باسلام-من دانشجوی ترم سه رشته ی شیمی دوره ی کارشناسی دردانشگاه قم هستم.ازاوایل ترم دوم بودکه به یکی از خانم های همکلاسی وهمدوره ام علاقه مندشده ام ودرطول این مدت تمام رفتارهای ایشان رازیرنظرداشته ام.من ازانجایی که تاکنون باهیچ خانمی درارتباط نبوده ام وهیچ علاقه ای هم به این گونه روابط ندارم وهدف اصلی ام اززیرنظرگرفتن این خانم فقط وفقط ازدواج کردن است درطول این مدت متوجه شده ام که این خانم تمام ملاکهایی راکه من همواره دررابطه باهمسرایده الم داشتم دراین خانم یافتم من باتوجه به شخصیت خاص این خانم ومتانت وحجب وحیای ایشان جرات مطرح کردن احساسم راجع به ایشان رابه خودم ندادم.من تاحدی به پاک بودن این فردوداشتن ان ملاکها به عنوان همسرایده ال من ومقدس بودن هدفم که ازدواج کردن بااین خانم است ایمان دارم که مطمءنم که اگرباایشان ازدواج نکنم شایددیگرهیچگاه فردی رانیابم که تااین حداحساس نزدیکی بااورابکنم ودیگرهیچگاه نتوانم ازدواج کنم.یکی ازمشکلات من این است که نمیدانم اصلا این خانم ازدواج کرده اندیانه ترس اصلی من این است که این فرد ازدواج کرده باشندوخدایی نکرده به ناموس مردم نظداشته باشم نمیدانم که چگونه مطمءن شوم که ایشان ازدواج کرده اندیانه.من حتی این قضیه راباپدرم نیزمطرح کردم ولی ایشان حتی حاضرنمیشوندکه ازطرف من به دانشگاه بییند وقضیه راپیگیری کنندکه ببینندایااصلااین خانم ازدواج کرده اند یا نه.پدرم علت اصلی مخالفت خودرااین گونه بیان میکندکه من نه سربازی رفته ام ونه کاردارم من به پدرم میگویم که میتوانم به جای سربازی بعداز پایان درسم درنهادرهبری دانشگاه مشغول به کارشوم ودررابطه باکارنیزمن فردی هستم که روحیه ی کاری دارم ومیگویم که برای به دست اوردن پول حلال هرکاری انجام میدهم وازلحاظ درسی نیز الحمدالله جزودانشجویان نمونه هستم ومیگویم که این توانایی رادرخودم میبینم که مسءولیت فرددیگری رابه عهده بگیرم وازلحظ خانه نیز میگویم که هرفردی بایداز یک نقطه ای شرروع کند همه که ازابتداخانه نداشتند ولی باتمام این حرفها بازهم راضی نمیشود.به خداکه به بنبست رسیدم ودیگرنمیدانم که چکاری بایدانجام دهم ازطرفی میترسم که ان خانم ازدواج کرده باشند وازطافی میترسم که اگرهم ازدواج نکرده باشندایشان راازدست بدهم.خواهش میکنم که کمکم کنید.نمیدانم که بایدچکاری انجام دهم

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
من ابتدا به فرآيند يك ازدواج درست اشاره مي‌كنم و بعد به سوالات شما پاسخ مي‌دهم، پرسشگر گرامي؛ آرزوي هر جواني داشتن يك ازدواج كم ريسك، پايدار، آرامش بخش است در اين راستا درباره معيارهاي يك ازدواج موفق بايد به ادبيات تحقيق در اين باره مراجعه كرد و معيارهاي خود ساخته كه برخاسته از ديدگاههاي غير واقعي و احيانا احساسي است، و در ادامة زندگي مشترك همچون حبابي محو خواهد شد، نمي تواند كارايي چنداني در اين مورد داشته باشد. واقعيت اينست كه هيچ كدام از ما نمي توانيم از همان آغاز زندگي زناشويي تمام پيچ و خم هاي آن را در سالهاي آتي پيش بيني كنيم و آنچه اين پيش بيني را دشوارتر مي سازد اين است كه در جامعه ي كنوني ما متاسفانه غالب افراد بيش از آنكه تشابه فرهنگي، اقتصادي و فكري را براي انتخاب زوج در نظر بگيرند، در پيروي از احساسات و عواطف خود و معيارهاي غير ضروري و خود ساخته كه مبتني بر باورهاي غلط است، به دنبال ازدواج مي روند. روال تعيين اينكه دو زوج براي ازدواج مناسب هم هستند و يا نه، بدين گونه است كه طرفين به يك مشاوري كه متخصص در امر مشاورة قبل از ازدواج است مراجعه مي نمايند و ايشان با تسلط بر آيتمهايي تعيين كننده اي چون تاريخچة خانوادگي طرفين و خاطرات دوران كودكي آنها و گرفتن تست هاي كتل و گلاسر و Ass و ياساير تستهايي كه بومي شده براي ايران هستند و نيز همخواني و همساني نگرشهاي طرفين در مسائل مختلف اجتماعي و باورهاي ديني وسياسي و غيره كه در طي چندين جلسه انجام مي گيرد نظر خود را راجع به ازدواج آن دو اعلام مي كند. بدين صورت كه1- در حدوده پانزده درصد از موارد مي گويد اين پسر و دختر عليرغم علاقه ظاهري كه به هم دارند در صورت ازدواج با همديگر؛ دچار مشكل خواهند شد و بعد از اُفت علايق احساسي و عاطفي به هم؛ وارد فاز درگيري هاي لفظي و احيانا فيزيكي خواهند شد. 2- ودر حدود پانزده و بيست درصد از موارد مي گويد ايندو با توجه به آيتم هاي مختلف شخصيتي و خانوادگي و فرهنگي و اجتماعي كاملا به به درد ازدواج با هم مي خورند و بعد از ازدواج با مشكل جدي اي برنخواهند خورد. 3- و در حدود شصت هفتاد درصد از موارد ميگويد اين دو مي توانند با هم ازدواج كنند به شرطي كه فلان توصيه ها را بطور جدي در زندگي مد نظر داشته و فلان امور را رعايت كنند، مثلا به پسر مي گويد شما مي توانيد با اين خانم ازدواج كنيد اما ايشان بسيار عاطفي و احساسي هستند و لذا اگر فردا از جنبه عاطفي محروميتي را به وي تحميل نماييد ممكن است برسر سفره كس ديگري كه از جهت عاطفي او را سيراب ميكند بنشيند! و يا مثلا به دختر مي گويد دختر خانم ازدواج شما با اين آقا پسر بلامانع است. اما بايد بدانيد كه او وابستگي زيادي به مادرش دارد. لذا بايد در اين جهت با او مدارا نماييد.
