سلام و سپاس فراوان از پاسخ کامل سوال گذشته ام.
1-آیا میتوان علاوه بر رعایت اصول دین اسلام از اصول مفید ادیان دیگر هم پیروی کرد؟میدانم که اسلام دین کاملی است و چیزی کم ندارد اما با این وجود مسائلی وجود دارد که در ادیان دیگر بهای بیشتری به آنها داده شده است.
برای مثال در دین بودا خوردن گوشت گاو که نوعی گوشت قرمز است حرام شمرده می شود در حالی که خوردن این گوشت در اسلام حلال است.یا در اسلام گاهی برای خوش آمد گویی گوسفند قربانی می کنند که در دین بودا چندان خوشایند نیست.با توجه به این که در اسلام اجازه ی دو دینه بودن داده نمی شود اما در دین مقابل اجازه داده می شود،تکلیف چیست؟آیا با رعایت اصول هر دو دین باز هم اجازه ی چنین کاری داده نمی شود؟
2-سوال دیگرم خدمتتان این است که آیا میتوانم در تقلید از مراجع آزادانه عمل کنم؟
یعنی مرجعی را به عنوان مرجع واحد انتخاب نکنم و هر مسئله ای که به نظر درست تر می آمد را از مرجع های متفاوت برگزینم و به آن عمل کنم؟
پرسش: دين به علاوه ي دين
سلام و سپاس فراوان از پاسخ كامل سوال گذشته ام.
1-آيا ميتوان علاوه بر رعايت اصول دين اسلام از اصول مفيد اديان ديگر هم پيروي كرد؟ميدانم كه اسلام دين كاملي است و چيزي كم ندارد اما با اين وجود مسائلي وجود دارد كه در اديان ديگر بهاي بيشتري به آنها داده شده است.
براي مثال در دين بودا خوردن گوشت گاو كه نوعي گوشت قرمز است حرام شمرده مي شود در حالي كه خوردن اين گوشت در اسلام حلال است.يا در اسلام گاهي براي خوش آمد گويي گوسفند قرباني مي كنند كه در دين بودا چندان خوشايند نيست.با توجه به اين كه در اسلام اجازه ي دو دينه بودن داده نمي شود اما در دين مقابل اجازه داده مي شود،تكليف چيست؟آيا با رعايت اصول هر دو دين باز هم اجازه ي چنين كاري داده نمي شود؟
پاسخ: با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
ابتدا لازم است به اين نكته مهم توجه داشته باشيد كه از نظر قرآن، دين خدا از آدم تا خاتم يكي است و اختلاف در دين وجود ندارد. همه پيامبران به يك مكتب دعوت ميكردهاند و اصول مكتب انبيا كه دين ناميده ميشود، يكي بوده است. تفاوت شرايع آسماني در يك سلسله مسايل فرعي و شاخهاي بود، كه به حسب مقتضيات زمان و خصوصيات محيط و ويژگيهاي فكري و فرهنگي مردمي كه دعوت شدهاند، متفاوت ميشد. اما در اصول و كليات تنها تكامل و ارتقاء معارف رقم مي خورده و در مجموع همه اين اديان و شرايع مختلف، شكلها و صورت هاي متفاوت از يك حقيقت و در مسير يك هدف و مقصود بوده اند.
در واقع تفاوت اساسي اديان در سطح تعليمات شان بوده كه پيامبران بعدي به موازات تكامل بشر در سطح بالاتري تعليمات خويش را القا كردهاند؛ مثلاً تعليمات اسلام در مورد مبدأ و معاد و جهان و معارف پيامبران پيشين از نظر سطح تكاليف و عمق معارف نسبت به اديان قبل تفاوت بسياري دارد. به تعبير ديگر بشر در تعليمات انبيا مانند يك دانشآموز بوده كه او را از كلاس اول تا آخرين كلاس بالا بردند.
