سلام من دانشجو 21ساله وبیکارهستم.چندوقت پبش سوالی پرسیدم درمورد ازدواج وشما جواب دادید که بایدازمهارت جراتمندی برخوردارباشی تابتوانی دراین سن ازدواج کنی.می خواستم بپرسم این مهارت یعنی چه؟ضمنا من کاروشغلی ندارم که باآن بتوانم امرارمعاش کنم.بالاخره هرچقدرتوقعات راپایین ببریم آن ها رابه صفرنمی توانیم برسانیم.باتوجه به اینکه مشکلات جنسی فراوانی دارم اگردختری راعقد کنم وتا حدود 3.5سال بعد عروسی بگیرم نظرشما چیست؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
مهارت جرات مندي يكي از مهارتهاي اساسي در زندگي است كه در عرصه هاي مختلف به شما كمك مي كند كه به اهداف خود برسيد در پاسخ قبلي اشاره من به اين مهارت بخاطر اين بود كه اگر واقعا توانايي ازدواج دائم نداريد با بهره گيري از مهارت جرات مندي با يكي از خانمهايي كه او را مي شناسيد و به عناويني شوهر خود را از دست داده اقدام به ازدواج موقت بنماييد. اما در مورد اينكه فرموده ايد:«اگر دختري راعقد كنم وتا حدود 3.5سال بعد عروسي بگيرم نظرشما چيست؟» در اين خصوص بايد عرض نمايم كه نظر عمومي مشاورين پيش از ازدواج اينست كه دوران عقد كردگي شش ماه بيشتر طول نكشد اما در مواردي با توجه به ويژگي دختر و پسر مدت بيشتري را براي اين دوران تجويز مي كنند. لذا شما بايد به همراه دختر انتخابي به يك مشاور پيش از ازدواج با تجربه مراجعه نماييد تا ايشان بعد از مصاحبه و گرفتن تست از شما نظر خود را در اين مورد به شما بگويد.
و اما در مورد جرات مندي مقاله اي از مركز مشاوره دانشگاه تهران تقديم مي دارم كه مفيد است. «موقعيت هاي آزار دهنده بخشي اجتناب ناپذير در زندگي همه ما هستند: خانم خانه داري كه ظرف ها را در ظرفشويي آشپزخانه انبار مي كند، دوستي كه هميشه دير بر سر قرار مي آيد، مديري كه كارها را پشت گوش مي اندازد و توضيحي براي اين كار ندارد... در اين شرايط چه واكنشي از خود نشان مي دهيد؟ آيا قادر به گفتن كلمه "نه" هستيد؟ آيا مي توانيد در روابط "خودتان" باشيد؟
بهتر است بدانيد، "جراتمندي" جايگزيني مناسب براي رفتارمنفعلانه، عوام فريبانه يا حتي پرخاشگرانه است و با حس ارزشمندي نسبت به خود ارتباطي تنگاتنگ دارد. درحقيقت داشتن شهامت نوعي برقراري ارتباط براي بيان نيازها، احساسات و اولويت هاست به گونه اي كه ديگران و خود ما مورد احترام واقع مي شويم. به بيان ديگر "جراتمندي" بيان صريح و روشن چيزي است كه دوست داريد روي دهد نه "تقاضاي" آن از ديگران.
براي برقراري ارتباط با ديگران، چهار روش وجود دارد كه عبارتند از:
ارتباط پرخاشگرانه:
اگر از جراتمند بودن مي ترسيد، شايد بدان دليل است كه آن را با پرخاشگري اشتباه گرفته ايد. پرخاشگري واكنشي دفاعي است كه با استفاده از آن نيازها، احساسات و عقايد خود را به قيمت ناديده گرفتن نياز ديگران بيان مي كنيم و بدين ترتيب بر احساس ناامني غلبه مي نمائيم. تنها فايده پرخاشگري احساس موقتي و زودگذر قدرت يا داشتن كنترل بر شرايط است. اما اين رفتار موجب مي شود كه از ديگران دور شويم و در نهايت ممكن است به احساس انزوا برسيم.