لازم به ذكر است مشاورة قبل از ازدواج علي رغم در نظر گرفتن پارامترهاي ضروري كه تحقيقات بسياري در سطح جهان بر روي آنها انجام گرفته فقط در حدود 75% مي تواند به پيش بيني موفقيت يك ازدواج حكم نمايد. و 25% بقيه مربوط به رعايت مسائلي است كه بعد از ازدواج مي تواند در غني سازي زندگي مشترك نقش جدي داشته باشد.
پس پيشنهاد ما به شما اينست كه از قواي عقلي ونه احساسي و نيز مشاورة قبل از ازدواج براي انتخاب شريك زندگي آينده خود سود جوييد يعني در مرحلة اول آگاهي بيشتري در مورد خود تان بدست آوريد بدين معني كه با تدبر در خود دريابيد حقيقتا چگونه فردي هستيد؟ اهداف، ارزشها و علايق اساسي و اصلي شما در زندگي چيست؟ و انتظارات اصلي و اساسي شما از زندگي مشترك چيست؟ و بعد از آشنايي اجمالي با همديگر كه طي چندين جلسه و با حضور خانواده ها صورت مي پذيرد، در مرحلة بعد به همراه شخصي كه قصد ازدواج با او را داريد نزد يك مشاور با تجربه برويد تا وي با راهكارهاي پيش گفته، نظر خود را در مورد انتخاب شما اعلام كند و احيانا مشكلات فراروي را با توجه به آيتمهاي شخصيتي شما و فرد انتخابي؛ به شما تذكر دهد. اگر در تهران زندگي مي كنيد مي توانيد به كلينيك دكتر سيد جلال يونسي كه از اساتيد با تجربه مشاروه ي قبل از ازدواج و خانواده درماني هستند مراجعه نماييد. 02144015879
و وقتي اين مراحل را پشت سرگذاشتيد مي توانيد با طيب خاطر و توكل بر خداي مهربان و با جرات مندي اقدام به ازدواج با مورد انتخابي نماييد. البته قضيه به همين جا ختم نمي شود و انشاء الله بعد از ازدواج راههاي غني سازي زندگي زناشويي و دستوراتي كه اسلام در اين زمينه براي بهتر زيستن ارائه نموده به عرض شما خواهد رسيد.
به نظر من مطالعه دو كتاب زير مي تواند شما را در اخذ تصميم فوق بيشتر ياري نمايد:
1- تحكيم خانواده، تاليف آيت الله محمدي ري شهري انتشارات حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت
2- عشق هرگز كافي نيست تاليف پرفسور آرون تي بك ترجمه مهدي قراچه داغي انتشارات ذهن آويز
شما فرموده ايد:« يكي ازمشكلات من اين است كه نميدانم اصلا اين خانم ازدواج كرده»! و در جاي ديگري فرموده‌ايد:«درطول اين مدت تمام رفتارهاي ايشان رازيرنظرداشته ام و..... من تاحدي به پاك بودن اين فردوداشتن ان ملاكها به عنوان همسرايده ال من ومقدس بودن هدفم كه ازدواج كردن بااين خانم است ايمان دارم كه مطمنم كه اگر با ايشان ازدواج نكنم شايد ديگر هيچگاه فردي را نيابم كه تا اين حداحساس نزديكي با او را بكنم و ديگر هيچ گاه نتوانم ازدواج كنم» اين دو فراز از نامه با هم نمي‌سازد. زيرا براي ازدواج شناختي بسيار بالاتر از اين حدود لازم است كه در سطور پيشين به انه اشاره شد.
فرموده ايد:« يكي ازمشكلات من اين است كه نميدانم اصلا اين خانم ازدواج كرده» در اين خصوص بايد عرض نمايم كه شما مي‌توانيد موضوع را با مادر و يا خواهرتان درميان گذاريد چه آنكه ايشان مي‌توانند براحتي در اين مورد تحقيقات لازم را بعمل آورند.
فرموده ايد:« و مي گويم كه اين توانايي را در خودم مي بينم كه مسوليت فردديگري رابه عهده بگيرم و از لحاظ خانه نيز مي گويم كه هر فردي بايداز يك نقطه اي شرروع كند همه كه ازابتداخانه نداشتند .....» در اين خصوص بايد عرض كنم كه حق با شما است. زيرا با توجه به توانايي هاي خودتان كه ذكر كرده ايد به لطف خدا خواهيد توانست يك زندگي مشترك را اداره كنيد. اما براي داشتن ازدواجي پايدار و آرامش زا بايد به فرآيندي كه عرض شد توجه فرماييد.
موفق باشید.