سلام
شبهه ای دارم. فردی به بنده میگه خمس به گذسته مربوط میشه و مربوط به زمان ما نمیشه. چون الان ما مالیات میدیم دیگر نیازی به دادن خمس نیست. از طرفی میگه خمس نباید یک پنجم مال مازاد باشه و آیاتی که در قرآن اومده مربوط به غنائم جنگی میشه. اگه توضیحات کافی و وافی در این ارتباط بدید ممنون میشم.

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پاسخ در دو محور بيان مي شود:
الف _ در باره فراز اول بايد گفت بر خلاف گفته آن فرد ماليات غير از خمس و زكات است و به جاي آنها حساب نمي‌شود.خمس و زكات را خداوند واجب
كرده است. ولي ماليات ازطرف حكومت‌ها مقرر مي‌گردد. (1) ماليات در كشور ما و كشورهاي ديگر غالباً بر تمام
درآمدها وضع مي‌شود.
بدون شك يكي از ضروري‌ترين مسئله‌ها به هنگام تشكيل حكومت، تشكيل بيت المال و خزانه است كه به وسيلة آن نيازهاي اقتصادي‌حكومت بر آورده شود؛ نيازهايي كه در هر حكومتي وجود دارد.
توضيح: ماليات نوعي هزينه براي اداره مردم در يك جامعه به هم پيوسته است. يعني كسي كه ازجاده‌ها استفاده مي‌كند، از امنيت بهره مي‌گيرد، از رسانه‌هاي جمعي كمك مي‌گيرد و از ديگرامكانات بهره مند مي‌گردد. اگر اين امكانات نبود، كار اقتصادي ممكن نمي‌شد، يا بهره كمي داشت. و مشكلات ديگري براي مردم به وجود مي‌آمد بنابراين دولت اسلامي وظيفه دارد سهمي از هزينه‌هاي عمومي دولت را كه درانجام امور اقتصادي و رفاهي مؤثراست بپردازد و اين يك امر طبيعي است. لذا بر مردم واجب است تا هزينه‌هاي زندگي اجتماعي و مدني خود را بپردازند و اين مهم ممكن نيست، مگر با پرداخت ماليات. حال اگربعدازپرداختن ماليات، چيز اضافه اي در طي يك سال باقي نماند، خمس به او تعلق نمي‌گيرد واگر اضافه ماند80 درصد آن مال خود او است و 20 درصد اضافه خمس است. بنابراين اولا خمس بر مقدار اضافه بر خرج سال يعني بر پس انداز تعلق مي‌گيرد، در حالي كه ماليات از همان ابتدا حساب مي‌شود. ثانيا موارد مصرف خمس غير از موارد مصرف ماليات است.
خمس درحال حاضر عمدتا صرف مسائل فرهنگ اسلامي، گسترش فرهنگ اسلام و تشيع، تعليم و تربيت طلاب علوم ديني وحفظ عقايد وارزش‌ها مي گردد. بنا بر اين، اساسا نبايد قلمرو ماليات را با وجوه شرعيه مخلوط كرد.
ب_ضرورت هر چيزي را بايد از راه خود به دست آورد. از اين رو دليل اصلي بر وجوب و ضرورت دادن خمس، قرآن كريم است. قرآن كريم مسئله خمس را به صورت كلي بيان نموده و چون كليت قرآن كريم نياز به تفسير و بيان دارد، جزئيات مسئله خمس و بيان تفسير آيه شريفه در روايات اهل بيت عليهم السلام بيان شده است.
خداوند در قرآن كريم نسبت به خمس مي فرمايد:
بدانيد كه هر گونه غنيمتي به دست آورديد، خمس آن براي خدا، براي پيامبر، براي ذي القربي و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه ( از آن ها ) است، اگر به خدا و آن چه بر بنده خود در روز جدايي حق از باطل، روز درگيري دو گروه ( با ايمان و بي ايمان) روز جنگ بدر نازل كرديم، ايمان آورده ايد، و خداوند بر هر چيزي تواناست. (2)
واژه غنيمت در آيه بيان شده، از نظر روايات اهل بيت خمس معناي وسيعي دارد كه هم شامل غنيمت جنگي مي شود و هم شامل ديگر بهره ها و غنيمت هاي مادي مي شود.