ارتباط منفعلانه:
برقراري ارتباطي منفعلانه نقطه مقابل پرخاشگري است. اين نوع ارتباط نيز مانند پرخاشگري در احساس نا امني و عزت نفس پايين ريشه دارد، اما وقتي رفتاري منفعلانه از خود نشان مي دهيم در حقيقت خود را تضعيف كرده ايم. در اين حالت از بيان احساسات و نيازهاي خويش امتناع مي ورزيم و حقوق خود را ناديده مي گيريم و درحقيقت وقتي به ديگران اجازه مي دهيم تا براي ما تصميم بگيرند و به جاي ما انتخاب كنند، به آنها امكان نقض حقوقمان را مي دهيم. برقراري ارتباط منفعلانه نوعي رفتار غيرمستقيم ومبهم است و معمولا با دروغ و بهانه تراشي همراه مي شود. تنها فايده اين نوع رفتار اجتناب از درگيري با ديگران است، اما در قبال آن هزينه اي سنگين پرداخت مي كنيم؛ زيرا با در پيش گرفتن اين رفتار نه تنها به آنچه مي خواهيم دست پيدا نمي كنيم بلكه در نهايت احساس بدتري نسبت به خود خواهيم داشت.
ارتباط عوام فريبانه:
زماني كه پرخاشگري و بي تفاوتي با هم تركيب مي شوند رفتاري منفعلانه- پرخاشگرانه يا عوام فريبانه از خود نشان مي دهيم. اين رفتار بيشتر زماني از ما سر مي زند كه به شدت به چيزي نياز داريم، اما درخصوص دستيابي به آن احساس عجز و ناتواني مي كنيم. در اين شرايط ممكن است غيرمستقيم رفتاري پرخاشگرانه يا مبهم از خود نشان دهيم و احساسات خود و ديگران را ناديده بگيريم.
شايد در اين شرايط احساس قرباني بودن و در عذاب بودن خود را وسيله اي قرار دهيم تا به كمك آن در ديگران حس گناهكار بودن ايجاد كنيم. فايده اين نوع رفتار اين است كه از آسيب و عدم پذيرش از سوي ديگران نجات مي يابيم و به ظاهر ساير افراد را نيز مورد توجه قرار مي دهيم. اما درنهايت به لحاظ عاطفي دچار ضعف مي شويم و به گونه اي مرموز خشم ديگران را برمي انگيزيم، زيرا آنها اين توجه ما را دروغين و جعلي مي دانند.
ارتباط جراتمندانه:
جنگ (پرخاشگري) و گريز (انفعال) واكنش هايي غريزي در هنگام رويارويي با يك مشكل هستند. اما در زندگي اجتماعي كنوني، "جراتمندي" گزينه اي جايگزين براي پرخاشگري و رفتار منفعلانه است و براي حل مشكلاتي كه افراد در روابط خود با آنها روبرو مي شوند، مناسب تر بنظر مي آيد. در اين باره ما از مهارت هاي ذهني و كلامي مانند گوش دادن، همدردي كردن، بحث، گفتگو و مذاكره استفاده مي كنيم. رفتار جراتمندانه رفتاري صادقانه، مستقيم، صريح، گويا، مصرانه و محترمانه است. فايده اين نوع رفتار آن است كه ما دست كم در برخي مواقع به آنچه مي خواهيم دست پيدا مي كنيم و حتي اگر به آنچه دوست داريم، نرسيم همچنان احساس خوبي نسبت به خود داريم؛ زيرا خواسته هاي خود را صادقانه و به صراحت بيان كرده ايم. جراتمندي به شكل گيري اعتماد به نفس، عزت نفس و حرمت نفس در ما منتهي مي شود. البته ممكن است با مخالفت ها و درگيري هايي نيز روبرو شويم، بنابراين لازم است به راههايي تازه براي مقابله با آنها بينديشيم.
براي برداشتن گامي موثر در جهت تغيير رفتار، چگونگي ارتباط خود با ساير افراد را بررسي كنيد و ببينيد كه كدام يك از چهار روش ياد شده را براي برقراري رابطه با ديگران انتخاب كرده ايد. اگر استفاده از برخي روش ها در دوران كودكي برايتان مفيد بوده اند. اما امروز شما را از بيان منظور و رسيدن به آنچه مي خواهيد منع مي كنند، بهتر است آنها را كنار بگذاريد.
از ميان چهار روش ياد شده براي برقراري ارتباط كداميك با ويژگي شما هماهنگ تر است؟
آيا از انتخاب اين روش راضي هستيد؟ اگر نه، چه تغييراتي رادوست داريد در خود ايجاد كنيد؟
به ياد داشته باشيد رفتار غير جراتمندانه:
• چيزي است كه ياد گرفته ايد.
• شايد شما را به گونه اي موثر از آسيب ديدن محافظت كرده است.
• شايد كمك كرده است تا از لحظاتي سخت نجات يابيد.
• شايد خانواده شما را به داشتن اين رفتار تشويق كرده است.
اما در نهايت مي توانيد آن را تغيير دهيد.
