروي آنها يا بدون دليل است و يا از روي برخي دلايل سست و واهي و هواي نفس است كه در قرآن به بعضي از آنها اشاره شده است. در همين سوره صافات آمده كه در قيامت وقتي پيروان مشركان نتيجه پيروي خود را مي بينند، به مشركان مي گويند: «قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمينِ(1)؛ گويند: شما بوديد كه از سمت راست (و چپ براى فريب) ما مىآمديد.
و مشركان در جواب آنها مي گويند كه شما خودتان مقصر هستيد كه از روي ناداني و بي ايماني پيروي ما را مي كرديد: «قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنينَ وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغينَ فَحَقَّ عَلَيْنا قَوْلُ رَبِّنا إِنَّا لَذائِقُونَ فَأَغْوَيْناكُمْ إِنَّا كُنَّا غاوينَ(2)؛ مشركان مىگويند: نه بلكه با ايمان نبوديد. و ما را بر شما هيچ تسلّطى نبود، بلكه خودتان سركش بوديد. پس فرمان پروردگارمان بر ما سزاوار آمد ما واقعاً بايد [عذاب را] بچشيم. و شما را گمراه كرديم، زيرا خودمان گمراه بوديم.
اينچنين پيروي از ظالمان و گمراهان مانند پيروي از شيطان است كه از روي هوا و هوس و بدون دليل صورت مي گيرد از اينرو شيطان هم در روز قيامت به پيروان خودش مي گويد من فقط شما را دعوت كردم، ولي مقصر خودتان هستيد كه دعوت مرا پذيرفتيد: «وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لي فَلا تَلُومُوني وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمينَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (3)»؛ و چون كار از كار گذشت [و داورى صورت گرفت] شيطان مىگويد: در حقيقت، خدا به شما وعده داد وعده راست، و من به شما وعده دادم و با شما خلاف كردم، و مرا بر شما هيچ تسلطى نبود، جز اينكه شما را دعوت كردم و اجابتم نموديد. پس مرا ملامت نكنيد و خود را ملامت كنيد. من فريادرس شما نيستم و شما هم فريادرس من نيستيد. من به آنچه پيش از اين مرا [در كار خدا] شريك مىدانستيد كافرم آرى! ستمكاران عذابى پردرد خواهند داشت.
اما درباره تقليد و پيروي از مراجع معظم تقليد، بايد بگوييم كه اصل و اساس آن ريشه در دين دارد و بر اساس دليل و حكم عقل صورت مي گيرد، حكم عقلي كه مي گويد انسان در هر چيزي كه نمي داند و علم ندارد بايد به متخصص آن رجوع كند مثل بيماري كه خودش علت و داروي درد خودش را نمي داند، عقل حكم مي كند كه براي رفع بيماري، به پزشك مراجعه كند و از دستور او در جهت رفع بيماريش ييروي كند. درباره احكام دين هم همينطور است يعني كساني كه مسائل ديني و احكام عملي دينشان را نمي دانند، بايد به كسي كه متخصص در اين مسائل است و با تلاش و كوشش توانسته احكام دين را استنباط كند، مراجعه كند و از او تقليد و پيروي نمايد. اگر انسان ها در احكام و مسائل دين از مجتهد جامع الشرايط تقليد كنند، خود خداوند و پيشوايان دين فرمودند كه همين تقليد و پيروي آنها، تكليف را از آنها ساقط مي كند. زيرا اين مجتهدان و مراجع تقليد، حجت هاي خداوند و ائمه(ع) بر مردم هستند. چنانكه در توقيع امام زمان (ع) آمده است كه:
«...وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم...»(4)؛ و اما در حوادث و مسائلي كه براي شما واقع مي شود، در آنها به راويان حديث ما مراجعه كنيد. زيرا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خداوند بر آنها هستم.
بنابراين آيات قرآن همه پيروان را محكوم نمي كند، كه شما گفتيد (پس چه بايد كرد به آيات نگاه كنيم پيروان را محكوم ميكند به تعقل نكردن) بلكه آن دسته از پيروان را كه به دنبال هوا و هوس خود از ديگران كه هيچ برتري بر آنها نداشتند، پيروي كردند را مواخذه كرده و مسئول اعمال خودشان مي داند. ولي در همين قرآن اطاعت و پيروي از حجت هاي الهي مانند انبياء و ائمه(ع) تاكيد شده و اين اطاعت تنها راه نجات دانسته شده است: «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم...»(5)، «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون»(6)، «وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا »(7) و....
كسي كه در احكام دين از مجتهدي تقليد مي كند روز قيامت اگر از او سوال شود كه اين اعمال ديني مثل نماز و روزه و حج و.... را بر چه اساسي اينگونه انجام دادي؟ مي تواند در جواب بگويد بر اساس تقليد از فلان مرجع و مجتهد كه شرايط مرجعيت را داشت. در اينصورت تمام عبادات و اعمال او اگر بر طبق نظر همان مرجع انجام شده باشد، از اين نظر از او پذيرفته مي شود زيرا آن مجتهد حجت امامان معصوم(ع) بر مردم مي باشد. ولي پيروي از گمراهان و ظالمان و مستكبران
بدون دليل و حجت است نه عقل مي گويد و نه شرع. از اينرو بايد پيروان چنين كساني مواخذه شوند كه چرا تقليد كوركورانه و از روي هوا و هوس كرده اند و خودشان مسئول اعمال خودشان باشند.
پي نوشت ها:
1. صافات(37) آيه28.
2. همان، آيات 29-32.
3. ابراهيم(14) آيه22.
4. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص 484.
5. نساء(4) آيه59.
6. نحل(16)آيه43.
7. احزاب(33) آيه71.
با توجه به کمبودهای متعدد امکانات و کاهش اعتبارات پاسخگویی، مرکز ملی پاسخگویی ناگزیر به تغییر رویکرد و اقدام به تمرکز سامانه پاسخگویی کرده است.
از این رو پاسخ سوالات خود را از سامانه های زیر دریافت نمایید.
در فضای مجازی:
انجمن گفتگوی دینی: http://www.askdin.com
کانون گفتگوی قرآنی: http://www.askquran.ir
از طریق پیامک(فقط احکام شرعی): 30009640 یا http://www.30009640.ir
از طریق تلفن: 096400