با در نظر داشت همين معنا، در روايات اهل بيت علاوه بر غنائم جنگي، نسبت به در آمد از راه تجارت و كسب، معادن، و گنج و امثال اين ها وجوب خمس بيان شده است، از جمله:
1- محمدبن حسن اشعري گويد:«كتب بعض اصحابنا الى ابى‏جعفر الّثانى(ع) اخبرنى عن الخمس اعلى جميع ما يستفيد الرّجل من قليل و كثير من جميع الضّروب و على الصّناع و كيف ذلك؟ فكتب بخطّه(ع) الخمس بعد المؤونة (3)؛
يكى از اصحاب ما به امام نهم نوشت: به ما اطّلاع بدهيد كه آيا خمس بر تمام چيزهايى است كه انسان استفاده مى‏كند، از كم و زياد از تمام انواع درآمدها و همچنين بر صنعتگران؟ خمس را چگونه بايد پرداخت؟ امام به خطّ خويش نوشت: خمس بعد از هزينه زندگى است.»
از اين عبارت به خوبى استفاده مى‏شود كه سؤال‏ كننده هم در عموميّت خمس شك داشته، هم در كيفيّت آن. امام با يك جمله كوتاه چنان كه معمول نامه‏نگارى آن زمان بود، به هر دو سؤال پاسخ گفته است.
هنگامى كه مى‏فرمايد خمس بعد از هزينه زندگى است، هم پاسخ كيفيّت گفته شده كه سؤال دوم راوى است و هم پاسخ سؤال اوّل راجع به اصل وجوب خمس در تمام درآمدها.
2- ابوعلى بن راشد كه از وكلاى حضرت جواد و امام هادى عليهما السلام بود مى‏گويد:
«قلت له امرتنى بالقيام بامرك و اخذ حقّك فاعلمت مواليك بذلك فقال لى بعضهم واىّ شى‏ء حقّه؟ فلم ادرما اجيبه، فقال يجب عليهم الخمس، فقلت ففى اىّ شى‏ء؟ فقال فى امتعتهم و صنايعهم، قلت و التّاجر عليه و الصّانع بيده، فقال اذا امكنهم بعد مؤونتهم(4)؛
به امام عرض كردم: به من دستور داده‏ايد به كارهاى شما رسيدگى كنم، و حقّ شما را بگيرم، اين موضوع را به دوستان شما اطّلاع دادم، بعضى از آن ها گفتند: حقّ امام چيست؟ من ندانستم چه در جواب بگويم؟ امام فرمود: خمس بر آن ها واجب است، گفتم: در چه چيز؟ فرمود: در امتعه و صنايع، گفتم: نيز كسانى كه تجارت مى‏كنند و با دست خود چيزى را مى‏سازند؟ فرمود: بلى در صورتى كه بعد از هزينه زندگى براى آن ها امكانى بماند.»
در اين حديث كه از نظر سند صحيح و محكم است، صريحاً دستور داده شده است كه مردم موظّفند از مازاد درآمد بعد از كسر هزينه زندگى، خمس بپردازند.
خمس همانند ساير عبادات يك نوع عبادت مالي است و بر اساس آموزه هاي ديني اداي آن تكليف الهي است، چه اينكه اسلام دين جامعي است كه در تمامي ابعاد زندگي بشر، داراي قوانين و دستوراتي است كه آدمي در صورت عمل و تمسك به آن، مي تواند به سعادت واقعي برسد.
پي‌نوشت‌ها:
1. آيت الله ناصر مكارم شيرازي، استفتائات، نشر هدف، قم 1378 ش، ج 1، سؤال 370. و ج3، ص115، س344
2. انفال (8)آيه 41.
3_4. وسائل الشيعه، ج6، كتاب الخمس، ابواب ما يجب فيه الخمس، نشر دار الاحيا لتراث العربي، بيروت، 1412 ق، باب 1-12، ص348و 349.
با توجه به کمبودهای متعدد امکانات و کاهش اعتبارات پاسخگویی، مرکز ملی پاسخگویی ناگزیر به تغییر رویکرد و اقدام به تمرکز سامانه پاسخگویی کرده است.
از این رو پاسخ سوالات خود را از سامانه های زیر دریافت نمایید.
در فضای مجازی:
انجمن گفتگوی دینی: http://www.a