راهكارهايي براي دستيابي به رفتار جراتمندانه:
در اينجا به برخي توصيه هاي عملي اشاره مي كنيم كه مي توانند كمك كنند تا درصورت تمايل به جراتمندي بيشتر، تغييراتي در خود ايجاد كنيد.
احساسات خود را بيان كنيد:
• مالك احساسات خود باشيد؛ آنها متعلق به شما هستند و شما نسبت به آنها حق داريد
• استفاده از واژه "من" را تمرين كنيد. مثلا بگوييد "من احساس نگراني مي كنم"، "من خوشحالم".
• احساسات خود را با لحني مثبت بيان كنيد.
• اگر مناسب مي بينيد احساسات ديگران را منعكس كنيد، مثلا "به نظر مي رسد از اين موضوع ناراحت هستيد".
به سخنان ديگران هم گوش كنيد:
• توجه خود را بر احساسات متمركز كنيد، هم احساسات خودتان و هم احساسات شخص مقابل.
• ميان احساس خود و ديگران تمايز قايل شويد.
• با شخص مقابل همدردي كنيد؛ اين حس همدردي به بهاي ناديده گرفتن احساسات خودتان تمام نشود.
• از قبول بي چون و چراي احساسات ديگران، بدون درك آنها خودداري كنيد.
• بدانيد كه مي توانيد به اين احساسات پاسخ رد بدهيد.
رفتار مورد نظر را توصيف كنيد:
• توجه خود را بر رفتار خاصي كه شما را ناراحت مي كند، معطوف كنيد. همه ابعاد رفتاري شخص مقابل را هدف قرار ندهيد.
• مكان و زمان رفتاري كه شما را ناراحت مي كند، مشخص كنيد.
• از "بر چسب زدن" به ديگران و بكاربردن عبارات هميشگي مانند "تو هميشه منتظر فرصت هستي كه مرا عصباني كني" خودداري كنيد.
• به جاي توصيف انگيزه به توصيف عمل فرد بپردازيد.
• از عبارات ملموس استفاده كنيد.
تغييرات مورد نظر خود را مشخص كنيد:
• آنچه را دوست داريد با صراحت بيان كنيد.
• تغييري كوچك را طلب كنيد.
• در يك زمان تنها خواستار يك يا دو تغيير كوچك باشيد.
• خواسته هاي خود را مشخص و ملموس كنيد.
• از خود بپرسيد كه آيا فرد مقابل مي تواند بدون آنكه چيز زيادي را از دست بدهد، خواسته شما را برآورده كند.
• مشخص كنيد كه براي دستيابي به يك توافق كدام رفتارها را تغيير خواهيد داد.
• پيامد هاي اين تغيير را مشخص كنيد.
به خود و فرد مقابل اعتماد كنيد:
• به نقطه مثبت روابط خود اعتبار بخشيد.
• تقاضا براي تغيير رفتار را ميان دو عبارت مثبت قرار دهيد.
• نقطه خوب و مثبت روابط خود را مشخص كنيد.
• در مورد بخش مثبت و خوب روابط خود صادق باشيد.
آنچه در ذيل مي آيد نمونه اي است از آنچه گفته شد:
به عنوان مثال تصور كنيد شما وهمكارتان بايد كاري را تا ساعت 6 بعد از ظهر به پايان برسانيد. اما كارها خوب پيش نمي روند. همكارتان مي گويد كه ناچار است برود، زيرا كار ديگري دارد؛ به همين دليل از شما مي خواهد كه كار را به تنهايي انجام دهيد. شما اصلا از اين موضوع خوشحال نيستيد. دراين شرايط يك پاسخ حاكي از جراتمندي مي تواند يكي از حالات زير باشد:
• قبول آن براي من دشوار است (بيان احساسات).
• نگراني تو را درك مي كنم زيرا كار ديگري داري كه بايد انجام دهي(گوش دادن به سخنان فرد مقابل).
• از تو دلخورم زيرا به رغم اينكه توافق كرديم اين كار را با هم انجام دهيم، مجبوري همين حالا اينجا را ترك كني (بيان احساسات، توصيف رفتار).
• فكر مي كنم گروه خوبي هستيم، شايد بتوانيم اين كاررا سريع تر از آنچه فكر مي كرديم انجام دهيم، پيش از اين نيز به خوبي با هم همكاري داشتيم (اعتبار بخشيدن به خود و فرد مقابل).
"جراتمندي" و زبان بدن
بطورحتم، تنها واژه ها نيستند كه به ما شهامت مي بخشند، بلكه روش استفاده از اين واژه ها نيز در شكل گيري اين شهامت نقش دارند. در اين ميان تن صدا نيز بسيار مهم است.