از نظر قرآن همه آن چه وجود داشته و پيامبران عرضه كردهاند، دين بوده، نه اديان، كه نام آن " اسلام" است. البته مقصود اين نيست كه در همه دورهها دين خدا با اين نام خوانده ميشد، بلكه مقصود اين است كه حقيقت دين، داراي ماهيت تسليم و عبوديت محض در برابر خدا است كه بهترين معرف آن لفظ « اسلام» است. (1) از اين رو قرآن ميگويد:
" إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام؛ (2)دين در نزد خدا، اسلام (و تسليم بودن در برابر حق) است؛ يا ميگويد: "ابراهيم نه يهودي و نه نصراني، بلكه حقجو و تسليم فرمان خدا (مسلمان ) بود". (3)
پس دين خدا كه از طرف پيامبران الهي عرضه شده، يكي بوده است، با آن خصوصيتي كه گفته شد و مردم در دورانهاي پيامبران موظف بودهاند از شريعت پيامبر زمان خود كه بر اساس رشد فكري و ظرفيت هاي انساني تكامل يافته پيروي نمايند، به لحاظ اين كه در آن زمان دين به شكل كامل تر از زمان گذشته عرضه ميشود تا آن كه اين مسير به دوران خاتميت و ارائه كامل ترين شريعت و دستور عمل نهايي براي بشر منتهي گردد.
در نتيجه با آمدن شريعت جديد ديگر ادامه عمل به آموزه هاي شريعت قبلي بي معنا بوده و با روح " دين " كه تسليم بودن در برابر تعاليم و دستورات الهي است همخواني ندارد، به همين جهت است كه پيروان اديان قبلي تا قبل از آمدن دين جديد مومن محسوب مي شوند و موظف به عمل بر اساس دستورات شريعت پيشين هستند، ولي با آمدن دين جديد اگر دين جديد را نپذيرند كافرند و عمل به شريعت قبلي برايشان حرام است.
با اين توضيح روشن مي شود كه جمع كردن بين دستورات دو دين و يا شريعت بخصوص در مواردي كه داراي تفاوت و اختلافند ناممكن و بلكه نامعقول و منافي با حقيقت دين يعني تسليم بودن در برابر خواست خداوند است.
البته همه آنچه ذكر شد در مورد اديان آسماني است و در اين عرصه جايي براي اديان زميني يا مكاتب بشري مانند بوديزم نيست و نبايد دستورات بودا را با تعاليم اديان آسماني مقايسه نمود.
البته ذكر اين نكته نيز ضروري است كه به دليل ورود تحريف و تغيير در متون ديني ديگر اديان و بدان جهت كه كاملتر و جامعتر از هر آموزه معرفتي و اخلاقي و عبادي كه ممكن است در هر دين و شريعت ديگري يافت شود، در خود شريعت اسلام موجود است، مراجعه به منابع موجود ديگر اديان، از منظر عقل نيز چندان مفيد و مثمر به نظر نمي رسد.
در نهايت بايد گفت مساله تغيير دين يا پذيرش چند دين در يك زمان از نگاه همه اديان آسماني غير قابل قبول است و تنها تفكرات بشري مانند هندوئيزم يا بوديزم - كه عنوان دين به معناي دقيق كلمه بر آنان صادق نيست - اين تغيير و تبديل و تنوع دين را در مواردي صحيح مي دانند، به همين جهت به هبچ وجه نمي توان هم مسلمان بود و هم بوادئي و يا در آن واحد به آموزه ها و دستورات هر دو تفكر عمل نمود.
البته در مورد مثال مطرح شده بايد گفت هرچند در اسلام توصيه به مصرف متعادل گوشت شده است و ترك مطلق آن هم مورد مذمت قرار گرفته است (4)، اما اين امر يك تكليف ديني محسوب نمي شود و اگر كسي تصميم به زندگي بدون گوشت يا انتخاب رژيم غذايي گياهي براي خود داشته باشد ولي مصرف گوشت را بر خود حرام نداند، اين امر منافاتي با دستورات ديني ندارد .
