سلام!
حدیث امام رضا (سلسلة الذهب) اگر كلمه لا اله الا الله حصني و من دخل حصني امن من عذابي است پس ولایة علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی از کجاست؟
جایی خوانده بودم که بعضی ها ادامه حیث انا مدیتة العلم و علی بابها را (و معاویة حلقةها) اضافه کردند آیابین این دو تشابهی است ؟ لطفا راهنمایی بفرمایید

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر محترم "لا اله الاّ الله" كلمه توحيد است و توحيد بدون نبوت معنا ندارد زيرا وقتي خداوند براي هدايت، كسي را به عنوان نبي و رسول مي فرستد و ما او را انكار مي كنيم و به سخنش گردن نمي نهيم، با اين اقدام خود هم خدايي خدا و مطاع بودنش را نفي كرده ايم و هم مطيع هوا و هوس خود شده و آن را به خدايي گرفته و از توحيد خارج شده و مشرك گرديده ايم.
پس كلمه "لا اله الاّ الله" دژ امن خداست براي معتقد به آن كه بدون شك معتقد به نبوت همه پيامبران است و نبوت هيچ پيامبري را نفي نمي كند و نفي نبوت همه پيامبران يا يكي از آنها به معناي نفي توحيد و ورود در شرك است.
معتقد به نوبت هم بايد به همه دستورات پيامبر(ص) پايبند باشد و وقتي خدا و پيامبر، او را به اطاعت از امام و عترت بعد از پيامبر دعوت مي كنند و پيامبر(ص) بارها و بارها بخصوص در آستانه وفات اعلام مي كند: من دو چيز گرانبها در بين شما به ميراث مي گذارم كه تا بدان دو پايبند باشيد، از گمراهي در امانيد، قرآن و عترت(1)؛ اگر كسي عترت را كنار نهد، به سخن پيامبر گوش نداده و انكار كرده و انكار پيامبر مساوي انكار خدا است از اين رو كلمه "لا اله الاّ الله" دژ امن خداست به شرط اين كه فرد واقعا معتقد به توحيد باشد و اعتقاد واقعي به توحيد، اعتقاد به نبوت و امامت را در ضمن خود دارد از اين رو امام رضا (ع)بعد از نقل حديث رسول خدا (ص) مي فرمايد:
بشروطها و انا من شروطها
دژ بودن اين كلمه شرايطي دارد و من از جمله آن شرايط هستم. (2)
اما حديث "مدينه العلم" به صورتي كه نوشته ايد، نقل شده است. ديلمي به صورت مرفوع و بدون سند از ابن مسعود از رسول خدا (ص) نقل كرده كه فرمود:
أنا مدينة العلم و أبو بكر أساسها و عمر حيطانها و عثمان سقفها و علي بابها.
و بدون سند از انس نقل كرده:
أنا مدينة العلم و علي بابها و معاوية حلقتها (3)
صاحب كشف الخفاء بعد از نقل اين روايات به نقل از صاحب مقاصد تصريح مي كند كه همه اين روايات ضعيف و الفاظ آنها ركيك و زشت است. (4)
قياس اين احاديث بدون سند و سست و بي معنا با روايت امام رضا (ع) اصلا صحيح نيست زيرا هر عاقلي مي فهمد كه اين احاديث بي معنا و ركيك مي باشند. زيرا شهر (مدينه) يك خانه نيست تا ديوار داشته باشد(البته قديم شهرها سور داشته اند و از اين رو در مي خواسته اند كه پيامبر مي فرمايد من شهري هستم سور دار كه علي(ع) در ورود به آن شهر است اما ديگر اساس و بنيان براي شهر گفتن غلط است همچنان كه شهر حيطان و چهار ديواري ندارد و سقف ندارد و حلقه ندارد. آنچه حلقه دارد در است كه معاويه نمي تواند حلقه دري باشد كه آن در، علي است. زيرا معاويه ضد امام علي(ع) است.
اما اين كه دژ بودن "لا اله الاّ الله" شرط دارد از جمله اعتقاد به نبوت و امامت و ...، كاملا معقول است و اين روايت هم باسند محكم رسيده و با آيات و روايات فراوان تاييد شده است كه بحث آن مفصل است.
پي نوشت ها:
1. محمد تقي قمي، حديث الثقلين، مصر، التقريب.
2. شيخ صدوق، أمالي، بيروت، اعلمي، 1400ق، ‏ص235.
3. عجلوني، كشف الخفاء، بيروت، دار الكتب العلميه، 1408ق، ج1، ص204.
4. همان.
موفق باشید.