در مثال بالا جمله "من از تو دلخورم، زيرا بايد همين حالا اينجا را ترك كني" را مي توان در چهار لحن زير بيان كرد:
پرخاشگرانه - خشن، آمرانه، گستاخانه و بلند.
منفعلانه - لبخند زدن براي آرام كردن فرد مقابل و دعوت از فرد مقابل براي ناديده گرفتن ما.
عوام فريبانه - حركات نمايشي/صميمت هاي مرموز.
جراتمندانه - حركاتي روشن و واضح، صميمت مناسب و سرعت عملي يكنواخت.
روبروي يك آينه بايستيد و زير و بم صداي خود را تنظيم كنيد وسپس با صدايي يكنواخت و محكم به گونه اي كه نه مانند نجوا كردن باشد و نه آمرانه و تحكم آميز، صحبت كردن را تمرين كنيد. سعي كنيد هنگام صحبت كردن با فرد مقابل تماس چشمي برقرار كنيد. اما براي مدتي طولاني به وي خيره نشويد. همچنين تلاش كنيد تا بدن خود را در وضعيتي ثابت نگه داريد.
رويارويي با انتقاد:
همه افراد در مقابل انتقاد آسيب پذير هستند. بيشتر ما هنگام مواجهه با انتقاد به يكي از سه روش زير عمل مي كنيم:
• از انتقاد ناعادلانه ناراحت مي شويم و آن را به دل مي گيريم.
• در مقابل انتقاد واكنشي پرخاشگرانه از خود نشان مي دهيم.
بكارگيري جراتمندي منفي يا پرس و جوي منفي روش موثر براي رويارويي با انتقاد است، چه انتقاد از جانب مدير و يك مقام ارشد صورت گيرد چه از جانب خود ما.
مهم آن است كه بتوانيم در خصوص انگيزه فرد انتقاد كننده قضاوت كنيم:
آيا او سعي مي كند در ما احساس حقارت و گناه بوجود آورد يا در پي انتقادي سازنده است؟
منظور از جراتمندي منفي اين است كه اگر انتقاد درست و مناسب بود با خونسردي آن را بپذيريم. به عبارت ديگر بايد به دقت در خصوص جزئيات اين انتقاد فكر كنيم، اما كلي گويي را نپذيريم.
پرس و جوي منفي نيز از همين ناشي مي شود. در خواست براي روشن شدن مطلب ما را قادرمي سازد تا درپي انتقادي سازنده باشيم. اين كار به فرد مقابل نيز امكان مي دهد تا احساسات منفي خود را صادقانه و مستقيم بيان كند و اين امر مي تواند به بهبود رابطه منتهي شود.
به مثال زير توجه كنيد:
• انتقاد: "تو مغرور هستي".
• جراتمندي منفي: "بله درست است من در حال حاضرنيازهاي خود را در اولويت قرار مي دهم ".
• پرسش منفي: "فكر ميكني در چه زمينه هايي مغرور هستم؟ ممكن است دقيق تر بگويي "؟
حرف آخر:
هدف از ارائه اين مقاله آن است كه در خصوص روش هاي مناسب و مطلوب در برقراري رابطه با ديگران و افزايش مهارت هاي جراتمندي در خود، فكر كنيد. اين كار نيازمند "خطر كردن" است- در حقيقت كاري شجاعانه است!- شايد در ابتدا وقتي بخواهيد عادت هاي قديمي خود را كنار بگذاريد، چندان احساس خوبي نداشته باشيد، اما به تدريج روش هاي جديد براي برقراري ارتباط، به نظر عادي و طبيعي خواهند رسيد. شايد بخواهيد از واژه ها و حركاتي متفاوت استفاده كنيد، اما لازم است بدانيد كه جراتمندي به لحاظ فرهنگي تعريف شده است و آنچه دريك فرهنگ جراتمندي ناميده مي شود در فرهنگ ديگر لزوما به اين نام خوانده نمي شود.»
با توجه به کمبودهای متعدد امکانات و کاهش اعتبارات پاسخگویی، مرکز ملی پاسخگویی ناگزیر به تغییر رویکرد و اقدام به تمرکز سامانه پاسخگویی کرده است.
از این رو پاسخ سوالات خود را از سامانه های زیر دریافت نمایید.
در فضای مجازی:
انجمن گفتگوی دینی: http://www.askdin.com
کانون گفتگوی قرآنی: http://www.askquran.ir
از طریق پیامک(فقط احکام شرعی): 30009640 یا http://www.30009640.ir
از طریق تلفن: 096400