سلام
لطفا در مورد قسمت تو ازدواج توضیح بدید میخوام بدونم کسی که سنش میره بالا و ازدواج نمیکنه تقصیر خودش بوده یا قسمتش این بوده من 24 سالمه خواستگار زیاد دارم ولی تا الان هیچ کدوم مناسب نبودن یعنی واقعا نمیتونستم به هیچ کدوم بگم اره خیلی هم کم پیش میاد یکی به دلم بشینه .چند هفته پیش یکی اومده بود که خیلی خوب بود حیلی خوشم اومد ولی به دلایلی گفتم نه بعدش خیلی زود پشیمون شدم با توچه به اینکه اولین بار بود که اینقد از یکی خوشم میومد.این یعنی چی یعنی خدا نمیخواسته یا تقصیر من بوده ؟من بعد از اینکه پشیمون شدم خیلی دعا کردم که دوباره برگردن ولی نشد خدا همیشه میگه اگه بنده یه چیزی رو واقعا ازم بخواد بهش میدم ولی به من نداد دلیل مستجاب نشدن دعای من چی میونه باشه یعنی خیرم توش نبوده؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خواهر گرامي! معناى صحيحى كه براى قسمت و سرنوشت انسان وجود دارد، قضا و قدر الهى است. ازدواج نيز يكي از موارد سرنوشت انسان است. اراده انسان تا حدودي در سرنوشت او مؤثر است. بله اراده انسان تنها عامل تعيين‏كننده رخدادهاي زندگي او نيست .چه بسا انسان اراده كاري را دارد، ولي موانع بسياري براي او پديد مي‏آيد يا اراده چيزي را ندارد اما آن امر براي او به راحتي محقق مي‏شود. نكته‏اش اين است كه علل مؤثر در عالم طبيعت دو دسته است:
1- علل مادي،
2- علل معنوي. يكي از عوامل مؤثر در سرنوشت انسان علل معنوي است كه اعمال انسان نيز جزو اين علل است؛ يعني، اعمال خوب يا بد انسان در سرنوشت انسان مؤثر است. مثلاً رنجاندن خاطر مؤمن يا ملامت و تحقير و يا تمسخر او آثار بسيار سوئي در زندگي آن شخص دارد.
در بين عوام رايج شده كه در بسياري از وقايع زندگي تعبير مي‏كنند كه «قسمتش چنين بود» و از اين تعبير معمولاً معناي جبر برداشت مي‏شود، در حالي كه «قسمت» به معناي «جبر» و سرنوشت حتمي گريزناپذير، پذيرفتني نيست. تنها معناي مقبولي كه براي «قسمت» وجود دارد ،قضا و قدر است كه با اراده و اختيار انسان منافاتي ندارد. و ما قبول نداريم كه مشكل شما مربوط به قسمت تان باشد.
در ضمن سن شما براي ازدواج بالا نيست به خود تلقين منفي ندهيد ،متاسفانه شرايط جامعه ما به طوري است كه بر خي دختران تا سن 30 سال يا بالاتر از داشتن خواستگار محروم هستند ،ولي شما شكر خدا هم سن تان بالا نيست و هم خواستگاران متعدد داريد.
در مورد رد كردن خواستگاري كه از او خوش تان مي آمده، قطعا ايراد از خودتان بوده است كه او را رد كرده ايد و ربطي به قسمت ندارد.
هنوز هم دير نشده شما مي توانيد اين اشتباه را جبران كنيد، يعني از طريق يك واسطه معتبر از آن خواستگار بخواهيد كه دوباره به خواستگاري تان بر گردد، يعني به طور غير مستقيم از او بخواهيد كه خواستگاري اش را ادامه دهد. اين گونه هم شما كوچك نمي شويد و هم فرصت صحبت دوباره مهيا مي شود. دعاي بدون تلاش در اين مورد اصلا درست نيست و تلاش متناسب شما همان است كه گفتيم.
اگر معتقد هستيد به آن چه دربين مردم معروف است و قسمت را به معناي عدم تأثير فرد در سرنوشت خود و تعيين همسر از قبل و سلب اختيار از انسان مي‏ دانيد، اين نوع اعتقادات رايج بين مردم درباره قضا و قدر از نظر اسلام مردود است، چون خداوند به آدمي، اختيار و اراده داده است. در همه امور از جمله ازدواج، حق انتخاب و گزينش محفوظ مي‏باشد.
در تحقق قسمت افعال خود شما نيز موثر است. شاهد مدعاي ما روايات زيادي است كه همگان را به دقت در انتخاب همسر فراخوانده و ضوابطي را در اين امر منظور داشته‏اند. اگر انسان در انتخاب همسر نقشي نداشته باشد، روايات بسياري كه در اين باب وارد شده معني ندارد. از رسول اكرم(ص) نقل شده: «فردي مناسب براي ازدواج را در نظر بگيريد و انتخاب كنيد، زيرا زنان تان فرزنداني شبيه خواهران و برادران خود متولد مي‏كنند».(1)
اگر با دليل محكم و نه از روي هوي و هوس به خواستگار جواب منفي داديد، جاي هيچ نگراني نيست و در آينده مي توانيد با انتخاب خوب در زندگي خود خوشبخت شويد. ولي اگر دليل خوبي نداشته ايد، غير مستقيم از او بخواهيد كه دوباره به خواستگاري تان بيايد.
پي‏نوشت‏:
1. ميزان‏الحكمه،محمدي ري شهري، انتشارات دارالحديث، ج 2، ص 1183.
موفق باشید.