همچنين قرباني كردن حيوانات جز در مساله حج واجب و برخي كفارات مربوط به آن در زمره واجبات ديني نيست هرچند در مواردي در زمره مستحبات محسوب مي شود و چه بسا مسلمانان بسياري كه در طول عمر خود حيواني را قرباني نكنند و اين امر لطمه اي به مسلماني آنان وارد نسازد؛ گرچه ترك اين عمل به جهت حرام و نادرست دانستن آن صحيح نبوده و بدعت محسوب مي شود.
در نهايت بايد اين نكته مهم را نيز تذكر داد كه بر فرض كه مبنا بر انتخاب و گزينش برخي رفتارها در بين چند دين باشد، با چه معياري مي توان درستي و يا نادرستي اعمال و رفتارها را دريافت؟ آيا عقل به خودي خود در مورد درستي يا نادرستي ذبح حيوانات در قضاوت روشني دارد؟ يا اين احساسات و عواطف است كه در شرائط خاصي در اين امور داخل مي شود و اظهار نظر مي كند؟
نتيجه آنكه همان بهتر انسان مومن مبناي عمل و رفتار خويش را خواست خداوند و دستوراتي كه در شريعت خاتم - كه كاملترين شريعت براي نسل بشر است - مقرر نموده قرار دهد و از رفتارهاي خودخواسته و تشخيص هاي بشري خود فاصله بگيرد .
پىنوشتها:
1. مرتضي مطهري، وحي و نبوت، ص 165، مجموعه آثار انتشارات صدرا، تهران، 1374 ش، ج 2، ص 181 .
2. آل عمران (3) آيه 19.
3. همان، آيه 67.
4. احمد آرام، ترجمه الحيات، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، بي تا، ج6 ،ص196.
پرسش: آيا ميتوانم در تقليد از مراجع آزادانه
2-سوال ديگرم خدمتتان اين است كه آيا ميتوانم در تقليد از مراجع آزادانه عمل كنم؟
يعني مرجعي را به عنوان مرجع واحد انتخاب نكنم و هر مسئله اي كه به نظر درست تر مي آمد را از مرجع هاي متفاوت برگزينم و به آن عمل كنم؟
پاسخ: با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
كسي كه خودش مجتهد نباشد خودش نمي تواند تشخيص دهد كه كدام مسئله درست است يا نه و اگر تشخيص مي داد كه مي شد مجتهد. و لذا غير مجتهد يا بايد از مرجع اعلم تقليد كند و يا به احتياط عمل كند. مثلا اين كه هديه خمس دارد يا نه دو نظر هست به نظر بعضي خمس ندارد و به نظر بعضي اگر مازاد برمخارج سال شد خمس دارد. و كسي كه مي خواهد احتياط كند خمس هديه را بايد بدهد.
بله اگر بين مراجع اعلم نباشد، بلكه همه مساوي باشند مكلف مي تواند بعضي از مسائل را از مجتهدي و مسائل ديگر را از مجتهد ديگر تقليد كند مثلا مسائل خمس را از مجتهدي و مسائل حج را از مجتهد ديگر تقليد كند.
پرسشگر گرامی:
ضمن تشکر از ارتباط شما با این مرکز؛ با توجه به کمبودهای متعدد امکانات و کاهش اعتبارات پاسخگویی، مرکز ملی پاسخگویی ناگزیر به تغییر رویکرد و اقدام به تمرکز سامانه پاسخگویی کرده است.
از این رو پاسخ سوالات خود را از سامانه های زیر دریافت نمایید.
سامانه هاي فضای مجازی ( اينترنتي):
انجمن گفتگوی دینی: http://www.askdin.com
کانون گفتگوی قرآنی: http://www.askquran.ir
پاسخگوئی زنده اینترنتی از طریق سایت : http://www.09640.ir
سامانه پیامک(فقط احکام شرعی): به شماره 30009640 یا از طریق سایت http://www.30009640.ir
سامانه تلفني : 096400